eitaa logo
قرارگاه فرهنگی عمار
465 دنبال‌کننده
35.2هزار عکس
21.8هزار ویدیو
150 فایل
✊... " ما تا آخر ایستاده ایم " ...✊ 💪... مقاومت رمز پیروزیست ...💪 ☎️ تماس با ما : @MMirzaei72 ✍انتقاد ... پیشنهاد ... عضویت و همکاری 🔴 عمار در اینستاگرام : shahriyar_ammar@
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل غفلت از حضور امام زمان (بخش اول) 🔹نخستين و مهم ترين وظيفه انسان، شناخت پروردگار و آفريننده خويش است و از نظرگاه روايات، راه معرفت خدا و اوصاف او، شناخت‌ اوليای‌ خدا و  عليهم السلام است، چون آنها مظهر اسماء و صفات الهی و آينه جمال و جلال پروردگارند. معصومين عليهم السلام انسان های کاملی هستند که خداوند آنان را خليفه و نماينده خود در زمين قرار داده، و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسير اطاعت آن ها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نيز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است. 🔹وقتی از امام حسين (ع) درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد، حضرت فرمود: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ؛ [۱] عبارتست از شناخت مردم هر زمان، امامشان را، آن امامى كه اطاعت او بر آنها واجب است». بنابراين معرفت و آگاهی به  (عج) لازم است، و از آن حضرت نيز موجب خروج از جاده صحيح زندگی، و نرسيدن به سعادتی است که توسط خداوند برای انسان رقم زده می‌شود؛ و نیز باعث گمراهی و شقاوت می‌گردد و اين غفلت در اثر برخی عوامل ايجاد می‌شود که به قسمتی از آن عوامل می‌پردازیم: 💠 «هواپرستی» 🔹شيطان دشمن انسان است و کارش اغوا و گمراه سازی است. اگر شيطان همنشين و رفيق انسان گردد، يا بر او مسلط شود، او را بر و نافرمانی خدا و دوری از اولياء خدا تحريک می‌کند، و سرانجام او را از راه حق و طريق انبياء الهی و از صراط مستقيم که امام صادق (ع) فرمود: «منظور راه و شناخت امام است»، [۲] منحرف ساخته و انسان را دچار از خداوند و دوری‌ از‌ (عج) می‌کند. 💠 «گناه و معصيت» 🔹نفس انسان به حسب طبيعت اصليش، دارای صفا و جلاء است که حقيقت را درک می‌کند، حق و باطل، و تقوا و فجور را متمايز از هم می بيند؛ چنان که قرآن کريم می‌فرمايد: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا؛ [شمس، ۸] سپس فجور و تقوا (شرّ و خیرش) را به او الهام کرده است»؛ اما تدريجا اين طبيعت تقوا را از بين می برد، و نفس به گونه‌ای ميشود که باطل و پليدی را زيبا می بيند، و اولياء و ائمه (ع) را حقير و کم بها می انگارد، سرمايه داران و ثروتمندان و زور مداران را بزرگ می‌شمرد، و در يک کلمه و فجور را بر تقوا و فضيلت ارجحیت می‌بخشد. چنين کسی دارای انحراف دل است و اين انحراف، حاصل‌ اعمال‌ بد و گناه و می‌باشد. 💠 «دنيا طلبی» 🔹دنيا پديده‌ای است، آفريده‌ی خداوند، که برای استفاده و بهره وری انسانها خلق شده است، تا انسان در سايه مواهب طبيعی آن، مسير تکامل را طی نمايد. اما کوشش برای توسعه زندگی و افزايش ثروت، تا جایی مطلوب است، که عناوينی ديگر مثل راحت طلبی و تجمل پرستی، برتری طلبی و فزون خواهی بر آن صدق نکند. اگر يکی از عناوين ياد شده بر آن منطبق شد، يا انسان را از وصول به زندگی معنوی محروم ساخت، قطعا ناپسند است و باعث غفلت انسان از خداوند و ولی خدا،  (عج) خواهد شد. ... پی نوشت‌ها: [۱] علل الشرايع، ج۱، ص۹، ح۱ چاپ اسلاميه [۲] تفسير نور الثقلين، ج۱، ص۲۰، نقل از تفسير نمونه، ج۱، ص۲۵۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل غفلت از حضور امام زمان (بخش دوم) 🔸معصومين عليهم السلام انسان های کاملی هستند که خداوند آنان را خليفه و نماينده خود در زمين قرار داده، و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسير اطاعت آن ها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نيز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است. وقتی از امام حسين (ع) درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد، حضرت فرمود: «عبارت است از شناخت مردم هر زمان امامشان را، آن امامى كه اطاعت او بر آنها واجب است». بنابراين معرفت و آگاهی به  (عج) لازم است، و از آن حضرت نيز موجب خروج از جاده صحيح زندگی، و نرسيدن به سعادتی است که توسط خداوند برای انسان رقم زده می‌شود؛ و نیز باعث گمراهی و شقاوت می‌گردد و اين در اثر برخی عوامل ايجاد