🍁تفسیر آیه6⃣ سوره #التین در تفسیرالمیزان
🔰الا الذين امنوا و عملوا الصالحات فلهم اجر غير ممنون6⃣
🔸مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح كردند، كه اجرى غير ممنون يعنى غير مقطوع دارند، و اين استثناء متصل و استثناء از جنس انسان است، و حرف #فاء جمله #فلهم_اجر... را متفرع بر اين استثنا مى كند، و اين خود مويد آن است كه مراد از رد انسان به سوى اسفل سافلين، ردش به سوى شقاوت و عذاب است.
معناى آيه : فما يكذّبك بعد بالدين...) و تقرير احتجاجى كه براى اثبات بعث و جزا متضمّن است
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیات 7⃣ و 8⃣ سوره #التین در تفسیرالمیزان
🔰فما يكذبك بعد بالدين7⃣
🔰 اليس اللّه باحكم الحاكمين8⃣
🔸خطاب در اين آيه به انسان است، البته به اعتبار جنس انسان.
🔸ولى بعضى گفته اند:
در ظاهر خطاب به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، و در واقع منظور ساير مردمند. كلمه #ما در آن استفهامى و استفهامش توبيخى است، و جار و مجرور #بالدين متعلق است به جمله #يكذبك، و كلمه #دين به معناى جزا است. و معنايش - به طورى كه گفته اند - اين است كه
🔸اى انسان ! آن انگيزه اى كه تو را واداشته كه جزاى روز قيامت را تكذيب كنى چيست؟ آن هم بعد از اينكه ما انسان را را دو طايفه كرده، يك طايفه كه به سوى اسفل سافلين برگشتند، و طايفه اى كه پاداش داده شدند، پاداشى قطع ناشدنى.
🔸اليس اللّه باحكم الحاكمين
اين استفهام براى تقرير و تثبيت مطلب قبل است، و احكم الحاكمين بودن خدا به اين معنا است كه او فوق هر حاكم است، چون حكمش متقن ترين حكم است و در حقيقت و نفوذ از حكم هر حاكم ديگر برتر است، حكم او به هيچ وجه دچار وهن و اضطراب و بطلان نمى گردد، خداى تعالى در عالم خلقت و تدبير حكمى مى راند كه به مقتضاى حكمت بايد رانده شود، حكمى متقن و زيبا و با نفوذ، و چون از يكسو خداى تعالى احكم الحاكمين، و از سوى ديگر مردم از نظر اعتقاد و عمل دو طايفه هستند حكمت واجب مى سازد كه خداى تعالى بين اين دو طايفه از نظر جزا در حيات باقى آخرت فرق بگذارد، و همين است كه مسأله بعث را واجب مى كند.
🔸پس تفريعى كه در جمله (فما يكذبك بعد بالدين) شده، از قبيل تفريع نتيجه بر حجت است، و جمله (اليس اللّه باحكم الحاكمين) حجت مذكور را تتميم مى كند، چون تماميت حجت، موقوف بر احكم الحاكمين بودن خداست.
🔸و حاصل آن حجت اين است كه:
بعد از آنكه مسلم شد كه انسان در احسن تقويم خلق شده، و معلوم شد كه بعد از خلقت، به دو طايفه تقسيم مى شود، طايفه اى كه از تقويم خداداديش كه تقويمى احسن بود خارج و به سوى اسفل سافلين برمى گردد، و طايفه اى كه به همان تقويم احسن الهى و بر صراط فطرت اولش باقى مى ماند. و از سوى ديگر خداى تعالى مدبر امور ايشان، احكم الحاكمين است. و از سوى سوم حكمت اين خدا اقتضا دارد كه با اين دو طايفه يك جور معامله نكند نتيجه مى گيريم كه پس بايد روز جزايى باشد، تا هر طايفه اى به جزاى عملى كه كرده اند برسند، و عقل و فطرت آدمى اجازه نمى دهد و بهانه اى ندارد كه اين روز جزا را تكذيب كند.
🔸پس آيات مورد بحث به طورى كه ملاحظه مى كنيد - همان معنايى را افاده مى كند كه آيه زير آن را افاده مى كند:
ام نجعل الذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل المتقين كالفجا
🔸و نيز آيه زير كه مى فرمايد:
ام حسب الذين اجترحوا السيئات ان نجعلهم كالذين امنوا و عملوا الصالحات سواء محياهم و مماتهم ساء ما يحكمون.
