از دستش خیلی ناراحت بودم ..
ڪلی حرف آمــاده کرده بودم امــا وقتی دیدمش
زبانم بند آمد و نتوانستم چیزے بگویم،،
مجید به طرفم امد ڪنارم نشست و گفت :
میدونم از دستم ناراحتی. الــٰان مسجد بودم
بعد از نمـاز زیارت عــٰاشورا خوندم و تو سجدهِ آخرش
از خـُدا خواستم بخاطر اینکه
باهات بـَد حرف زدم منو ببخشه ..!
•.
#همسرشھیدمجیدڪاشفی🌱
شب وقتی میخواست برود
با همہ كہ آمده بودند برایِ بدرقهاش
تک بہ تک خداحافظی و دیده بوسی کرد ؛
آخر از همہ خم شد و کفِ دستهایم را گذاشت✨
رویِ صورتش و بوسیدشان . .
دستانم را حلقہ کردم دورِ گردنش
و یك دلِ سیر بویش کردم ؛ درِ گوشم گفت :
ننھ . . ! دعا کن شهید برگردم ꧇)💕
#شهید_صادق_عدالت_اکبری
#خاطرات_شهدا
#منبرمجازی
•••❀•••
حاجآقادانشمندمیگفتن↯
یہجوونےاومدپیشمنبدنشمیلرزید؛
شرو؏ڪردبہحرفزدن:
گفتخوابامامزمانرودیدم!
میگفتخواببودمصداۍ آیفونتصویریخونہاومد؛
رفتمجلوۍدردیدمتصویرھیہ#سیدھ!!
جوابدادمگفتمشما؟!
گفتمن#سیدمهدیام
راهممیدیخونٺ!!؟
گفتمآقاقربونتبرمیہ#چندلحظہ
سریعشرو؏ڪردمبہجمعڪردنِ
ماهواره،پاسور،هرچیزےڪہ
ازنظرامامزمان#خوبنیست!
رفتمجلوۍآیفوندیدمنیسٺـ💔'
دویدمتوڪوچہ
دیدمآقادارھ#میره
همینڪهمیرفٺیہلحظہبرگشت!
#اشڪ توچشاشودیدم💔😭'!
میگفت:خدایا...
مندرتڪتڪخونہهاروزدم..
ولے#هیچڪسمنوراهمنداد🚶🏾♂
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
#تلنگر‼️
#کدوممونآمادهایمواسہظهورآقا؟!
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَــــالْفَــرَج
#اندڪیصبرفرجنزدیڪاست...🌤
جانامانتیست ....
کھبایدبھ"جانان"رساند✨!
اگرخودندهیمیستانند ؛
فاصلھهلاکتوشهادت،
همینخیانتدرامانتاست ...
#آسِدمرتضیآوینی🖋
||استادپناهیان:🌱
بچہهاسابقہنشوندادھ❤️
برایتمنایشهادتنباید
بہسابقہخودتنگاھکنی!✨
راحتباش!
مواظبباششیطون😈
نگہبهتتولیاقتنداری...!
اللهمالرزقناشهادت🤲🏻🕊