eitaa logo
این عماریون
325 دنبال‌کننده
260.3هزار عکس
71.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ ابوبکر؛ عامل نفوذی یهود (١) 1⃣ جبههٔ برای به درون حاکمیت، در پی کسی بودند که از عهدهٔ دو مأموریت برآید: 👈 ١. در کنار رسول‌خدا به‌گونه‌ای رفتار کند که مسلمانان او را شخصیتی برجسته و توانمند برای بشناسند. 👈 ٢. سازمانی ایجاد کرده و کسانی را گرد هم آورد كه حكومت او را به‌رسمیّت بشناسند؛ همچنین کسانی باشند که در حمایت از او تلاش کنند و مسلمانان را گرد او جمع نمایند. ☠👈 بهترین گزینه برای انجام این مأموریت شناخته شد. 2⃣ شرایط و جایگاه اجتماعی ابوبکر او را گزینهٔ مناسبی برای ساخته بود. در حالی‌که گروندگان به پیامبر نوعاً جوان هستند، ابوبکر تنها ٣سال از پیامبر کوچک‌تر است. مسلمانان هرگاه دور رسول‌الله جمع شوند و او را نیز کنار رسول‌الله ببینند، به‌دلیل سنّ بالای ابوبکر، او را به‌عنوان نفر دوم اسلام می‌شناسند. بدیهی است اگر کسی با قصد و انگیزه نیز بخواهد این نقش را بازی کند، موفق‌تر خواهد بود. 3⃣ افزون بر این‌ها، او در مکه صاحب‌نام بود و به بدی شهرت نداشت. بنابراین اگر در این سیستم نفوذ یابد، طبیعتاً در بین اصحاب رسول‌الله شهرت خواهد یافت. 4⃣ وضعیت مسلمانان در مکه نیز زمینه را فراهم‌تر کرده بود. هستهٔ اصلی اسلام، پس از علنی شدن بیش از ۴٠نفر نبود که به‌تدریج افراد دیگر به آنها اضافه گردیده و گرد هم می‌آمدند. 5⃣ او با این ویژگی‌ها و با پشتوانهٔ برنامه‌ریزی قوی، به آسانی می‌توانست خود را به‌عنوان شخص برجسته پس از رسول‌خدا به مسلمانان مهاجر معرفی کند. 🇮🇷
✡ ابوبکر؛ عامل نفوذی یهود (۴) 🌐 ب. تشكیل سازمان ✍ مأموریت دوم این بود که سازمانی تشکیل دهد، و گروهی را گرد هم آورد که به وی پس از پیامبر (ص) معتقد باشند. بدیهی است هرچه این سازمان زودتر تشکیل شود، سریع‌تر می‌توانند کنند و برای خود چهره‌ای مناسب در نزد مردم بپردازند؛ بنابراین پایهٔ سازمان در مکه گذارده شد. وی کسانی را فراخواند و هستهٔ اصلی را تشکیل داد و با گذشت زمان کسانی را به سازمان افزود. در ادامه، شواهدی بر تشکیل سازمان توسط ابوبکر و رهبری وی بر آن، ارائه خواهد شد: 1⃣ دعوت ویژگان به اسلام 👈 ابوبکر کسانی را به اسلام دعوت می‌کرد که اولاً: او را قبول داشتند؛ ثانیاً: از قریش بودند. روشن است اگر ابوبکر بخواهد سازمانی را با این افراد تأسیس کند، رهبر این سازمان خواهد بود. مورّخان کسانی را که به‌دست ابوبکر مسلمان شده‌اند، چنین برمی‌شمرند: 👈 عثمان، ابوعبیدة بن جراح، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، زبیر، سعد بن ابی‌وقاص، عبیدة بن حارث و ارقم بن ابی‌الارقم. اسامی پنج تن از این اشخاص در شواهد بعدی تکرار خواهد شد و درمی‌یابید که سازمان ابوبکر با این پنج تن به‌همراه عمر بن خطاب تشکیل شد. 2⃣ ترور پیامبر (ص) 3⃣ صحیفه‌ی ملعونه 4⃣ سرپیچی از لشکر اسامه 5⃣ نماز ابوبکر 6⃣ توطئه سقیفه 7⃣ حمایت سازمانی از ابوبکر 8⃣ شهادت دروغ
❣️﷽❣️ 🌴🌹 🌹🌴 قسمت4️⃣ 18 ـ و مدينه از دو طايفه بزرگ و تشكيل شده است، اين دو طايفه از ، همواره در جنگ بودند، امّا به ، صلح و آرامش به ميان آنها برگشته است. اكنون، بزرگان اين دو طايفه در كنار هم جمع شده اند تا براى آينده اين شهر تصميم بگيرند. ، بزرگ قبيله چنين سخن مى گويد: "اى مردم مدينه! شما بايد قدر خود را بدانيد، شما بوديد كه پيامبر را يارى كرديد و اگر شما نبوديد، اسلام به اين شكوه و عظمت نمى رسيد، اكنون پيامبر به ديدار خدا شتافته است و بعد از و ، شما مى باشد".28 مردم يك صدا