eitaa logo
قرارگاه فرهنگی عمار
572 دنبال‌کننده
36.5هزار عکس
23.1هزار ویدیو
159 فایل
✊... " ما تا آخر ایستاده ایم " ...✊ 💪... مقاومت رمز پیروزیست ...💪 ☎️ تماس با ما : @MMirzaei72 ✍انتقاد ... پیشنهاد ... عضویت و همکاری 🔴 عمار در اینستاگرام : shahriyar_ammar@
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️قدر دل نورانی و پاکیزه جوانی را دانستن 🔹این دل نورانی و پاکیزه را که در شما هست، قدر بدانید. نه اینکه من بخواهم برای خوشامد شما حرف بزنم؛ نه، جوانهای عالَم که فقط شما نیستید؛ خاصیتش این است. دلتان پاکیزه است. حالا چون برای شما قابل مقایسه نیست، نمیتوانید این موضوع را احساس کنید. در طول زمان، گرفتاری‌ها، غبارها، لجنها و زنگارها دل را میپوشاند. در روایت دارد که وقتی میکنید، یک در شما به وجود می‌آید - البته اینها زبان نمادین است، زبان سمبلیک است - گناه دوم را که میکنید، این نقطه‌ی سیاه دو برابر میشود. 🔹هرچه بکنید، این نقطه‌ها هی اضافه میشود، تا اینکه همه‌ی قلب را سیاهی میگیرد. ترجمه‌ی مفهوم عرفی‌اش همین است که من گفتم؛ یعنی شما الان دل و جان و روح آماده‌ای دارید، به مرور ، و مشکلات فراوانی که در مسیر مبارزات زندگی انسان به وجود می‌آید - در سیاست، در اقتصاد، در یک لقمه نان، در به دست آوردن امکانات زندگی - چنانچه انسان از حالا تمرین نکرده باشد، اینها گرفتاری‌ها را زیاد میکند، دل را تاریک میکند. پس عرض اول ما و حرف اصلی ما این است. شما مثل فرزندان من هستید. من اگر بخواهم به بچه‌های صلبی و نسبیِ خودم بهترین سفارشها را بکنم، همینی که به شما عرض کردم، به آنها خواهم گفت. بیانات‌مقام‌‌معظم‌رهبری‌ ۸۹/۵/۳۱ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ ونشر آثار مقام‌ معظم‌ رهبری منبع @tabyinchannel ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
☑️ نشانه دوست و دشمن چیست؟ 🌹 امام حسين (علیه السلام): هر كس تو را دوست داشته باشد، تو را از نهی می کند و هر كس دشمن تو باشد، تو را به تشویق می کند. 📖 منْ أَحَبَّكَ نَهاكَ، وَ مَنْ أَبَغَضَكَ أغْراكَ 📚 بحار الانوار، ج 78، ص 128 ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
☑️ نشانه دوست و دشمن چیست؟ 🌹 امام حسين (علیه السلام): هر كس تو را دوست داشته باشد، تو را از نهی می کند و هر كس دشمن تو باشد، تو را به تشویق می کند. 📖 منْ أَحَبَّكَ نَهاكَ، وَ مَنْ أَبَغَضَكَ أغْراكَ 📚 بحار الانوار، ج 78، ص 128 ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghlab‌
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️لقمه و غذای حرام چه تأثيرى بر روح و جان انسان می گذارد؟ 🔸خداوند، روح انسانی را خلق نمود و جسم را مركبی برای او قرار داد تا خود را به تكامل و مقصد برساند. اين مركب (جسم و بدن) وابسته به عالم ماده است، ولی راكب (روح) به دنبال اهدافی والا و برتر است كه هر چه موانع جسمانی بر سر راهش بيشتر باشد، در رسيدن به هدف عاجزتر است، و و معاصی از برترين موانع تكامل، به شمار ميروند؛ چنانچه در فرازی از دعای كميل آمده: «و قعدت بی اغلالی؛ گناهان و معاصی، مرا زمين‌گير كرده اند». 🔹در بين معاصی و گناهان، مال و از ويژگی های خاصی برخوردار است از جمله: ۱) بر خلاف بعضی گناهان كه انجام آنها موجب ضايع شدن «حق الله» ميشود، در ارتكاب ، علاوه بر «حق الله»، مسئله «حق الناس» هم وجود دارد. ۲) جزئی از بدن و وجود انسان ميشود و گوشت و پوست و استخوان از آن رشد و نمو ميكند. امام علی (ع) ميفرمايد: «الحرام سحت؛ [۱] خبيث و ناپاك است»؛ و لذا كسانى كه از خوردن مال حرام ابا و پروايی ندارند، سراسر وجودشان را خباثت و ناپاكی ها فرا ميگيرد. بر روح و جان، دو گونه است، يكى اثراتی كه به كل گناهان تعلق دارد، که همان مخالفت با دستورات خداوند و تجاوز به حريم محرمات الهی است. دوم اثراتی كه مخصوص لقمه حرام است و آن ضايع کردن حق الناس است. در روايات اثرات و مضراتی برای مال و لقمه حرام ذكر شده كه به بعضی از آن ها اشاره می‌كنيم: 💠الف: اثرات عمومی 🔹۱) از بين رفتن لذت و حلاوت عبادت و ايمان: پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «حرام