🔰 #پخش_زنده_صوتی
💐 مراسم جشن ولادت باسعادت حضرت فاطمهٔ زهراء (سلاماللهعلیها)
📍از طریق:
صفحهٔ «نورمجرّد» در آپارات
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان:
یکشنبه ۲۰جمادیالثانیه۱۴۴۶، حدود ساعت ۶:۴۰ صبح
💠 مکان:
بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدّظلّهالعالی)
🆔 @allame_tehrani
💎 نجاتدهنده از آتش!
▪️خداوند عزّوجلّ میفرمايد:
... إنِّي سَمَّيْتُكِ فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتُ بِكِ مَنْ أَحَبِّكِ وَ تَوَلَّاكِ وَ أَحَبَّ ذُرِّيَّتَكِ وَ تَوَلَّاهُمْ مِنَ النَّارِ! وَ وَعْدِيَ الْحَقُّ وَ أَنَا لَاأُخْلِفُ الْمِيعَادَ.
« ... من نام تو را فاطمه (يعنی بُرنده و جدا كنندۀ از آتش) گذاردم و بهواسطۀ تو هر كس تو را دوست داشته باشد و ولايت تو را داشته باشد، و ذرّيّۀ تو را دوست داشته باشد و ولايت آنها را داشته باشد، من آنها را از آتش جدا میكنم! و وعدۀ من حقّ است و من خلف وعده نمیكنم!»
📚 معادشناسی، ج9، ص210
📍متن کامل روایت:👇
eitaa.com/allame_tehrani/4404
🆔 @allame_tehrani
💫 شفاعت حضرت زهراء (سلاماللهعلیها) در روز قيامت
در «عِللالشّرآئع» از ابن متوكّل از سعد از ابن عيسی از ابن سنان از ابن مُسكان، از محمّد بن مسلم روايت كرده است كه گفت: من از حضرت باقر عليهالسّلام شنيدم كه میگفت:
برای فاطمه در روز رستاخيز موقف خاصّی، در درِ جهنّم است. چون روز قيامت شود، در پيشانی هر كسی نوشته میشود كه اين مؤمن است و يا كافر است؛ و به محبّی كه گناهانش بسيار باشد، امر میشود كه به آتش برود.
چون فاطمه بر روی پيشانی او میخواند كه: محبّ نوشته است، میگويد:
إلَهِي وَ سَيِّدِي سَمَّيْتَنِي فَاطِمَةَ وَ فَطَمْتَ بِي مَنْ تَوَلَّانِي وَ تَوَلَّی ذُرِّيَّتِي مِنَ النَّارِ! وَ وَعْدُكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ لَاتُخْلِفُ الْمِيعَادَ.
«ای خدای من و آقای من! تو مرا فاطمه نام گذاردی، و بهواسطۀ من هر كسی ولايت من و ولايت ذرّيّۀ مرا داشت از آتش بركنار داشتی! و وعدۀ تو حقّ است و تو خلف وعده نمیفرمائی.»
خداوند عزّوجلّ میفرمايد: صَدَقْتِ يَا فَاطِمَةُ؛ إنِّي سَمَّيْتُكِ فَاطِمَةَ [1] وَ فَطَمْتُ بِكِ مَنْ أَحَبِّكِ وَ تَوَلَّاكِ وَ أَحَبَّ ذُرِّيَّتَكِ وَ تَوَلَّاهُمْ مِنَ النَّارِ! وَ وَعْدِيَ الْحَقُّ وَ أَنَا لَاأُخْلِفُ الْمِيعَادَ.
«ای فاطمه راست میگوئی؛ من نام تو را فاطمه (يعنی بُرنده و جدا كنندۀ از آتش) گذاردم و بهواسطۀ تو هر كس تو را دوست داشته باشد و ولايت تو را داشته باشد، و ذرّيّۀ تو را دوست داشته باشد و ولايت آنها را داشته باشد، من آنها را از آتش جدا میكنم! و وعدۀ من حقّ است و من خلف وعده نمیكنم!»
