eitaa logo
العالم بزمانه
120 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
«الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس» @HaeriDarzi https://eitaa.com/almogaddemat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻دعوت دانشجویان از رییسی برای مناظره!! 🔴جمعی از دانشجویان اصلاح طلب با انتشار نامه ای از حجت الاسلام رییسی دعوت کردند تا در دانشگاه امیر کبیر با ایشان در مورد عملکرد ایشان در قوه قضاییه مناظره کنند! تصور می کنید واکنشها به چنین نامه ای چیست؟ شاید عده ای که خود را انقلابی می دانند، فوری این دانشجویان را عامل و پازل دشمن بدانند و کیهان و جوان و فارس و تسنیم و... هم نویسندگان خود را به صف کنند تا این عناصر نامطلوب را رسوا کنند!! 🔴یا این طور فرض کنید، جمعی از دلنشجویان بسیجی دانشگاه تهران خواستار مناظره با سید محمد خاتمی شدند! این بار مدعیان آزاد بیان و گفتگو با مخالف چه خواهند کرد؟ فحش و ناسزا و تحقیر است که با تبختر نثار بسیجی ها کنند! چرا که شان خود را اجل از حضور در این چنین مناظره ای می دانند! ♦️امروز اوج مطالبه تندترین دانشجویان حضور مسوولان در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه یا برگزاری مناظره بین دو آدم هم تراز از دو جریان سیاسی در کشور است، اما در سالهای ابتدایی انقلاب با همه بحرانها و حوادث خاص خودش، شهید بهشتی به دانشگاه می رود و با دانشجویان مخالف مناظره می کند!! شهید بهشتی با سعه صدر اهانت‌ها و کج فهمی ها را تحمل می کند و دانشجویان هم آزادانه سخن می گویند. بدون آنکه از عواقب بعد مناظره ترس داشته باشند! اصولا بنا نبوده تا عواقبی پیش بیاید.. مثلا یک دستگاه اطلاعاتی خود را محق بداند که چند روزی دانشجو را به مهمانی ببرد! امروز حتی در یک نهاد انقلابی هم نمی توان راس مجموعه را به مناظره و حتی گفتگو با زیر دستان خود فرا خواند.. بدتر از آن اینکه چنان از آرمانها دور شده ایم که بعضا در بین حزب اللهی ها هم این مباحث باور نکردنی و دست نیافتنی است و حتی مورد شماتت و مخالفت نیز واقع می شود... اما باید باور کنیم روزی در این کشور، عالی ترین مقام قضایی، از اعضای حلقه اول انقلاب و مجتهد تراز اول با چند دانشجوی مخالف مناظره می کرده است!!
هدایت شده از قول سدید
⭕مرجعی که برای اولین بار نوحه خوان شد.. 1⃣این اواخر صبحها گاهی مقابل در ورودی حوزه مروی، حاج آقا رامی دیدم و لحظه ورودم با ایشان همزمان می شد. آخرین بار که ایشان را دیدم آثار بیماری در وجودش بخوبی آشکار بود. رنگ چهره اش تغییر کرده بود وباکمک شخصی که زیر دستانش راگرفته بود بزحمت قدم برمی داشت. پاهایش روی زمین کشیده می شد وحتی درآوردن آن کفش مشکی ساده که بیشتر شبیه گالش بود نیز برایش مشکل بود. باهمین وضع وارد مدرس شدوبه کرسی درس رسید. برای نشستن هم باید شخصی کمکش می کرد. گرچه درس از یک ساعت به نیم ساعت تقلیل یافته بود، اما با این حال، درس را تعطیل نکرد و تاآنجاکه توان داشت کرسی درسش فعال بود. شاید بیماریش دلیل موجهی برای تعطیلی درس بود، اما بااین حال، او نمی خواست کلاس درس تعطیل شود.  2⃣کلاسهای چهارشنبه شبها چندین جلسه بود که برگزار نمی شد وشاگردان حاج آقا محرم امسال بیشتر منتظر بودند باردیگر، طنین صدای ایشان، سلوک عاشورایی را برای آنها ترسیم کند. شب اول حاج آقا آمد، خیلیها خوشحال شدند، امسال محرم هم درمدرسه «نور» پای منبر آقامجتبی برای حضرت اباعبدالله(ع) عزاداری می کنند. بحث درمورد فطرت بود. آقامجتبی عاشورا را نه عرصه نبرد حق و باطل و نه اسلام و کفر، بلکه، رویارویی فطرت مسخ شده غیرانسانی، با فطرت الهی و انسانی دانست. طرح موضوع به نظر خیلی ها جالب آمد، بحثها اوج گرفته بود، گویا حاج آقا در این ده سال قدم به قدم دست ما راگرفته وپله پله