فرياد مى زنند: "اى سعد! چه زيبا و خوب سخن گفتى، ما فقط به سخن تو عمل مى كنيم، تو بايد باشى". مردم، حسابى به شور افتاده اند! نگاه كن! چگونه دور سعد مى چرخند و فرياد مى زنند: "اى سعد! تو مايه اميد ما هستى، مرگ بر دشمن تو!".29 19 ـ رفتن و به سقيفه سقيفه به مى رسد، او نزد ابوبكر مى رود، دست او را مى گيرد و به او مى گويد: " اى بزرگ در سقيفه روشن شده است، ما بايد خود را به آنجا برسانيم".30 20 ـ سخنرانى ابوبكر رو به مردم مى كند و مى گويد: "اى مردم مدينه! شما بوديد كه دين خدا را يارى كرديد، ما هيچ كس را به اندازه شما دوست نداريم، شما براداران ما هستيد. مگر نمى دانيد كه ما كسانى بوديم كه به آورديم. ما از هستيم. بياييد ما را قبول كنيد، ما قول مى دهيم كه هيچ كارى را بدون مشورت شما انجام ندهيم".31 مردم مدينه با سخنان ابوبكر به فكر فرو مى روند! 21 ـ همه مردم ساكت مى شوند و او شروع به سخن مى كند، سخن او كوتاه و مختصر است: "اى مردم، بياييد با كسى كه از همه ما است كنيم".32 به راستى منظور كيست؟ آيا زياد، مى تواند باشد؟ آخر چرا بايد آنان به دنبال سنّت هاى غلط روزگار جاهليّت باشند؟ 22 ـ ناگهان عُمَر از جا برمى خيزد... او چنين مى گويد: "اى ابوبكر، من هرگز بر تو سبقت نمى گيرم، تو بهترين ما هستى، دستت را بده تا با تو بيعت كنم".33 عُمَر دست ابوبكر را مى گيرد و مى گويد: "اى مردم! با ابوبكر بيعت كنيد".34 بعد از آن كسانى كه در سقيفه هستند، گروه گروه با ابوبكر بيعت مى كنند. 23 ـ (رئيس قبيله خزرج) با مردم سخن مى گويد، امّا ديگر كسى به سخن او كند، او مى خواهد را بيان كند، اما مى شوند كه سخن او به گوش مردم برسد، آنان هياهو مى كنند. سعد به مهاجران چنين مى گويد: "به خدا قسم من را 'نمى خواستم، فقط زمانى كه فهميدم شما مى خواهيد (عليه السلام) را به ميدان آمدم تا شما به خلافت دست پيدا نكنيد. اكنون بدانيد كه من هرگز با شما كرد".35 مهاجران از هر طرف هجوم مى آورند و سعد، بزرگ طايفه خزرج در زير دست و پا قرار مى گيرد... آرى، انصار خبر داشتند كه مهاجران از سال ها قبل، براى خلافت برنامه ريزى كرده اند. كه در زندگى كرده بودند به يك باور رسيده بودند. باور آنان اين بود: فقط يك چيز مى تواند هاى را به هم بريزد. ، چيزى يك پيش دستى گرفتن از مهاجران نبود، اگر انصار به خلافت مى رسيدند، خلافت را به (عليه السلام) مى كردند. آرى، آنان مى خواستند با اين كار خود، بشوند و بعد از ، را به واگذار كنند. بين و گرفتار آمده بودند، براى همين را انتخاب كردند تا از ظلم و ستم به جلوگيرى كنند. ..... 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
🌺 علی علیه السلام : 🍁 جَعَلَهَا فِي جَمَاعَةٍ زَعَمَ أَنِّي أَحَدُهُمْ فَيَا لَلَّهِ وَ لِلشُّورَي مَتَي اعْتَرَضَ الرَّيْبُ فِيَّ مَعَ الْأَوَّلِ مِنْهُمْ حَتَّي صِرْتُ أُقْرَنُ إِلَي هَذِهِ النَّظَائِرِ لَكِنِّي أَسْفَفْتُ إِذْ أَسَفُّوا وَ طِرْتُ إِذْ طَارُوا فَصَغَا رَجُلٌ مِنْهُمْ لِضِغْنِهِ وَ مَالَ الْآخَرُ لِصِهْرِهِ مَعَ هَنٍ وَ هَنٍ 🍂 شكوه از شورای عمر: سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان می باشم! پناه بر خدا از این شورا! در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد تردید بودم، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند و در صف آنها قرارم دهند؟ ناچار باز هم كوتاه آمدم، و با آنان هماهنگ گردیدم. یكی از آنها با كینه ای كه از من داشت روی بر تافت، و دیگری دامادش را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر كه زشت است آوردن نامشان. 📚 ، ۳
