چون در جیبش #عکسشهیدمحمدعلی شاهمرادی را دیده بودند با اینکه #جنگتمام شده بود او تیرباران کرده بودند.
از #شجاعت و دلاوری شهید شاهمرادی میگویند، #میخواهیم از زبان خودتان از شجاعت این شهید بگویید.
#محمدعلی خیلی #نترس و شجاع بود همان سال زمستان که انقلاب پیروز شد دیپلم گرفت. #شهریور بود که به مدرسه و نزد من آمد، میخواست چیزی بگوید اما #خجالت میکشید.
#فکرکردم پول لازم دارد اما وقتی پرسیدم متوجه شدم که میخواهد به کردستان برود و اجازه میخواهد.
به او گفتم که همین جا بمان، #سربازی برو و بعد هم در جایی استخدام شو و کار کن اما گفت که نه ما #چندنفر هستیم با بچههای اصفهان که میخواهیم به #کردستان برویم. هر چه گفتم فایدهای نداشت روی حرف خودش بود برای همین به همراه چند نفر از بچههای اصفهان که #شهیدخرازی هم جزو آنها بود به کردستان رفتن
اینکه #شجاعت محمدعلی از کجا #سرچشمه میگیرد باید بگویم که ما #عشایر بودیم، عشایر همه شجاع و بیباک هستند آنها در کوهستان و در #خطرها بزرگ میشوند. ما طایفهای میان ایل بختیاری و #قشقایی و از ایل شاهسون بودیم.
#جمعیتمان زیاد نبود و به قول معروف مجبور بودیم که شجاع باشیم؛ مردان ما همه شجاع و دلاور بودند.
#نمونهاش شهدای دیگری مانند منوچهر که 14 ساله بود، یا نبیالله که دانش آموز بود و یا بقیه شهدا که همه بسیار جوان بودند و نترس و به دل دشمن زدند.
فرماندهان جنگ آن زمان هم از شجاعت شهید شاهمرادی بسیار گفتند و سخنرانی کردند.
#مثلامحسنرضایی زمانی که در دانشگاه اصفهان سخنرانی داشت در بخشی از سخنرانیاش گفت: «شجاعت یکی از ویژگیهای شهید شاهمرادی بود.
به #جرات میتوان گفت شجاع ترین فرمانده جنگ بود مستقیما روبهروی #تیر و تانک دشمن حرکت میکرد بدون اینکه پلک بزند و این یک چیز عجیبی و بیسابقه بود»
#سردارصفوی گفته بود: «شهید شاهمرادی کسی بود که بسیجیها میگفتند اگر خطی در حال #سقوط بود وقتی شاهمرادی میآمد #مطمئن بودیم آن خط دیگر سقوط نمیکند.
وقتی میآمد تا نقشه عملیات را #توجیه کند با آن #لهجه شیرین عشایری خودش ساده حرف میزد اما بسیار دقیق طرحهای عملیاتی را توجیه میکرد.
من در بعضی #عملیاتها دیدم که گلوله از کنار گوشش عبور میکرد، خمپاره کنارش به زمین میخورد ولی ایشان انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است #ترسی به خود راه نمیداد».
#ازمهربانی شهید شاهمرادی شنیده بودیم، شما بیشتر از #خصوصیاتاخلاقی او بگویید.
#مهربانترین کسی که در جبههها بود محمدعلی بود. با اینکه معاون لشکر بود با تمام بسیجیها یکسان رفتار میکرد، با آنها غذا میخورد، #خودش جلوی نیروها میرفت و به سنگرهای دشمن میزد.
به #پدر و مادرمان خیلی احترام میگذاشت وقتی به مرخصی میآمد اگر شب بود در نمیزد که آنها بیدار شوند از روی #دیوار میآمد، خیلی چالاک بود، به اتاق خودش میرفت و میخوابید تا مبادا پدر و مادرمان بیدار شوند، #اهلخانه هم صبح متوجه میشدند که محمدعلی به #خانه آمده است.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
این عماریون
پدرش در سال 1355 ایشان به دبستان دانش روستای درهبان كه بعد از #شهادتش به نام دبستان #شهید صافی نامگذاری شد ثبتنام كرد.
🍃⚘🍃
برایش زندگی كردن بر روی كره خاكی معنا و مفهومی نداشت و همیشه جمله «كونو لظالم خصما و للمظلوم عونا» بر زبان داشت.
🍃⚘🍃
با آغاز تظاهراتها علیه نظام شاهنشاهی ،به همراه پدر و پسر عمههایش یعنی #شهیدان #شیخ حسین و #شیخ حسن شهابی، در تظاهراتها شركت میكرد و همیشه در مساجد حاضر بودند.
