#تضعیف_ادبیات_و_تقویت_بیادبی
#از_سر_درد
.
این روزها همه از گفتگو حرف میزنند، گفتگوی صحیح اما شرایطی دارد و ظرفیتهایی میطلبد، همه به دنبال طراحی سازو کارهایی هستند که گفتگو را ممکن کند. اگر با خودمان تعارف نداریم و اگر به دنبال اوهام نیستیم، یکی از در دسترسترین میزهای همیشه آماده گفتگو ادبیات است. در ادبیات همیشه میتوان سخن گفت و اتفاقا به خاطر ظرفیت استعاری ادبیات این میز خیلی جنجالی هم نیست و استادیومی نمیشود. در میز ادبیات گفتگو بین طیفهای فرهیخته صورت میگیرد و حرفها در فضایی که باید طرح میشود. ادبیات میدانی است که به راحتی، ظرفیت آزادی را فراهم میکند. ممکن است برخی آزادیها در حوزههای اجتماعی تالی فاسد داشته باشند اما ادبیات با ویژگیهای درونی خودش ساختاری دارد که عملا آزادی بیان را دارد بدون اینکه نیاز باشد از جایی مجوز بگیرد. سعدی در شعر با استفاده از ظرفیتهای هنری کلمات، مقتدرترین امیران دوران خودش را نقد میکند و البته نقد به نحوی است که عوام متوجه نمیشوند و خواص ملتفت میشوند. این نوع آزادی بیان از امتیازات خاص ادبیات است. اگر در جامعهای گفتمانهای مختلف بتوانند ادبیات خودشان را تولید کنند بهترین و عالیترین سطح گفتگو میان نخبگان طیفهای مختلف جامعه همیشه در جریان است و حاکمیت هم میتواند در قالب اندیشکده ها و مراکز رصد و پژوهش خودش حرفها را بشنود و تحلیل و ارزیابی کند و بهترینهایشان را برگزیند و گفتمان رایج در میدانهای اصلی اجتماع را با توجه به آنها اصلاح کند.
چالش این آزادی شگفت اما این است که برخی از خود ادبیاتیها تحمل صدای مخالف را در ادبیات ندارند. احتمالا آنها معنای ادبیات را به درستی نفهمیدهاند اما بر روشها و ابزارهایش مسلط شدهاند. درست است که طبیعی نیست اگر حاکمیت توان خودش را صرف ترویج گفتمان مخالف خودش در ادبیات و هنر کند اما طبیعی هم نیست که همه توان بخش فرهنگی حاکمیت، صرف رصد گفتمانهای مخالف در ادبیات و هنر شود. حاکمیت باید گفتمان خود را داشته باشد و با همه توان هم بکوشد تا ظرفیتهایی را ایجاد کند که گفتمانش زایا و پاینده و در حال خود ارزیابی و رشد باشد اما گاهی بخش فرهنگی حاکمیت با کارشناسیهای غلط بر رصد منتقد و مخالف و درگیری با آن متمرکز میشود. و این آغاز همه آسیبها و بحرانهاست. بارها با کسانی که در جلسات ادبی با حرارت به من گفته اند که در فلان رمان در قالب یک استعاره ادبی حرفهایی زده شده است و نویسنده با این تمهید به گفتمان مورد علاقه ما فحش داده است گفتهام که اگر نویسنده که نخبه یک طیف از اجتماع است در قالب اثر هنری اش هم نتواند حرفش را با پوشش استعاره بزند دیگر کجا حرفش را بزند. قاعده زندگی جمعی این است که همه اجزای جامعه زندهاند و باید حرفشان را بزنند درست است که بخشی از اجتماع همیشه بخش مسلط است و طبیعتا عرصه های عمومی تر را به خود اختصاص می دهد اما دیگران نباید خفه شوند و باید بتوانند حرف بزنند. وقتی جلوی یک استعاره در یک کتاب هزار نسخهای بایستیم معنا از ساحت ادبیات تنزل میکند و به صورتی بی ادبانه و بی آداب و ترتیب در خیابان یا هر جای دیگر در برابر ما رخ نمایان میکند.آن دسته از ادبیاتیهایی که بحثها و دعواهای ادبی را با ترجمه کردن به زبان اهل سیاست یا با اقسام یارکشیها به فضاهای عمومی میبرند، بر سر شاخ نشسته اند و بن میبرند و با تضعیف ادبیات بخواهند یا نخواهند جزو آفرینندگان و مروجان بیادبی هستند!
