🔸🔹🔸🔹
🔹
🔸
🔹
#دستور_العمل
📖خدا به حضرت موسی و هارون میگه:
«فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا»
📜 طه،44
✍🏻سراغ فرعون برید و با مهربانی باهاش صحبت کنید.
🧐دقت میکنی فرعون که مستکبر محضه، طاغوت محضه، خدا میگه مهربون برخورد بشه باهاش اونوقت چرا ما برای تذکر تند میشیم...
🌺🍃🌱🌺🍃🌱🌸🌸🍃🌱🌺🍃🌱
╭━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╮
@qoranketabehedayt
╰━═━⊰ 🍃🌸🍃 ⊱━═━╯
✍🏻 #متن_از_بزرگان | اگر بهشت شیرین است...
👤علّامه آیةالله حسن زاده آملی قدّس سرّه
وقتى به حضور شريف علّامۀ طباطبائى رضوان اللّه تعالى عليه تشرّف حاصل كرده بودم و عرض حاجت نمودم، فرمود: آقا دعاى سحر حضرت باقر علوم نبيّین علیه السلام را فراموش نكن؛ كه در آن بهاء و جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف است، و حرفى از حور و غلمان نيست.
اگر بهشت شيرين است بهشت آفرين شيرين تر است.
📚 «مجموعه مقالات» ص۱۵۶
دانلود جزء یازدهم
ahlevela.ir/tahdir/Joze11.mp3
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یکبار_برای_همیشه | میشه هر چهل سال یکبار رفراندوم برگزار بشه؟
بررسی جواب این سوال مهم بر اساس مبانی دموکراسی غربی و مبانی دینی اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریشه امربمعروف محبته
خدا به موسی فرمود چجوری با فرعون صحبت کن؟
چجوری باید مردم رو به دین خدا دعوت کرد؟
بخشی از صحبتهای دکتر علی غلامی
حسیندارابی 👈 عضوشوید
@hosein_darabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
:
🎥امر به معروف از نوع #ژاپنی
آموزنده،خیلی جالب بود،حتما گوش بدین،بعضی از این کلیپ ها یه توفیقه که شامل حال هر کس نمیشه🌹
:
☀️لطـفا تاآخـــر بخونید و سپس نشر دهید
#چشم_انتظار
❤️🍃خانمی داستانی برایم گفت که نه حزب اللهی بود و نه چادری....!
🌴گفت روز ۱۳فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم...
پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح...!
ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم...
برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم...!
🌸🍃وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است...
برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود...
کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید...
بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که:
مادر جان چرا تنها نشستی؟
خب پاشو برو گردشی، تفریحی چیزی!!
من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا.....!!
💐پیر زن گفت دخترم بشین....!
کنارش نشستم...!
از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد.
عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسم شان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم....
ماتم برده بود...
دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست...
🍀گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده...!
بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت...
حالا منم و خودم تو این تنهایی، که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن...
محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم..
به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود...
رویش را بوسیدم و برگشتم خانه
👈و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که دست گل به آب دادند. #کتاب_مرواریدهای_بی_نشان
#ناصرکاوه
⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘
📿دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ، وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ، وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ، وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ، بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ.
🔹خدایا مرا در این ماه به پوشش و پاکدامنی بیارای،
و به لباس قناعت و اکتفا به اندازه حاجت بپوشان،
و بر عدالت و انصاف وادارم نما،
و مرا در این ماه از هرچه میترسم ایمنی ده، به نگهداریات ای نگهدارنده هراسندگان.
⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘ ⚘⚘⚘