🔸و بعضى از مفسرين كه خطاب در آيه (فما يكذبك ) را متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) دانسته اند، كلمه (ما - چيزى كه را) به معناى (من - كسى كه) گرفته اند، و نيز حكم را به معناى قضا گرفته، و در نتيجه آيه را چنين معنا كرده اند:
وقتى مردم مختلف هستند، و لازمه اختلافشان اختلاف جزايشان در روز جزاست، پس كسى كه تكذيب جزا را روش خود كرده آيا خداى تعالى را (اقضى القاضين) نمى داند؟
آرى او بين تو و تكذيب گران به تو به روز جزا حكم خواهد كرد.
ولى خواننده عزيز توجه دارد كه صاحبان اين وجه بيهوده خود را به زحمت انداخته اند.
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔸بحث #روایتی سوره #التین در تفسیرالمیزان
🔰بحث روايتى
🔸چند روايت راجع به مراد از #تين، #زيتون و #البلد_الامين
🔸در تفسير قمى در ذيل آيه
و التين و الزيتون و طور سينين و هذا البلد الامين
آمده كه:
منظور از #تين، #مدينه، و از #زيتون بيت المقدس، و از #طور_سينين كوفه، و از #هذا_البلد_الامين #مكه است.
🔸مؤلف:
اين معنا در بعضى از روايات از موسى بن جعفر (عليه السلام) از پدران بزرگوارش از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) نيز آمده، ولى خالى از #اشكال نيست.
و در بعضى ديگر آمده :
#تين و #زيتون، #حسن و #حسين، و طور #على، و #بلد امين رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است ولى اين روايات به هيچ وجه از باب تفسير نيست.
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔰ترجمه آيات #الشرح از تفسیر شريف المیزان
🌺به نام خداى رحمان و رحيم.🌺
🔸 آيا ما سينه تو را گشاده نساختيم1⃣
🔸و بار سنگين را از تو بر نداشتيم ؟2⃣
🔸همان بارى كه پشتت را مى شكست3⃣
🔸و نامت را بلند آوازه كرديم4⃣
🔸از اين به بعد هم دل خوشدار كه بعد از هر دشوارى گشايشى است5⃣
🔸بلكه با هر دشوارى دو گشايش است6⃣
🔸پس هرگاه از كار روزانه ات فراغت يافتى به نماز و شكرانه پروردگارت بايست7⃣
🔸و به سوى پروردگارت تمايل كن8⃣
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🔰بيان آيات سوره #الشرح از تفسير شریف المیزان
🔰در اين سوره رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را امر مى كند به اينكه كمر خدمت در راه خدا ببندد، و به سوى او رغبت كند، و به اين منظور نخست منت هايى كه بر او نهاده تذكر مى دهد، و اين سوره هم مى تواند مكى باشد و هم مدنى، ولى سياق آياتش به مدنى بودن سازگارتر است.
🔸نادرستى سخن فخر رازى در ردّ اين قول كه سوره #والضحّى و #الم_نشرح يك سوره اند
و در بعضى از روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) نقل شده كه فرموده اند:
سوره (و الضحى ) و سوره (الم نشرح ) يك سوره اند، و نيز اين معنا از طاووس و از عمر بن عبد العزيز نقل شده.
🔸فخر رازى در تفسير كبير خود بعد از نقل اين معنا از دو نفر نامبرده گفته است:
اين دو نفر پنداشته اند ابتداى سوره دوم يعنى جمله #الم_نشرح به منزله عطف است بر آيه ششم سوره قبل، يعنى جمله (الم يجدك يتيما فاوى )، و اين پندارشان درست نيست، براى اينكه سوره #والضحى در حال اندوه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم از آزار كفار نازل شده، و جنبه تسليت دارد، چون حالت آن جناب حالت محنت و تنگ حوصلگى است، و سوره دوم اقتضا دارد در حالى نازل شده باشد كه آن جناب شرح صدر و حالت خرسندى داشته باشد، و چگونه ممكن است در يك سوره اين دو حالت در آن جناب و اين دو لحن در بيان جمع شود؟!.