می‌شود که به قسمتی از آن عوامل می‌پردازیم: 💠 «رواج مفاسد اخلاقی» 🔹غريزه جنسی نيرویی است سرکش و آتشی است سوزان، که بطور نامرئی در درون همه به خصوص جوانان شعله می‌زند. اين نيروی شگرف اگر در کانال صحيح و کادر قانون مورد بهره برداری قرار گيرد، نتيجه اش بقاء نسل، گرمی کانون خانواده، زندگی پر از صفا و محبت و خلاصه سعادت و نيکبختی است، و اگر بطور مهار گسيخته و هوس های شيطانی در آيد، زندگی، معنویت خود را از دست می‌دهد و موجب از خدا و اوليای خدا می‌گردد. همانطور که امام علی (ع) می‌فرماید: «ابتدای شهوت شادی است، و پايان آن هلاکت و نابودی». [۱] 💠 «همنشينی با گناهکاران» 🔹دوستی و رفاقت با افراد شايسته، يکی از عوامل بزرگ خوشبختی و سعادت و...، و همنشينی و رفاقت با اشخاص آلوده و ناپاک، يکی از علل سقوط و تيره‌روزی افراد به شمار می‌رود. امام صادق (ع) فرمود: «پدرم در ضمن مواعظ خود به من فرمود: پسرم! هر کس با بدان بنشيند، از گزند آنان محفوظ نمی‌ماند و هرکس در اماکن نامناسب قدم بگذارد، بدنام ميشود». [۲] 💠 «نداشتن الگو و رهبر الهی» 🔹به تعبير جامعه شناسان، انسان ها به دلايل مختلف، عموما خود را در زمينه هايی، با عده ای مقايسه و ارزيابی می‌کنند. در اين فرآيند، انسان ارزش و استانداردهای افراد يا گروه های ديگر را به عنوان يک قالب مقايسه‌ای مرجع می‌گيرد. برای يک نظام اجتماعی پايدار، وضعيت ايده آل، آن است که گروهی که انسان به آن تعلق دارد، گروه مرجع مثبت باشد. (ص) نيز علیهم‌ السلام را به مثابه گروه مرجع به امت معرفی کرده است، تا در زندگی فردی و اجتماعی دچار سردرگمی نشوند و به جای سعادت و کمال، مسير ضلالت و گمراهی را پيش نگيرند؛ اما صد افسوس که دشمنان تلاش می‌کنند تا آنجا که ممکن است، امت را از خاندان عصمت دور نگه دارند و دچار غفلت و گمراهی نمايند. 💠 «عدم بصيرت و رشد فکری» 🔹 و رشد فکری يکی از ويژگی های ياران خوب امامان معصوم عليهم السلام بوده است. انسان با شناخت عميق حجت الهی، و قدرت تشخیص حق و باطل، به امام نزدیک می‌شود و همین بصیرت موجب می‌گردد به سمت جبهه باطل نرود و سر در گم و گمراه و غافل نشود. البته عوامل ديگرى نيز  باعث غفلت از حضور امام زمان (عج) هست که از حوصله مقاله ما خارج است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱]. نهج البلاغه، حکمت ۴۳۳ [۲]. خصال، ج ۱، ص ۸۰ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم (اندیشه قم) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عوامل غفلت از حضور امام زمان (بخش سوم) 🔸معصومين عليهم السلام انسان های کاملی هستند که خداوند آنان را خليفه و نماينده خود در زمين قرار داده، و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسير اطاعت آن ها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نيز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است. وقتی از امام حسين (ع) درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد، حضرت فرمود: «عبارت است از شناخت مردم هر زمان امامشان را، آن امامى كه اطاعت او بر آنها واجب است». بنابراين معرفت و آگاهی به  (عج) لازم است، و غفلت از آن حضرت نيز موجب خروج از جاده صحيح زندگی، و نرسيدن به سعادتی است که توسط خداوند برای انسان رقم زده می‌شود؛ و نیز باعث گمراهی و شقاوت می‌گردد. در ادامه به بیان برخی از آثار فردی غفلت از حضور امام زمان (عج) می‌پردازیم: 💠 «نااميدی و يأس»  🔹نوميدی و يأس، انسان را تدريجا به سوی فساد و همرنگی با محيط می‌کشاند، تا جایی که نمی‌تواند خود را به صورت يک اقليت صالح در برابر اکثريت ناسالم حفظ کند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوايی می‌داند. اين يکی از آثار از اصلاح جامعه و و قيام نجاتبخش او می‌باشد. پس تنها چيزی که می‌تواند به انسان روح اميد بدمد و نگذارد در محيط فاسد حل شود، اميد‌ به‌ مصلح‌ جهانی است. هنگامی که روزنه اميد برای انسان گشوده شود، اميد به تغيير وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او ايجاد می‌کند و چه بسا او را به توقف کردن در مسير گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت می‌نمايد. 