هدایت شده از ألنکت ألادبیة و ألاصولیة
#اسناد
❇️مسند گاهی مفرد است:
🔆الکلمة لفظ
❇️گاهی از مشتقات فعل:
🔆زید قائم
❇️گاهی هم جمله:
🔆زید ضرب
♨️مبتدا بما هو مبتدا مستدعی آن است که یک شیء به او اسناد داده شود،پس وقتی بعد از آن کلمه ای که صلاحیت دارد به آن اسناد داده شود باشد، مبتدا او را به خود منصرف می کند چه آن کلمه دارای ضمیر باشد چه نباشد.
♨️حال جایی که مسند مفرد است یک اسناد بیش نیست و بالطبع تاکیدی در این اسناد وجود ندارد.
💢اما جایی که جمله است،یک مرتبه مبتدا خبر را می طلبد و ثانیا ضمیر است که خبر را به مبتدا منصرف می کند،لذا به خاطر این تکرر در اسناد،جمله فعلیه دال بر تقوی حکم است.
♨️اما مشتقات:
❇️اینها چون مشابه خالی از ضمیر هستند(زیرا حین اسناد به متکلم و مخاطب وغایب تغییری در لفظ انعا نیست انا انت هو قائم) مثل مفرد دارای تاکید نیستند.اللهم اینکه بین جمله و مفرد قرار گیرند.
♨️این مطلب طبق مبنای سکاکی است اما خطیب و شیخ عبد القاهر در اینجا نظر دیگری دارند.
📙مطول ص ۳۴۶
@alnokat
هدایت شده از ألنکت ألادبیة و ألاصولیة
#اصطلاح
💥تخصیص المسند
💥تقیید المسند
✅اگر مسند اسم باشد و اضافه یا توصیف شده باشد، مثل :
🔅هو غلامُ رجلٍ
🔅هو غلامٌ جمیلٌ
♻️در اصطلاح گویند مسند با اضافه یا وصف، تخصیص خورده شده است.
✅اگر مسند فعل باشد و دارای معمول،مثل:
🔅زید جاء راکبا من البصره الی الکوفه فی یوم الجمعه و..
♻️در اصطلاح گویند مسند بوسیله حال و ظرف و... تقیید خورده است.
♨️مرحوم شریف جرجانی می فرمایند:
🔰غالب در اصطلاحات لحاظ مناسبت ها و مرجحات معنوی در نام گذاری است،لذا برخی گفته اند:
❇️فعل ابتدا اسناد داده می شود، سپس بوسیله معمولش مقیّد می شود، اما اسم ابتدا اضافه یا موصوف قرار می گیرد، سپس اسناد داده می شود.
💢پس در فعل تقیید مسند داریم و در اسم اسناد مقیّد.
♨️برای اشاره به این تفاوت علماء ادب دو اصطلاح قرار دادند(تخصیص در مسند اسمی،تقیید در مسند فعلی).
⁉️اما چرا تقیید را به فعل دادند:
✅زیرا فعل بحسب اصل وضعش دال بر معنای مطلق است،پس تقیید با او مناسب است.
✅اسم هم به حسب وضع #گاهی دال بر عموم و شمول است ، پس تخصیص با او مناسب است.
♨️ و از آنجا که در وجه تسمیه أدنی مناسبت کافی است،همین رجحان برای این دو تسمیه کفایت می کند.
📝حاشیه شریف جرجانی بر مطول(مع تصرف) ص ۳۳۵
@alnokat
🌙 روز اوّل ماه رمضان، گلاب بر سر و صورت خود بریزید 🌙
🌕عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قال: مَنْ ضَرَبَ وَجْهَهُ بِكَفِّ مَاءِ وَرْدٍ أَمِنَ ذَلِكَ الْيَوْمَ مِنَ الْمَذَلَّةِ وَ الْفَقْرِ، وَ مَنْ وَضَعَ عَلَى رَأْسِهِ مِنْ مَاءِ وَرْدٍ أَمِنَ تِلْكَ السَّنَةَ مِنَ السِّرْسَامِ الْبِرْسَامِ، فَلَا تَدَعُوا مَا نُوصِيكُمْ بِه. (بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۵۰ به نقل از اقبال الاعمال)
🌕حضرت صادق علیه السلام فرمود: هرکس روز اول ماه رمضان، به اندازه کف دست، گلاب بر صورتش بریزد، از ذلّت و فقر ایمن خواهد بود، و هرکس گلاب بر سرش بریزد، آن سال از سرسام ایمن خواهد بود. پس آنچه به شما توصیه کردیم، رها نکنید.