🔸و ليكن اشكالش وارد نيست، براى اينكه مراد از شرح صدر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در سوره مورد بحث اين است كه خداى تعالى آن جناب را طورى كند كه قلب نازنينش وسعتى داشته باشد كه حقائق و معارفى كه به وى القاء مى شود بپذيرد، و از پذيرش آن به تنگ نيايد، و نيز تحمل آزارهايى كه از ناحيه مردم مى بيند داشته باشد، كه بيانش مى آيد، نه اينكه بخواهد صرفا آن جناب را خوشحال كرده باشد، پس پندار خود فخر رازى پندار درستى نيست.
🔸دليل بر اين معنا روايتى است كه ابن ابى حاتم از سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده كه گفت:
رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: من از پروردگارم مساله اى پرسيدم كه دوست داشتم ايكاش نمى پرسيدم، و آن اين بود كه پروردگارا قبل از من انبيايى بودند، براى بعضى از آنان باد را مسخر كردى، و بعضى ديگر مرده زنده مى كردند، خطاب رسيد مگر تو يتيم نبودى، و ما تو را مورد توجه مردم قرار داديم؟
عرضه داشتم: بلى. فرمود: مگر نبود كه من تو را گم شده ديدم، و هدايتت كردم ؟ عرضه داشتم : بله، اى پروردگار من. فرمود: آيا سينه ات را گشاده نكردم، و گرفتاريهايت را بر طرف ننمودم؟ عرضه داشتم بله اى پروردگار من. پس معلوم شد كه اشكال فخر به نظريه مذكور وارد نيست، البته اين بحث دنباله اى دارد كه ان شاء اللّه در سوره ايلاف مى آيد.
مقصود از شرح صدر رسول الله (ص) در (الم نشرح لك صدرك)
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه1⃣ سوره #الشرح در تفسیرالمیزان
🔰الم نشرح لك صدرك1⃣
🔸راغب گفته: كلمه #شرح در اصل لغت به معناى باز كردن گوشت و امثال آن است، وقتى گفته مى شود:
شرحت اللحم معنايش اين است كه گوشت باز شد، و #شرحت_اللحم معنايش اين است كه من گوشت را باز كردم، و از جمله موارد استعمالش #شرح_صدر است، كه معنايش باز شدن و گستردگى سينه به نور الهى و سكينتى از ناحيه خدا و روحى از او است، و در قرآن فرموده:
(الم نشرح لك صدرك ) و نيز فرموده:
(فمن شرح اللّه صدره ).
🔸ترتب آيات سه گانه اول سوره كه مضمون هر يك مترتب بر آيه قبل است، و سپس تعليل آنها به آيه (فان مع العسر يسرا) كه از ظاهرش بر مى آيد كه با وضع رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تكرار اين تعليل و نيز تفريع دو آيه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند كه مراد از شرح صدر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) گستردگى و وسعت نظر وى است، به طورى كه ظرفيت تلقى وحى را داشته باشد، و نيز نيروى تبليغ آن و تحمل ناملايماتى را كه در اين راه مى بيند داشته باشد، و به عبارتى ديگر نفس شريف آن جناب را طورى نيرومند كند كه نهايت درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پيدا كند
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
#زکات_فطریه
همراهان کانال
با توجه به شناسایی و در ارتباط بودن مستمر با ساکنین چند روستای مرزی در استان #خراسان_شمالی که به شدت به کمک های شما عزیزان نیازمند می باشند، خادم کانال می تواند زکات فطریه شما عزیزان به دست این نیازمندان برساند
خادم کانال جعفری
شماره کارت حقیر جهت واریز #زکات_فطریه شما عزیزان:
5892101308157268
🍁تفسیر آیه2⃣ و 3⃣ سوره #الشرح در تفسیرالمیزان
🔰و وضعنا عنك وزرك2⃣
🔰الذى انقض ظهرك3⃣
🔸كلمه #وزر به معناى بار سنگين است، و #انقاض_ظهر به معناى شكستن پشت كسى است، شكستنى كه صدايش به گوش برسد، آنطور كه از تخت و كرسى و امثال آن وقتى كسى روى آن مى نشيند، و يا چيز سنگينى روى آن مى گذارند صدا برمى خيزد، و مراد از #انقاض_ظهر غالبا معناى لغوى آن نيست،
(چون كسى پشت كسى را آنطور نمى شكند كه صداى تخت و كرسى كند)، بلكه منظور #ظهور آثار سنگينى وزر بر آدمى است، ظهورى بالغ.