💠 «احساس بيهودگی و پوچی» 🔹انسان منتظر، باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی عادلانه ای که به تمام خواسته های مشروع بشری پاسخ داده، و منصفانه ترين قوانين را برای انسان‌ها آماده کرده است، نظام حکومتی اسلام و قانون الهی قرآن است و زيباترين آن در عصر ظهور (عج) تحقق خواهد يافت و اين باعث نشاط زندگی می‌شود و زندگی را ارزشی کرده و انسان را از بيهودگی نجات می‌بخشد، بر خلاف افراد و گروه هایی که از چنين آينده درخشانی غافل اند، و نتيجه آن جز احساس بيهودگی و پوچی در زندگی چيز ديگری نخواهد بود. 💠 «عدم اصلاح خويش» 🔹آن کس که منتظر است، در خود می‌کوشد تا برای جامعه ايمانی، عنصری مفيد، موثر و کارآمد باشد. البته نکته مهم اينجاست که منتظر واقعی برای چنین برنامه مهمی، هرگز نمی‌تواند نقش تماشاچی را داشته باشد، بلکه بايد حتما در صف طالبان اصلاح قرار گيرد. [۱] همچنین موارد متعدد ديگری مانند: حل شدن در فساد محيط، کوری دل، مردن قلب، قساوت قلب، ناآرامی روحی و زيانکاری و... از جمله آثار غفلت از حضور امام زمان (عج) می‌باشد. ... پی نوشت؛ [۱] حکومت جهانی مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشريف ـ آيت الله مکارم شیرازی، ص ۱۰۵، چاپ علميه، قم، ۱۳۷۵ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهدویت؛ کلید آمادگی جهان (بخش اول) 🔸آمادگی‌ برای‌ یعنی، اشتیاق‌ مؤمنانه‌ به‌  و ناامیدی از هرچه غیرخدایی است. اشکالی در قابلیت بی‌نهایت فرستادگان‌الهی و ائمه‌ معصومین علیهم‌ السلام در هدایت بشریت و سامان دادن به امور جهان نبوده، بلکه عدم‌ آمادگی‌ بشریت مانع از بهره‌مندی انسان ها از فیوضات و برکات الهی شده است. بر این اساس، تا زمانی که بشریت آمادگی ظهور و اقامه حکومت اسلامی در سراسر دنیا را نیابد، همچنان در فراق آن دولت کریمه و آرمانی خواهد سوخت.  💠قابلیت امام؛ عدم آمادگی بشریت 🔹با توجه به ویژگی هایی که مذهب شیعه برای امامان‌ معصوم علیهم‌ السلام قائل است، آنها را منبع و سرچشمه رشد و تربیت، تا بی‌نهایت می‌داند. از این‌رو، قابلیت ائمه اطهار علیهم‌ السلام در ارائه فیض و رساندن بشریت به اوج رشد و تعالی محدودیتی ندارد. تنها چیزی که مانع از انتقال این فیض بی کران به بشریت شده است، عدم‌ قابلیت‌ و آمادگی‌ انسان ها برای پذیرش و استقبال از زلال معارف خاندان عصمت و طهارت است؛ وگرنه، خداوند متعال فیض بیکران خود را از هیچ مخلوقی که آمادگی آن را دارد دور نداشته است! بر این اساس، واسطه فیض بیکران الهی بر همه مخلوقات، انبیاء و اولیاء الهی هستند، که امت‌هایشان هریک، به نسبت عدم آمادگی خود در دریافت لطف الهی، از رشد و هدایت مطلوب و آرمانی خود بازمانده اند؛ اما ظهور حکومت‌ عدل‌ جهانی توسط (عج) وعده‌ای است که تنها در بستر مهیا شدن شرایط پذیرش آن حضرت و آمادگی جهان برای جهش به سوی اسلام ناب، محقق خواهد شد. 💠غیبت کبری؛ دالانی به سوی ظهور 🔹همانگونه که غیبت صغری در جهت آمادگی شیعیان برای پذیرش غیبت طولانی‌تر بوده است، اصل‌ غیبت‌ امام‌ عصر (عج) خصوصاً غیبت‌ کبری، در جهت آمادگی‌ فضای‌ عمومی، برای پذیرش و استقبال از حکومت‌ آرمانی‌ مهدوی است. سؤال مهم این است که هدایتی که مردم عصر غیبت کبری در انتظار آن به سر می‌برند از چه جنسی است و اساساً چگونه باید خود را برای چنین هدایتی آماده کنند؟ 💠مهدویت؛ کلید آمادگی جهان 🔹در دیدگاه شیعه، امام‌ معصوم، الگوی تکامل بشر و دقیقاً همان چیزی است که بشریت در ضمیر و فطرت خداجوی خود به دنبال آن است. همانگونه که از نام زیبا و برازنده (عج) برمی آید، وجود مقدس (عج)، هدایت شده‌ای است که هدایت‌ کننده‌ تمام‌ و کمال نیز خواهد بود، و جهان را به ساحل امن هدایت سوق خواهد داد. با این حال، خدا بهتر می‌داند که چه زمانی جهان، آمادگی استفاده از هدایت‌ مهدوی و هدایت شدن را دارد؛ چنان که قرآن‌ کریم خطاب به رسول‌خدا (ص) میفرماید: «إِنَّكَ لا تَهْدی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللهَ يَهْدی مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدين‏؛ [قصص، ۵۶] تو نمی‌توانی کسی را که دوست داری هدایت کنی؛ ولی خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‌کند؛ و او به هدایت یافتگان آگاهتر است!». 🔹آمادگی‌ برای‌ ظهور، سکه‌ای دو رو است که یک روی آن، عطش و اشتیاق فوق‌العاده به اسلام ناب و فراگیر، و روی دیگر آن، تسلیم شدن، ناامیدی و اظهار عجز انسان از سامان دادن به کار بشر است. این عطش و اشتیاق به خوبی در دعاهای مختلف همانند دعای ندبه به تصویر کشیده شده است؛ مثل این که می‌خوانیم: «مَتَىٰ نَرِدُ مَناهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَىٰ؛ مَتَىٰ نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِكَ فَقَدْ طالَ الصَّدىٰ؛ چه زمان به چشمه‌های پر آبت وارد می‌شویم تا سیراب گردیم، چه زمان از آب وصل خوشگوارت بهره‌مند می‌شویم؟ که تشنگی ما طولانی شد». ... نویسنده: محسن رفیعی وردنجانی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار صله رحم (بخش اول) 🔸 چه آثاری دارد؟ صله رحم آثار فراوانی دارد و روايات صله رحم و رسيدگى به ، متواتر و بسيار زياد است، كه ما فقط به دو روايت اكتفا مى كنيم. امام باقر (ع) فرمودند: «رسيدگى به خويشاوندان و مرتفع ساختن احتياجات آنها، اعمال انسان را رشد و نمو داده [عاملى براى تكثير اعمال نيك است] و موجب زيادى اموال و رفع بلا و مصيبت گشته و محاسبه را آسان و اجل را به تأخير مى اندازد». [۱] امام صادق (ع) فرمودند: «رسيدگى به خويشاوندان و رفع احتياجات آنها و رفتار نيكو با همسايگان، شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند». [۲] 💠از اين دو روايت چند خاصيت كه بر صله رحم مترتّب مى گردد قابل استفاده است: 1⃣رشد و نمو اعمال 🔹رسيدگى و نيكى به ، موجب تصفيه و پاكيزگى اعمال، و رشد كردار آدمى مى گردد؛ وقتى انسان به شاخ و برگ درخت زندگى خود، كه همان اقوام او باشند، رسيدگى كرد و از خشكيدن حتى برگى از برگ هاى اين درخت جلوگيرى نمود، احساس آرامش و صفاى باطنى خواهد كرد، كه خود عاملى براى تصفيه و رشد اعمال نيك است. وقتى چنين صفایى را حاكم بر نفس خود مشاهده كرد، به تدريج در صدد برمى‌آيد تا بوسيله نيكی هاى ديگر، بر اين صفا و روحانيّت دل بيفزايد، و بالطبع كردار او خالص تر و اعمال نيك او بيشتر مى گردد. 2⃣رشد و افزايش اموال 🔹 عاملى براى رشد و افزايش مال است؛ افزايش چه از نظر ارزيابى ذهنى و چه از نظر عينى و در خارج از ذهن. اگر روح انسانى به اينجا رسيد كه ايثار و گذشت را سرلوحه زندگى قرار داد، و در صدد رفع نياز دوستان و نزديكان خود برآمد، يك ريال زيادتر از مؤونه زندگى خود را هم زياد ارزيابى كرده، و افزون مى يابد، و در صدد است حتى اين مقدار كم را هم صرف غير كند، و اما از نظر عينى و محيط بيرون از محدوده ذهن هم، مال او فزونى مى يابد، كسى كه بدستور خداوند متعال عمل كرده و نيكى مى كند، خداوند راه هایى را براى توسعه اموال براى او مى گشايد، راه هایى كه قبل از اين نيكى، به روى او باز نبود، راه هایى كه اموال حلال از آن طريق به دست مى آيد و ديگر لازم نيست براى جمع مال، حتى به كارهاى حرام روى آورد، 🔹و علاوه بر اين طبعاً از نظر روانى وقتى اين آسودگى را احساس كرد كه شاخ و برگ خاندان و وابستگان او با طراوت و شادابى به زندگى ادامه مى دهند، خود نيز با فكر و انديشه اى باز در تمام امور و جهات و از جمله كسب مال تلاش مى كند، و با روشنایى تفكر آزاد، روزهایى را مى يابد كه قبل از اين اعمال نيك نمى يافت؛ زيرا تاكنون تاريكى خودپسندى و حبس مال اجازه روشنایى و يافتن آن روزنه را نمى داد. ... پی نوشت‌ها؛ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۱۵۰ [۲] الكافی، همان، ص ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، چ اول، ج ۱، ص ۳۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار صله رحم (بخش سوم) 🔸 آثار فراوانی دارد و روايات صله رحم و رسيدگى به ، متواتر و بسيار زياد است، كه ما فقط به دو روايت اكتفا مى كنيم. امام باقر (ع) فرمودند: «رسيدگى به خويشاوندان و مرتفع ساختن احتياجات آنها، اعمال انسان را رشد و نمو داده [عاملى براى تكثير اعمال نيك است] و موجب زيادى اموال و رفع بلا و مصيبت گشته و محاسبه را آسان و اجل را به تأخير مى اندازد». امام صادق (ع) فرمودند: «رسيدگى به خويشاوندان و رفع احتياجات آنها و رفتار نيكو با همسايگان، شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند». 4⃣آسان شدن حساب در روز قيامت 🔹آسان گرفتن بر خلق خدا كه عيال او محسوب مى شوند، و به ويژه آسان گرفتن بر نزديكان و كمك كردن بر آنها، مسلّماً آسانى در آخرت را به دنبال دارد؛ زندگى و حياتى كه بر محور آگاهى و معرفت دور زده و در آن هر فردى جلوه اى از جلوات الهى و رَشحه اى از رَشَحات خداوندى به حساب آيد، و هر كمكى به فردى بر مبناى چنين ديدى انجام پذيرد، حياتى معقول خواهد بود و چنين حيات معقولى يقيناً، معلولى به نام آسانى حساب را به دنبال دارد. 