eitaa logo
عمار
32 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
22.6هزار ویدیو
98 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 ترازوی اصل اینه قهرمان کوچک ❤️
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓ اینترنشنال گفته بود برای وعده صادق به ازای هر ایرانی یک میلیون و 600 هزار تومان هزینه شده 🔸 بیایید یک محاسبه ساده انجام بدیم.
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید این پزشک متخصص و شریف چطور نوزاد مرده رو با خونسردی و مهارت هرچه تمامتر به زندگی بر می گردونه . سبحان الله
3.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 «اسحاق بریک»، ژنرال ارشد ارتش رژیم صهیونیستی: اسرائیل در برابر ایران، حزب‌الله و حماس رو به نابودی می‌رود؛ ارتش در حال فروپاشی است! ▫️ما در حال حاضر یک سال است در یک جنگ فرسایشی هستیم که از درون در حال نابود کردن اسرائیل است؛ اقتصاد نابود شده و جامعه در حال فروپاشی است؛ مردم دنیا ما را بایکوت و تحریم اقتصادی کرده‌اند! ▫️نیمی از نظامیان ارتش هم دیگر قادر به ادامه کار نیستند و به مخالفت عملی رو آورده‌‌اند؛ ما نمی‌توانیم حماس را سرنگون کنیم! | | | | 🇵🇸فلسطین نیوز آنلاین
ایستاده در آوار... ۴۴۴ روز است که دارند شخم می‌زنند باریکه عزت را با همه مردمانش. هر دقیقه و هر ساعت و هر روزش داستانی دارد از شاهنامه حماسی و مراثی غزه. که معلوم نیست چقدرش روایت می‌شود و چند هزار برابرش مکتوم می‌ماند تا در بی‌تفاوتی زمانه هرز نرود و بر قساوت قلب تماشاگرانش نیفزاید. بالاخره ما ابناء بشر ظرفیتی داریم برای شنیدن و دیدن و دم برنیاوردن... داستان‌ها گاهی هم از روزنه تنگ دوربین‌ها عبور می‌کنند تا چشمه‌هایی را به تصویر بکشند از حماسه‌ها؛ از مبارزی که بمب دست‌سازش را با دستان خودش به غول مسلح شصت‌وپنج تنی می‌چسباند تا فرمانده‌ای که چوب‌دستی‌اش را، آخرین سلاحش را به سوی چشمان مسلح پهپاد دشمن پرتاب می‌کند. این بار البته تصویر غرورآفرین دیگری ثبت شده است از پزشکی که تا آخر در سنگرش ایستاده است، با دستان خالی، روی کوهی از آوار و مقابل تانک‌های اشغال‌گران. حسام ابوصفیه دیروز می‌توانست هرجایی غیر از جبالیا و بیمارستان کمال عدوان باشد. او خیلی وقت بود که سهمش را داده بود. خیلی بیشتر از وفاداری به سوگند پزشکی‌اش. در این ۴۴۴ روزی که با همراهی چند پزشک و پرستار از جان گذشته، تنهامرکز درمانی شمال غزه را زیر آتش و محاصره اسرائیلی‌ها سرپا نگه داشته بودند تا خانه امید دویست هزار اسطوره مقاوم شمال غزه باشند، در همه این مدتی که گفته بود آماده شهادت است، همان شش ماه پیش که خانه‌اش را در مخیم نصیرات ویران کردند، یا چهار ماه پیش که در حمله پهپادی به بیمارستان مجروح شده بود و حتی در حمله چندباره به بیمارستان که هر بار بازداشت و شکنجه شده بود. نهایتش همین سه ماه پیش که ابراهیم دوازده ساله‌اش را در همین بیمارستان جلو چشمش زدند و تنها پسرش را با دستان خودش کنار دیوار