و #وضع_وزر به معناى از بين بردن آن سنگينى است، كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم احساسش مى كرد، و جمله #و_وضعناعنك_وزرك عطف است بر جمله #الم_نشرح...، چون معنايش (قد شرحنا لك صدرك ) است، در نتيجه معناى دو جمله چنين مى شود:
محققا ما سينه ات را گشوديم، و سنگينى هايى كه بر دوشت بود برداشتيم.
وجوه مختلف در باره مراد از #وضع_وزر از آن حضرت و مراد از وضع وزر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم- به طورى كه از سياق بر مى آيد، و قبلا هم اشاره كرديم - اين است كه دعوت آن جناب را انفاذ و مجاهداتش در راه خدا را امضا نمود، به اين معنا كه اسباب پيشرفت دعوتش را فراهم كرد، چون رسالت و دعوت و فروعات آن ثقلى بود كه به دنبالش #شرح صدر بر آن جناب تحميل نمود.
🔸ولى بعضى از مفسرين گفته اند:
وضع وزر، اشاره است به داستانى كه در روايات آمده كه در ايام كودكيش دو تا فرشته بر آن جناب نازل شدند، و سينه اش را شكافته قلبش را در آوردند، و دوباره در جايش قرار دادند، كه روايتش به زودى از نظر خواننده خواهد گذشت.
بعضى ديگر گفته اند:
منظور از وزر، اعمالى است كه قبل از بعثت از آن جناب سر زده بود.
🔸و بعضى گفته اند:
منظور غفلتش از شرايع و امثال آن است كه آگاه شدن بدان جز با وحى صورت نمى گيرد، و بيان هر شريعتى را بايد آن جناب بخواهد، تا پاسخش از راه وحى برسد.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
منظور تحير آن جناب است در اينكه آيا رسالت الهى را آنطور كه بايد انجام داده ام يا نه.
🔸بعضى هم گفته اند:
منظور وحى و سنگينى آن است، چون در اوائل بعثت گرفتن وحى بر او دشوار بوده.
🔸بعضى گفته اند:
منظور رنجى است كه آن جناب از گمراهى قومش و دشمنيشان با آن جناب مى برده، و وى از ارشادشان عاجز مى شده.
🔸و بعضى گفته اند:
منظور رنجى است كه از تعدى دشمن در آزار آن جناب مى برده.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
مراد اندوهى است كه از مرگ عمويش ابو طالب و مرگ همسرش خديجه در دل داشته.
🔸بعضى ديگر گفته اند:
كلمه وزر به معناى معصيت است، و رفع و زر به معناى عصمت است.
🔸بعضى گفته اند:
منظور از وزر گناه امت آن جناب است، و قهرا مراد از وضع وزر آمرزش آن گناهان است.
و اين وجوهى كه نقل شد بعضى ها سخيف و بعضى ديگرش ضعيف است و با سياق سازگار نيست، بعضى ها به عنوان #قيل - گفته شده نقل شده، و بعضى ديگرش به صورت احتمال ذكر شده است.
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه4⃣ سوره #الشرح در تفسیرالمیزان
🔰و رفعنا لك ذكرك4⃣
#رفع_ذكر به معناى بلند آوازه كردن كسى است، به طورى كه نامش و گفتگويش از همه نامها و همه خاطره ها بلندتر باشد، و خداى تعالى نام آن حضرت را چنين كرد (همه جا سخن از آن حضرت بود)، و يكى از #مصاديق رفع ذكر آن جناب اين است كه خداى تعالى نام او را #قرين نام خود كرد، و در نتيجه در مسأله #شهادتين كه اساس دين خدا است نام او قرين نام پروردگارش قرار گرفت، و بر هر مسلمانى واجب كرد كه در هر روز در نمازهاى پنجگانه واجب نام آن جناب را با نام خداى تعالى به زبان جارى سازد، و لطفى كه در آيه مورد بحث بكار رفته از نظر خواننده دور نماند، و آن اين است كه:
بعد از كلمه #وضع در آيه سابق كلمه #رفع را كه درست مقابل آن است آورد.
توضيح مفاد آيه:
فانّ مع العسر يسرا و ردّ سخنى از زمخشرى در اين باره.
