در سحرگاه روز #عید فطر و در آستانه پرواز به سوی بغداد وقتی #بچه #هشت ماههاش گریه میکند، صورتش را از او
برمیگرداند تا #تردیدی در دلش ایجاد #نشود.
🍃⚘🍃
در همان واپسین لحظات خداحافظی با همسرش اتفاقات ناگهانی رخ میدهد که #عباس میکوشد تردید و دودلی در درون خود ایجاد نکند. اینها نمونهای است که ما میتوانیم بگوییم #عباس راه #الهی پیمود… واقعاً #عباس یک شبه ره صدساله پیمود.
راوی: امیر سرتیپ خلبان حسین چیت فروش
#عباس #اولین کسی بود که #قبل از #شهادتش نام #خیابانی در شیراز به نام او #مزیّن شد.
🍃⚘🍃
او به خبرنگاران حاضر در مراسم با زبان ساده چنین گفت: «دلم نمیخواهد از سختیها با همسرم حرفی بزنم. دلم میخواهد وقتی به خانه میروم جز شادی و خنده چیزی با خود نبرم. وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی را به #نامم #نامگذاری کردند، غرور و شادی را در چشمان همسرم دیدم.»
🍃⚘🍃
در سحرگاه روز #عید فطر و در آستانه پرواز به سوی بغداد وقتی #بچه #هشت ماههاش گریه میکند، صورتش را از او
برمیگرداند تا #تردیدی در دلش ایجاد #نشود.
🍃⚘🍃
در همان واپسین لحظات خداحافظی با همسرش اتفاقات ناگهانی رخ میدهد که #عباس میکوشد تردید و دودلی در درون خود ایجاد نکند. اینها نمونهای است که ما میتوانیم بگوییم #عباس راه #الهی پیمود… واقعاً #عباس یک شبه ره صدساله پیمود.
راوی: امیر سرتیپ خلبان حسین چیت فروش
#عباس #اولین کسی بود که #قبل از #شهادتش نام #خیابانی در شیراز به نام او #مزیّن شد.
🍃⚘🍃
او به خبرنگاران حاضر در مراسم با زبان ساده چنین گفت: «دلم نمیخواهد از سختیها با همسرم حرفی بزنم. دلم میخواهد وقتی به خانه میروم جز شادی و خنده چیزی با خود نبرم. وقتی بلوار نزدیک پایگاه هوایی را به #نامم #نامگذاری کردند، غرور و شادی را در چشمان همسرم دیدم.»
🍃⚘🍃