بیمارستان به خاک سپرد، واقعا کسی از او توقع ماندن نداشت! حسام ابوصفیه اما مانده بود و میدان را رها نکرد. حالا که بیمارستانش ویران شده و آتش در نیستان بیمارانش انداخته‌اند، رئیس بیمارستان کمال عدوان آخرین نفری‌ست که سنگرش را ترک می‌کند تا مقابل تانک‌ها بایستد. تنها و آرام، با لباس سفیدی که گویی در حال عروج است در پس‌زمینه تیرگی ویرانی و تیره‌های ویران‌گر. چنین رویین‌تنانی را مگر می‌شود شکست داد؟ یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
ایستاده در آوار... ۴۴۴ روز است که دارند شخم می‌زنند باریکه عزت را با همه مردمانش. هر دقیقه و هر ساعت و هر روزش داستانی دارد از شاهنامه حماسی و مراثی غزه. که معلوم نیست چقدرش روایت می‌شود و چند هزار برابرش مکتوم می‌ماند تا در بی‌تفاوتی زمانه هرز نرود و بر قساوت قلب تماشاگرانش نیفزاید. بالاخره ما ابناء بشر ظرفیتی داریم برای شنیدن و دیدن و دم برنیاوردن... داستان‌ها گاهی هم از روزنه تنگ دوربین‌ها عبور می‌کنند تا چشمه‌هایی را به تصویر بکشند از حماسه‌ها؛ از مبارزی که بمب دست‌سازش را با دستان خودش به غول مسلح شصت‌وپنج تنی می‌چسباند تا فرمانده‌ای که چوب‌دستی‌اش را، آخرین سلاحش را به سوی چشمان مسلح پهپاد دشمن پرتاب می‌کند. این بار البته تصویر غرورآفرین دیگری ثبت شده است از پزشکی که تا آخر در سنگرش ایستاده است، با دستان خالی، روی کوهی از آوار و مقابل تانک‌های اشغال‌گران. حسام ابوصفیه دیروز می‌توانست هرجایی غیر از جبالیا و بیمارستان کمال عدوان باشد. او خیلی وقت بود که سهمش را داده بود. خیلی بیشتر از وفاداری به سوگند پزشکی‌اش. در این ۴۴۴ روزی که با همراهی چند پزشک و پرستار از جان گذشته، تنهامرکز درمانی شمال غزه را زیر آتش و محاصره اسرائیلی‌ها سرپا نگه داشته بودند تا خانه امید دویست هزار اسطوره مقاوم شمال غزه باشند، در همه این مدتی که گفته بود آماده شهادت است، همان شش ماه پیش که خانه‌اش را در مخیم نصیرات ویران کردند، یا چهار ماه پیش که در حمله پهپادی به بیمارستان مجروح شده بود و حتی در حمله چندباره به بیمارستان که هر بار بازداشت و شکنجه شده بود. نهایتش همین سه ماه پیش که ابراهیم دوازده ساله‌اش را در همین بیمارستان جلو چشمش زدند و تنها پسرش را با دستان خودش کنار دیوار بیمارستان به خاک سپرد، واقعا کسی از او توقع ماندن نداشت! حسام ابوصفیه اما مانده بود و میدان را رها نکرد. حالا که بیمارستانش ویران شده و آتش در نیستان بیمارانش انداخته‌اند، رئیس بیمارستان کمال عدوان آخرین نفری‌ست که سنگرش را ترک می‌کند تا مقابل تانک‌ها بایستد. تنها و آرام، با لباس سفیدی که گویی در حال عروج است در پس‌زمینه تیرگی ویرانی و تیره‌های ویران‌گر. چنین رویین‌تنانی را مگر می‌شود شکست داد؟ یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