بالا آورده بود! شب بعد، اوضاع فرق کرد. حاج آقا دیرآمد، همه نگران، منتظر نشسته بودند تاحاج آقا تشریف بیاورد. بالاخره آقامجتبی آمد، دونفر زیر بغلهای ایشان را گرفته بودند و یک نفر هم از پشت مراقب حاج آقا بود. حتی نعلین ایشان را هم کس دیگری درآورد. حاج آقا تا این حد بی توان شده بود. مردمی که سالها ابهت وعظمت این جبل راسخ را دیده بودند بااین صحنه دلشان خالی شد. عده ای بی اختیار اشک ریختند. با این وجود آقامجتبی بازرفت روی همان صندلی قدیمی اش نشست و بسم الله گفت. آرام وکلمه کلمه سخن می گفت، اماهمچنان لبخند می زد و با نظم مخصوص به خودش بحث را پیش می برد. مثل همیشه نیم ساعت صحبت کرد تا آخر روضه هم نشست. این جلسات آخر بیشتر از استادش، حضرت امام خاطره می گفت. بعد از آن جلسه خیلیها برای حاج آقا نذر حمد وصلوات کردند. شب سوم دیگر حال حاج آقا مساعد نبود و نیمه کاره صحبتش را تمام کرد، اما تاتوان داشت روضه را تعطیل نکرد. تاآنجا که می توانست روی پا بایستد بیرق حسین(ع) را زمین نگذاشت! شاید اگر نمی آمد، مردم قبول می کردند وبیماری حاج آقا دلیل موجهی برایشان بود؛ اما او نمی خواست جلسه روضه تعطیل شود! 3⃣شب اربعین مردم می دانستند دیگرحاج آقا نمی آید! چون صبح همان روز خودشان او را تشییع کرده بودند. نماز امام امت بر پیکر او را دیده بودند ونظاره کردند چگونه در جوار سیدالکریم آرام گرفت. دیدن جای خالی استاد فضای عجیبی را ایجاد کرده بود. حجت الاسلام رشاد نقل کرد در دیداری که چند روز پیش در بیمارستان با استاد داشتم او آرام در گوشم گفت: جلسه جلسه، حواستان به جلسه باشد. روی تخت بیمارستان هم نمی خواست که روضه تعطیل شود.  4⃣شب قدر درمسجد بازار مردم آقامجتبای متفاوتی را دیدند. او گریه کنان فریاد می زد: «من امشب می خواهم کاری بکنم خلاف همه رویه ها... برای اولین بار در عمرم می خواهم این کار را بکنم. ۴٠سال پیش اولین فاطمیه جلسه گذاشته بودم نوحه خوانها می آمدند، روضه می خواندند، چند تا جمله خواندند که هنوز یادم است جگر من را کباب کرد. من بلد نیستم نوحه بخوانم، اما امشب؛ مرجعیت به کنار! اجتهاد به کنار! فقاهت به کنار! عرفان بکنار! اخلاق به کنار! امشب می خواهم نوحه بخوانم.. سه تا جمله می خوانم زبان حال علی(ع) است. خواننده علی، خواننده پدر، برای کی؟ این پدر روضه بخواند برای پسر یعنی امام زمان(ص). آقاتشریف بیاورید آقا تشریف بیاورید، در آستانه مجلس ما. می خواهم برایت نوحه بخوانم زبان حال علی(ع) است، رو می کند به زهرا(س).  وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند  چرا شده گوشه چشمت کبود به من بگو مگر علی مرده بود وای منو وای منو وای من  میخ در و سینه زهرای من 5⃣مرجع تقلید هم که باشی اگر خادم درگاه اهل بیت نباشی و با ولایت پیوند نخورده باشی، علم و عرفان و فقاهت و اجتهاد به کار نمی آید. این را «عالم عامل ربانی» آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی به ما آموخت. کسی که کرسی درس سطح عالی فقه و اصول داشت و کارکشته اخلاق و عرفان بود. او که کرسی درسش گرچه برایش مهم بود، اما بر منصب نوحه خوانی و جلسات روضه خوانی تأکید می کرد. آقامجتبی رفت و اسرار بسیاری را که در سینه خود داشت باخود برد! شرح خطبه متقین، مباحث تربیت، سلوک عاشورایی وخاطرات و آموخته های بسیاری از حضرت امام همگی با او رفت. این است که نبودعالم راهیچ چیزجبران نمی کند! ٢۶دی٩١
هدایت شده از قول سدید
