eitaa logo
الزهرا ۶
103 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
11 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆ندبه های انتظار🔆 🔴سه دقیقه در قیامت(قسمت سوم) ✅ یاد خواب دیشب افتادم.. با خودم گفتم سالم میمانم،چون حضرت به من گفت که وقت رفتن من نرسیده است! فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار کنم و دیگر حرفی از نزنم. 🔆اما همیشه دعا میکردم که مرگ ما با باشد. 💠در آن زمان بسیار تلاش کردم تا وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم. 🌟اعتقاد داشتم که لباس سبز سپاه همان لباس یاران آخرالزمانی امام غایب است. سالها گذشت. 🔆باید این را اضافه کنم که من یک شخصیت شوخ ولی پرکار دارم. حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سرکار گذاشتن هستم. 🔷مدتی بعد ازدواج کردم و مثل خیلی از مردم دچار روزمرگی شدم. 💥یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید. ♦️حس خیلی خوبی داشتم و آرزوی شهادت مانند رفقایم داشتم. اما با خودم میگفتم ما کجا و شهادت کجا... 🔰آن روحیات جوانی و عشق و شهادت در وجود ما کمرنگ شده... 🛡در همان عملیات چشمانم به واسطه گردوخاک عفونت کرد. حدود ۳ سال با سختی روزگار گذراندم بارها به دکتر رفتم ولی فایده نداشت. 💥تا اینکه یک روز صبح احساس کردم انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده است! درست بود! چشم من از مکان خودش خارج شده بود و درد بسیار شدیدی داشتم. 🍃همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید دیگر قابل تحمل نیست. ✔️تیم پزشکی اعلام کرد: غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم چپ ایجاد شده که فشار این غده باعث بیرون آمدن چشم گردیده. 🔷و به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است... پزشکان خطر عمل را بالای ۶۰ درصد می‌دانستند اما با اصرار من قرار شد که که عمل انجام بگیرد. 🔺با همه دوستان و آشنایان و با همسرم که باردار بود و سختی های بسیار کشیده بود از همه حلالیت طلبیدم و راهی بیمارستان شدم. 🔘حس خاصی داشتم احساس می کردم که دیگر از اتاق عمل برنمیگردم. تیم پزشکی کارش را شروع کرد و من در همان اول کار بیهوش شدم. ⛔️عمل طولانی شد و برداشتن غده با مشکل مواجه شد.. پزشکان نهایت تلاش خود را می کردند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد.... 🔅احساس کردم که کار را به خوبی انجام دادند. چون دیگر مشکلی نداشتم، آرام و سبک شدم.چقدر حس زیبایی بود، درد از تمام بدنم جدا شد. 💫احساس راحتی کردم و گفتم خدایا شکر عمل خوبی بود. ❄️با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم. 🌕برای یک لحظه زمانی که نوزاد و در آغوش مادر بودم را دیدم. از لحظه های کودکی تا لحظه‌ای که وارد بیمارستان شدم همه آن خاطرات برای لحظاتی با همه جزئیات در مقابل من قرار گرفت... ✨چقدر حس و حال شیرینی داشتم در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را می‌دیدم. 💥در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا با لباس سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم.بسیار زیبا بود. ☘او را دوست داشتم می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم. با خودم گفتم چقدر زیباست چقدر آشناست.او را کجا دیدم؟! 🍁سمت چپم را نگاه کردم.عمو و پسر عمه ام، آقاجان و پدربزرگم ایستاده بودند.. 🌾عمویم مدتی قبل از دنیا رفته بود. پسر عمه ام از شهدای دوران دفاع مقدس بود. 🌿از اینکه بعد از سال ها آن ها را می دیدم بسیار خوشحال شدم. 🌱نا گهان یادم آمد جوان سمت راست را... حدود ۲۰ الی ۲۵ سال پیش... شب قبل از از سفر مشهد...عالم خواب...حضرت عزراییل! 🌺با لبخندی به من گفت:برویم. با تعجب گفتم کجا؟ دوباره نگاهی به اطراف انداختم. دکتر ماسک روی صورتش را درآورد و گفت: مریض از دست رفت، دیگر فایده ندارد. 🔰خیلی عجیب بود که دکتر جراح پشت به من قرار داشت اما من می توانستم صورتش را ببینم! 🔰می فهمیدم که در فکرش چه می‌گذرد و افکار افرادی که داخل اتاق بودند را هم می‌فهمیدم. ⚠️از پشت در بسته لحظه ای نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد. 💥برادرم با یک تسبیح در دست نشسته بود و ذکر می گفت.حتی ذهن او را می توانستم بخوانم او میگفت: خدا کند که برادرم برگردد.. دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد با بچه هایش چه کنیم... یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچه‌های من چه کند!! ⚡️ کمی آن طرف در یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد. جانبازی بود که روی تخت خوابیده بود برایم دعا می کرد قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم با او خداحافظی کرده و گفته بودم که شاید برنگردم. 