بعضی دردا رو با گریه می‌گی و خلاص می‌شی بعضی از غصه‌ها هستن که با آدم می‌مونن @alimohammadmoaddab

چقد سایه تو برام دلنشینه درخت بزرگ حیاط قدیمی من از سایه تو شدم اینکه هستم بزرگ تناور، صبور صمیمی پدر طعم دلچسب خورشید صبحی که از یاد تو روشنه روزگارم به یاد تو و گریه های نمازت به جز شوق بارون هوایی ندارم تویی ریشه من که سرسبزم از تو که هر جا برم باز پابندتم من اگه جنگل و کوه و دریا بشم باز بازم تشنه طعم لبخندتم من دماوند من قهرمان منی تو تویی قله آرزوهای دورم به دستات قسم مثل دستات می مونم پدر ای پناه عزیز و صبورم علی محمد مودب با اینکه تقدیر پدر را به نوعی دوباره زندگی می کنم و در رنج ها می بینم که هنوز اوست که با چشمهای من دارد به دنیا نگاه می کند یا منم که رنجهای او را -گاهی حتی تلختر - تازه درک می کنم ولی همیشه پدر دست نیافتنی و باشکوه است و پناهی که در سایه او فرصت بالیدن پیدا میکنم. با اینکه رودخانه زندگی بی هیچ رحمی کار خودش را می کند، باید با اینهمه خشونت و بی رحمی واقعیت باز سعی کنیم مهربان باشیم.دشواری پدر بودن دشواری انسان بودن و پناهگاه انسان بودن است @alimohammadmoaddab

پدر شعر : علی محمد مودب خواننده: آرش رستمی #شعر #موسیقی #علی‌محمد_مودب #علی_محمد_مودب #ترانه #آرش_رستمی نشانی کانال @alimohammadmoaddab

✍️ روایت رهبر انقلاب از گفت‌وگو با شهید مطهری درباره مثنوی ✏️رهبر انقلاب: مثنوی؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. ✏️یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. ✏️گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است. ۱۳۸۷/۶/۲۵ 🗓انتشار به مناسبت ۸ مهر، سالروز بزرگداشت مولوی ✍️ «امین»؛ شعر و ادب فارسی به روایت حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای 🖥 ایتا | بله | روبیکا | سروش پلاس 📲 @khamenei_poems

در شعری که به محضر امام هفتم تقدیم کرده بودم و برادرم میثم مطیعی خوانده است، نوشته‌ام ...هر گوشه صحن و تربت نوباوگان تو آیینه‌دار حرمت دین خدا شده معصومه گوهری ست کز امواج علم و حلم دریای خفته در دل ایران ما شده ... علی‌محمد مودب @aliimohammadmoaddab

#کلیپ_کوتاه #شعر 📜 شاعر؛ استاد علیمحمد مودب هر چند دل پر آتش از داغ یار داری بشکوه خطبه هایی چون ذوالفقار داری پایان تشنگی هاست یک جرعه دیدن تو از چشمه سار کوثر جانا تبار داری دیدار و گریه شوق بی یکدگر نباشد ای چشم من، چه ها از من انتظار داری سوز خزان چه سازد با قامت بلندت سرو چهار فصلی، زینسان بهار داری ما بیقرار یک شهر، یارا قرار ما باش فردا نماز جمعه با ما قرار داری ✳️ محفل ادبی «پرچمدار»، با حضور شاعران آئینی و انقلابی، در توصیف شخصیت و جایگاه رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در قم برگزار شد. @HawzahNews / خبرگزاری‌حوزه

این شعر را در روز نماز جمعه نصر و روزهای داغ سید حسن عزیز نوشتم حالا در سالگرد آن نماز جمعه می‌بینم که مصرع آخر را می‌شود این طور هم نوشت و خواند و این بهتر است: تا لحظه های دیدار با ما قرار داری @alimohammadmoaddab

هو المنتقم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس چشمان خود را از نا محرمى پر كند، خداوند عزّ و جلّ در روز قيامت، دو چشم او را با ميخ هاى آتشين پر سازد و آنها را پر از آتش كند [و همچنان باشد] تا زمانى كه خداوند، كار داورى ميان مردم را به پايان رساند، آنگاه دستور داده شود او را به دوزخ برند. #چشمهای‌_میخکوب چشم‌ها به چهره‌های شادمان چرید چشم‌های میخ‌کوب، میخ‌کوبِ چشم‌های این و آن شدند حرمت نگاه تا شکست خون به چهره‌های ناگهان دوید میخ‌ها به چهره‌ها نشست چهره‌های ناگزیر، خون‌چکان شدند! #کهکشان_چهره‌‌ها #علی‌محمد_مودب @alimohammadmoaddab

یا عزیز چه شاعری ست این #رودکی جامه پر صورت دهر، ای جوان چرک شد و شد به کف گازران رنگ همه خام و چنان پیچ و تاب منتظرم تا چه برآید ز آب؟ @alimohammadmoaddab

یا حبیب من لا حبیب له بیدار شدم با این زمزمه: پشمینه‌پوش تندخو, از عشق نشنیده است بو از مستی‌اش رمزی بگو، تا ترک هشیاری کند مادرم به بعضی آدمها می‌گفت قدم‌عباسی! آدم‌هایی که همه چیز را محاسبه می‌کنند، هشیارند! برای هر قدم یک عباسی پول می‌خواهند! سعدی گفته است آن را که خبر شد خبری باز نیامد! حساب و کتاب در روابط انسانی هم, نوعی روان‌رنجوری است. آدم عاشق شناور است در هستی و مستی! باید ترک هشیاری کرد و گرفتاری اینجاست که وقتی باید در میان می‌آید، پای هشیاری در میان است😢 @alimohammadmoaddab

مرحوم محمد کاسبی: میگن در لحظه مرگ انسان‌ها ملک‌الموت رو جوری می‌بینند که زندگی کردند ... #هنرمند_ریشه‌دار @hamidkasiri_ir

بریده‌های این گفتگو بوی آداب نماز امام خمینی را می‌دهد خاصه بریده‌ای که درباره نسبت کامیون در سریال خوش غیرت با آقا تقی راننده اش صحبت می کند و می گوید که کامیون برای آتقی دنیای او بود ، این بخشها خیلی شبیه بود به حرفهای امام درباره اینکه ممکن است یک تسبیح دنیای یک آدم به ظاهر اهل عبادت بشود سلام خدا بر همه خوبانی که در ساخت این کار نقشی داشتند سفرت بخیر عزیز همه ما محمد آقای کاسبی دیشب در جمعی با دوستان هنرمند یکی از عزیزان خاطره ای گفت از جلسه ای درباره یکی از کارهای دفتر آقا و اینکه از او و جمعی مشورت خواسته بودند. ایشان گفت من موضع دفتر را نقد کردم و جلسه ادامه یافت تا نوبت آقای مهدی نصیری رسید . ایشان قبل از اینکه حرف خودش را بزند گفت من باید جواب این بنده خدا را بدهم و بسیار تند به من توپید که تو کی هستی که به خودت حق می دهی کار دفتر را نقد کنی، امروز وقتی چهره های گریان مومنین را در بدرقه محمد کاسبی می دیدم . یاد این خاطره هم همزمان در ذهنم می چرخید و اینکه این روزها مهدی نصیری نه علیه اسلام که علیه ایران با شقی ترین مردمان جهان همنوا شده است. خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر گرداند @alimohammadmoaddab