حس میکنم هنوز مُهمّم برای تو
هردفعهسمتخویشمرا میکِشانیام
درروضه رزقِاشک مرا بیش میدهند
وقتی کنار دست خودت مینِشانیام
من در خُور غلامی تو نیستم ولی
باورنمیکنم که از این در برانیام❤️
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
#امام_زمان✨
#امام_حسین✨
ঊঈ🌺🍃ঊঈ
═✧❁°یاحسیـــــــــن❁✧═
ঊঈ🍃🌺ঊঈ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلوات خاصه امام رضا (ع)
رو به حرم رضوی برحسب ادب
دست برسینه می گذاریم و می خوانیم.
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی ...
ঊঈ🌺🍃ঊঈ
═✧❁یا امام رضا❁✧═
ঊঈ🍃🌺ঊঈ
-قَريبٌمِنالقلبِ❤️🩹...!"
بہقلبمنزدیکیحتی،
اگرمنایرانباشموتوعراق!(:"
#سلطـٰانکربلا
یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
ای کاش زِ زُوّار خراسانِ تو بودم🥲💔
#شـٰاهخراسآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حُسِینجـٰاندِلَمهَۅاۍِتۅرادارَد🕊
خُداڪُنَدراستبـٰاشَدڪِہمیگۅیَند . .
-دِلبِہدِلراهدارَد!💔"
#یاحسین
📿#حدیث
🔰فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمّا خِفْتُكُمْ
و چون از شماترسيدم از ميان شما فرار كردم
📚سوره شعرا آیه ۲۱
💠امام باقر علیه السلام فرمود:
زمانی که قائم ما قیام کند در حالی که مردم را مورد خطاب قرار میدهد این آیه را میخواند.
📚بحارالانوار ج ۵۲ ص ۲۸۱
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌿🌿🌸
• در جستجوی خود...
بین قفسههای کتابخانه قدم میزد. نگاهش را یکی یکی به قفسهها میدوخت و آنها را از بالا تا پایین دنبال میکرد. دنبال چیز جدیدی میگشت؛ این بار دیگر نمیخواست مراد دلش را لابلای افکار و نوشتههای نویسندهها جستجو کند. ایستاد؛ فکری جدید در ذهنش جرقه زد: «این دفعه میخوام درون خودمو جستجو کنم، میخوام ایدهآل خودمو درون خودم پیدا کنم...» نگاه خیرهاش را از روی زمین برداشت و تند و با اشتیاق به سمت قفسهی لغتنامهها رفت. یک فرهنگ لغت عربی برداشت، روی جلد آبی پررنگ آن با خط نارنجی نوشته شده بود: اَلمنُجِد. این همان کتاب مرجعی بود که در کلاس صرف و نحو برای پیدا کردن ریشه و معنی لغات از آن استفاده میکردند، در این سه سال حسابی با آن انس گرفته بود. کنارهی کتاب را رو به خودش گرفت، سر انگشتاناش را روی ورقههای کتاب غلطاند و یکجا توقف کرد، همانجا را باز کرد: ب ر ر . قسمت باء فرهنگ آمده بود. همان اول، سمت چپ صحفه توجهش را جلب کرد: "البَرّ: کسی که از پدرش فرمانبرداری میکند، کسی که از صمیم قلب به پدر خود مهربانی کند." چشمش یکی یکی کلمات را میخواند و قلبش بیشتر لبریز از تعجب و شوق میشد. به آخر جمله که رسید، لبخندش کامل باز شده بود. نگاهش آرام و ناخودآگاه، از روی صفحهی کتاب به سمت چپش متمایل شد. گاهی دانشی که به آن نیاز داریم درون خود ماست، و یا شاید هم خود ما هستیم، فقط به تلنگری نیاز داریم تا ما را متذکر کند. چقدر دقیق خودش را یافته بود، همان چیزی که دلش میخواست باشد:
مطیع و عمیقأ مهربان، نسبت به پدر عزیزش، همان که عادتش بود او را «بابا مهدی» صدا کند. کتاب را بست، و بعد هم چشمانش را؛ و در دلش گفت: «امام زمانم، پدر مهربانم! از این به بعد دوست دارم یک فرزند «بَرّ» برایتان باشم، کمکم کنید... و، خیلی دوستتان دارم❤️»
#داستانک
💎یا رب محمد وآل محمد، صل علی محمد وآل محمد، وعجل فرج محمد وآل محمد"💎
🌹اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَواَقِمنابِخِدمَـتِه🌹
🌼🌿به نیت فرج مولا نشر دهید
🌿🌿🌸
🌹 دل خسته ام ز فراق تو اى آفتاب من
🌹 کی میرود آن ابر تیره از آسمان من
🌷 ز نبودنت زرد گشت و خزان شد بهار دل
🌷 پس دمی بتاب ای نور به قلب سیاه من
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲
سلام آرزوی قلبـ❤️ـم
🍃
🌸🍃
❌ جزای آبرو بردن
🔸در لابه لای صفحات اعمالم به یک ماجرا از آزار مؤمنین برخوردم، شخصی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی میکردیم. یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و خیلی بد او را ضایع کردم. خودم هم فهمیدم کار بدی کردم برای همین سریع از او معذرتخواهی کردم او هم چیزی نگفت.
🔸گذشت تا روز آخر که میخواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم من خیلی به تو بد کردم یکبار دیگر خواهش میکنم من رو حلال کن من ممکنه از این بیمارستان برنگردم. بعد در مورد عمل جراحی گفتم و دوباره بهش التماس کردم تا اینکه گفت حلال کردم ان شاء الله که سالم و خوب بر میگردی.
🔸آن روز در نامه عملم همان ماجرا را دیدم جوان پشت میز گفت: این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد. اگر رضایت او را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را میدادی تا رضایتش را کسب کنی مگه شوخیه، آبروی یک مؤمن رو بردی.
🔸بعدها مطلبی از رسول گرامی اسلام (ص) دیدم که روزی آن حضرت به کعبه نگاه کردند و فرمودند ای کعبه خوشا به حال تو خداوند چقدر تو را بزرگ و حرمتت را گرامی داشته به خدا قسم حرمت مؤمن از تو بیشتر است زیرا خداوند تنها یک چیز را از تو حرام کرده ولی از مؤمن سه چیز را حرام کرده؛ مال، جان و آبرو، تا کسی به او گمان بد نبرد.
📚کتاب سه دقیقه در قیامت
🍃
🌸🍃