🔹پيامبر اكرم (ص) زمانى كه پسر و دختر حاتم طایى در جنگ اسير شدند، با آنها رفتار اسير جنگى نفرمود و به آنها احترام گذارد، و وقتى از ايشان سؤال شد، چرا آنها را مورد احترام قرار داديد با اينكه كافر هستند؟ مى فرمايد: پدر آنها داراى خصلت نيكویى بود كه خدا آن را دوست دارد؛ او داراى صفت پسنديده سخاوت بود. وقتى پيامبر اکرم (ص) به خاطر آسان گرفتن و اعانت حاتم به مردم، حتى به فرزندان او آسان مى گيرد، چگونه خداوند متعال با خودِ افرادى كه متّصف به چنين صفت نيكى هستند، در دنيا و آخرت آسان نگيرد. ... 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، چ اول، ج ۱، ص ۳۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار صله رحم (بخش چهارم) 🔸 آثار فراوانی دارد و روايات صله رحم و رسيدگى به ، متواتر و بسيار زياد است، كه ما فقط به دو روايت اكتفا مى كنيم. امام باقر (ع) فرمودند: «رسيدگى به خويشاوندان و مرتفع ساختن احتياجات آنها، اعمال انسان را رشد و نمو داده [عاملى براى تكثير اعمال نيك است] و موجب زيادى اموال و رفع بلا و مصيبت گشته و محاسبه را آسان و اجل را به تأخير مى اندازد». امام صادق (ع) فرمودند: «رسيدگى به خويشاوندان و رفع احتياجات آنها و رفتار نيكو با همسايگان، شهرها را آباد و عمرها را زياد مى كند». 5⃣ازدياد طول عمر و تأخير افتادن مرگ 🔹چنانكه در خصوصيت سوم اشاره شد، بسيارى از مرگ‌هاى زودرس، معلول اختلالات روانى، اندوه‌ها، غم‌ها و نگرانی‌هايى است كه بواسطه درد و رنج همنوع، براى وجدان انسان پيش مى آيد. وقتى عضوى از پيكره جامعه در حال درد و غم بسر برد، تأثيرى عميق در تمامى اجزاء جامعه مى‌گذارد، اگر اين مسئله براى ما واضح شد كه تمامى انسان‌ها اعضاء يك پيكرند، و فشارى در عضوى، به مثابه فشار در ديگر اعضاست، و چه بسا دردى در عضو كوچكى، تمامى ماشين بدن را از حركت باز مى دارد، اگر سعى و تلاش شد تا هرگز دردى حاصل نشود، و يا اگر شد سريعاً برطرف شود، خواهيم ديد كه ماشين بيشتر دوام مى يابد. به قول سعدى: بنى آدم اعضاى يك پيكرند ، كه در آفرينش ز يك گوهرند ، چو عضوى به درد آورد روزگار ، دگر عضوها را نماند قرار؛ 🔹اگر چنان كرديم كه اصلا بار فقر بر گُرده فردى از افراد جامعه سنگينى نكرد، و يا اگر نشانه اى از آن ظاهر گرديد سريعاً در زوال آن كوشش كرديم، ديگر مرگ هاىِ ناشى از اين احساس درد و اندوه مرتفع خواهد شد، و انسانها بيشتر عمر كرده و بهتر به زندگى خود ادامه مى دهند. گذشته از اين، خداوند متعال بر حسب مقتضاى حكمت خود، هر چه و هر كس را كه نافع‌تر براى جامعه باشد، در صورت عدم وجود مانعى، بيشتر ابقاء خواهد نمود، تا هر چه زيادتر مردم از شمع وجودى او نور و حرارت بگيرند. قرآن مجيد مى فرمايد: «وَ أَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الاَرْضِ؛ و امّا آنچه مى رساند به ، در زمين باقى مى ماند». [رعد، ۱۷] ... 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، چ اول، ج ۱، ص ۳۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آشنایی با «فمینیسیم» و ادعای آن مبنی بر دفاع از حقوق زنان (بخش اول) 💠سؤال اساسی این است که آیا «فمینیسم» توانسته است از حقوق زنان به معنای واقعی آن دفاع کند؟ پاسخ منفی است. 🔹 چیست؟ آیا «فمینیسم» از حقوق دفاع می‌کند؟ از قرن ۱۹ میلادی به بعد در «دنیای غرب» به ویژه «آمریکا»، گروهی از زنان و مردان با شعار دفاع از حقوق زن و مرد، خواستار برابری و همانندی زن و مرد در عرصه‌ های مختلف حیات فردی و اجتماعی شدند. این جریان در طول زمان، حرکت‌ها و جنبش‌ های اجتماعی گروه‌های مختلفی از زنان را به دنبال داشت. افزون بر حرکت‌ها و تلاش‌ های سازمان یافته، تفکر و اندیشه‌ی تشابه و برابری زن و مرد در همه‌ی عرصه‌ها به مرور زمان به یک جریان فکری تبدیل شد. 🔹امروزه در «جهان غرب»، به حرکت‌ها و جنبش‌ های داعیه‌دار دفاع از حقوق زنان و اندیشه‌ هایی که در این مسیر حرکت می‌کنند «فمینیسم» گفته می‌شود. به عبارت دیگر فمینیسم، نهضتی اجتماعی یا ایدئولوژی و تفکری است که ادعای دفاع از حقوق زنان را در قالب اعتقاد به برابری زن و مرد در زمینه‌ های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دنبال می‌کند. «فمینیسم» یکی از اهداف اساسی خود را از بین بردن سلطه‌ی مردان بر جامعه می‌داند. [۱] 🔹در گذشته، «زن و مرد در خانواده»، یکدیگر را یار و همراه و همدل می‌دانستند و غم هم را می‌خوردند و وجود خویش را نثار هم می‌کردند. «مرد» در کنار دفاع و حمایت از خانواده، خود را در اختیار همسر و فرزندان قرار می‌داد و حاصل دسترنج خویش را برای آنان هزینه می‌کرد. «زن» نیز با تمام وجود، خود را در خدمت همسر و فرزندان قرار داده بود؛ اما امروزه در بسیاری از نقاط جهان که تفکر دنیا‌طلبی و خودمحوری و لذت‌گرایی حاکم شده است، خانواده بیشتر شبیه جایی برای رفع خستگی است و اعضای آن یکدیگر را رقیب خویش تلقی می‌کنند و هر کس به دنبال دستیابی به اهداف فردگرایانه‌ی خویش است. 💠عدم تعادل ساختاری  🔹«فمینیست‌ها» با آنکه ستیز با مردان را سرلوحه‌ی حرکت‌ های خود قرار داده اند، شعار دیگر آنان یعنی تشابه و برابری زن و مرد در همه‌ی عرصه‌ های حیات بشری، بر برتری مردان دلالت دارد. فمینیست‌ها از «زنان» می‌خواهند که در همه‌ی زمینه‌ها همانند مردان باشند و نشان دهند توانایی‌ های زنان نیز مانند مردان است، غافل از آنکه این شعار بدین معناست که چون کارها و صفاتِ مردانه همگی ایده‌آل و ارزشمند است، بنابراین «زنان» باید همچون «مردان» شوند. 🔹به بیان دیگر، آنان با سر دادن شعار برابری زن و مرد، زنانگی و روحیات زنانه را نشانه‌ی ضعف، و مردانگی و روحیاتِ مردانه را نشان دهنده‌ی اقتدار و موفقیت می‌دانند و از زنان می‌خواهند که به سوی مردانگی بروند. بنابراین «فمینیست‌ها» با این شعار ایده‌ی خود عملاً اعلام کرده‌اند که مرد موجود برتر است، در حالی که در «تفکر اسلامی‌» نه مرد موجود برتر است، نه زن؛ بلکه «هر چیز به جای خویش نیکوست». صفات و روحیات مردانه و زنانه هر کدام از حکمت الهی ناشی شده است و هریک برای تکامل بشر لازم و ضروری‌اند. ... پی‌نوشت‌: [۱] در زبان انگلیسی Feminine به معنای مونث می‌باشد و Feminist یعنی تفکر و اندیشه مؤنث‌گرایی و Feminism (فمینیست) یعنی کسی که طرفدار تفکر زن‌گرایی و مؤنث‌گرایی است. ترجمه فارسی این واژه را می‌توان زن محوری و زن‌گرایی نامید. ر.ک: باقر ساروخانی، درآمدی بر دایرة المعارف علوم اجتماعی، ج ۱، ص ۲۸۱ و علی آقابخشی و دیگران، فرهنگ علوم سیاسی، ج ۱، ص ۲۵۱  📕مقام و جایگاه زن، سیدجعفر حق شناس، با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بین الملل، چ اول، پاییز۹۰ پدیدآورنده: مرتضی شعله کار منبع؛ تبیان @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ویژگی‌های انسان عاقل و هوشمند (بخش اول) 🔹در طول تاریخ در هیچ مکتب و مذهب و در هیچ حزب و گروهی، بیشتر از «مکتب اسلام» و خصوصا «مذهب شیعه»، و در هیچ کتابی بیشتر از «قرآن» و در تعالیم هیچ پیامبری، بیش از تعالیم «پیامبر گرامی اسلام» (ص) بر اهمیت «عقل» و استفاده از آن و چگونگی شکوفایی آن تکیه نشده است. به راستی در کدام مکتب می توان سراغ گرفت که هرچه بی ارتباط با عقل و هرچه مخالف با عقل مداری باشد، بی ارزش خوانده شود؟ لذا به جرأت باید گفت که معتقدترین و متعهدترین مکتب و کتاب و رهبر به حجیت عقل، مکتب اسلام و کتاب قرآن و شخص رسول اکرم (ص) می باشد. فریاد «أفلا تعقلون» و «لعلکم تعقلون» و «ان کنتم تعقلون»؛ و «ما عبدالله بشیء افضل من العقل» و «العقل مصلح کل امر» و «العقل اقوی اساس» و موارد فراوان دیگر در آیات نورانی قرآن، و فرمایشات گهربار ائمه طاهرین عليهم السلام، نشان از اهمیت این مسئله دارد. 🔹در بیان تعریف «عقل»، سخن های بسیاری از طرف فلاسفه و منابع دینی و روایی بیان شده است که در این فرصت مجالی برای بیان آن نیست. نکته ای که می خواهیم در این فرصت بیان کنیم، ویژگی‌ هایی است که پیامبر اکرم (ص) برای «انسان‌ عاقل» بیان کرده اند. ویژگی هایی که اگر با شخصیت هر یک از ما تطبیق پیدا کنند، ما را انسان عاقلی می کند که می توانیم از طریق چنین نورانیتی که به فرموده رسول اکرم (ص): «العقل نور یفرق به بین الحق والباطل؛ ، نوری است که به وسیله آن میان حق و باطل فرق نهاده می شود»، عقل را نوری برای تمایز حق و باطل معرفی می کنند، در هر مسیر تاریک و باریکی به سلامت عبور کرد. [۱] 🔹پیامبر اکرم (ص) در بیانی می‌ فرماید:  «ویژگی این است که در برابر رفتار جاهلانه بردباری کند، از کسی که به او ظلم کرده درگذرد، در برابر زیردست خود متواضع باشد، با بالادست خود در طلب نیکی رقابت کند، هرگاه بخواهد سخن بگوید بیندیشد، اگر خوب بود