درسش درحوزه خوب بود، اما در حالی که سال دوم حوزه را سپری می کرد پس از سفرش به #کربلا حال و هوای دیگری در ایشان ایجاد شد.😔🍃⚘🍃
جوانی فعال و سر زنده بود و در بسیج مدرسه فاطمیه فعالیت می کرد، از آنجایی که قدرت بیان خوبی داشت به عنوان #راوی راهیان نور در شلمچه نیز حضور داشت.🍃⚘🍃
به دلیل سن کمی که داشت در اولین دوره اعزام به مناطق عملیاتی استقبال کمی از ایشان شد.🍃⚘🍃
اما وقتی توانایی اش را دیدند در اعزام های بعدی خواستار حضورش در منطقه شدند تا به #تشریح عملیات ها و یادمان های جنگ بپردازد. همیشه #خاطرات شهدا و فرماندهان جنگ را مطالعه می کرد و مرتب از خاطرات #عمو و #پسر عموی شهیدش می پرسید و خانواده برایش تعریف می کردند.
به روایت از پدر شهید :
پسرم #سعید صبح پنجشنبه 11محرم تلفنی با مادرش صحبت کرده و خبر داده بود که ماموریتم تمام شده و به زودی برمی گردم.😭 باورش کمی برای مادرش سخت بود. درست عصرهمان روز(11محرم) به #شهادت رسیده بود.😭
صبح جمعه دوستانم از #شهادت پسرم اطلاع داشتند، ظهر به من خبر دادند. با مسئولان سپاه تماس گرفتم خبر را تایید کردند.😭🍃⚘🍃
شب خانه نیامدم😭 در جمع دوستان بودم. صبح ابتدا به مادرش گفته بودند تیر به پایش خورده است. مادرش خبر #شهادتش را از رفت و آمد اقوام و گریه هایشان متوجه شده بود. وقتی صبح به خانه آمدم دیدم برادرم و همه اقوام هستند، آمده بودند تا در این افتخار آفرینی #سعید ما را همراهی کنند و ذخیره ای برای فردای قیامت داشته باشند😭.🍃⚘🍃
خدا را شکر می کنم از فرزندم راضی هستم،ان شالله# سعید هم از ما (پدرو مادر) راضی باشد😭.🍃⚘🍃
#سعید به خاطر اینکه درجاهای مختلف دوره دیده بود،بسیار لاغر و سیاه به نظر می رسید. در زیر آفتاب کاملا پوستش سوخته و سیاه شده بود.
بیش از یک سال دوره آموزش نظامی دید تا توانست به سوریه اعزام شود.😭 هر دوره سه ماهه ای که طی می کرد، به پسرم می گفتند به مهارت لازم نرسیده ای اما نا امید نمی شد و در دوره دیگری شرکت می کرد😭.🍃⚘🍃
#سعید دوست نداشت دوستان نزدیکش به وی وابسته باشند، به همین خاطر می دیدی گاهی با صمیمانه ترین دوستش رابطه اش کمرنگ شده است.
مرتب می گفت: دوست ندارم وابسته به دنیا و تعلقاتش شوم، گاهی صمیمیت زیاد باعث اسارت انسان می شود و مانند غل و زنجیر برای انسان محدودیت ایجاد می کند.
طرز بیان شیوا، دلنشین و جذابی داشت،به همین خاطر اگر یک بار به سخنرانی جایی می رفت دعوتش می کردند ولی خودش هیچ زمانی حاضر به سخنرانی در جاهایی که وی را می شناختند نشد 😭روستاهای نزدیک را انتخاب نمی کرد، معمولا به #مناطق محروم می رفت.😭🍃⚘🍃
برای اعتکاف جنوب کرمان و زابل را انتخاب می کرد، با این که مسیر هایی بسیار دور و سخت بود، ولی با دوستان روستایش به همین مناطق می رفت.
سخنرانی با موضوع فلسفه #ایثار و #شهادت در مسجد روستا کرد و خیلی خوب بحث #شهادت و #وظیفه هر فرد مسلمان در شرایط حاضر را بررسی و جمع بندی کرد.