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🍁تفسیر آیه5⃣ سوره #الشرح تفسیرالمیزان
🔰فان مع العسر يسرا5⃣
🔸بعيد نيست اين آيه تعليل مطالب گذشته يعنى وضع وزر و رفع ذكر باشد، چون رسالتى كه خداى تعالى بر آن جناب تحميل كرده، و دستور داد مردم را به سوى آن دعوت كند سنگين ترين بارى است كه بر يك #بشر تحميل شود، و معلوم است كه با قبول اين مسووليت كار بر آن جناب دشوار شده، و همچنين تكذيبى كه قومش نسبت به دعوتش نموده و #استخفافى كه به آن جناب كردند، و اصرارى كه در محو نام او مى ورزيدند، همه براى آن جناب دشوارى روى دشوارى بوده، و خداى تعالى در آيه قبلى فرمود:
🔸 ما اين دشوارى ها را از دوش تو برداشتيم، و معلوم است كه اين عمل خداى تعالى مانند همه اعمالش بر طبق سنتى بوده كه در عالم به جريان انداخته، و آن اين است كه هميشه بعد از هر دشوارى #سهولتى پديد مى آورد، و به همين جهت مطلب دو آيه قبل را تعليل كرده به اينكه اگر از تو وضع وزر كرديم، و اگر نامت را بلند ساختيم، براى اين بود كه سنت ما بر اين جارى شده كه بعد از عسر، يسر بفرستيم، و بنابر اين احتمال لام در كلمه #العسر لام جنس خواهد بود، نه لام استغراق، مى خواهد بفرمايد جنس #عسر اين طور است كه به دنبالش #يسر مى آيد، نه تمامى فرد فرد عسرها، و بعيد هم نيست كه يسر يا عسر از مصاديق سنتى ديگر باشد، و آن سنت تحول حوادث و تقلب احوال و بى دوامى همه شوون زندگى دنيا است.
و از زمخشرى حكايت شده كه در كشاف گفته: حرف #فاء در جمله (فان مع العسر...) فاى #فصيحه است، و زمينه كلام زمينه تسليت دادن و دلخوش كردن رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم به وسيله وعده اى جميل است.
🔸وى مى گويد:
مشركين رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم و مؤمنين را سرزنش مى كردند به اينكه مرد مى فقيرند، چيزى از مال دنيا ندارند، به حدى اين زخم زبان اوج گرفت كه به دل شريف آن حضرت افتاد كه نكند اسلام نياوردن مردم و تحقيرشان از مؤمنين به خاطر همين تهى دستى مؤمنين است، و خداى تعالى براى دفع اين احتمال نعمت هاى بزرگى را كه به آن جناب ارزانى داشته بود به رخش كشيد، آنگاه اضافه كرد:
(فان مع العسر يسرا) گويا فهماند اين ما بوديم كه به تو داديم آنچه كه خودت مى دانى، پس از فضل خدا ماءيوس نباش، و بدانكه بعد از سختى ها گشايشى براى شما خواهد بود.
🔸و ظاهر گفتار وى اين است كه لام در #العسر را لام عهد گرفته، نه لام جنس، و مراد از يسر هم غنيمت هايى است كه خداى تعالى در سالهاى بعد نصيب مؤمنين كرده.
🔸ليكن ما اين حرف را قبول نداريم، براى اينكه ذهن شريف رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم اجل از آن است كه از حال كفار و علت كفرشان بى خبر باشد، و نداند كه علت اصلى آن استكبار از حق است، و خلاصه خدا را كوچك تر از آن مى دانند كه دعوت پيامبرش را بپذيرند، به #شهادت اينكه اين كفار بعد از ظهور شوكت اسلام و پولدار شدن مؤمنين هم ايمان نياوردند، و خداى تعالى پيامبرش را از اميدوارى به ايمان آوردن اكثر آنان نهى و نوميد كرده، هم در آيات سوره يس كه در مكه يعنى در ايام فقر مؤمنين نازل شده فرموده :
(لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون... و سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون)، و هم در سوره بقره كه در مدينه يعنى در روزگار خوش مؤمنين نازل شده فرموده:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون).
🔸و اگر ما يسر بعد از عسر را حمل كنيم بر شوكت اسلام و رفعتش بعد از دوران سختى، و سوره را هم از سوره هاى مكى بگيريم، خيلى مورد اشكال واقع نمى شود.
🔸مفاد تكرار جمله:
(انّ مع العسر يسرا) و چند وجه درباره امر (فاذا فرغت فانصب...) به پيامبر (صلى الله عليه و آله)
___________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan1001
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a