علی قلوبكم ان تعرف حلاوة الايمان حتی تزهد فی الدنيا؛ [۲] ممكن نيست كه قلوب شما شيرينی و حلاوت ايمان و عبوديت را درك كند، مگر اينكه از بپرهيزيد و زهد و پيشه كنيد. ۲) زنگار زدن و تاريك شدن قلب: از امام صادق (ع) منقول است: «ان القلوب لترين كما يرين السيف؛ [۳] همانا قلوب انسانها زنگار ميگيرد، همانطور كه شمشير چنين ميشود»؛ و عامل مهمی در پيدايش اين آفت، در قلوب انسانهاست. ۳) از بين رفتن حجب و حيا و كمرنگ شدن قبح گناهان: در فرازی از دعای كميل ميخوانيم: «اللهم اغفرلی الذنوب التی تهتك العصم؛ خداوند بر من ببخشای گناهانی را كه پرده های حجب و حيا را می‌درند». ۴) سلب توفيق در انجام مستحبات: امام صادق (ع) ميفرمايد: «ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلاة الليل؛ [۴] آدمى گناهى مى كند و بدان سبب از نماز شب محروم مى شود». 💠ب: اثرات مخصوص لقمه حرام 🔹۱) عدم قبولی نماز تا چهل روز: در حديثى پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «من اكل لقمة حرام لم تقبل له صلوة اربعين ليلة؛ [۵] كسى كه لقمه حرامی می‌خورد، تا چهل روز نماز او در درگاه حق تعالی پذيرفته نميشود. ۲) مستجاب نشدن دعا: در حديثى قدسی خداوند ميفرمايد: «فمنك الدعاء و علي الاجابة فلا تحجب عنی دعوة اِلاّ دعوة آكل الحرام؛ [۶] از شما دعا كردن و از من اجابت آن، پس هيچ كس از اجابت من محروم نميشود، مگر شخص حرام خوار». ۳) قساوت قلب و عدم پذيرش حق: در جريان واقعه عاشورا امام حسين (ع) خطاب به لشكر يزيد چنين فرمود: «فقد ملئت بطونكم من الحرام و طبع علي قلوبكم؛ [۷] شكم هايتان از پر شده و قلب هايتان از پذيرش حق گريزان شده است. ۴) دوری از خدا: اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايد: «من أدخل بطنه النار فأبعده الله؛ [۸] كسی كه در درون آتش (مال حرام) بريزد، خداوند او را از خود دور ميكند. 🔹۵) متزلزل شدن عبادات: پيامبر اكرم (ص) می فرمايد: «العبادة مع اكل الحرام كالبناء علی ارمل؛ [۹] عبادت كردن با ، همچون بنا كردن بر روی خاك سست است»؛ و روشن است كه چنين بنايی با اندكی لرزش، واژگون ميشود. در پايان ذكر اين نكته ضروری است كه اثرات ذكر شده برای ، ممكن است به گناهان ديگرى چون دزدی و غيبت و... هم بيانجامد. در هر حال از گناهان_کبيره‌ای است که هم به حق الله تصرف و تجاوز شده و هم به حق الناس، و چون به حق ديگر ظلم و تعدی شده، تا صاحبان مال رضايتشان جلب نشود هرگز خداوند اين چنين انسانهایی را نمی بخشد، اگر چه به ظاهر توبه و استغفار کنند.‌ • منابع جهت مطالعه بيشتر: ۱) گناهان كبيره شهيد دستغيب. ۲) جهل حديث امام خمينی. ۳) معراج السعادة ملا احمد نراقی.   پي نوشت ها: [۱] غرر الحكم، ح ۸۱۰۲ [۲] بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۴۹ [۳] عروسی حويزی، نور الثقلين، اسماعيليان، ج ۵، ص ۵۱۳، ذيل آيه ۱۴ مطففين [۴] بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۳۳۰ [۵] همان، ج ۶۳، ص ۳۱۳ [۶] عدة الداعی، ص ۱۷۱ [۷] بحارالانوار، ج ۴۵،ص ۸ [۸] همان، ج ۴۰، ص ۳۴۰ [۹] همان، ج ۱۰۰، ص ۱۶ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel منبع ~~~~~~~~~~~~~~ ✳️ 🆔 @ammar_enghl
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟ 🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند». 🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخم‌گذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه‌ هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخم‌گذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجه‌هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند. 🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر ، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و را در نظر آنان زینت بخشید».  این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که ، بر آن سوار مى شوند!». [نهج‌البلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».  