🔰 خودش مخالف بود.. 🔸شجریان صدای خوبی داشت و خوب می خواند، اما این اواخر خوب حرف نمی زد! توقع آن است استاد موسیقی، تاریخ موسیقی را بداند، توقع آن است هنرمند منصف و قدرشناس باشد. او راست می گفت اهل سیاست نیست و 🔹کاش واقعا خودش را کنار می کشید، خود را به سمت مردمش می کشاند.. کاش در رسانه هایی که کوک شده اند علیه ملت و وطن، آواز جدایی نمی خواند.. شجریان در تصنیف سیاسی اش علیه وطن، انصاف و عدالت را هم مخشوش کرد و نتوانست از حنجره اش درست استفاده کند و بیرون نزند! 🔸او در حالی به اشتباه و خلاف واقع از مخالفت ١۴٠٠ با هنر گفت که بخش عظیمی از هنر ایرانیان در سایه اسلام شکوفا و حتی خلق شد. نمی دانم مرحوم شجریان تا چه میزان با فردوسی و هنرش آشنا بود، سعدی و حافظ و مولانا را چقدر می شناخت، که اگر می شناخت یا تجاهل نمی کرد این طور بی‌رحمانه سخن نمی گفت. 🔹او در حالی به ناروا نظام و اسلام را به مخالفت با موسیقی منسوب کرد که رهبری نظام، نام او را برده بود و با بیان مصداق آهنگی که او خوانده بود را موسقی حلال و درست معرفی کرده بود! بماند حمایت‌ها و تأییدات و حتی تشویق، نظام اسلامی از سایر خوانندگان... 🔸او در حالی این گونه ظالمانه بر نظام مردمی تاخت که با حمایت همین نظام کنسرتها برگزار کرد و آلبوم‌ها منتشر... وزیر فرهنگ همین نظام سال ٨٧ به دیدار او رفت. رییس جمهور سابق و فعلی همین نظام از او حمایت کردند.. 🔸آری! دقیق که بشویم نه نظام با او مشکل داشت نه اسلام با موسیقی او.. بلکه این شجریان بود که سودای مخالفت با اسلام و حکومت مردمی ایران داشت..او خودش نامه زد به صدا و سیما که صدایم را قطع کنید.. او مصر بود خود را خاشاک بداند و صدای اقلیت فتنه گری باشد که علیه جمهوریت شورش کرده بودند.. 🔹با این حال با همه سخنان ناروایش تحت امنیت و حمایت و نجابت همین نظام به وصیتش عمل شد و در کنار فردوسی ای آرمید که شاید لااقل این اواخر نسبتی نه با حماسه او داشت نه هنر ایرانی و مردمی اش! به هر تقدیر روحش شاد
هدایت شده از قول سدید
💠آیا جناب عبدالحميد تغییر مذهب داده است؟ 🔸جناب عبدالحميد پرسیده است: «مگر شیعه و سنی با هم برابر نیستند؟ چرا اهل‌سنت در ایران اسلامی نتواند رئیس‌جمهور شود؟ این سؤالی‌ست که بنده مطمئنم کسی پاسخی برای آن ندارد». 🔹اما در پاسخ ایشان باید گفت: اولا: علمای اهل سنت از دیرباز تقدیم مفضول بر افضل را جایز می دانند، لذا بر فرض اینکه ایشان و نمايندگانشان از همه روسای جمهور ایران تا کنون برتر و أفضل باشند، طبق عقاید جنابشان جای اعتراضی نیست که مفضول هم می تواند رئیس جمهور شود. 🔸ثانیا: طبق عقاید علمای اهل سنت، ریاست و امامت امری جبری است که خداوند خودش بهتر می داند آن را کجا قرار دهد، لذا طبق عقاید جنابشان، اگر خداوند صلاح بداند، مجرای امور را چنان خواهد کرد که ریاست به ایشان برسد. از این رو باز هم جای اعتراضی نیست. 🔹ثالثا: در ایران، اهل سنت در قوه مقننه، حق قانونگذاری و نظارت بر دولت را دارند. از جناب عبدالحميد می پرسم در کدام کشور که برادران اهل سنت اکثریت هستند و حکمرانی می کنند، شیعیان و مسیحیان و سایر مذاهب حق نمایندگی در مجلس را دارند!؟ 🔸رابعا: بیش از سی سال است جنابعالی امام جمعه و رییس حوزه اهل سنت زاهدان هستید، اگر واقعا نگاه مذهبی ندارید و اسلام برایتان مهم است، بگذارید چند صباح یک عالم شیعه این وظیفه را به عهده بگیرد شاید اثرات بهتری شامل حال اهالی آن دیار شود. 🔹خامسا: بر فرض تغییر قانون اساسی، لطف کنید برنامه تان برای اداره کشور، در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی و داخلی و سایر امور چیست!؟ قرار است طبق فتاوی اهل سنت عمل کنید؟ 🔸سادسا: تا کنون روسای جمهور ایران با رای‌های قاطع و در دوره های اخیر نزدیک 25 میلیون به ریاست رسیده اند، طبق نظر اهل سنت اجماع امت بر خطا نخواهد رفت، از این رو شایسته است جناب عبدالحميد که قرار است مبلغ عقاید اهل سنت باشد، به این امور پایبند باشد و اگر در ایشان تغییر اعتقادی رخ داده و با مسلمات اهل سنت تعارضی پیدا کرده است، این مطلب را روشن برای ملت و اهل سنت بازگو کند. اجمالا اینها را پاسخ بفرمایید...