و اين بندۀ خودم را امر به آتش كردم، تا تو دربارۀ او شفاعت كنی و شفاعت تو را بپذيرم؛ تا اينكه برای فرشتگان من و پيغمبران من و مرسلينِ از جانب من، و برای اهل موقف، موقف خاصّ تو نسبت به من و مكانت و منزلت تو در نزد من مبيّن و روشن گردد!
پس در پيشاني هر كس مؤمن نوشته شده بود، دست او را بگير و او را داخل در بهشت بنما! [2]
📚 معادشناسی، ج9، ص209
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ در روايت وارد است كه: رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم فرمودند: إنَّما سُمِّيَتِ ابْنَتِي فَاطِمَةَ، لِأنَّ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَصَبَّها مِنَ النّارِ. يا اينكه: لِأنَّهَا فَطِمَتْ هِيَ وَ شِيعَتُها مِنَ النّارِ. يا اينكه: فَطَمَتْ شيعَتَها مِنَ النَّارِ. «دخترم فاطمه ناميده شد، چون خداوند عزّوجلّ او و هر كس كه او را دوست داشته باشد را از آتش جدا كرده است. يا اينكه چون خود او و شيعيان او از آتش بريده شدند. و يا اينكه او شيعيان خود را از آتش بريده است.» («بحارالأنوار» طبع حروفی، ج43، باب2، ص10 تا ص19؛ «عللالشّرآئع» باب142، ص178 و 179)
2ـ «عللالشّرآئع» طبع نجف، باب142، ص179.
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍎 تکوّن حضرت زهراء (سلاماللهعلیها)
🎙حضرت آیتالله حاج سید محمدصادق حسینی طهرانی (حفظهالله)
🆔 @allame_tehrani
zahra-zahra-ramze-estejabati.mp3
4.5M
🌷زهرا زهرا ، رمز استجابتی...
🎙حاج محمود کریمی
🆔 @allame_tehrani
الله شناسی ۲۳.Mp3
14.22M
📗 تدریس کتاب «الله شناسی»
🎙استاد واسطی (حفظهالله)
📼 جلسهٔ بیست و سوم (۲۳)
📝 متن مکتوب جلسه (PDF)
🔉 صوت جلسهٔ بیست و دوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰اهم موضوعات مطرح شده:
▪️تبیین فقرهٔ مناجات شعبانیه
(01:30) خلاصهٔ مباحث گذشته
(04:00) توضیح حکمت اشراق
(05:00) مناجات شعبانیه
(08:00) گویند خدا کجاست؟
(14:10) مثال عشق و محبت
(17:30) نور زنده و باشعور
(19:00) معنی قدس و قداست
(22:00) حکایت مرحوم انصاری همدانی
(24:00) علم امیرالمؤمنین علیهالسلام
(25:00) ألحقنی بنور عزک الأبهج
(28:00) عارف کسی است که...
🆔 @allame_tehrani
🔴 اهمیت طلب عافیت در همۀ دعاها
در هرچه از خدا میخواهیم، عافیت را قید کنیم! عافیت یعنی فلاح و رستگاری. ممکن است انسان طول عمر داشته باشد، امّا طول عمر برای او عافیت نباشد؛ یا مال زیادی داشته باشد، امّا آن مال زیاد موجب گرفتاری و نکبت و ضیقِ معیشت و تاریکی دل او باشد، بنابراین عافیت نیست؛ یا ممکن است انسان جاه و جلال داشته باشد، ولیکن آن جاه و جلال او را به جهنّم بکشد، پس عافیت نیست. عافیت یعنی پاک شدن دل از امراض نفسانیّه، و زیاد شدن یقین، و بالأخره در آن ساعتی که انسان میخواهد از دار دنیا برود با لبخند و تبسّم و با خوشحالی از دنیا برود، قلبش گرفته نباشد، وِجههاش رو به دنیا نباشد و رو به آخرت باشد و دنیا را فراموش کرده باشد.
📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج1، ص168
🆔 @allame_tehrani
🌼 نفس انسان تربیت میخواهد
نفس انسانی هيولانی است، يعنی قابليّت محضه و استعداد صرف است. اگر تربيت نشود، به بدترين دركات سقوط میكند و از هر شيطان و درّندهای وحشتناکتر میگردد؛ و اگر ادب شد، به أعلی عِلّيّين صعود میكند و از فرشتگان پا فراتر مینهد.
📚 روح مجرد، ص۵۷
🆔 @allame_tehrani
🔰آثار تأسّی و اقتدا به رسول خدا
کسی که پیغمبرش را دوست دارد، میگوید: من شرافتم، اصالتم، حقیقتم، عفّتم، عصمتم و روحم را تابع این پیغمبر قرار دادهام! چرا انسان در کاری یک و دو کند؟! اگر انسان واقعاً او را میپسندد پس اسوۀ خود در تمام جهات قرار بدهد؛ و اگر نمیپسندد، چرا خودش را معطّل کرده است؟! اینهمه مردمان مادّی که قائل به خدا و روز قیامت نیستند و در نقاط مختلف این دنیا به هزار کیف و به هزار عیش هستند و بند و بار همه چیز را هم پاره کردهاند! انسان بالأخره میمیرد و آزاد میشود؛ پس چرا خودش را در یک قفس معطّل کند؟! اگر حقیقت است، حقیقت دیگر قابل تشکیک نیست؛ این حرف را قبول دارم و آن را قبول ندارم، اینجا باید بحث بشود و آنجا نباید بحث بشود؛ هیچ کدام اینها درست نیست!
اگر انسان تأسّی کند، آن اخلاق، آن رفتار، آن سلوک و آن روش پیغمبر در انسان پیاده میشود. اگر انسان در آینهای نگاه کند، صورت خودش را در آن آینه میبیند؛ در آب صاف نگاه کند، میبیند؛ اگر انسان صورت پیغمبر را ببیند، شمایل پیغمبر را در وجود خود میبیند، اخلاقش را میبیند، رفتارش را میبیند، و از اینها بالاتر، ملکاتش را میبیند، عقایدش را میبیند و کمکم حالات پیغمبر در انسان پیدا میشود.
اگر انسان به پیغمبر تأسّی نکند، به هر کس تأسّی کند روح او در انسان جلوه میکند؛ این یک قاعدۀ تکوینی است! خدا با مسلمانها عقد برادری و خاله و خواهرزادگی نبسته است! اینطور نیست که همینکه بگویید: «ما مسلمانیم!» شما را ببرد روی عرش بنشاند! نهخیر، حساب و کتاب است و سنّت این عالم بر این اساس است.
📚 مبانی اخلاق، ج1، ص77
🆔 @allame_tehrani
🔰تبیین میزان تأسّی انسان به پیامبر اکرم بهواسطۀ محک امتحان
💠 کیفیّت تأسّی به سنّتهای پیغمبر اکرم
انسان باید بنشیند و قلب خودش را تجزیه و تحلیل کند و ببیند واقعاً این پیغمبر را آنطوری که باید و شاید قبول دارد یا نه؟ چون نفس انسان در بسیاری از مواقع، خودِ انسان را در پیشگاه خودش خوب جلوه میدهد، و انسان تنها به قاضی میرود و خودش را کامل و مسلمان تمامعیار میبیند؛ درحالتیکه اگر محَکی جلو بیاید، معلوم میشود که از این قبیل نیست!
... انسان گمان نکند که میتواند داخل در بهشت بشود، آن بهشتی که پیغمبر بوده است و او را در سدرةالمنتهیٰ ملاقات کند، بدون اینکه به او تأسّی کند! حرفهای دیگر همهاش بیخود است؛ انسان باید به پیغمبر تأسّی کند! مطلب این است.