🔹اشاره به این که آنها به خوبى گواهى مى دهد که در آنها کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسان‌ها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ ه‌ش‏، ج ۱، ص ۴۶۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ؛ اگر خداوند، و را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود، او در ، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد». 🔹اين همان چيزى است كه كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ [آل عمران، ۱۷۸] آنها كه شدند تصوّر نكنند اگر به آنان مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر خود بيفزايند و براى آنها اى است». و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ [فجر، ۱۴] به يقين پروردگار تو در [ظالمان] است». اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه درباره ، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشته‌اى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب‌ ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». پی نوشت‌؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، انتشارات اسلامى‏، قم، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۴۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 ش‏، چاپ اول‏، ج 8، ص 488. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به و التزام به و آباد كردن و روحت با ذكرش و چنگ زدن به توصيه مى كنم). 🔹سفارش به همان سفارشى است كه همه و سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان كه زاد و راه و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و است. به معناى و پرهيز از هرگونه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه در ميان انسان و ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است. 🔹در دومين دستور به التزام به اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار . تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى ها و هم آن در سايه ؛ نه تنها ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه آن گونه كه در روايات وارد شده، 🔹كه (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُون‏َ)[۲]». [۳] 🔹ترجمه روایت: ( آن است كه چون تصميمى بر مى گيرد، عزّ و جلّ را ياد كند و ميان او و آن حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان مى شوند). 🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به است كه همه در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، و پراكنده نشويد). مى دانيم براى در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به ، بعضى اشاره به و بعضى گفته اند كه منظور و (عليهم السلام) است، 🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون بدون در قعر چاه طبيعت گرفتار است، لازم است كه به آن زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان ، و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره رعد، آيه ۲۸ [۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱ [۳] الخصال‏، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۱۳۱ [۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
⭕️شرط اول‌قدم 🔹تا انسان خود را از غیر خالی نکند، در آن جای نگیرد؛ «ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في‏ جَوْفِه‏». [۱] و راستین نیاز است تا انسان را از هر آنچه سبب دوریش از خداست، گرداند، تا به سراپرده‌ی محبوب درآید. 🔹«كُلُّ تائِبٍ مُتَطَهِّرٌ لأنَّ التَّوْبَةَ تَخْلِيَةٌ وَ تَطْهيرٌ مِنَ الذُّنوُبِ؛ فَالتَّوْبَةُ تَخْلِيَةٌ وَ تَحْلِيَةٌ بِالطَّهارَةِ، وَالتَّطْهيرُ وَالتَّوْبَةُ تَحْلِيَةٌ. وَالتَّحْلِيَةُ لُبْسٌ لِلْمُتَطَهِّرِ، فَهُوَ لُبْسٌ بَعْدَ لُبْسٍ»؛ (هر پاكيزه است، زيرا تخليه و پاكيزگى از است؛ پس توبه، و و آراسته‌ شدن به است، و پاكيزگى و توبه است؛ و يك نوع براى شخص پاكيزه است؛ پس ، پوششِ بعد از پوشش است). 🔹 دارای مراتبی است و تنها جز خسارت دنیا و آخرت ثمری ندارد. شرط اول نیز ادای است و پس از آن، خروج از فردی. «البته هر چيز به حسب خود آن چيز است؛ اگر كسى را از بين برده باشيم، بايد اول آن را به برگردانيم، سپس از آن كنيم». 