#علی_محمد_مودب به نقل از روزنامه #جام_جم @alimohammadmoaddab
https://www.aparat.com/v/a1gZF
علی محمد مودب: ادبیات رسانه ابدیت است در کانال آپارات شهرستان ادب ببینید @alimohammadmoaddab
No. 04 - 05.pdf
حجم:
202.2K
مصاحبه با نشریه اندیشه نامه پایداری
https://eitaa.com/alimohammadmoaddab
https://www.mehrnews.com/news/5661764/
مصاحبهای درباره یلدا، ظرفیتهای این فنآوری فرهنگی و نیاز ما به ادبیات بزمی
#علی_محمد_مودب
@alimohammadmoaddab
هدایت شده از شهرستان ادب
ما باید به نخبگان طراز اول ادبی، به چشم یک سرمایۀ ویژۀ انسانی نگاه کنیم نه اینکه فقط وقتی قله میشوند به آنها توجه کنیم. ما برای داشتن یک معلّم ادبیات در ساختار آموزش و پرورش چهقدر هزینه میکنیم؟ آن نیروی انسانی که میتواند ادبیات تولید کند چقدر ارزش دارد؟ آدمی خلاق و آفرینشگر، نه اینکه صرفاً ادبیات را منتقل کند یا آموزش بدهد یا بازگویی کند. کسیکه میتواند ادبیات ایجاد کند، میتواند ادبیات گذشتۀ ما را روزآمد کند...
متن کامل مصاحبۀ علیمحمد مؤدب با اندیشهنامۀ پایداری را از پیوند زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12339/
#شهرستان_ادب
#علیمحمد_مؤدب
#مصاحبه
@shahrestanadab
#انتخاب_های_بد
#ادبیات_انقلاب
#هنر_ایران
#رسانه_های_ما
#تضعیف
#ضعیف
.
در برخورد با جریانهای درون جامعه، حتی مخالف را هم نباید تحقیر کرد. چه رسد به موافق و همدل
انتخابهای نادرست و ضعیف، تحقیر موافقان است
والله المستعان علی ما تصفون
@alimohammadmoaddab
00.mp3.mp3
زمان:
حجم:
5.97M
گفتگو درباره نشست نسبت شعر و وقایع اجتماعی با دکتر محمدیان در رادیو فرهنگ
. کانال اختصاصی انتشار اشعار و آثار علی محمدمودب @alimohammadmoaddab
هدایت شده از «آمین» آثار میلاد عرفان پور
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابریم که ارث پدریمان اشک است
مشق شب و درس سحریمان اشک است
هرکس به زبان خود سخن می گوید
ما نیز زبان مادریمان اشک است
@erfanpoor
#حاج_قاسم
#علیمحمد_مودب
.
تو از فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری
که در شبهای دهشت تا سحر با ماه بیداری
تو دهقانزاده از فضل پدر مهریست در جانت
که میروید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آنسان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چه خوش رم میکند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر بلندیها، سرت را سربهزیریهاست
خوش آن معنا که بخشیدهست چشمانت به سرداری
ز ما در گریههای نیمه شب یاد آور ای همدرد
تو از شمشیرها، لبخندهای صبح دیداری
@alimohammadmoaddab
sinavaa.com03-Peykar.mp3
زمان:
حجم:
3.05M
#قطعه_پیکار
از #منظومه_صوتی_(پوئم_سمفونیک)_سرباز
آهنگساز: #آرمان_مهربان
خواننده :#امیرحسین_سمیعی
شاعر : #علیمحمد_مودب
با اجرای ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما
کانال اشعار و آثار علیمحمد مودب
@alimohammadmoaddab
هدایت شده از تربیت فرزند نوردیده
آنچه در خانواده های ایرانی به خصوص طبقه متوسط به بالا ، آسیب رواني عمیق در کودکان تولید می کند، کمبود محبت نیست بلکه فقدان احترام است.
