eitaa logo
یاران امام زمان عجل‌الله
3.5هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
20.3هزار ویدیو
16 فایل
راه ظهورت را بستم ..... قبول اماخدا را چه دیدی شاید فردا حر تو باشم مدیر @Naim62 ( مدیر سوالات مذهبی سیاسی و انگیزشی👈 @Sirusohadi ))
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤وداع برادرانه❤داداشش میخواد بره سوریه گریه میکنه ببینید برادرش چی بهش میگه😔😔 شهید 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸کپی با ذکر بلامانع است. ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
﷽ | فرزندان حضرت مادر استاد ما خیلی منظم بود، همیشه سر وقت می‌آمد و عین دو ساعت را می‌ماند و معمولا هم نود درصد زمانش به درس می‌گذشت🍃 اما آن روز فرق داشت، مثل همیشه سر وقت آمد اما با یک بغل کتاب فارسی و عربی. شهادت حضرت مادر سلام الله علیها بود و شروع کرد به صحبت کردن از ایشان اما نه مثل روزهای دیگری که شهادت بود و اول کلاس چند دقیقه‌ای می‌گفت و می‌رفت سر درس✏️ اینبار نه پنج دقیقه که حدود نیم ساعت از حضرت زهرا گفت و نمیدانم در ذهنش چی گذشت که یکهو شروع به گریه کرد! آن هم با صدای بلند...💔 تصور کنید که صدای بلند گریه استاد در کلاس میپیچد و همه ما خشکمان زده است... آن روز و آن حالت مجید شهریاری نه در ذهن من که در اعماق وجودم ثبت شد. گریه استاد هم خوشحالی داشت و هم ناراحتی🕊 ناراحتی اش به خاطر عزای مادر بود و خوشحالی اش هم باز هم به خاطر مادر. به خاطر اینکه امروز وسط کلاس درس دانشگاه تهران، به فاصله ۱۴۰۰ سال نتیجه تمام خون دل خوردن های خانم را می‌دیدم🥺 آن روزها مادر از ولایت و غدیر می‌گفت و گوش شنوایی نبود اما مادر به وظیفه عمل کرد و نتیجه را واگذار کرد به خدا! غدیر آن روز به ظاهر زیر فراموشی یاران بی وفا دفن شد... اما این همه ماجرا نبود، غدیر، تجلی ولایت بود و مادر بهتر از همه این را می‌دانست⭐️ می‌دانست اگر امروز مردم مدینه علی را می‌بینند و صدایش را می‌شنوند و جواب سلامش را نمیدهند فردا روزی فرزندانی از نسل علی می‌آیند که در عصر غیبت بی آنکه امام خود را دیده باشند، شیعیان مثال زدنی علی میشوند🌻✨ مادر میدید که سید روح الله می‌آید و با فرزندانش انقلاب میکند و غدیری که مردم مدینه و دیگران در تمام این قرن ها فراموشش کرده بودند را زنده می‌کند. مادر تمام این ها را می‌دانست... مجید شهریاری را می‌شناخت و خیلی بیشتر از مجید دلتنگ دیدارش بود؛ مادر ما وقتی آن روزها که کوچه به کوچه و خانه به خانه می‌رفت تا عهد غدیر را یادآور شود، پشت تمام این تک به تک در زدن ها فرزندان آینده خودش را میدید...💚 فرزندانی که قرار بود آینده جهان را با همین شعار غدیر متحول کنند. مادر میدید که آوینی چگونه عاشقانه دوربین به دست می‌گیرد و شهریاری در آزمایشگاه با خدا مناجات می‌کند و سلیمانی برای دفاع از حرم دخترش قید خانه و زندگی را میزند!❗️ مادر تمام شب هایی که سید ابراهیم خسته از تمام دویدن ها و زخم زبان ها برای حرمِ جمهوری اسلامی تلاش میکرد را هم میدید...😔 میدید که سید حسن چگونه با فصاحت و بلاغت برای ابر قدرت های جهان رجز میخواند و از فتح قدس میگوید💎 و... [ مادرجان خواستم بگویم، میان تمام این فرزندانتان حتما ما را هم نگاه میکردین؛ میدانم که برای ما هم برنامه ها دارید، شاید دیر آمدیم اما شما به حال ما شاگرد آخر ها دعا کنید. دعایمان کنید ما هم شبیه فرزندان خوبتان پای عهد غدیر بمانیم و خیمه ولایت را هیچ گاه رها نکنیم. ]