🔹 باید به از خویش بپردازد، و خود را هر لحظه به بکشد که «لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْم‏». [۲] تمام و حرکات و خود را به می‌داند؛ از این‌رو وقتی عمل در کارنامه خود می‌بیند، به خود نمی‌بالد و از خدا توفیق بیشتر می‌طلبد، و چون کار از او سر زد، به تضرع و سعی در جبران گذشته دارد. 🔹«ما بايد اهل باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز و فلان روز هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم». پی نوشت‌ها؛ [۱] أمالی شیخ مفيد، ص۲۳۳؛ بحارالأنوار، ج‏۲۴، ص۳۱۸. [۲] کافی، ج‏۲، ص۴۵۳؛ وسائل الشيعة، ج‏۱۶، ص۹۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
🛑خواندن به موقع دعای تمام را می‌آمرزد 💠🔸مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی بر خواندن دعای «مُجیر» در روزهای 13، 14 و 15 ماه رمضان تأکید داشتند، زیرا هر کس این دعا را در وقتش بخواند، گناهانش آمرزیده می‌شود، هرچند به عدد دانه‏‌هاى باران، برگ‌هاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد! 🔶🔹دعای مجیر در بین دعاها از جایگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول(ص) روایت شده و دعایى است که آن‏ حضرت هنگامى که در مقام ابراهیم مشغول نماز بودند، جبرئیل آورد وعلامه کفعمی در «بلد الامین» و «مصباح» این دعا را ذکر کرده و در حاشیه آن به فضیلت آن اشاره کرده است. 🔷🔸از جمله اینکه هر که این دعا را در «ایام البیض» ماه رمضان یعنی در روزهاى و و این ماه مبارک بخواند گناهش آمرزیده مى‏‌شود 🔶🔹هر چند به عدد دانه‏‌هاى باران و برگ‌هاى درختان و ریگ‌هاى بیابان باشد! با این وجود خواندن آن براى 🔷🔸‏_بیمار، اداى دین، بى‏ نیازى، ، و اندوه سودمند است.      ✧✾═══✾✰✾═══✾✧ 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تقوا و پرهيزكارى» چگونه انسان را به بهشت می رساند؟ 🔹یکی از عوامل ورود به ، و پرهيزكارى است كه در آيات فراوانى از نيز روى آن تكيه شده است، از جمله در «آیه ۶۳ سوره مريم» بعد از اشاره «جَنَّاتُ عَدْنٍ»؛ (باغ هاى جاودانه بهشت) و بخشى از نعمت هاى آن مى فرمايد: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنَا مَنْ كانَ تَقِيّاً» [۱] (اين همان بهشتى است كه ما به ارث به بندگان پرهيزكار خود مى بخشيم). مى دانيم در نظام ارزشى ، موقعيت بسيار والايى دارد، همانگونه كه در «آيه ۱۳ سوره حجرات» كه به عنوان يك شعار اسلامى مشهور شده است مى خوانيم: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله اَتْقاكُمْ» (گرامی ترين شما نزد خدا شماست). 🔹با اين حال جاى تعجب نيست كه در آيات فراوانى از ، در حقيقت به عنوان شناخته شده و مى دانيم تقوا به معناى و پرهيز از و هرگونه در برابر فرمان خدا و حقّ و عدالت است؛ يا به تعبير ديگر آن حالت و كنترل درونى است، كه انسان را از هرگونه بازمى‌دارد، يعنى چنان دارد كه انجام همه وظایف الهى و اخلاقى انسان را فرا مى گيرد. تعبير به «تلك» در آغاز آيه - كه اشاره به دور است - در واقع اشاره اى است به عظمت ، گويى آنچنان والاست كه از دسترسى فكر و انديشه ما فراتر است. 🔹تعبير به ممكن است اشاره به يكى از نكات زير باشد: ۱) «ارث» به معناى هرگونه است؛ زيرا تنها ملكى كه قابل فسخ و بازگشت نيست، ملكى است كه از طريق به انسان مى رسد، براى پرهيزكاران نيز چنين است. ۲) بيش از آنكه جنبه قانونى و تشريعى داشته باشد، جنبه و دارد، كه طبق آن، صفات پدران و مادران به فرزندان منتقل مى گردد، بنابراين منظور از تعبير به در آيه فوق، وجود يك «رابطه معنوى تكوينى» ميان و است. 🔹۳) اموالى كه به مى رسد، اموالى است كه معمولا انسان براى آن زحمتى نكشيده؛ گويى آنچنان عظيم است كه در مقابل آن كاملا ناچيز محسوب مى شود، مثل اينكه را بدون زحمت و مجاناً به آنها داده اند؛ چرا كه زحمات آنها در برابر اين نعمت، بسيار كم اهمّيّت است، و به تعبير ديگر درست است كه اعمال انسان و او پايه استحقاق بهشت است؛ ولى «عظمت نعمت‌ هاى بهشتى» چنان است كه گويى رايگان به پرهيزكاران داده مى شود. اينجاست كه مى گوييم در عين اسحقاقى بودن، جنبه نيز دارد. 