پیغمبر اکرم محاسن میگذاشت، ما هم باید محاسن بگذاریم؛ تمام شد! حالا شما به هزار و یک دلیل بگویید: «چه دلیل شرعی بر گذاشتن محاسن داریم؟(1) روایت ضعیف است، قوی است؛ سیرۀ علما ثابت است، ثابت نیست!» این حرفها به جایی نمیرسد و مجالی ندارد! کسی که پیغمبر را دوست دارد باید مثل پیغمبر باشد!
پیغمبر از ریشِ زده شده خوششان نمیآمد. سُفرای خسرو پرویز را سه روز پیش خود راه ندادند برای آنکه ریششان را تراشیده بودند؛ بعد از سه روز گفتند: «چه کسی شما را امر کرد که با خودتان این کار را بکنید و ریشهایتان را بتراشید و سبیلهایتان را بلند کنید؟!» گفتند: «أمَرَنا رَبُّنا بذلک؛ یعنی حاکم و رئیس ما اینطور به ما امر کرده است!» حضرت فرمودند: «أمّا ربّی أمَرَنی أن أعفُوَ اللِّحیٰ و أحُفَّ الشَّوارِب؛ امّا خدای من به من امر کرده است که محاسن را بگذارم و رها کنم، و شارب را کوتاه کنم!»(2)
کسی که خدا را دوست دارد، باید پیغمبر را دوست داشته باشد، آداب او را دوست داشته باشد، لباس او را دوست داشته باشد، کفش او را دوست داشته باشد، جوراب او را دوست داشته باشد! ببیند پیغمبر لباسش چه بود، پیراهنش چه بود، انگشترش دست راستش بود یا دست چپش بود، خانهاش چه شکلی بود، معاشرتش چه قِسم بود، آیا زیاد تحیّر میکرد و زیاد میخندید، سلوکش چه بود، رفتارش چه بود، پیغمبر روی بچّههایش چه اسمی میگذاشت! پیغمبر اسم بچّههایش را طیّب، طاهر، قاسم، فاطمه، زینب، ابراهیم گذاشت؛(3) چون پیغمبر این معانی را دوست داشت، ابراهیم را دوست داشت، زینب را دوست داشت، طاهر را دوست داشت، طیّب را دوست داشت! امیرالمؤمنین اسم بچّههایشان را چه گذاشتند؟(4) خدا به حضرت امام حسین سه پسر یا چهار پسر داد که اسم آنها را علی گذاشتند!(5) چون علی را دوست داشت، با دیگران کاری ندارد؛ عاشق علی است! اینها لازمۀ تأسّی و محبّت است!
آن کسی که اسم بچّهاش را اردشیر میگذارد، فرنگیز میگذارد، این آن مکتب را دوست دارد، مکتب زرتشت را دوست دارد، مجوس را دوست دارد! بر تو مبارک باشد! امّا این یعنی چه که شیعۀ امیرالمؤمنین اسم بچّهاش را بگذارد فرنگیز، شهلا، مهلا، گیتا، میترا یا اسمایی که انسان با یک اُسطرلاب نمیتواند حلّش بکند! آخر این چیست؟! آدم هرچه فکر میکند، میبیند که این اسم آن حقیقت را نشان میدهد! وقتی آقا شیخ محمّد میگوییم، آقا شیخ محمّد دارد آن حقیقت را نشان میدهد!