#اصطلاح
✅از اصطلاحات استعمال شده در کتب سنتی، دو عبارت «کما قلنا» و «لما قلنا» است.
❇️کما قلنا: اشاره دارد به کلامی که سابقا ذکر شده و علت همراهش نبوداست.
❇️لما قلنا: اشاره دارد به کلامی که سابقا ذکر شده و علتش هم ذکر شده است.
☑️کما مرّ و لما مرّ هم همین گونه اند.
✍عن بعض المعاصرین مع تصرف.
@alnokat
سیمای دانشوران۴.آیت الله العظمی بهجت ره.mp3
19.57M
♩ پادکست♩
🌻 سیمای دانشوران (۴) 🌻
📻 زندگانی شنیدنی مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره)
🎙🔍 گویندگی و پژوهش توسط: امید محمدی سروش
🎙همراه با سخنان بزرگانی مانند :
۱ . مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری(ره)
۲ . حضرت علامه جوادی آملی .
📲 ارتباط با گوینده و پژوهشگر سیمای دانشوران :
@omidsoroush
@alnokat
هدایت شده از ألنکت ألادبیة و ألاصولیة
#اصطلاح
💥بعد اللتیا و التی
♨️اللّتیا با فتح لام و ضم ان مصغّر التی است.
✅مرحوم رضی می فرمایند:
🔆لازم است صله در این عبارت (بعداللتیا و التی) حذف شود،زمانی که یک بلا و سختی است به گوینده رسیده است،تا این حذف این را برساند که سختی های کوچک و بزرگ به حدی رسیده که شرح آن امکان ندارد و داخل در حد گفتن نمی شود.به همین خاطر این دوموصول را بدون صله ترک کردیم.
♨️معنای اصطلاحی این عبارت در جایی می آید که کلام خصم دارای دومشکل است یکی کوچک و یکی بزرگ و مستدل با چشم پوشی از این دو اشکال استدلالش را ادامه می دهد.
♨️اما اصل این عبارت از کجا آمده:
◻️حکایت شده،مردی زن کوچکی اختیار کرد پس رنج های زیادی از او دید،سپس زن طویلی اختیار کرد پس دو برابر ان رنجها که از زن قبل دیده بود،رنج کشید،سپس آن دورا طلاق داد و گفت:
💢بعد اللتیا و التی لا اتزوج ابدا!
📘حاشیه سیالکوتی بر مطول ص۱۵۲
@alnokat
هدایت شده از ألنکت ألادبیة و ألاصولیة
المعجم الأصولى.docx
13.7K
#اصطلاح
♨️سنت
۱.سنت به حکم شرعی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معرفی کرده اند،در مقابل حکمی که قرآن کریم آن را بیان کرده است، که فرض نام دارد.
۲.سنت به حکمی که از جانب نبی ص مجعول شده با اجازه ای از خداوند،در مقابل حکمی که در ابتدا از جانب خداوند متعال جعل شده که فرض نام دارد.
۳.سنت به معنای فعل مستحب،در مقابل فعل واجب.
۴.سنت به معنای هر حکمی که در شریعت ثابت شده است،در مقابل احکامی که بدعتی هستند.
♨️امثله دو قسم اول در فایل پیوست.
المعجم الاصولی،محمد صنقور،ج۲ص۱۷۹
@alnokat
#بیان_تبیان
✅بیان یا مصدر به معنای تبیّن و ظهر(روشن و ظاهر شدن)،یا اسم مصدر از بیّن (در این صورت اطلاق می شود به اظهار شی یا انچه که بوسیله ان اظهار شی رخ می دهد).مثل سلام و کلام که اسم مصدر از سلّم و کلّم هستند.
💠تبیان: همچنین مصدر از بیّن که مصدر شاذ می باشد، زیرا قیاس در این باب فتح اول است.
♨️فرق تبیان با بیان ان است که در تبیان کدّ خاطر و اعمال قلب(تفکر در روشن شدن مطلب) نیاز است و قریب به این تفاوت ان است که تبیان اظهار با دلیل و برهان است.
❗️بعید نیست این فرق بخاطر قاعده زیادة المبانی تدل علی زیادة المعانی باشد.
💥نکتة:
✨این قاعده اولا اکثری است نه یک قاعده کلی.