🍃⚘🍃
از دوران كودكی صاحب #اخلاق اسلامی و مذهبی و رفتارش شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیاتش باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به خود جلب كند.
🍃⚘🍃
با اعزام به #جبهه در #عملیات حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از#جبهه زندگی كند.
🍃⚘🍃
به #شهادت علاقه زیادی داشت و از آنجا كه با #جرأت و #نترس بودم برای رفتن به #جبهه #داوطلب شد و با گروهی از برادران و دوستانش راهی #جبهههای حق علیه باطل شد.
🍃⚘🍃
برای دومین مرحله عازم #جبهههای نبرد شدم و سر انجام به آنچه فكر میكرد و آرزویش بود رسید.
🍃⚘🍃
پدرش در سال 1355 ایشان به دبستان دانش روستای درهبان كه بعد از #شهادتش به نام دبستان #شهید صافی نامگذاری شد ثبتنام كرد.
🍃⚘🍃
برایش زندگی كردن بر روی كره خاكی معنا و مفهومی نداشت و همیشه جمله «كونو لظالم خصما و للمظلوم عونا» بر زبان داشت.
🍃⚘🍃
با آغاز تظاهراتها علیه نظام شاهنشاهی ،به همراه پدر و پسر عمههایش یعنی #شهیدان #شیخ حسین و #شیخ حسن شهابی، در تظاهراتها شركت میكرد و همیشه در مساجد حاضر بودند.
🍃⚘🍃
از دوران كودكی صاحب #اخلاق اسلامی و مذهبی و رفتارش شایسته و پسندیده بود و همین خصوصیاتش باعث شده بود كه نظر تمام مردم را به خود جلب كند.
🍃⚘🍃
با اعزام به #جبهه در #عملیات حصر آبادان شركت كرد و با پیروزی برگشت و باز هم نتوانست دور از#جبهه زندگی كند.
🍃⚘🍃
به #شهادت علاقه زیادی داشت و از آنجا كه با #جرأت و #نترس بودم برای رفتن به #جبهه #داوطلب شد و با گروهی از برادران و دوستانش راهی #جبهههای حق علیه باطل شد.
🍃⚘🍃
برای دومین مرحله عازم #جبهههای نبرد شد و سر انجام به آنچه فكر میكرد و آرزویش بود رسید.
🍃⚘🍃
#محمدرضا به امام حسن (ع)⚘ علاقه شدیدے داشت ، تنها وصیت عمومے پسرم این بود ڪه مے گفت : مردم باید یڪدست و یڪدل و #مطیع رهبر♡ باشند ،#حرف حرف رهبر♡است و باید همان را انجام داد . مے گفت جان به ڪف باید جانمان را براے رهبر♡ بدهیم . از مردم تقاضا دارم گوش به فرمان رهبر♡باشند همانطور ڪه #شهدا سفارش ڪرده اند.
🍃⚘🍃
#شهدا جایے قدم برداشتند ڪه همه آرزوے آن را دارند . با بسیارے از خانواده هاے #شهدا ڪه صحبت مے ڪنم دلشان را آرام مے بینیم . چون #شهدا قوت قلب و نیرویے غیر قابل وصف به خانواده هاے خود مے دهند . من هم حس نمے ڪنم ڪه #پسرم را از دست داده ام .
تنها خواستهام از فرزند #شهیدم دعا براے عاقبت بخیرے و شفاعتمان در پیشگاه
حضرت زهرا (س)⚘است تا آن دنیا شرمنده نباشیم .😭😭
🍃⚘🍃
یڪے از خصوصیات اخلاقیش این بود ڪه #خسته نمیشد و پاے اعتقادات ایستاده بود تا آخرین قطره خونش همش میگفت تڪلیف اینه ڪه ما بریم الان #سوریه ، هیچ وقت این بشر خواب نداشت براے #نماز صبح ڪه بیدار میشد تا ساعت دو شب تو پایگاه ڪوثر بود همیشه به این منظور ڪه باید بحث #امـــــربه معــــــــــروف و نـــــهے از منڪر را به جدیت روش ڪار ڪنیم ، باید سعے ڪنیم قدرت جذبمون رو ببریم بالا.
🍃⚘🍃
یڪے از دغدغه هاش ڪار فرهنگے ڪردن بود تو تمام محله هاے تهران ، تو یک به یک محله هاے تهران و حوزه هاے بسیج پرونده داشت بعنوان مسئول عملیات ، شناسایے و... اصلا چیزے بعنوان ترس تو وجودش نبود #علے خیلے #نترس و #جسور بود ، بزرگترین دغدغش #رهبــــــــــرے♡ بود و همیشه میگفت آقامون تنهاس.
🍃⚘🍃