همین کودکان وقتی بزرگ می شوند و به سنین جوانی می رسند در عشق های تند و تیز و نامحترم تخریب می شوند و تخریب می کنند. عشق با نبود احترام به نفرت تبدیل می شود.
به نام مهر با اعمال سادیستیک و تملک جویانه و کنترل های شدید به مرزهای روانی یکدیگر تجاوز می کنند و باعث نابودی رابطه می شوند. در سطوح اجتماعی فقدان احترام و بی مرزی و تجاوز به مرزهای یکدیگر در هر پدیده ی اجتماعی دیده می شود.از ترافیک گرفته تا روابط حاکم بر ادارات و ارگان ها.
انسانی که احساس کند محترم است نمی تواند به مرزهای روانی دیگران تجاوز کند و در مقابل تجاوز به مرزهای خویش حتی به نام مهر هم ایستادگی می کند.در یک انسان و یک جامعه متمدن مهر در چهارچوب احترام به سمت عالی شدن بلوغ و رشد روانی سیر می کند. ایرانی از مهر چیزی کم ندارد. به امید آن روز که افزودن احترام به این مهر قوام شخصیت و رشد او را تسهیل و تسریع نماید.
کتاب مطلق در ذهن ایرانی- دکتر آذردخت مفیدی
@nooredideh
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
📜 #متن |🔰 بالاترین عیب
📍اساس در معاشرت ها بر این است که روی کسی سرمایه گذاری کنیم که حرکت می کند.
📍اگر بنا باشد رفیقی انتخاب کنم، کسی را انتخاب می کنم که اگر صد عیب داشته، ولی عیبش را کم کرده است، نه آن آقایی که از بیست سال پیش با او آشنا بودم و یک عیب داشته و هنوز همان یک عیب را دارد! این شخص، لیاقت رفاقت را ندارد؛ لیاقت آدمی که صد عیب داشته و به بیست عیب رسانده، برای دوستی بیشتر است!
📍این بی توجهی ماست که در قضاوت ها به فسق و فجورهای سطحی نگاه می کنیم؛ ولی به رشد طرف نگاه نمی کنیم.
📍ما تا زخمی ببینیم، رهایش می کنیم؛ ولی مگر می شود رها کرد؟ مگر ما بهشتیم که خوبها را جمع کنیم؟! مگر ما قیامتیم که امتیاز فرقان ایجاد کنیم؟!
📍به ما تکلیف کردند که برخورد کنیم و قطعاً برخوردمان باید با معایب، ابتلاها و کسری ها باشد.
📍پس باید بررسی کنیم که این جمع یا شخص، چند عیب داشته و چند تا از آنها را کم کرده است؟ کسی که یک عیب داشته و پس از ده سال هنوز هم همان عیب را دارد، می توان گفت چون فقط یک عیب دارد، خیلی خوب است؟!
📍 بالاترین عیب همین است که او سازندگی ندارد و به فکر تولید نیست؛ به این فکر نیست که باری بردارد.
📍جمعی که برای خانواده هایش، برای بچه هایش، برای معاشرت هایش، برای خستگی هایش، برای مریض هایش، برای ناراحتی هایش برنامه ریزی کند، جمع مرده ای نیست، جمع مقاومی است، جمعی مولد و دارای بار است!
❛❛ عینصاد
📚 #جمع_ها_و_حاصل_جمع_ها | ص ۹۱
#⃣ #بریده_کتاب #تربیت
#عین_صاد | عضو شوید 👉🏻
👤: @ad_Einsad