عقلنوشتههای انقلابی
💢پیام تصویری استاد آیتالله جوادی آملی حفظهالله؛ آینده فلسفه اسلامی و امتناع جریان آن، در متن علو
💢پیام استاد آیتالله جوادی آملی حفظهالله؛
آینده فلسفه اسلامی و
امتناع جریان آن، در متن علوم انسانی و علوم طبیعی💢
🔹دو پیام استاد جوادی آملی حفظه الله در افتتاحیه گفتمان نخبگان علوم انسانی و همایش آینده فلسفه در ایران، آنقدر واضح بود که فکر میکنم بتواند نزاعهای پیرامون تقریر دیدگاه ایشان را تا حد زیادی تعیین تکلیف کند.
🔹از اواخر دهه 1380 که کتاب «منزلت عقل در هندسه معرفت بشری» به کوشش حجتالاسلام و المسلمین احمد واعظی به چاپ رسید، قریب به 15 سال است که گفتگوهای انتقادی پیرامون این نکته که «آیا این کتاب توانسته به خوبی دیدگاه حضرت آیت الله جوادی آملی در خصوص نسبت عقل و سایر معرفتهای بشری را توضیح دهد یا خیر؟» پایان نیافته است و علیرغم چهارده بار تجدید چاپ این کتاب، هنوز برخی از نزدیکترین شاگردان ایشان معتقدند که استاد جوادی مطالب دیگری نیز دارند که چاپ نشده است...
🔹برگزاری دو مناظره اساتید محترم آقایان حمید پارسانیا و محمدتقی سبحانی در سال 96 نیز از بهترین این گفتگوهای انتقادی بود.
🔹دو پیام اخیر استاد جوادی آملی حفظه الله به ظاهر درباره دو نکته تعیینکننده بود:
1️⃣ اول اینکه بنا به دیدگاه استاد جوادی، جریان مبانی اصالت وجود و حکمت صدرایی در طراحی ساختارهای اجتماعی و سیاستگذاریها و برنامهریزیهای عرصه حکمرانی را نمیتوان انتظار داشت، چرا که این امور در زمره امور اعتباری و در قلمرو حکمت عملی جای می گیرند و این در حالی است که جامعه و امور آن از امت الهیات فلسفی به حساب نمی آید و امت الهیات فلسفی، علوماند، نه جامعه و افراد آن. این مطلب معنای عمیقش اعلام نادرست بودن طرح جریان فلسفه اسلامی در بخش هنجاری و تجویزی #علوم_انسانی است. (قابل تذکر اینکه، در نگاه جناب استاد جوادی آملی، هرچند ما حکمت عملی متعالیه نیز داریم، ولی این حکمت عملی، در ریشهها و جذور خودش به حکمت نظری متعالیه (صدرایی) بازگشت نمیکند و هر یک از این دو حکمت، بداهتها و فطریات مختص به خود دارند.)
2️⃣دومین نکته فرمایش جناب استاد جوادی نیز ناظر به #علوم_طبیعی است. اساس حرف ایشان این است که #علوم_طبیعی نباید پای خود را از گلیم خود فراتر ببرد و به حیطه متافیزیک و ماوراء طبیعت ورود و حکمی صادر کند، چرا که هر معلومی که مورد بررسی قرار می گیرد دارای سه ضلع است که روشن میشود که «1ـ این معلوم را چه کسی آفریده است؟»، «2ـ برای چه آفریده است؟ و «3ـ آنچه آفریده شده است و اینکه چه نظام داخلی دارد؟»؛ این در حالی است که علوم طبیعی فقط صلاحیت بررسی ضلع سوم را دارند. لذا اگر فلسفه الهی به علم طبیعی ضمیمه نشود و مبداء و معاد موجودات را تعیین نکند، علوم طبیعی مثلث وجودی معلومات خود را مُثله کرده و لاشه و جیفهای تحویل میدهد که سردخانهای است. این فرمایش ایشان نیز علیرغم بیان بلیغ و ظرائفی که دارد، هیچ دلالتی بر لزوم حضور متافیزیک دینی در متن فرضیات و نظریههای علوم طبیعی ندارد و مستدعی هیچ تغییر و ویرایشی در متن علوم تجربی مدرن نیست؛ گو اینکه ایشان، هم در این پیام و هم در کتاب «منزلت عقل ...»، بارها بدان تأکید کرده است. به تعبیر دیگر بنا به این بیان، فلسفه اسلامی با پیش و پس علوم طبیعی (مبدا و معاد) کار دارد و هیچ اقتضایی در متن این علوم ندارد، هرچند با اثبات آفریده بودن و رو به معاد بودن معلوم، عملاً هویت دینی علوم طبیعی را نیز اثبات کرده است!
🔹البته مطلب زمانی حادتر می شود که این بیاقتضایی فلسفه در علوم طبیعی، به بخش توصیفی و تجربی ـ مشاهداتی علوم انسانی نیز تسری داده شود که نتیجهاش این میشود که بخشهای توصیفی علوم انسانی مدرن نیز مستقل از وجوه الهیاتی فلسفه اسلامی، امکان روایت انسان و جامعه را مطابق با واقع (با درجه اطمینان عقلایی) دارند.
🔹قابل ذکر است که قریب به 15 سال است که شاگردانی از ایشان مدعی اند که حرف استاد جوادی، ناظر به محتوای علوم مدرن نیز دلالتهایی دارد که بنده هنوز علیرغم پیجویی، مستندات این مدعا را نیافتهام و البته امیدوارم که چنین مستنداتی وجود داشته باشد، تا بتوان از #مبنای_علمشناسی جناب استاد جوادی تا حدودی دفاع کرد.
#عقلانیت_انقلابی
#جریان_فلسفه_در_عینیت
#آیتالله_جوادی_آملی
#علوم_انسانی_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
https://eitaa.com/alimohammadi1389/494