ایستاده در آوار... ۴۴۴ روز است که دارند شخم می‌زنند باریکه عزت را با همه مردمانش. هر دقیقه و هر ساعت و هر روزش داستانی دارد از شاهنامه حماسی و مراثی غزه. که معلوم نیست چقدرش روایت می‌شود و چند هزار برابرش مکتوم می‌ماند تا در بی‌تفاوتی زمانه هرز نرود و بر قساوت قلب تماشاگرانش نیفزاید. بالاخره ما ابناء بشر ظرفیتی داریم برای شنیدن و دیدن و دم برنیاوردن... داستان‌ها گاهی هم از روزنه تنگ دوربین‌ها عبور می‌کنند تا چشمه‌هایی را به تصویر بکشند از حماسه‌ها؛ از مبارزی که بمب دست‌سازش را با دستان خودش به غول مسلح شصت‌وپنج تنی می‌چسباند تا فرمانده‌ای که چوب‌دستی‌اش را، آخرین سلاحش را به سوی چشمان مسلح پهپاد دشمن پرتاب می‌کند. این بار البته تصویر غرورآفرین دیگری ثبت شده است از پزشکی که تا آخر در سنگرش ایستاده است، با دستان خالی، روی کوهی از آوار و مقابل تانک‌های اشغال‌گران. حسام ابوصفیه دیروز می‌توانست هرجایی غیر از جبالیا و بیمارستان کمال عدوان باشد. او خیلی وقت بود که سهمش را داده بود. خیلی بیشتر از وفاداری به سوگند پزشکی‌اش. در این ۴۴۴ روزی که با همراهی چند پزشک و پرستار از جان گذشته، تنهامرکز درمانی شمال غزه را زیر آتش و محاصره اسرائیلی‌ها سرپا نگه داشته بودند تا خانه امید دویست هزار اسطوره مقاوم شمال غزه باشند، در همه این مدتی که گفته بود آماده شهادت است، همان شش ماه پیش که خانه‌اش را در مخیم نصیرات ویران کردند، یا چهار ماه پیش که در حمله پهپادی به بیمارستان مجروح شده بود و حتی در حمله چندباره به بیمارستان که هر بار بازداشت و شکنجه شده بود. نهایتش همین سه ماه پیش که ابراهیم دوازده ساله‌اش را در همین بیمارستان جلو چشمش زدند و تنها پسرش را با دستان خودش کنار دیوار بیمارستان به خاک سپرد، واقعا کسی از او توقع ماندن نداشت! حسام ابوصفیه اما مانده بود و میدان را رها نکرد. حالا که بیمارستانش ویران شده و آتش در نیستان بیمارانش انداخته‌اند، رئیس بیمارستان کمال عدوان آخرین نفری‌ست که سنگرش را ترک می‌کند تا مقابل تانک‌ها بایستد. تنها و آرام، با لباس سفیدی که گویی در حال عروج است در پس‌زمینه تیرگی ویرانی و تیره‌های ویران‌گر. چنین رویین‌تنانی را مگر می‌شود شکست داد؟ یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
آه کودکان فلسطین ... ————————— @naghd_negar —————————
باید برای آزادی قدس از مسلسل‌های متکی بر ایمان و قدرت اسلام استفاده و بازی‌های سیاسی را که از آن بوی سازشکاری و راضی نگه‌داشتن ابرقدرت‌ها به مشام می‌رسد کنار گذاشت @EMAM_COM
4.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهربانی حقیقی یعنی نقشه کشیدن برای پیروزی حقیقی
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی‌تفاوتی دختر آمریکایی هنگام دریافت مدال از ترامپ رو با بی‌غیرت و بی‌وطن مقایسه کنید یک دختر آمریکایی به خاطر نگاه بی‌تفاوتش هنگام دریافت مدال از رئیس‌جمهور تروریست آمریکا، به نمایندگی از پدرش که در حین انجام وظیفه به عنوان پلیس جان باخته بود، حدود دو ماه پیش در فضای مجازی مشهور شد. این دختر بعدها در تیک‌تاک گفت: «من پلیس نیستم، جمهوری‌خواه نیستم... را آزاد کنید