ألنکت الأدبیة والٱصولیة
♨️استفاده نکات بلاغی متوقف بر تحقیق حقیق نحوی ۳ دانسته شد تا قاعده ای مستنبط از اصل زبان عربی نباش
♨️مرحوم رضی تا حدودی توانسته اند از دلیل طبع و قواعد عقلایی که کاشفیت از حقیقت زبان دارد، در امر زبان شناسی بهره ببرند و به نوع خود ساختار شکنی کنند...
💠مثلا در مبحث علم جنس و اسم جنس فرموده اند:
💠نحات خود را در فرق بین این دو، به تکلّف انداخته اند و سعی کرده اند بین این دو وجه های فرقی را بیان کنند و آنچه باعث شده سراغ این تکلفات روند، این بوده است که دیده اند عرب در اسامی که علم جنس هستند مانند اُسامه معامله معرفه در لفظ انها نموده اما در اسامی مثل اسدُ و رجل معامله نکره ...
💠می گویم:وقتی تانیث لفظی وجود دارد مثل غرفة، چه منعی وجود دارد که اسامی وجود داشته باشد،که فقط معرفه لفظی باشند، مثل علم جنس، لذا اصلا فرقی بین علم جنس و اسم جنس وجود ندارد پس نیازی به تکلف در فرق بین این دو و توجیهات خلاف طبع،نیست.
💠نکته مهم اینکه مرحوم آخوند خراسانی آن اصولی محقق مدقق نیز، کلام رضی ره را پذیرفته اند و فرموده اند:فرقی بین علم جنس و اسم جنس وجود ندارد علم جنس نیز مانند تانیث لفظی فقط تعریفش در ناحیه لفظ است.
💠همچنین مرحوم رضی در باب افعال قلوب فرموده اند:
اینکه افعال قلوب گاهی چنین استعمال شده اند :ظننت انّ زیدا قائم
💠نحات به تکلف دچار شده اند که اگر ظنّ دو مفعولی است و انّ تاویل به مصدر می برد و در حکم مفرد است، پس تکلیف دو مفعول چه می شود؟
💠لذا نظریه سدّ مسدّ را #ساخته اند!
💠در حالی که افعال قلوب متعدی به یک مفعول هستند و آن عبارت است از مضمون جمله! و از آنجا که به دنبال مضمون جمله هستند هر دو مبتدا و خبر را نصب می دهند!زیرا این افعال تعلق به مضمون دارند نه یکی از طرفین.
💠 پس در مثل ظننت انّ زیدا قائم،نیازی به نظریه سدّ مسدّ نیست زیرا معنا:
ظننت قیامَ زید است که مضمون جمله می باشد و نیازی به توجیه ساختگی وجود ندارد.
و نظریات دیگری از جناب رضی ره که تا حدودی بند چهارچوب ساختگی و غیر منکشف از زبان نبوده اند....
والحمدلله
@alnokat