این بچّهای که متولّد شده است، معصوم است و از عالم بهشت آمده است؛ چرا انسان یک مُهر باطلی به پیشانیاش بزند و او را سیاه و تاریک کند؟! زهره و شهره یعنی چه؟! از اوّل، مهر بطلان به شناسنامهاش زده است و باطل کرده است! امّا علی بگو، یعنی بلندمرتبه، یعنی متأسّی به مکتب علیّ بن أبیطالب! اسمش را محمّد بگذار، یعنی این شیعۀ حضرت رسول است و دنبال این مکتب است! اسمش را زینب بگذار، یعنی مردآفرین روزگار، یعنی افتخار همۀ مردهای عالم! اسمش را فاطمه بگذار، یعنی سرّ پیغمبر! اسمش را صدّیقه بگذار، اسمش را زهرا بگذار، حوراء بگذار، انسیّه بگذار، راضیّه یا مرضیّه بگذار؛ اینها همه لقبهای حضرت فاطمه است! علی، محمّد، تقی، نقی، جعفر یا موسی بگذار؛ اینها همه اسمهای ائمّه است! این مکتب ائمّه است!
امّا اگر از این تجاوز کنید، آن روح هم تجاوز میکند! یعنی در وهلۀ اوّل که سراغ اسم دیگر رفتید، روحت از این اسمگذاری زودتر رفته است و خودت باطل شدهای؛ نه اینکه آن بچّۀ بیچارۀ معصوم را باطل کردهای! اوّلین چیزی که در روز قیامت میآید و گریبانت را میگیرد، [همین بچهٔ معصوم است] که میگوید: من بچّۀ معصوم بودم؛ چرا مرا باطل کردی؟ این چه اسمی بود برای من گذاشتی؟ اوّل خودت را باطل کردهای! این یک مسئلۀ مهمّی است!
⬇️ ادامـــه مطلب در «پیام بعدی» ⬇️
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «مطلب قبل» ⬇️
یکوقت شخصی از من میپرسید: «آقا چرا فلان آخوند اسم بچّهاش را فؤاد و فیصَل گذاشته است؟» گفتم: من برایت میگویم: «اینها به اندازهای در این بدبختی و بیچارگی و مادّیگری زندگی کردهاند که هیچ چیزی جز تجمّل و آقایی نمیبینند، و چون این اسمها را مَظهر برای عیّاشی و تکیّف و خودسری میبینند، دوست دارند اسم بچّههایشان را از این قبیل اسامی بگذارند!» این اسمگذاری، تمام شناسنامۀ آن اسمگذار را تا آخر عمر نشان میدهد؛ اخلاقش چیست، رفتارش چیست، مکتبش چیست و روشش چیست؟ خوب هم نشان میدهد! زندگیاش هم همینطور مطابق همین شناسنامهای است که خودش برای خودش گرفته است، و بر همین اساس است! بچّه را از پول سهم امام و خمس و هزار تا دروغ، بزرگ میکند تا فوراً به نکاح آقای دکتر و مهندس دربیاورد! برای اینکه خود این بدبختِ بیچاره اینقدر بدبختی کشیده است و دنبال این دکتر و آن دکتر و آن مهندس رفته است و سلام کرده است، و آنها را بزرگ، و مرتبۀ خودش را کوچک دیده است! در اوّلین وهلهای که میخواهد پرواز کند، حالا که خودش نمیتواند پرواز کند، آن پرواز را به بالهای بچّهاش میکوبد؛ ولی این پرواز ضلالت است، نه پرواز عفّت و نه پرواز حقّ!
📚 مبانی اخلاق، ج1، ص72 و 73
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- جهت اطّلاع بر روایات دالّ بر لزوم محاسن گذاشتن، رجوع شود به من لایحضره الفقیه، ج١، ص١٣٠.
2- تاریخنامۀ طبری، ج٢، ص۸۲۶؛ مجمع التّواریخ، ص۲۵۱؛ شرح الکافی، مولا صالح مازندرانی، ج۶، ص۲۶۵، تعلیقه؛ با قدری اختلاف در تمامی مصادر.
3- الطّبقات الکبریٰ، ج١، ص١٠٧؛ المعارف، ص۱۴۱؛ الهدایة الکبریٰ، ص٣٩.
4- رجوع شود به الطّبقات الکبریٰ، ج٣، ص۱۴.
5- الإرشاد، ج٢، ص١٣۵.
🆔 @allame_tehrani