🔴درباره آنچه در روز شهادت عنوان نمودند چند نکته حائز اهمیت است ۱- این فرمایشات را آقا به طور تفصيلي و جامع در بیان ‌کرده‌اند، صفحات ۱۴۴ یا ۲۰۵ یا ۲۷۹ به بعد این حدیث مورد بحث واقع شده ۲- در حدیثی که آقا از امام‌صادق(علیه‌السلام) درباب افتادن حکومت به دست اهل‌بیت(ع) ذکر شده، مشخص می‌شود ۲مرتبه یعنی در سال ۷۰ ه.ق و ۱۴۰ ه.ق حکومت در تقدیر الهی مقرر شده به دست امامان معصوم بیوفتد، که نمی‌افتد و آقا سعی دارند دلایل این نیوفتادن‌ها را تذکر دهند ۳- آقا می‌فرمایند آنچه قرار بود سال ۷۰ هجری رخ دهد به علت و خواص ( مسئله دخالت در کتاب انسان۲۵۰ساله ذکر می‌شود) به عقب می‌افتد ایشان در سخنرانی ۴اردیبهشت ۱۴۰۴ می ۱فرمایند: " این بی‌اعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰" همچنین رهبرمعظم انقلاب در کتاب انسان۲۵۰ساله نقش خواص در به وجود آمدن حادثه کربلا و غضب خداوند در تعویق ۷۰ساله وعده تحقق حکومت اهل‌بیت را بسیار جدی می‌دانند و معتقدند برخی از انها اگر درست عمل می‌کردند که آنچه بر سر مسلم رفت، نمی‌رفت شاید تاریخ عوض میشد بنابراین دوری مردم و خواص از مبانی دینی طبیعتا نتیجه‌اش تاخیر در تحقق حکومت حق خواهد شد ۴- براساس متن کتاب انسان۲۵۰ساله و آنچه باعث شد وعده الهی در تحقق حکومت در سال ۱۴۰ رخ ندهد، عدم دقت شیعیان در بوده ۵- ماجرا براساس متن ۲کتاب فوق از این قرار است که گویا این توسط صاحبان سِّر و اصحاب خاص امام‌صادق مخفی نمی‌ماند، لذا دشمنان اهل‌بیت و خصوصا عباسیان دقیقا از ترفند و شیوه و استدلال امام‌صادق برای اثبات حقانیت‌شان در امر بهره می‌برند و چنان قوی کار می‌کنند که همه گمان می‌کنند همان حکومت مد نظر شیعه و امام‌صادق بوده ۵- رهبرانقلاب معتقد است صلح‌امام‌حسن(ع) دقیقا زمینه‌ساز همان تحقق وعده‌الهی بوده اما چون مردم دچار خطا شدند، غضب الهی کار را به تعویق انداخت ۶- آقا براساس کتاب انسان۲۵۰ساله معتقدند اولا امام مجتبی(ع) با صلح‌نامه خود زمینه‌ساز تحقق تقدیر_الهی شدند ثانیا قیام سیدالشهدا نیز اگر با پایبندی مردم کوفه به قول‌شان همراه میشد حتما منتج به استقرار حکومت حق میشد ثالثا در جلسات توجیهی بعد صلح‌امام‌حسن با برخی خواص مثل اولین جرقه ایجاد زده می‌شود ۷- رهبرانقلاب معتقدند برخورد شیعیان و محبان اهل‌بیت با امام‌مجتبی یکی از مسائلی است که باعث شده حواشی رخ دهد و وعده مذکور تحقق نیابد ۸- وقتی آقا درباره هشدار می‌دهند، طبيعتا مخاطب آن نیستند، بلکه خواص هستند، صاحبان سر و ، آنها باید دقت کنند، آنها باید مراقبت کنند که اسرار افشا نشود، امثال رؤسای قوای فعلی و سابق، وزرا و نمایندگان مجلس و ... ۹- آقا به اشاره می‌کنند که بسیار مهم است به گمان بنده حتی گاهی صاحبان اسرار مجبور می‌شوند برای رفع نتایج خسارت‌بار تحلیل‌های غلط، کنند به گمانم یکی این است که کار در جمهوری اسلامی به پایان رسیده و نظام‌اسلامی شدیدا ترسیده و تضعیف شده!!! می‌تواند این باشد که ایران را باخته یا آنها را رها کرده تحلیل غلط دیگر می‌تواند این باشد که ایران قرار است با آمریکا سازش کند و از اصولش دست بکشد و خون شهدا بر فنا رفته ۱۰- آقا نگران صبور نبودن ما هستند بگذارید صریح بگویم که بعد رخ‌دادهای سیاسی ۱سال اخیر بسیاری از انقلابیون، دلسرد از آنچه پیش می‌رود گمان می‌کنند انقلاب اسلامی آنها را فروخته و لذا می‌خواهند عرصه را رها کنند آقا از زبان امام مجتبی می‌فرمایند این حالت ظاهرا ضعف و سستی موقتی است است ۱۱- مهمترین نکته این دیدار آنجا بود که آقا فرمودند