هدایت شده از دغدغههای حوزوی
💠ابعاد تمدنی انقلاب اسلامی
🖋دکتر موسی نجفی
♦️اگر ما نتوانیم اثبات کنیم که ابعاد مثبت تمدنی داشتهایم، ناگزیر یا باید به فروپاشی فکر کنیم، یا به استحاله. استحاله به این معنا است که از دل نهضت مشروطه، پادشاهی مانند رضا خان بیرون میآید و این یعنی فقط اسمی از مشروطه باقی مانده بود. بر این مبنا اگر فقط اسم جمهوری اسلامی باشد ولی واقعیت نداشته باشد، ما در حال استحاله هستیم. بنابراین باید بتوانیم ابعاد تمدنی جمهوری اسلامی را اثبات کنیم.
♦️در چند قرن اخیر دو نوع تمدن شیعی رخ داد، یکی تمدن شیعی صفوی بود و دیگری تمدن شیعی جمهوری اسلامی.
♦️اما در کنار این ما شاهد بروز سه گونه نهضت در طول این چند قرن بودیم. «نهضتهای بیداری اسلامی» که آن فاصله و شکاف میان دوران صفوی تا انقلاب اسلامی را حفظ کردند و باعث شدند هویت تمدنی شیعی در طول این ۳۰۰ سال باقی بماند و در نهایت دوره صفوی به انقلاب اسلامی وصل شود. نوع دیگر نهضتها در این چند قرن نهضتهای شیعیای مانند سر به داران و قزلباشها بودند. نوع سوم نهضتها هم نهضتهای ملی و غیراسلامی بودند که فقط در ابعاد سلبی با نهضتهای شیعی و دینی همراه بودند، و از نظر ایجابی هیچ همراهیای با نهضت شیعی و دینی نداشتند.
♦️وقتی میگوییم تمدن بیشتر اذهان به سمت ابزار و تکنولوژی میرود، در حالی که تمدن ارتباط وثیقی با فرهنگ دارد. وقتی یک فرهنگ و نظام ارزشهای فرهنگی به عنوان خاستگاهی معنوی بخواهد وجه اجتماعی یا به تعبیری وجه مادی و عینی و انضمامی پیدا کند، مجبور است نهادسازی کند و این نهادسازی نیازمند ابزارسازی است تا از این طریق به آن ظهور و بروز اجتماعی برسد. این ظهور و بروز اجتماعی فرهنگ در دل جامعه همان تمدن است. به عبارت دیگر وقتی فرهنگ در جامعه مابهازا پیدا میکند به تمدن تبدیل میشود.
♦️ملتسازی و استقلال به عنوان دو عنصر محوری تمدن، عناصری نبودند که ما در جمهوری اسلامی آنها را ساخته باشیم، اینها ابعادی بودند که از تمدن شیعی صفوی به ما رسیده است. ما در جمهوری اسلامی وارث ملتسازیای هستیم که در صفویه شکل گرفت. امروز اگر ملتسازی شیعی در ایران بسیار جلوتر از کشورهایی مانند عراق و لبنان است به خاطر میراثی است که ما از صفویه داریم.
♦️در صفویه میتوانیم سه مرحله را از هم تفکیک کنیم.
🔸مرحله نخست «تاسیس» است که با شاه اسماعیل اول رقم خورد و میتوان نقش او را از این نظر با نقش امام خمینی(ره) در نظام جمهوری اسلامی مقایسه کرد.
🔸مرحله دوم مرحله «تثبیت» است که مقارن با زمان زمامداری شاه طهماسب اول است و میتوان دوران او را با دورانی که رهبر معظم انقلاب رهبری جامعه را بر عهده دارند مقایسه کرد.
🔸مرحله سوم، مرحله تمدنی است. در زمان شاه عباس در دوران صفوی ما یک اقتدار تمدنی واقعی را شاهد هستیم که بعد از حدود ۱۰۰ سال رخ میدهد.
♦️صفویان بعد از صد سال توانستند ابعاد تمدن شیعی را در عرصههای مختلف شبیهسازی کرده و آن را به حوزههای مختلفی چون هنر، فرهنگ، معماری، جامعه، اقتصاد و... وارد کنند. مثلا شما در آن تمدن با میدان نقش جهان مواجع هستید، ولی امروز در تهران مثلا نماد توسعه ما «برج میلاد» است. این در نظام شیعی ما یک نماد تمدنی نیست و بنابراین روشن است که از نظر تمدنی هنوز از صفویه عقبتریم.
♦️صفویها صرفا با تمدن عثمانی درگیر بودند که چندان وجه هژمونیک و جهانی نداشت، ولی نظام جمهوری اسلامی امروز با هژمونی جهان غرب در جدال است که بسیار سهمگینتر از جدال صفویه با عثمانی است.
♦️در دوران صفویه بین افکار تمدنساز و اندیشههای رهبران فکری جامعه با کارگزاران تمدن نوعی وفاق و همراهی و یگانگی وجود داشت همین عامل باعث تحقق تمدن آنها شد، اما امروز بین افکار و اندیشه رهبران فکری و دینی جامعه با کارگزاران تمدن این همراهی و یگانگی وجود ندارد و این مانع بزرگی بر سر راه تمدنسازی است.
♦️وقتی شهید مدرس میگفت سیاست ما عین دیانت است، منظورش دقیقا همین همراهی و یگانگی بین ایدهها و آرمانها و شیوههای کارگزاری و مدیریت جامعه بود. ایشان معتقد بود در همان غرب هم سیاستشان عین دیانتشان است، به این معنا که اگر آنها به سکولاریسم اعتقاد دارند و در حقیقت دینشان همان سکولاریسم است، کارگزارانشان هم سکولار هستند و این عینیت میان افکار و کارگزاران وجود دارد.
-متن کامل در https://www.mehrnews.com
#تمدن
#چهل_سالگی
#انقلاب_اسلامی
#فرهنگ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0