#مبنا_بودن_ایدئولوژی_برای_قدرتمندی_در_جهان #و_تناقض_گویی_آشکار_دکتر_زرین_قلم_برای_انکار_آن
دکتر زرین قلم :
1⃣ما تصور می کردیم که مبنای قدرت در جهان #ایدئولوژی است در حالی که مبنای قدرت در جهان #تولید_ناخالص_داخلیست.
2⃣اگر #هیئت_حاکمه ی جامعه به نتیجه رسید که باید کشور توسعه پیدا کند ،کشور توسعه پیدا می کند و این مساله در دوران انقلاب اولویت اول ایران نبوده است.
3⃣کشورهای توسعه یافته، اول در حوزه ی اقتصاد توسعه پیدا کرده اند .
4⃣هیچ کشوری در شرق یا غرب وجود ندارد که اول دنبال #دمکراسی رفته باشد و بعد #توسعه_ی_اقتصادی
5⃣دنبال #دمکراسی رفتن در کشوری که دو نفر نمی توانند با یکدیگر #توافق کنند،یعنی اینکه اول انسان طبقه ی پنجم یک ساختمان را بسازد .
6⃣۸۰ درصد مشکلات ما در #افکار است و ۲۰درصد در خلقیات؛ مانند تعداد قابل توجه #دروغ_گویی افراد و #چند_شخصیتی_بودن
7⃣به یکی از مسوولین کشور گفتم بلاخره شما کی هستی ؟هم با #رفسنجانی کار کردی ،هم #احمدی_نژاد هم #خاتمی هم #روحانی ؟اگر این کشور نعوذ بالله کمونیستی شود شما کتاب سرمایه مارکس را دستت می گیری و با آنها هم کار می کنی.
🔻#نقد
♦️جناب آقای دکتر زرین قلم !اگر با مجموعه ی رهنمود ها و دستور العمل های مکتب اسلام چه در بعد اندیشه و چه در بعد عمل (ایدئولوژی اسلامی) آشنایی کلی می داشتید،آنگاه متوجه می شدید که #مبنا_بودن_یک_ایدئولوژی جامع و کامل برای دستیابی به قدرت در جهان - که یکی از آموزه های این شریعت آسمانی است - در حقیقت مساله ای بدیهی و عقلانی و مورد پذیرش همگان است تا جایی که افزایش تولید ناخالص داخلی و رسیدن به #توسعه_ی_پایدار_و_عادلانه -که غایت آمال همه ی عقلای عالم است - بدون پشتوانه و ابتنا بر این نوع از ایدئولوژی، اساسا امکان پذیر نخواهد بود.
♦️قرآن کریم به عنوان یکی از منابع اصلی ایدئولوژی جامع و کامل اسلام می فرماید : ( وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ #أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا : اموال(اقتصاد) خود را، که خداوند #وسیله_ی_قوام_زندگی شما قرار داده، به دست #سفیهان نسپارید/نساء،۵)
♦️به نظر شما اگر مردم یک کشور فهم دقیق و درستی از #دمکراسی(مردم سالاری) و #انتخاب صحیح #هیئت_حاکمه نداشته باشند، آیا می توانند با سپردن اقتصاد کشورشان - که قوام جامعه و ستون اصلی آن است - به دست افراد غیر #سفیه و لایق،زمینه ساز توسعه ی آن باشند؟
♦️بر اساس ایدئولوژی اسلامی گرچه بین #رای_اکثریت از یک سو و #حقانیت و #مشروعیت از سوی دیگر ،تلازم وجود ندارد و بلکه برعکس در بسیاری از موارد نظر اکثریت، #خلاف_عقلانیت_و_مصداق_ضلالت است(أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ/عنکبوت ، ۶۳)(وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ/انعام،۱۱۶)اما از آنجا که #اولا؛ هدف از تشکیل حکومت رشد و تعالی مردم در زمینه های مادی و معنوی،آن هم با اختیار و انتخاب خود آن هاست و #ثانیا؛ #هیئت_حاکمه، بدون #مقبولیت_مردمی و برخورداری از پایگاه اجتماعی، امکان تشکیل حکومت و ایفای نقش حاکمیتی را ندارند ،از این رو شریعت #اسلام_دمکراسی_را_به_رسمیت_شناخته و چگونگی #سرنوشت مردم را در گرو کیفیت تصمیمات و #انتخابات آنان دانسته است( إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ #حَتَّىٰ_يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ / رعد،۱۱)
♦️بدیهی است اگر برای مردم یک کشور روشن نشود که، فلسفه ی دمکراسی و #نظر_خواهی از اکثریت،استعداد یابی و #شایسته_سالاری است(اِنَّ اللهَ اصْطَفیهُ عَلیْکُم وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی #الْعِلمِ وَ الْجِسْمِ/بقره، ۲۴۷)و روی #انتخاب_نخبگان متخصص و امانتدار از هر صنف، برای اداره ی امور مختلف #توافق نکنند( قالَ اجْعَلْني عَلي خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفيظٌ عَليمٌ/یوسف، ۵۵)، برای چنین مردمی توسعه و پیشرفت عادلانه ، #توزیع_متوازن ثروت ها و امکان برخورداری همه ی افراد جامعه از سرمایه های کشور(كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ #الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ ۚ/حشر،۷) رقم نمی خورد. با این اوصاف از منظر ایدئولوژی اسلام، دنبال دمکراسی رفتن،در حقیقت شروع ساخت یک ساختمان پنج طبقه از طبقه ی پنجم نیست ! بلکه از طبقه ی اول است.
♦️آیا از نظر شما برای حل مشکل #دروغگویی و #چند_شخصیتی_بودن برخی از اعضای هیئت حاکمه - که آن دو را به عنوان موانع توسعه مطرح کرده اید - راهی جز آموزش دمکراسی به معنای مذکور و انتخاب افراد شایسته ، در چارچوب قوانین و برنامه های یک ایدئولوژی جامع ،وجود دارد؟
♦️شایان ذکر است#نقص_در_اجرا و یا اجرای #غلط دستورالعمل های اقتصادی اسلام(نه نقص ایدئولوژیک) نیز از عوامل اصلی #توسعه_نیافتگی ایران است.
🖌محمد حسین محمودی