ایشان متاهل بود.
روز خواستگاری گفته بود: «تا #جنگ باقی است من #مجاهدم، هر جای #دنیا که باشد». سال ۱۳۸۰#پای سفره عقد نِشست و باز از #جنگ دل نَشُست.
🍃🌷🍃
زیباییها و خوشیهای دنیا زنجیر نمیشد به دین و دلش . همین بود که #دو سال دوران عقدش را در #افغانستان و #جنگ با طالبان سپری کرد.
🍃🌷🍃
بعد از عروسی دوشادوش پدرش در #آهنگری #کار کرد باز، اما #عشق به #جهاد در دلش زبانه میکشید. مثل پرندهای #مهاجر مدام در رفت و آمد بود؛ از این وطن به آن وطن. از این سنگر به آن سنگر.
🍃🌷🍃
پسر ۱۰# ماههاش، مجتبی را به #خدا سپرد و دوباره عزم #جهاد کرد، #دو سال و اندی بعد که #برگشتش فهمیدند یک سال در #هرات #اسیر طالبان بود.
🍃🌷🍃
ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۲# دخترش نرجس دو سال و نیمه بود که از #منارههای #حرم #بانوی🌷 دمشق فریاد #هل من ناصر ینصرنی را شنید. رضایت همسرش را گرفت . به #ندای #بانوی کربلا🌷 ایشان #لبیک گفت و دوشادوش #ابوحامد در #نبرد با داعش سینه سپر کرد.
🍃🌷🍃