اولین بار ماه رمضان سال ۹۵ به سوریه رفت که دو دوره آنجاحضور داشت؛ بعد به ایران آمده و دوباره بعد از ۴۵ روز با اصرار زیاد به سوریه برگشت و۲۵ روز بعد به #شهادت رسید.😭
🍃⚘🍃
آخرین دیدار ایشان بعد از برگشتن از سوریه بود و بیشتر ازجنگ سوریه و مدافعان صحبت می کرد؛ علاقه زیادی به رزمنده های #تیپ فاطمیون داشت و می گفت #شهدای فاطمیون غریب هستند😭🍃⚘🍃؛ بیشتر از #شهادت صحبت می کرد و اینکه نباید شهدا را فراموش کنیم و باید یادشان را زنده نگه داریم؛ همچنین هرکاری که انجام می دهیم برای رضای خداوند باشد و در برابرحرف های مردم صبر و استقامت داشته باشیم.😭
ما در یک منطقه روستایی زندگی می کردیم،#سعید به من می گفت: حامد می خواهم به خواستگاری دختری بروم،که در آینده اگر خواستم برای مبارزه به جبهه مقاومت بپوندم،مانع ام نشود باید دختری با #روحیه جهادی برای همسری انتخاب کنم.
این قدر به این موضوع فکر می کرد، که به خواستگاری هیچ کدام از مواردی که به وی معرفی کردم نرفت.😔🍃⚘🍃
#سعید رزمنده جبهه مقاومت و نیز مبلغ بود. در زمان هایی که از خط مقدم و درگیری فراغت می یافت معمولا بعداز عملیات به رسالت اصلی اش که تبلیغ بود می پرداخت.اخلاق خوبی داشت و هر تعداد رزمنده با #سلیقه های مختلف که در یک جمع بودند سعید با همه ارتباط برقرار می کرد.
🍃⚘🍃
بسمالله
الرحمن
الرحیم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
( قسمت ۲۳ )
#حجاب
#وصیت
#شهدا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شهید
#سعید #شاوری :
✅➖توصیه ام به خواهران #حزبالله این است که #حجاب_اسلامی را حتما رعایت کنند.
✅➖چون #زینت_زن به #حجاب اوست.
✅➖رعایت نکردن #حجاب، پایمال کردن #خون_شهیدان است.
➖شادی ارواح مطهر
#شهدا
#صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📣📣📣 با نشر مطالب در ثوابش شریک و صدقه جاریه محسوب می شود
#ان_شاءالله
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
#سعید جلیلی# رئیسی ثانی۴۴
.....•°
ما برای رای آوردنت جان هم میدهیم !
ان شاءالله از امروز یک صدا تمام جبهه
انقلاب بدون اختلاف #سعید انقلاب را
فریاد میزنیم و یک پارچه میشویم::))
درسش درحوزه خوب بود، اما در حالی که سال دوم حوزه را سپری می کرد پس از سفرش به #کربلا حال و هوای دیگری در ایشان ایجاد شد.😔🍃⚘🍃
جوانی فعال و سر زنده بود و در بسیج مدرسه فاطمیه فعالیت می کرد، از آنجایی که قدرت بیان خوبی داشت به عنوان #راوی راهیان نور در شلمچه نیز حضور داشت.🍃⚘🍃
به دلیل سن کمی که داشت در اولین دوره اعزام به مناطق عملیاتی استقبال کمی از ایشان شد.🍃⚘🍃
اما وقتی توانایی اش را دیدند در اعزام های بعدی خواستار حضورش در منطقه شدند تا به #تشریح عملیات ها و یادمان های جنگ بپردازد. همیشه #خاطرات شهدا و فرماندهان جنگ را مطالعه می کرد و مرتب از خاطرات #عمو و #پسر عموی شهیدش می پرسید و خانواده برایش تعریف می کردند.
