❌ نتیجه انقلاب خمینی، پدیده آخوند کارمند نیست!
👈 از درک های تلخی که اخیرا بیشتر پیدا کرده ام تجلی پدیده بسیار منزجر کننده و تلخ #آخوند_کارمند است! یعنی آخوندی که باید وقف اسلام و مسلمین باشد ولی چنان کارمند بی تحرکی شده که برای تکان دادنش بولدوزر لازم است!
🤔 چه می شود که الحق از دل انقلاب #خمینی کبیر که بر هم زننده چهارچوب ها و رویه های #جهانی بود، بازگشت و #ارتجاع چنین تلخی بیرون می تراود که البته همه ظهورات حوزویان چنین نیست!؟
💠تامل در این سوال مهم برای کسانی که دغدغه عدم #انحراف انقلاب را دارند مهم می باشد. من در حد فهم خودم به این سوال پاسخ خواهد داد.
1⃣ اول اینکه اصل تامل بر لزوم تولید ساختارها و رویه های جدید در بسیاری وجود ندارد و اگر دارد هم #آمادگی فکری لازم برای این معنا در #عقول_متوسطه نیست فلذا به تکرار گذشته یا اساسا حتی #توجیه اینکه اصلا ساختارها و رویه ها تاثیری ندارند منجر می شود!
2⃣ دوم اینکه انقلاب لاجرم وارد جریانی از تصدی #قدرت شد که برای ابعاد مختلف آن فکری نکرده بود. گرچه برخی نهادهای موازی مانند جهاد سازندگی از دل نیازهای #واقعی آن جوشید ولی عمده بار انقلاب بر دوش همان اداراتی قرار گرفت که #نرم_افزار فکری جدیدی برای طراحی شان نشده بود و بعبارتی در آنها هنوز #انقلاب رخ نداده بود!
3⃣ سوم اینکه حتی رویه #اصلاحی نیز در کار نبود تا از #بروکراسی مولود دولت رانتیر نفتی بتدریج بکاهد به مساله واگذاری امور به #مردم روی بیاورد. شاید فضاهای #امنیتی اوایل انقلاب هم به حفظ این تمرکزگرایی دامن زده باشد ولی نتیجه همان روشی شد که در گذشته بود و حتی مساله #تبلیغ_دینی که نهادی ذاتا مردمی بوده را به دل ادارات کشاند!
4⃣ چهارم اینکه مزه قدرت و امکان اعمال بی چون و چرای نظرات خود و مدیریت اموال گسترده عمومی برای خیلی ها شیرین آمد و بتدریج حتی #سبک_زندگی شان تغییر کرد و در دهه هفتاد که تهدیدهای امنیتی - که منجر به محوریت امنیتی ها شده بود و متاسفانه باقی نیز ماند! - دفع شده و آماده تأملات عمیق تر بودیم دیگر حاضر به تغییر و اصلاح نبودند!
طبعا ضعف های ذاتی حوزه و عدم آمادگی برای درک لایه #فقه_حکومتی و... نیز در این ماجرا بی تاثیر نبودند و ما بتدریج به طبیعی بودن این امور #عادت کردیم!
📍 @komeilialireza