﷽ | حسینِ محرابی شدن 🌻«شهید خندان مشهدی ها» یا «شهید امام رضایی» هرجور که دوست دارید صدایش کنید...یک مشهد است و یک حسین محرابی اش! عکس معروف خندانش را که میبینم یادی از وعده حق خدا میکنم که می‌گفت: فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِ 🍃مگر میشود خوشحال نباشد، کسی که به بلندترین آرزوی بهترین آدم های دنیا رسیده است. حالا تمام سختی ها برای آقا حسین محرابی ما، نقد شده است... تمام دویدن ها در طول این چهل ساله! چه چله پر برکتی بود زندگی حسین... رفتن به سوریه هم نقطه اوج داستان زندگی‌اش. «متن کامل را بخوانید»
﷽ | حسینِ محرابی شدن 🌻«شهید خندان مشهدی ها» یا «شهید امام رضایی» هرجور که دوست دارید صدایش کنید...یک مشهد است و یک حسین محرابی اش! عکس معروف خندانش را که میبینم یادی از وعده حق خدا میکنم که می‌گفت: فَرِحِينَ بِمَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِ 🍃مگر میشود خوشحال نباشد، کسی که به بلندترین آرزوی بهترین آدم های دنیا رسیده است. حالا تمام سختی ها برای آقا حسین محرابی ما، نقد شده است... تمام دویدن ها در طول این چهل ساله! چه چله پر برکتی بود زندگی حسین... رفتن به سوریه هم نقطه اوج داستان زندگی‌اش. 💛به قول حاج قاسم «بچه زرنگ» بود دیگر؛ بچه مایه دار نبود اما ماشینش را فروخت تا از صف مدافعین حرم اهل بیت علیهم السلام جا نماند! الکی که نبود، قرار نبود هر کسی را راه بدهند... باید خوب امتحانت میکردند و می‌دیدند چقدر پای کاری و اگر همه‌ی در ها را بسته ببینی باز هم عاشقانه برای اینکه جانت را دو دستی تقدیم این مسیر بکنی میدوی؟! 🥺آن وقت بود که به سوریه راهت میدادند و تازه اگر می‌پسندیدند میشدی، «شهید مدافع حرم». حسین محرابی اینچنین قله‌ای بود. همینقدر در اوج و همینقدر بی ادعا ! ما که در این پایین ها سیر میکنیم و ادعایمان گوش فلک را پر کرده است، خوب میدانیم که چه کار بزرگی است که هم «حسین محرابی» باشی و هم «ادعایی» نداشته باشی. ملاک همین است! ⭕️آن مردمند که به های و هوی و سر و صدایت نگاه میکنند و آخر سر هم جز «التماس دعا» و «وجهه محترمانه‌ای» چیزی عایدت نمی‌کنند. وگرنه خریداران عالم نگاه به قلبت میکنند، اگر _حتی در اعماق قلبمان_، عُجب و غرور و « ما که دیگر وضعمان خوب است...» دیدند، باخته‌ایم! اما اگر آن شکستگی و بی‌ادعایی صادقانه، مهمان قلبمان بود، خوشبحالمان! 💎نه از آن الکی هایش نه، از آنها که در این جمله ساده و باز هم بی ادعای حسین محرابی، نشسته است: «با دلی آرام و قلبی مطمئن از آنچه انجام می دهم (جهاد) از حضور شما عزیزان مرخص می شوم؛ باشد که این فرزند و برادر کوچک و خطاکار خود را ببخشید و حلال کنید.»