به روایت از پدر شهید :
پسرم #سعید صبح پنجشنبه 11محرم تلفنی با مادرش صحبت کرده و خبر داده بود که ماموریتم تمام شده و به زودی برمی گردم.😭 باورش کمی برای مادرش سخت بود. درست عصرهمان روز(11محرم) به #شهادت رسیده بود.😭
صبح جمعه دوستانم از #شهادت پسرم اطلاع داشتند، ظهر به من خبر دادند. با مسئولان سپاه تماس گرفتم خبر را تایید کردند.😭🍃⚘🍃
شب خانه نیامدم😭 در جمع دوستان بودم. صبح ابتدا به مادرش گفته بودند تیر به پایش خورده است. مادرش خبر #شهادتش را از رفت و آمد اقوام و گریه هایشان متوجه شده بود. وقتی صبح به خانه آمدم دیدم برادرم و همه اقوام هستند، آمده بودند تا در این افتخار آفرینی #سعید ما را همراهی کنند و ذخیره ای برای فردای قیامت داشته باشند😭.🍃⚘🍃
خدا را شکر می کنم از فرزندم راضی هستم،ان شالله# سعید هم از ما (پدرو مادر) راضی باشد😭.🍃⚘🍃
#سعید به خاطر اینکه درجاهای مختلف دوره دیده بود،بسیار لاغر و سیاه به نظر می رسید. در زیر آفتاب کاملا پوستش سوخته و سیاه شده بود.
بیش از یک سال دوره آموزش نظامی دید تا توانست به سوریه اعزام شود.😭 هر دوره سه ماهه ای که طی می کرد، به پسرم می گفتند به مهارت لازم نرسیده ای اما نا امید نمی شد و در دوره دیگری شرکت می کرد😭.🍃⚘🍃
#سعید دوست نداشت دوستان نزدیکش به وی وابسته باشند، به همین خاطر می دیدی گاهی با صمیمانه ترین دوستش رابطه اش کمرنگ شده است.
مرتب می گفت: دوست ندارم وابسته به دنیا و تعلقاتش شوم، گاهی صمیمیت زیاد باعث اسارت انسان می شود و مانند غل و زنجیر برای انسان محدودیت ایجاد می کند.
طرز بیان شیوا، دلنشین و جذابی داشت،به همین خاطر اگر یک بار به سخنرانی جایی می رفت دعوتش می کردند ولی خودش هیچ زمانی حاضر به سخنرانی در جاهایی که وی را می شناختند نشد 😭روستاهای نزدیک را انتخاب نمی کرد، معمولا به #مناطق محروم می رفت.😭🍃⚘🍃
برای اعتکاف جنوب کرمان و زابل را انتخاب می کرد، با این که مسیر هایی بسیار دور و سخت بود، ولی با دوستان روستایش به همین مناطق می رفت.
سخنرانی با موضوع فلسفه #ایثار و #شهادت در مسجد روستا کرد و خیلی خوب بحث #شهادت و #وظیفه هر فرد مسلمان در شرایط حاضر را بررسی و جمع بندی کرد.
اولین بار ماه رمضان سال ۹۵ به سوریه رفت که دو دوره آنجاحضور داشت؛ بعد به ایران آمده و دوباره بعد از ۴۵ روز با اصرار زیاد به سوریه برگشت و۲۵ روز بعد به #شهادت رسید.😭
🍃⚘🍃
آخرین دیدار ایشان بعد از برگشتن از سوریه بود و بیشتر ازجنگ سوریه و مدافعان صحبت می کرد؛ علاقه زیادی به رزمنده های #تیپ فاطمیون داشت و می گفت #شهدای فاطمیون غریب هستند😭🍃⚘🍃؛ بیشتر از #شهادت صحبت می کرد و اینکه نباید شهدا را فراموش کنیم و باید یادشان را زنده نگه داریم؛ همچنین هرکاری که انجام می دهیم برای رضای خداوند باشد و در برابرحرف های مردم صبر و استقامت داشته باشیم.😭
ما در یک منطقه روستایی زندگی می کردیم،#سعید به من می گفت: حامد می خواهم به خواستگاری دختری بروم،که در آینده اگر خواستم برای مبارزه به جبهه مقاومت بپوندم،مانع ام نشود باید دختری با #روحیه جهادی برای همسری انتخاب کنم.
این قدر به این موضوع فکر می کرد، که به خواستگاری هیچ کدام از مواردی که به وی معرفی کردم نرفت.😔🍃⚘🍃
#سعید رزمنده جبهه مقاومت و نیز مبلغ بود. در زمان هایی که از خط مقدم و درگیری فراغت می یافت معمولا بعداز عملیات به رسالت اصلی اش که تبلیغ بود می پرداخت.اخلاق خوبی داشت و هر تعداد رزمنده با #سلیقه های مختلف که در یک جمع بودند سعید با همه ارتباط برقرار می کرد.
🍃⚘🍃