🌺این جانباز خالصانه می گفت:خدایا من را ببر اما اورا شفا بده. زن و بچه دارد اما من نه.. 🍃ناگهان حضرت عزراییل بهم گفت:دیگر برویم.. ادامه دارد.. * 🌼🌼🌼🌺🥀🌼🌼🌼🌺🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_🥀‍﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ تصویری شهدا🥀 به روح مطهر لاله های بی نشان🕊🌷💔 ایستاد پای امام زمان خویش امروز ۲۸آذر ماه سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم #✍ادمین نوشت.....🖤 باید را مثل قاصدک کف دست #و بسپاریشان به دست باد بروند و دیگران شوند ؟!💔 شهادت را هم💔🕊🌷 جانم💔 ی زهراییِ بی نشان💔 # ریسه ی دلم را دخیل میبندم به ِ چشمهــــــایت و مزار بی نشانت💔 ... شاید که کند مادرمان زهرا س ، التماس ِ شهادتــــــِ زهرا گونه ام را💔.. عَجِل لِوَلیَکَ الفَرَج بَه حَقَ زِینَب مُضطَر س💔🖤 الرُزُقنا شهادَتِ فی سَبیلِ المَهدی (عج)🌷🕊 صَلّی علی' مُحَّمد و آل مُحَّمَد و عَجِل فَرَجَهُم 💚🙏 پناه نور شهدا 🕊🌷💔 کنید 🙏💔 ؟؟!!علییی✋✅ آرزومه 💚🕊🌷🖤 🦋🦋🦋
🌹🌹🌹🌹 خاطره ای زبان مادربزرگ شهید: یازدهم ژانویه، یکشنبه‌ی هفته‌ی قبل، خانواده‌ی شهید عماد مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه‌ی الغبیری بود در نزدیکی «روضه الشهیدین»، در منزل پدر همسر شهید مغنیه. همه‌ی بچه‌ها و نوه‌ها به مناسبت ولادت حضرت رسول دور هم جمع بودند. از همه‌‌ی نوه‌ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه‌ای دارند. همه‌ی نوه‌ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید به جهاد مغنیه.. جهاد فقط گفت: «طرحم برای سال بعد را هفته‌ی آینده می‌گویم.» همه‌ی نوه‌ها و اعضای خانواده شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض می‌کند. بعضی‌ها می‌گفتند کارش را آماده نکرده است. وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی می‌گفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته‌ی بعد به همه می‌گوید. درست یک هفته‌ی بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار در بین خیل گسترده کسانی که برای تسلیت آمده بودند. طرح جهاد "" بود...• 🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا زهرا (س): 🎥 این کلیپ ۴۵ ثانیه ای را از جواد منصوری اولین فرمانده سپاه را ببینید تا خیالتون راحت بشه که زباله ها و درّندگان نمی‌توانند گزندی به نظام و انقلاب برسانند... ❤️❤️ ❤️ نشر حد اکثری🔥🔥🔥
🌹 🔴زندگینامه شهید حجت الاسلام دكتر ♦️شهید حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر، درسال ۱۳۱۲ دریك خانواده پیشه ور ساده درشهر كرمان به دنیا آمد و خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را در مكتب آموخت وسپس به تحصیل علوم دینی درمدرسه معصومیه آن شهر پرداخت. ♦️همزمان، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را نیز ادامه داد و پس از اخذ دیپلم درسال ۱۳۳۲ به قم رفت و سطوح عالی علوم اسلامی را درحوزه علمیه قم طی كرد. وی فقه را در محضر مرحوم آیت الله بروجردی، فقه واصول را در محضر امام خمینی(ره) و تفسیر و فلسفه را نزد علامه طباطبایی فرا گرفت. ♦️شهید باهنر سپس به تحصیلات دانشگاهی رو آورد و حدود سال ۱۳۳۷ موفق به اخذ لیسانس در رشته الهیات و بعد از آن موفق به اخذ فوق لیسانس در رشته علوم تربیتی و سپس دكترای الهیات از دانشگاه تهران شد. ♦️شهید باهنر ضمن تدریس و ایراد خطابه و برنامه ریزی دینی، به تالیف كتب درسی اشتغال ورزید و حدود سی كتا ب وجزوه تعلیمات دینی را برای تدریس(از دوره ابتدایی تا دانشسرا) تالیف كرد، وی همزمان، فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تاسیس"دفتر نشر و فرهنگ اسلامی" " كانون توحید" و" مدرسه رفاه " نقش موثری داشت. ♦️شهید باهنر درسال ۱۳۴۱، همكاری خود را با نهضت اسلامی و سیاسی روحانیت به رهبری امام خمینی(ره) آغاز كرد و در اسفند ماه ۱۳۴۲ پس از ایراد سخنرانی هایی در مساجد " هدایت " ، " الجواد " و " حسینیه ارشاد" ، به مناسبت سالگرد حادثه " فیضیه " ، دستگیر شد و پس از آن متناوباً " شش بار به زندانهای كوتاه مدت محكوم شد و از سال ۱۳۵۰ ممنوع المنبر گردید و بالاجبار در جلساتی كه به عنوان كلاس درس برپا می شد، سخنرانی و به بیان نقطه نظرات اسلامی، انقلابی خود می پرداخت. ♦️وی در سال ۱۳۵۷ به فرمان امام(ره) و