✨ثانیا مشروط است بعد از انکه دو بناء مشتق از اصل واحدی باشند، در نوع هم متحد باشند،پس قاعده با صفت مشبهه و اسم فاعل نقض نمیشود به اینکه صفت مشبهه دلالت بر زیادت معنا دارد و ان ثبوت و جِبلیّه(فطری) است با انکه مبانی ان کمتر از اسم فاعل است(بعضا)مثل حذِر و حاذر.حسن و حاسن.
↩️(هرچند) چه بسا از این مشروطیت هم جواب داده شده به اینکه حذر ابلغ بودنش به خاطر تکیه ان به امور جبلی(فطری،نفسی)می باشد والاجایز است حاذر ابلغ از حذر باشد بخاطر دلالت بر زیادة حذر اگرچه معنای لزوم ندارد.
حاشیة جونگی علی شرح التصریف،ص۲۴
@alnokat
هدایت شده از ألنکت ألادبیة و ألاصولیة
#اصطلاح
♨️فرق مصدر و اسم مصدر
✅مصدر وضع شده است،برای دلالت بر حدث از آن حیث که حدث تعلق دارد به منسوب الیه،بر وجه ابهام! به همین خاطر مقتضی فاعل و مفعول است،که تعیین فاعل و مفعول نیز در استعمال رخ می دهد،مثال:
♻️ضَرْب وضع شده تا دلالت کند بر صدور ضرب، از شخصی و وقوع ان بر شخصی،که در استعمال این شخص های مبهم معین می شوند.
❇️اما اسم مصدر وضع شده فقط برای دلالت بر حدث من حیث هو!نه از ان جهت که صادر از غیر یا واقع بر غیر است،اگرچه در واقع تعلق دارد بر این دو(والا اصلا حادث نمی شد زیرا عرض قائم بر غیر است)اما این صدور و وقوع ملحوظ نیست عند المتکلم.پس اقتضای فاعل و مفعول و تعیین این دو را ندارد،مثال:
💢همان ضرب،ولی از ان جهت که این حدث رخ داده است،دون لحاظ جهت صدور و وقوع و تعیین این دو.
♨️بنابر این اسم مصدر لازم نیست حتما صیغه خاصی غیر از مصدر داشته باشد، بلکه مهم قصد متکلم است!
📗حاشیه جونگی بر شرح تصریف ص۲۶
@alnokat
♨️کرسی بحث ادبی
📄بررسی و نقد نظریه ی روح معنا
🖊بر اساس این نظریه, معمولا همه یا اکثر معانی هر واژه در زبان عربی فصیح, به یک روح معنایی واحد برمیگردد
⏱زمان:امشب ۱۰اردیبهشت،ساعت۲۱:۴۵
📪در آدرس👇
https://www.aparat.com/B_MASOOMIEH/live
@alnokat
هدایت شده از ألنکت ألادبیة و ألاصولیة
💥گستردگی زبان عربی
♨️معناشناسی اسناد فعل به فاعل
⭕️حضور فاعل معنادار است و حذف آن از سوی متکلم بلیغ دال بر غرض
❇️مثلا:
بچه ای که ظرف آبی را روی فرش می ریزد گاهی گوید:
آب ریخته شد
گاهی برای نشان دادن اعصبانیتش از والدین، گوید: آب را #من ریختم!
🔆ذکر فاعل معنای کلام را دگرگون می کند!
🔅هدی الله زیدا
🔅هُدِی زید
🔅اهتدی زید
🔰در جمله اول فاعلیت هدایت مدّ نظر بوده است.
🔰در جمله دوم وقوع آن مدّ نظر بوده است.(گاهی شخص خاص هم مد نظر است که بستگی به مقام دارد)
🔰در جمله سوم قابلیت و فاعلیتِ شخص برای پذیرش مد نظر بوده است.
❇️زیرا هدایت از جانب خداوند متعال برای همه آمده اما:
💠باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
💠در باغ لاله روید در شوره زار خس
♨️امیر الکلام علیه السلام می فرمایند:
🔆قد بُصّرتم إن ابصرتم و قد هُدیتم إن اهدتیتم و قد ٱسمِعتم إن استمعتم
💢فعل منسوب به مفعول شده است،یعنی هدایت واقع شده است و در فعل اهتدیتم فاعل، همان مفعول فعل مجهول است تا دلالت کند که هدایت پذیری مربوط به مخاطب است!
✅هدایت از سوی منبع هدایت آمده است،حال شما باید قدمی در هدایت پذیری بردارید.
📜عن بعض المعاصرین مع تصرف
@alnokat