🔹۴) در روايت پر معنايى از (صلی الله علیه و آله) در تفسير اين مطلب مى خوانيم: «مَا مِنْ اَحَدٍ اِلَّا وَ لَهُ مَنْزِلٌ فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْزِلٌ فِی النَّارِ!: فَاَمَّا الْكافِرُ فَيَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ وَ الْمُؤْمِنُ يَرِثُ الْكافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنّةِ» (هر در و منزلگاهى در دارد، ، منزلِ دوزخى مؤمنان را به ارث مى برند و ، جايگاه بهشتىِ كافران را!). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه همه آزاد آفريده شده اند، هم استعداد را دارند و هم را و اين بسته به انتخاب خود آنهاست. [۳] پی نوشت: [۱] آيات زير نيز اشاره به رابطه «تقوا» و «ورود در بهشت» دارد: آل عمران، ۱۵، ۱۳۳ و ۱۹۸؛ رعد، ۳۵؛ حجر، ۴۵؛ نحل، ۳۱؛ فرقان، ۱۵؛ شعراء، ۹۰؛ زمر، ۲۰ و ۷۳؛ دخان، ۵۱؛ محمّد، ۱۵؛ ق، ۳۱؛ ذاريات، ۱۵ و آيات ديگر. [۲] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان‏، ‏چ ۴، ج ۲، ص ۳۱ [۳] تعبير به «ارث» در مورد بهشت منحصر به آيه فوق نيست و در سور مؤمنون، آيات ۱۰ و ۱۱؛اعراف، ۴۳؛ زخرف، ۷۲؛ شعراء، ۸۵ نيز آمده است و اين يك تعبير پرمعناست. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ ۹، ج ۶، ص ۱۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش سوم) 🔸، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که‌ پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی می‌شود، و روحیه مردم‌گرایی را در انسان زنده می‌کند. موجب تنزیه وجدان اخلاقی می‌شود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان می‌گردد. 3⃣تنزیه وجدان اخلاقی 🔹 از ریشه لغوی «وجد» به معنای «یافتن» آمده است؛ به این معنا که آدمی پاره‌ای از امور را در باطنش به خودی خود می‌یابد و نیاز به اکتساب آن از منبع دیگری ندارد، نظیر «احساس عدالتخواهی» و «ظلم‌ ستیزی» و گرایش به «خیر اخلاقی» و امثال آنها که در همه انسان‌ها، عمومیت دارد. از جمله مظاهر وجدان اخلاقی ناشی از ارتکاب خطاست، که بلافاصله پس از عمل، را فرا راه هدف قرار می‌دهد تا او را به و خطا وادارد. 🔹امروزه غالب مکاتب روانشناسی با «احساس گناه» به مبارزه برمی‌خیزند و آن را منافی رشد و تعالی شخصیت می‌دانند. از سوی دیگر تقویت چنین احساسی نیز به مصلحت فرد نمی‌باشد، زیرا امکان بازگشت به شخصیت سالم و رشید را از آدمی می‌گیرد، و لیکن حد متعادل میان این دو، پسندیده و مطلوب است، به این معنا که احساس گناه متناسب با عمل لازم است و در خطاکار ایجاد شده تا او را برای ترک آن و جبران مافات برانگیزد. 🔹از عواملی که موجب آمرزش گناهان و بالنتیجه رفع احساس گناه فرد می‌شود، است، و این امر زمینه‌ای برای پاکسازی وجدان اخلاقی، محسوب می‌شود. در کلامی گهربار از (علیه‌السّلام) آمده است: « گناهان را همچون برگ درختان می‌ریزد». [۱] آمده است که مردی خدمت (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) شرفیاب شد و عرض کرد: «ای رسول خدا، گناهانم بسیار و اعمال نیک من ‌اندک است چه کنم؟ حضرت فرمود: بسیار سجده کن، زیرا سجده گناهان را می‌ریزد، چنان‌که باد برگ درخت را می‌ریزد». [۲] 🔹حکایت زیر، مؤید تاثیر در تنزیه وجدان اخلاقی است: «جوانی از انصار نمازهای یومیه را با پیامبر اکرم (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌) به جماعت می‌خواند و بسیاری از را نیز، مرتکب می‌شد. چون حال او را برای رسول خدا تعریف کردند، حضرت فرمود: به زودی او را از گناهانش باز می‌دارد. چیزی نگذشت که آن جوان توفیق یافت و از صحابه زاهد شد آن گاه رسول خدا (صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله) فرمود: من نگفتم که نمازش او را از گناهانش باز می‌دارد». [۳] ... پی نوشت‌ها: [۱] نهج البلاغه، خطبه۱۹۹، ص۲۱۳ [۲] محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۳۰۰ [۳] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۱۰۳ منبع: ویکی فقه @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab