eitaa logo
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
1.9هزار دنبال‌کننده
90 عکس
31 ویدیو
88 فایل
ادمین @Alhamd_leallah کانال شرح الجامی @sharholjami کانال شرح ریاض السالکین @RiazAlsalekin کانال مختصرالمعانی @MOKHTASAR_ALMANI
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸 ولادت با سر سعادت حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)و روز پاسدار، و ولادت حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس(علیه السلام) و روز جانباز، و ولادت حضرت سیدالساجدین (علیه السلام) بر تمام شیعیان جهان مبارک باد🌸🌸
♨️شیخ عبد القاهر جرجانی اصل در جمله را، جمله فعلیه می داند،و جمله اسمیه را تابع و یک جمله مقلوب شده فعلیه می داند. ♻️یکی از متفرعات این مبنا آن است که در جملاتی مثل : زید قام ،مقدم شدن زید را مفید تخصیص مسند الیه یا تقوّی حکمّ(بنا بر مقتضای حال) می داند زیرا زید از اصل خود عدول کرده و مقدم بر فعل شده است. ✅ظاهرا بنا بر همین مبناست که زمخشری نیز در آیاتی مثل: الله یستهزء بهم الله یبسط الرزق ♻️تقدیم مسندالیه را مفید حصر می دانند، که شارح تفتازانی نیز به همین مبنا میل دارد. ♨️طرف مقابل مبنای سکاکی وجود دارد: که هر دو جمله اسمیه و فعلیه را در عرض هم اصل می داند،(نه یکی فرع و تابع دیگری) لذا در جملاتی که مسند الیه اسم ظاهر معرفه است، مثل زید قام حصری را قائل نیست، چرا که این جمله طبق اصل خود وارد شده است و خلاف اصلی رخ نداده که این عدول از اصل، دلیل بر تخصیص یا تقوی محسوب شود. ♨️خطیب قزوینی هم مبنای مشخص و قابل اعتمادی ندارد، چرا که احکامی در باب تخصیص گفته است که برخی با مبنای اول و برخی با مبنای دوم سازگار است،در حالی که جمع بین این دو مبنا به قول شارح تفتازانی موجب تعسف است. ⁉️سوال این است آیا برای تفسیر آیات قرآن کریم، مفسر، بی نیاز از اخذ مبنا در ادبیات است؟ ❗️نکته ای هم که شایان توجه است مفسرینی مثل علامه طباطبایی یا آیت الله جوادی آملی اگر در تفسیرشان مطالبی دارند که ظاهرا مخالف با نحو و بلاغتی است که مدرسین محترم ادبیات خوانده اند و درس داده اند،زود نباید اشکال کرد که چرا ایشان چنین نظر داده اند!بلکه باید دید مبنای ایشان چیست! 📔مطول ص۲۵۴ ❌نشر بدون ذکر منبع جایز نیست❌ @alnokat
🤔 تأمل کنید ببینید یعنی چه این جمله؟ ❇️ در همچین حدیثی بیان امام این است: هیچ ملک مقربی نیست: «ما من ملک مقرب»، بدون استثنا؛ بعد کلمه‌ی دوم: «ما من نبی مرسل»، هیچ پیغمبر مرسلی نیست؛ یعنی #آدم با مقام صفی اللهی، #نوح با منصب نجی اللهی، #ابراهیم با مقام خلیل اللهی، #موسی با مقام کلیم اللهی، #عیسی با آن موهبت و عنایت روح اللهی، همه‌ی #ملائکه‌ی_مقربین و همه‌ی #انبیاء_مرسلین، مسألتشان از خدا این است که خدا به آنها اجازه بدهد به زیارت #حسین_بن_علی علیهماالسلام بروند. 🌀 این کلمه است که عقل هر حکیمی را متحیر می کند. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۷/ دی/ ۱۳۸۶ 📚 کامل الزیارات ص۲۲۲ ◻️ #کلام_فقیه #امام_حسین ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr  
♨️سه قول در رابطه با التفات در کلام عرب وجو دارد،قول مشهور از جانب جمهور بلغاء: ✅آن است که التفات یعنی تغییر اسلوب کلام از کلام قبلی، بر خلاف مقتضای ظاهر حال( و طبق مقتضای حال). ⁉️اما التفات چه پیامی در پی دارد که موجب شده، متکلم اسلوب کلام را تغییر داده و بر خلاف مقتضای ظاهر سخن براند؟ ❇️شاهدی که تفتازانی و خطیب برای وجه التفات کلام اورده اند در رابطه با سوره حمد،این است: 💯در سوره حمد ،ابتدا مخاطب که الله تعالی است،به صورت غایب مورد خطاب است و صفات برای او به صورت غایب به کار می رود. ♻️پس عبد وقتی با حضور قلب، کسی که شایسته حمد است را متذکر می شود، در نفس و‌جان خود محرّکی برای اقبال و روی اوردن به او می یابد ،لذا هر زمان صفاتی از صفات عظام بر آن محمود جاری می شود،این محرّک درونی عبد برای اقبال و مواجهه با خالق یکتا قوی تر می شود،تا پایان این صفات که(مالک یوم الدین )است. ♨️که این صفتِ مالک، دلالت دارد که آن شایسته ی حمد، مالک همه امور است در روز قیامت. ✅(نکته:اینکه مالک یوم الدین را، به مالک همه امور در روز قیامت ترجمه کردیم، بدان خاطر است که مالک، به به خاطر اتساع کلام عرب در تعلیق، به ظرف اضافه شده است، یعنی می توان گاهی به جای یک معلّق فعل مثل مفعول به ،کما فی ما نحن فیه،مفعول فیه آورد،که مفعول به مالک حذف شده و اضافه به ظرف شده تا دلالت بر تعمیم مالکیت باشد زیرا حذف متعلق دال بر عمومیت است). ♻️و این محرّک که از همه قوی تر است، موجب اقبال به موصوف و خطاب او با تخصیص دادن او به غایت خضوع و تخصیص حق تعالی به استعانت در مهمات است. ❇️یعنی اینکه : فقط اوست که عبادت (که غایت خضوع است) برای اوست نه غیر او،و استعانت در جمیع مهمات از اوست نه غیر او. ❇️خطیب گفته است: اینکه استعانت را تعمیم دادیم به جمیع مهمات، بخاطر اطلاق نستعین است. 💢اما شارح می گوید وجه احسن ان است که مراد فقط استعانت در امر عبادت باشد زیرا : ۱.با صدر و ذیل ایه می سازد، زیرا ایهٔ بعد (اهدنا الصراط المستقیم) بیان برای معونت و مربوط به عبادت است. ۲.موجب میشود عبادت برای ذات حق تعالی باشد نه وسیله ای برای استعانت برای رسیدن به حوائج و... ♨️این ها همه به کنار،آن نکته دقیقی که این التفات برای ان نکته روی داده،تنبیه بر آن است که عبد با چنان حضور قلبی باید اذکار را قرائت کند که این محرّک را به سوی اقبال به حق در نفس خود بیابد، و حال او حین اتمام حمد و ستایش اقتضاء کند اقبال و خطاب را به سوی او. 📔مطول ص ۲۸۰ ❌نشر فقط با ذکر ادرس جایز است ❌ @alnokat
ألنکت الأدبیة والٱصولیة
#صنعت_التفات #تفسیر ♨️سه قول در رابطه با التفات در کلام عرب وجو دارد،قول مشهور از جانب جمهور بلغاء:
استاد ما می فرمودند: کتبی مثل مغنی اللبیب و مطول ترجمه صحیح قرآن کریم و تفسیر آن را به طلاب یاد می داد،متاسفانه چنین کتبی را حذف کردند و بجای آن برگزیده فلان تفسیر را اوردند که طلبه بعد از چندین سال خواندن و امتحان دادن ،مطلبی از ترجمه و تفسیر یاد نمی گیرد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸توصیه آیت الله العظمی شبیری زنجانی به جوانان: برای رسیدن به موفقیت از همین حالا باید شروع کنید و قدر فرصت ها را بدانید... 🔺 @zanjani_net
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ❌یکی از اشکالات ادبی به زعم دکتر سها، بر قرآن مجید،این است که الصابئون با آنکه اسم إنّ است ولی مرفوع آمده است. 💥این اشکال دو جواب در طول هم دارد: ♻️یکی پاسخ از منظر علم نحو، که اصل صحت آیه را ثابت می کند. ♻️یکی (که مهم تر است ) از منظر علم بیان، که بلاغت بالای آیه را ثابت می کند. ♨️اما پاسخ نحوی: ☑️آن است که چنین عطفی در کلام عرب شایع بوده و شعرای فصیح این استعمال را داشته اند مثل: 🔅ومن یك أمسی بالمدینة رحله 🔅🔅فإنّی و قیّارٌ بها لغریب 💢شاهد در مصرع دوم،که قیار (نام مَرکب)قبل از خبر إنّ (لغریب)عطف شده است. 🔆من و مرکبم در مدینه بسیار غریب هستیم! 💯و مثال های دیگر که در کتاب مطول و غیره موجود است. ♨️اما پاسخ از منظر بلاغت: 🛑شارح تفتازانی و ایضا خطیب گفته اند: ✅اینکه گاهی قبل از اتمام جمله یک جمله دیگر بر آن عطف می شود، برای تنبیه در تسویه هر دو مسندالیه در إخبار است! ♻️مثلا در شعر مذکور شاعر خواسته بگوید: من و مَرکبم مثل هم متأثر از این غربت هستیم، تا مبالغه بر تحسر را زیادتر بفهماند، در حالی که اگر بعد از اتمام جمله، مَرکب(قیار) را عطف می کرد، کلام ظهور در آن داشت که مَرکب نوعی دیگر از تأثر در غربت را دارد زیرا از غیر ذوی العقول است! ♨️زمخشری گفته است: آیه در مقام بیان این مطلب است که ملاک در بهشتی و مقرب بودن، ایمان و عمل صالح است، حال از هرکسی که باشد!مسلمان، یهودی، نصارا. 💢حتی صابئون که ستاره پرست بودن و دین آسمانی نداشتند با ادیان اسمانی برابر هستند!در این ملاک مذکور. ☑️البته واضح است اگر جاهل قاصر باشند و الا انما یتقبل من المتقین! زیرا این ایه تنها در مقام بیان ان است که صرف اینکه در ظاهر مسلمان باشی برتری بر غیر نداری بلکه ملاک ایمان قلبی و عمل صالح است. ✅پس بخاطر تنبیه به مساوی بودن صابئون با سایر ملل مرفوع آمده و قبل از اتمام آیه عطف شده است تا بوسیله این هنجار شکنی در کلام، سامع متنبه شود به نکته مهمه مورد نظر آیه! (البته از نظر نحوی هم مشکلی ندارد زیرا خبر اِنّ تقدیرا مقدم است کما اینکه این امر رایج بین عرب فصیح بوده است) ❗️در ایات دیگر که(الصابئین)آمده،بخاطر تکیه بر این آیه بوده و تفاوت اسلوب ایات باهم،نظیر زیاد دارد؛ مثل: 🔆قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها الناس و الحجاره 🔆فاتقوا النار التی وقودها الناس پ الحجاره ☑️که در یک آیه نار نکره، و در دیگری معرفه آمده است،که وجه ان بیان شده است. 📔مطول،ص ۲۸۸ @alnokat
💥انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی ☑️من اتصالیه دلالت دارد بر اتصال یک شیء به مجرورش. ♻️این مِن یکی از اقسام من ابتدائیه است،غیر از اینکه مجرور من مبدأو منشأ ماقبل خود نیست بلکه،دلالت دارد بر اتصال ماقبل به ما بعد.(مثل روایت مذکوره) ❗️در اینکه متعلَّق آن چیست،اختلاف شده است: ♨️برخی منّی را خبر و متعَلَّق آن را از افعال خاص گرفته اند: 📄انت متصل بی و نازل منّی منزلةَ هارون من موسی. ♨️شریف جرجانی متعلَّق را از افعال عام گرفته ولی ترکیبی دیگر ارائه داده است: 📄انت بمنزلة کائنة و ناشئة منی کمنزلة هارون من موسی. 📔حاشیه سیالکوتی بر مطول ص ۶۷ @alnokat
💥ان و اذا دو اداة شرط هستند برای تعلیق جزاء بر شرط در زمان آینده،البته باهم تفاوت دارند،زیرا: ♨️اصل در إن عدم جزم به وقوع شرط است در اعتقاد متکلم. ♻️بنا بر این هرجا در کلام الله تعالی اِن شرطیه آمده یا به طریق حکایت است یا مؤول. 🔅(موارد زیادی احکام‌ به خاطر نکات دقیقه ای نازل منزله احکام دیگر شده اند.) ♨️اما اصل در اذا جزم به وقوع شرط، در اعتقاد متکلم است. 💥نکته: 💢مقصود از این جزم،جزم عرفی یا همان رجحان و اطمینان است (کما وقع فی کلام العرب) نه علم ۱۰۰درصد. ♨️مباحث شریفه ای در رابطه با ان و اذا، ذیل آیاتی که اغراض ثانویه از ان و اذا غیر از اصل معنای این دو اداة است،در کتاب مطول مورد بررسی قرار گفته است. مثلا: چرا در ایه: 🔆ان کان للرحمن ولد فأنا اول العابدین. ⁉️با انکه جزم به نبود ولد است برای رحمن،ولی اِن آمده نه لو امتناعیه؟ 🔆ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا. ⁉️با آنکه ریب آنها قطعی بود،چرا به جای اذا ان آمده است؟ 🔆 جاءتهم الحسنة قالو لنا هذه و تصبهم سیئة یطّیّروا بموسی و من معه. 🔆اذا جاءتهم الحسنة... 🔆ان تصبهم حسنة... ⁉️فرق این دو آیه که یکی اذا و یکی اِن است چیست؟ و.... 📔مطول ص ۳۱۱ @alnokat
🌟نکات و اشارات🌟 🔰نقل اقوال علماء (با توجه به ندرت حجيّت اجماع در مسائل فقهى) چه فائده‌اى دارد؟ آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی: 🔹نقل اقوال علماء در چگونگى حمل روايات و نحوه جمع عرفى كردن بين آنها مؤثر است. از لابلاى كلمات علماء وجوهى براى حل تعارضات روايات بدست مى‌آيد. 🔆از سوى ديگر يكى از مرجحات باب تعارض شهرت مى‌باشد. دانستن مشهور بودن يا نبودن يكى از‌ فتاوى، مى‌تواند منشأ ترجيح يا عدم ترجيح روايت موافق با آن بشمار آيد. 🔸از سوى ديگر اگر كسى مقدمات انسداد را تمام دانسته، قائل به حجيّت مطلق ظن يا ظن قوى باشد، كيفيت فتاواى علماء و ميزان مفتيان به يك نظر، مى‌تواند در تقويت و تضعيف ظن حاصل نسبت به آن مؤثر باشد. ▪️خارج فقه آیت‌الله شبیری زنجانی، کتاب النکاح، جلسه ۲۰۱، به تاریخ ۷ فرورودین ۱۳۷۹ ____ 🌐کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام 👉@mfeqhi
♨️شرط ✅دانسته شد اِن از ادات شرطی(ام الباب) است، که معلق میکند جزاء را بر شرط،در زمان . ♨️محقق رضی اعلی الله مقامه فرموده اند: 💢اگر بوسیله اِن قصد معنای شرط در زمان را داری،شرط را لفظ کان قرار بده مثل: 🔆إن کنت قلته فقد علمته. 🔅اگر این را گفته بودم! به تحقیق می دانستی. ❗️اما اینکه چرا شرط ماضی فقط بوسیله کان محقق می شود نه غیر آن،بدان خاطر است که: ✳️افعال خاصی که دال بر حدث+زمان و..‌.هستند مثل ضرب و‌..، چون زمان قید و جزئی از معنای موضوع له فعل است و فعل نص بر زمان نیست، اِن شرطیه آن را تغییر داده و تبدیل به معنای مستقبل می کند. ❇️اما کان چون ممحض در زمان ماضی است،یعنی تنها دال بر مطلق ثبوت در زمان ماضی است و خصوصیت حدث از خبر او دانسته می شود( مثلا در کان زید قائما یعنی : فی الزمن الماضی زید قائم)لذا إن شرطیه نمی تواند کان که در ماضویت است را به استقبال تبدیل کند. (بلکه نمی تواند معنای یک فعل را بکلی تغییر دهد ،بر خلاف فعل های خاص که زمان،تنها یک قید و جزء است). ❎برخلاف باقی افعال ناقصه مثل صار که علاوه بر زمان ماضی دال بر انتقال هم هست(لذا ان شرطیه زمان او را قلب به مستقبل می کند). 📔شرح الرضی ج ۲،ص۲۶۴ @alnokat