به همراه چند تن از یاران، مامور تنظیم اعتصابات شد و در همان سال نیز با فرمان امام(ره) به عضویت شورای انقلاب اسلامی درآمد. ♦️دیگر مسئولیتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند از: مسئولیت نهضت سواد آموزی، نماینده مردم كرمان در مجلس خبرگان، نماینده شورای انقلاب اسلامی در وزارت آموزش وپرورش، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی. ♦️شهید باهنر كه به سرنوشت آموزش كشور وآینده نونهالان انقلاب بی اندازه توجه داشت ومدام در فكر بهبود و پیشرفت آن بود، سرانجام در كابینه محمد علی رجایی به سمت وزیر آموزش و پرورش منصوب شد. پس از فاجعه شوم بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت دكتر بهشتی ، شهید باهنر به عنوان دبیركل حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد و به دنبال انتخاب شهید رجایی به سمت ریاست جمهوری، به عنوان نخست وزیر جمهوری اسلامی به مجلس معرفی شد كه با رای قاطع مجلس به تشكیل كابینه خود پرداخت. ♦️این شهید فرزانه و سراسر اخلاق و تواضع، كه خود را وقف خدمت به مردم ستمدیده كرده بود، سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش، به همراه یار و یاور دیرینه ا ش رئیس جمهور اسلامی ایران در هشتم شهریور ۱۳۶۰ در انفجار ساختمان نخست وزیری كه به دست منافقین كوردل صورت گرفت، به مقام منیع دست یافت.
🌿ندبه های انتظار🌿 ⚫️رحلت یا (صلی الله علیه وآله)؟ 🍀معتبرترین اسناد برای شهادت پیامبر اکرم به وسیله "سَم"،از زبان امام مجتبی علیه السلام است   🌷امام حسن مجتبی علیه السلام به اهل خود فرمودند: ◾️من به وسيله سَم شهيد مي شوم، همان طور كه پيغمبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شهيد شدند◾️ ⚡️ گفتند: چه كسى شما را مسموم مي نمايد؟ 🌹فرمودند: جعده دختر اشعث بن قيس، زيرا معاويه وى را تحريك مي كند و اين دستور را به او مي دهد. گفتند: پس جعده را از خانه ‏ات خارج و از خودت دور كن! 🌸فرمودند: چگونه او را خارج كنم در صورتى كه هنوز عملى انجام نداده است؟ 💥اگر من وى را خارج كنم باز هم مرا مي كشد علاوه بر اينكه نزد مردم عذرى خواهد داشت.. ✍علاوه بر این،علل بسیاری وجود دارد که شهادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ناشی از خوراندن سم به آن حضرت بوده است. ▪️ این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند از جمله امام صادق (علیه السلام می‌فرمایند: «چون پیامبر اسلام ، ذراع (یا سر دست) گوسفند، را دوست می‌داشتند، یک زن یهودی با اطلاع از این موضوع ایشان را با این بخش از گوسفند مسموم نمودند». 🔶در جای دیگری آن حضرت فرمودند: «پیامبر اکرم در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام شهادت شان بیان فرمودند که: لقمه‌ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با از دنیا می‌رود» ◼️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 📗 قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص241 مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص175 بحار الانوار، ج44، ص153
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ای غروب غریبانه ی دل سلام ای طلوع سحرگاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شب های روشن خداحافظ ای شعر شب های روشن خداحافظ ای قصه ی عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن عشق خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمیمانی ای مانده بی من تو را میسپارم به دل های خسته تو را میسپارم به مینای مهتاب تو را میسپارم به دامان دریا اگر شب نشینم اگر شب شکسته تو را میسپارم به رویای فردا به شب میسپارم تو را تا نسوزد به دل میسپارم تو را تا نمیرد اگر چشمه ی واژه از غم نخشکد اگر روزگار این صدا را نگیرد خداحافظ ای برگ و بار دل من خداحافظ ای سایه سار همیشه اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم خداحافظ ای نو بهار همیشه 😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی زیبا از شهیدی که با زنگ ساعت نماز شبش، پیدا شد.🌷🌷🌷🌷😭 ‌‌‎‎‎‌‌‎‎‎‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داغ امام عسکری دلها شکسته درماتم بابای خود مهدی نشسته گرد مصیبت چهره ی عالم گرفته زهرا ز داغ لاله اش ماتم گرفته آقا امام حسن عسکری(ع) را محضر فرزند بزرگوارشان حضرت قائم(عج) تسلیت و تعزیت عرض می نماییم. شاء الله  در حیاتمون شاهد ظهور آقا باشیم و به آرامش زمان ظهور برسیم و در کنار امام بزرگوارمان به سعادت ابدی برسیم.