eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
2هزار دنبال‌کننده
652 عکس
219 ویدیو
57 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
@sokhanranihaa بیایید کاری بکنید.mp3
زمان: حجم: 1.69M
💢به یاد جای خالی شریعتی💢 🔹29 خرداد روز وفات شریعتی است. 🔹نسل جوان امروز تقریبا هیچ شناخت و نسبتی با شریعتی ندارد. 🔹نقدهای علمی منتقدین، در کنار دفاع روشنفکرانه طرفداران از وی، تقریباً این شخصیت را از دسترس جوانان امروز ما خارج کرده است. 🔹کسانی به رد و تأیید وی نشستند که نتوانستند جای خالی آن را در میان تیپ مخاطبین وی که عمدتاً جوانان غیرمذهبی و البته دردمند اجتماعی هستند، پر کنند. 🔹امروز جای شریعتی ها برای این قشر، بیش از هرچیزی موجب معطل ماندن نیروی عظیم آنها در ساخت کشور گردیده است . 🔹من هم با آنچه از بزرگان دین یاد گرفته‌ام، معتقدم که شریعتی اشتباهات فکری نچندان کوچکی داشت که نمی‌توان نسبت به آنها چشم فرو بست، ولی در هر صورت، عرصه مدیریت و هدایت اجتماعی، عرصه سرشکن کردن هزینه ها و فایده هاست ... 🔹شریعتی هرچه بود پر از درد و شور بود و از هنر انتقال این دردمندی و شورمندی نیز بهره‌ای داشت. 🔹و آن چه نتیجه این ماجرا بود، کسی است که در منزلت وی بنشیند؛ کسی که مزیتهای شریعتی را داشته و مبرای از ضعفهای وی باشد تا بتواند با تکیه بر ادبیاتی فطری، شوری در خیل عظیم جوانان برای ساخت آینده کشور برانگیزد. 🔹شاید بتوان شهید آوینی را میراث‌دار این منزلت اجتماعی در دهه شصت دانست؛ فردی که از دردمندی و هنرمندی سرشار بود و در نظام اندیشه‌ای از اشکالات شریعتی مبرا بود و البته در مبارزه با تمدن غرب، از آینده ای ایجابی‌تر و دلکش‌تر سخن می گفت. 🔹 امروز در فقدان در نسبتِ با رنج می‌بریم... 🌺🌺 https://eitaa.com/alimohammadi1389/426
5️⃣ دوست فرهیخته و دوست‌داشتنی‌ای برام نوشت: «پاسخ کمی بلندتر؛ مقرر متن، همچنان تصور می‌کند، متن بالا خلاصه سخنرانی‌های اخیر رهبری در ایام آشوب است؛ ایشان به صراحت آشوب فعلی را برخاسته از نقطه ضعف ندانسته، بلکه واکنشی به قوت منطق جمهوری اسلامی می‌دانند که در یکسال اخیر در قالب زندگی با نشاط مومنانه رخ نموده است و حسب این نگاه به دولت دستور می‌دهند «حواستان پرت نشود» و همچنین در طبقه‌بندی شش‌گانه خود از بازیگران، به گونه‌ی «معترض» اشاره ندارند. انگیزه نگارش متن بالا این است، آیا این استراتژی می‌تواند الگویی برای کنش‌گری طلاب جهت عبور از بحران و یا تبدیل آن به فرصت باشد یا نه؟ یا طلاب وظیفه‌ای غیر از شتاب‌دهی پیشرفت به سوی زندگی بانشاط و مومنانه دارند که خود حاصل همان تحلیل است. بر این اساس پاسخ نامتعارف شما می‌تواند برخاسته از درک سه خطا باشد؛ یک. خطای ؛ مقرر راهبرد موجود در سخنرانی‌های اخیر ناظر به حوادث را به درستی خلاصه نکرده است؛ پاسخ درخور این خطا، استناد به فیش‌های موجود در متن و تلاش در تصحیح این خلاصه‌سازی است. دو. خطای ؛ راهبرد رهبری در تاویل حوادث با نقصان روبرو است؛ پاسخ درخور و به‌شدت ضروری این است که خطای در تاویل موجود در بیان رهبری را در قالب متنی مستند و مستدل کنیم و به عنوان منظر نخبگان حوزوی، در اختیار ایشان قرار دهیم، چرا که تدبیر اجرایی و امنیتی کشور هم اکنون با راهبرد ایشان تنظیم می‌شود، کما اینکه، دستورات ایشان به دولت و نهاد امنیتی در متن حاضر ذکر شده است. سه. خطای ؛ در اتخاذ راهبرد متفاوت و تفسیر مغایر رویدادها؛ پاسخ درخور آن است که تلاش کنیم مقدمات نظری دریافت راهبرد رهبر انقلاب برای خود، متولیان و کنشگران را تحصیل کنیم، تا زودتر به لایه تنظیم کنش نائل آییم.» در جواب ایشان نوشتم:👇 🔹چه بگویم برادر خوبم، در برابر این همه روشنی و واضحات؟! چه بگویم که عاجز از سخنم در برابر این هم آشکارگی و بدیهیات؟! ماجرا در فهم اقتضائات زمانه است. ماجرا در فهم شرایط عسرت است و امکان های مقاومت و پایداری است. ماجرا در نفهمیدن معنای «تاب آوری» است که مورد تأکید رهبری است. ماجرا در لقلقه کردن این معانی است، بدون اینکه حقیقتا اهل دردی باشیم و زیر فشاری. ادبیات ما حزب الهی‌ها خیلی پر است. همه چیز روشن است و واضح. همه چیز تحت کنترل است و ما مُشرف. بویی از اضطرار و دردکشیدن در میان نیست. جواب همه پرسشها مشخص است و هم سوالات در حکم شبهه. ما قابلیت هم دردی مان از بخش زیادی از جامعه را از دست داده ایم . وقتی هم‌درد نباشی، هم‌سخن هم نیستی . هم‌سخنی، فرع بر هم‌دردی است. ما را هم همین گونه فهمیده ایم؛ بریده از اضطراب‌ها و اضطرارهای آخرالزمانی. 🔹در گیری ما با طاغوت زمانه، امروز ما را به نقطه رسانده است. نه اینکه تا کنون تفاهم اجتماعی نداشته ایم. انقلاب اسلامی اگر متفاهم بین نبود، 300 هزار نفر از بهترین هایمان را پایش نمی دادیم. ولی امروز جنگ بالا گرفته و اضطرارهای جدیدی آشکار شده است. فشار مضاعف جنگ، وحدت اجتماعی را نشانه رفته است؛ آن هم از طریق آشفته سازی ذهنیتها ... ما امروز بیش از هر کنشی، باید «عزیزُ علیه ما عنتم» شویم. باید تجافی کنیم و همنشینی کنیم. باید گوش دهیم و کمتر حرف بزنیم. سپس باید با تبیین، آشنا بودن دردها را نشان دهیم. رنجها و دردها را به رسمیت بشناسیم و از این درد فقدانها، با تکیه بر دارایی ها، حرکت و انقلاب و قیام خلق کنیم. رنج و درد، محمل تفاهم است و همدردی، اولین گام تفاهم . 🔹بدترین تقریر از پیشرفت و حرف آقا این است که بگوییم این اعتراضها هیچ نیست و ما باید به پیشرفت مان برسیم . مگر می توان به پیشرفت رسید بدون ارتباط و اتصال با جان‌ها و اراده‌ها؟! این جدا کردن پیشرفت از جان و نفوس مردمان و ملتِ سرزمینِ اسلام است. این نادیده انگاشتن جامایه پیشرفت است؛ این ندیدن اراده ملی است. این به مسلخ بردن بیانیه گام دوم است. این انکار نقشه راه جمهوری اسلامی؛ یعنی «مردم سالاری دینی» است. احساس اعتراض نسل کنونی، مهمترین سرمایه انگیزشی مشارکت این نسل در فرآیند بالنده انقلاب اسلامی است. مساهمت در تغییر موازنه جهانی به نفع اسلام، بدون مشارکت این نسل امکان پذیر نیست. بزرگترین اشتباه راهبردی امروز حزب الله، فرونشاندن و ارضای کاذب این احساس اعتراض است؛ ولو با شعار مقدسی به نام «تببین». .... ادامه دارد ...👇
💢غزه و مرضِ زندگی در تناقض‌ها!💢 صفحه 2 از 2 🔹و اما شاید مهم‌ترین و تلخ‌ترین وجه واقع‌نمایی غزه، برای خودِ باشد. ➖ مایی که قریب به 600 روز است شاهد کشتار زنان و کودکانیم و مهمترین کار کارنامه‌مان مطالبه از این و آن و در و دیوار برای انجام وظیفه خطیرشان در قبال جنگ وجودی اسرائیل با جبهه مقاومت است و انگار جز مطالبه و تعیین تکلیف برای این و آن، راهی متصور نیست و تکلیفی متوجه ما نیست. ➖ مایی که در دو سه ماه ابتدای تا توانستیم به ماجرای غزه و 7 اکتبر، جو دادیم و چون ادامه‌دار شد و با دیگر مناسبت‌هایی تقویمی‌مان تلاقی کرد، به فراموشی سپردیم؛ با جشن‌های دهه فجر و بعد هم انتخابات مجلس و بعد هم جشن‌های نیمه شعبان و ... همه چیز به محاق رفت و دوباره برگشتیم بر سر مناسبت‌بازی‌های همیشگی خودمان؛ انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است... ➖مایی که به دل جمع‌آوری کمکهای مردمی برای مردم مظلوم غزه زدیم و چقدر کار لازم و خوبی بود. اما بعد که زمان پروژه تمام شد و مناسبت بعدی فرا رسید، همه ول کردیم و رفتیم پی کار جدید. نمی دانم چرا نپرسیدیم که مگر درد و رنج مردم غزه تمام شده است که طرح مواسات و همدردی ما با آن جمع شود؟! ظاهراً به کوتاه‌مدت بودن خو کرده‌ایم؛ به طرز شگفت‌انگیزی توانسته‌ایم تناقض‌ها را با هم جمع کنیم؛ جشنهای دهه فجر و جشنهای نیمه شعبان و زندگی با آیه‌های رمضان هم که نمی‌تواند نباشد! چقدر دوریم از قدرت در آمیختن احساسات و خلق فعالیتهای چند وجهی. در ابتدای همان جلسه 7 مهرماه 1403 که در همان ایام شهادت سردار سرافراز و نامدار اسلام سیدحسن نصرالله است، شروع حضرت آقا را ببینید: «این تشکیل جلسه یک پیامی برای ما دارد؛ پیامش این است که ما گرچه در عزا هستیم، امّا عزای ما به معنی ماتم گرفتن و افسرده شدن و یک گوشه نشستن نیست؛ جنس عزای ما از جنس عزای سیّدالشّهدا (علیه السّلام) است؛ زنده و زنده‌کننده است. عزاداریم امّا این عزا ما را به حرکت و پیشرفت و شوق بیشتر به کار وادار می‌کند.» ➖ مایی که جشن‌های دهه کرامت را پشت سر گذاشته‌ایم و در حال تدارک جشن‌های غدیر خم و دهه ولایت هستیم و البته با نیم نگاهی به دهه محرم، احتمالا درصدد دست و پا کردن محتوای مقاومت و حماسه و احتمالا ضریب دوباره به ماجرای غزه هستیم؛ نمی‌دانم چرا از این هم تناقض چیزیمان نمی‌شود؟! چرا متلاشی نمی‌شویم؟! ➖و البته مایی که سرخوش از پیام حضرت آقا به صدسالگی حوزه، در پی جمع مؤیدات برای «فقه معاصر» و «فقه نظامات» و «فقه امت‌ساز» و «فقه سرپرستی» و «فقه تمدنی» و «فقه جواهری» هستیم و انگار نه انگار در همین پیام، ناشناخته‌ترین ابعاد حوزه علمیه قم، هویت جهادی آن و در خطّ مقدّم جبهه‌ی تقابل با تهدیدهای دشمن در عرصه‌های گوناگون بودن، معرفی شده است. 🔹بگذارید بار دیگر بگویم: غزه امروز به کمک همه جهان آمده تا خود را بهتر از قبل ببینند، محک بزنند و بشناسند... ➖ امروز روز چشم وا کردن ماست؛ «مای» ما امروز بیش از هر زمانی این امکان و توفیق را دارد که حدود و ثغور خود را بیابد. فقط کسانی می توانند با تناقضهای ادامه زندگی دهند که شخصیت و وحدت هویت خود را از دست داده‌اند، وگرنه سرباز آمریکایی هم که باشی، وقتی به تناقض برسی و بخواهی بی‌خیال نشوی، می‌شوی آرون بوشنل که با خودسوزی، راهی برای تناقضی که غزه جهان را با آن به چالش کشیده است، گشود. ➖امروز به برکت غزه، روز تصفیه «تناقض‌ها» ست. ➖امروز به برکت غزه، «آینده» را می‌توان بعینه دید؛ گو اینکه به جای آمدن حادثه، ما زودتر به دیدار آنها نائل شده‌ایم. غزه آنچه را نسل‌ها باید می‌گذشت به به آشکارگی برسد، در طی 600 روز به منصه ظهور آورده است. غزه آنچه را که می‌خواست دهه‌ها بر ما بگذرد تا متوجه شویم، در جلوی چشم ما قرار داد. ➖امروز غزه، معیار واقعیت و محک محاسبه نفس است. ➖امروز روز تبلی السرائر است به برکت غزه‌ی مجاهد و مظلوم. 🔹«چه باید کرد؟» نمی‌دانم. شاید به زودی کمی درباره آنچه به ذهنم می‌رسد نوشتم؛ شاید ... ولی می‌دانم که تا چه اندازه، زود پاسخ دادن به این سوال خطرناک است و تقویت کننده‌ی «مرضِ زندگی در تناقض‌ها...» وقتی نخواهی بی‌خیال تناقض‌هایت شوی، اول اتفاقی که می‌افتد «متحیر» می‌شوی هر آنچه قبلا بر آن تکیه می‌کردی و دل قرص‌ات می‌کرد، فرو خواهد ریخت معلق می‌شوی و بیش از هر زمانی دیگر محتاج خدایی زنده می‌شوی و ائمه‌ای شفیع و در کنار ... در اینجاست که فرصت بازخوانی افکار و بازآرایی اولویت‌ها پیدا می‌کنی تازه در چنین موقعیتی است که از کلیشه‌ها به در می‌آیی.. تازه در چنین وضعیت قیام للّهی است که امکان تفکر پیدا می‌کنی... لینک قسمت دوم: https://eitaa.com/alimohammadi1389/1911 لینک قسمت اول: https://eitaa.com/alimohammadi1389/1910