بگوید و سود برد و اگر بد بود سکوت کند و سالم ماند، هرگاه با فتنه ای رو به رو شود به خدا پناه برد، دست و زبان خود را نگاه دارد، هرگاه فضیلتی ببیند آن را غنیمت شمارد، شرم و حیا از او جدا نشود و حریص نباشد؛ اینها ده خصلتی هستند که عاقل با آنها شناخته می شود. [۲] در بخش بعدی این نوشتار، به بیان دو ویژگی از انسان های عاقل از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۱، ص ۹۷ [۲] تحف العقول، ص ۲۸ منبع: حوزه نت @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جنگ‌ نرم، جنگ سایبری، و تکنیک ها (بخش اول) 🔹امروزه با پیشرفت امکانات سایبری و گسترش کاربرد آن در جوامع، متفکران عرصه با تکیه بر امکانات جدید، به عملیاتی کردن طرح های خود می‌پردازند. «جنگ‌ نرم» در مقایسه با جنگ سخت بسیار کم هزینه تر است. آسیب های ‌اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، جامعه را در مسیر فروپاشی و تزلزل قرار می‌دهد و علایق ملی و روابط اجتماعی را مختل میکند. در تمام جنگها به مثابه ابزاری برای و تبلیغات جنگی از سوی کشورها مورد استفاده قرار می‌گرفته‌‌اند که نویسندگان، خبرنگاران، تولیدکنندگان خبری و مطبوعاتی، عکاسان و... سربازان آن به شمار می روند و سلاح آنها رادیو، تلویزیون، اینترنت، فضای مجازی و...است. 🔹امروزه با اندک مطالعه ای درباره تاکتیک ها و روش های به راحتی می‌توان مشاهده کرد که دشمنان نظام مقدس اسلامی و ولایت فقیه، چگونه در قالب لشگرهای گوناگون سایبری به ارزش ها و آرمان های ایران اسلامی حمله می‌کنند. تاریخ بشریت، سرشار از شواهد و اسنادی است که از وجود جنگ و درگیری میان انسان ها حکایت می‌کند؛ زیرا از همان دوران آغازین، تقابل منافع و تلاش برای به دست آوردن منافع بیشتر در میان انسان ها وجود داشته و همانطور که قرآن کریم میفرماید: «خلق الانسان هلوعاً، انسان حریص و بی‌صبر و شکیب آفریده شده است». این حرص، زیاده خواهی و افزون طلبی باعث به وجود آمدن درگیری های گوناگون در طول زندگی بشر شده است. 🔹با پیشرفت روز افزون امکانات و تکامل علمی جوامع، نیز روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر شد و گونه های مختلفی به خود گرفت. در دنیای امروز یکی از مؤثرترین، خطرناک ترین و فعال ترین انواع جنگ، است. این جنگ، سلاحی‌ برّنده است که با بهره گیری از علوم دنیای مدرن مانند روانشناسی، جامعه شناسی و... توانسته است، با کم‌ترین امکانات و تجهیزات، تأثیرگذاری بسزایی در جوامع داشته باشد. امروزه با پیشرفت امکانات سایبری و گسترش کاربرد آن در جوامع، متفکران عرصه جنگ نرم با تکیه بر امکانات جدید، به عملیاتی کردن طرح های خود می پردازند. این سلسله نوشتار، پژوهشی بسیار مختصر درباره با تکیه بر ابزارهای جدید است. ... برگرفته از ماهنامه فرهنگ پویا - ۲۹ منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جنگ نرم، جنگ سایبری، و تکنیک ها (بخش دوم) 🔸با پیشرفت روز افزون امکانات و تکامل علمی جوامع، نیز روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر شد و گونه های مختلفی به خود گرفت. در دنیای امروز یکی از مؤثرترین، خطرناک ترین و فعال ترین انواع جنگ، است. این جنگ، سلاحی‌ برّنده است که با بهره گیری از علوم دنیای مدرن مانند روانشناسی، جامعه شناسی و... توانسته است، با کم‌ترین امکانات و تجهیزات، تأثیرگذاری بسزایی در جوامع داشته باشد. 💠انواع جنگ ها؛ جنگ ها و تهدیدها را می توان به دو شاخه اصلی تقسیم کرد: جنگ سخت یا تهدید سخت، و جنگ‌ نرم یا تهدید نرم 1⃣«جنگ سخت»؛ این نوع جنگ، متکی به روش های فیزیکی و عینی، همراه با اعمال و رفتارهای خشونت آمیز، و براندازی آشکار، و با استفاده از شیوه زور و اجبار، و حذف دفعی و اشغال سرزمین است». [۱] این نوع جنگ محسوس، واقعی و عینی است به گونه ای که بر قدرت سخت، یعنی عِدّه و عُدّه بنا شده است. در این گونه از جنگ به طور عمومی کسی پیروز است، که افراد و سلاح های بیشتر و پیشرفته تر در اختیار داشته و در تفکّر جنگی پیشگام تر باشد. از مهم ترین ویژگی های جنگ سخت آن است که همراه با خونریزی بوده، هدف آن تسخیر سرزمین و تغییر نظام سیاسی یک کشور می باشد. 2⃣«جنگ نرم»؛ ، جنگی است نامحسوس، بدون درگیری مستقیم و بدون استفاده از ابزارهای خشونت آمیز ولی تأثیرگذار، که ممکن است به صورت تدریجی یا سریع باشد، البته آثار و پیامدهای آن ماندگارتر است. در این‌ جنگ، افکار و رفتارِ افراد جامعه، هدف اصلی است؛ زیرا با تغییر افکار و رفتار یک‌ جامعه، شهروندان آن به منزله سربازان خودی با هزینه و تلفات بسیار ناچیز اقدام به تغییر نظام سیاسی می کنند و سرزمین‌ خود را در اختیار قرار می‌دهند. 💠تفاوت بین جنگ نرم و جنگ سرد 🔹جنگ سرد اصطلاحی است که به دوره پس از جنگ جهانی دوم تا زمان فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی اطلاق می‌شود. به واقع جنگ سرد شامل دو عامل بود؛ یکی جنگ اندیشه ها و ایدئولوژی ها و دیگری مسابقه تسلیحاتی. جنگ اندیشه ها و ایدئولوژی ها برای تسلط بر عقاید و اراده انسان ها از سوی بلوک شرق و غرب به کار گرفته شد و مسابقه تسلیحاتی برای نشان دادن برتری نظامی دو بلوک بر یکدیگر به کار می‌رفت. با هدف‌ و در ارکان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژی و... و تحول‌ اساسی درباورهای‌ یک‌ ملت به کار می رود. 💠تاریخچه جنگ نرم 🔹 اصطلاحی جدیدی برای تفکری قدیمی است. این فکر در کهن ترین منابع تاریخ جنگ کشورها یافت می شود. «این که چه زمانی انسان به فکر استفاده از چنین ابزاری افتاد و آن را به کار گرفت دقیقاً مشخص نیست. شاید بتوان گفت نخستین سنگ بنای این فکر زمانی نهاده شد که انسان در برخورد با انسان دیگر یا جانوران متوجه شد که می تواند علاوه بر قدرت فیزیکی از یکسری عوامل دیگر نظیر فریاد کشیدن، حرکت های گمراه کننده و... استفاده کند». [۲] «تفکر استفاده از در کهن ترین متون استراتژیک نظامی مانند کتاب «هنر جنگ» سون تزو که پنج قرن قبل از میلاد در چین می زیست نیز یافت می شود. سون تزو بر اهمیت نابود کردن میل دشمن به جنگ تأکید دارد. او همچنین می نویسد که می توان از راه پراکندن داستان هایی درباره خیانت رهبران مورد اعتماد و نیروهای فرماندهی دشمن، اهدافی را به دست آورد. این کتاب همچنین توصیه می کند که برای به وجود آوردن ترس و هراس باید از برخوردی که پایان تلخی داشته باشد پرهیز کرد و پیروزی را با حداقل هزینه به دست آورد». [۳] ... پی نوشت ها؛ [۱] گفتارهای اعتقادی، معرفتی و سیاسی، ص۹۶ [۲] حاتمی، جنگ روانی، ص۲۹ [۳] همان، ص۳۰ منبع: وبسایت حوزه نت ماهنامه فرهنگ پویا - ۲۹ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جنگ نرم، جنگ سایبری، و تکنیک ها (بخش دوم) 🔸با پیشرفت روز افزون امکانات و تکامل علمی جوامع، نیز روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر شد و گونه های مختلفی به خود گرفت. در دنیای امروز یکی از مؤثرترین، خطرناک ترین و فعال ترین انواع جنگ، است. این جنگ، سلاحی‌ برّنده است که با بهره گیری از علوم دنیای مدرن مانند روانشناسی، جامعه شناسی و... توانسته است، با کم‌ترین امکانات و تجهیزات، تأثیرگذاری بسزایی در جوامع داشته باشد. 💠انواع جنگ ها؛ جنگ ها و تهدیدها را می توان به دو شاخه اصلی تقسیم کرد: جنگ سخت یا تهدید سخت، و جنگ‌ نرم یا تهدید نرم 1⃣«جنگ سخت»؛ این نوع جنگ، متکی به روش های فیزیکی و عینی، همراه با اعمال و رفتارهای خشونت آمیز، و براندازی آشکار، و با استفاده از شیوه زور و اجبار، و حذف دفعی و اشغال سرزمین است». [۱] این نوع جنگ محسوس، واقعی و عینی است به گونه ای که بر قدرت سخت، یعنی عِدّه و عُدّه بنا شده است. در این گونه از جنگ به طور عمومی کسی پیروز است، که افراد و سلاح های بیشتر و پیشرفته تر در اختیار داشته و در تفکّر جنگی پیشگام تر باشد. از مهم ترین ویژگی های جنگ سخت آن است که همراه با خونریزی بوده، هدف آن تسخیر سرزمین و تغییر نظام سیاسی یک کشور می باشد. 2⃣«جنگ نرم»؛ ، جنگی است نامحسوس، بدون درگیری مستقیم و بدون استفاده از ابزارهای خشونت آمیز ولی تأثیرگذار، که ممکن است به صورت تدریجی یا سریع باشد، البته آثار و پیامدهای آن ماندگارتر است. در این‌ جنگ، افکار و رفتارِ افراد جامعه، هدف اصلی است؛ زیرا با تغییر افکار و رفتار یک‌ جامعه، شهروندان آن به منزله سربازان خودی با هزینه و تلفات بسیار ناچیز اقدام به تغییر نظام سیاسی می کنند و سرزمین‌ خود را در اختیار قرار می‌دهند. 💠تفاوت بین جنگ نرم و جنگ سرد 🔹جنگ سرد اصطلاحی است که به دوره پس از جنگ جهانی دوم تا زمان فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی اطلاق می‌شود. به واقع جنگ سرد شامل دو عامل بود؛ یکی جنگ اندیشه ها و ایدئولوژی ها و دیگری مسابقه تسلیحاتی. جنگ اندیشه ها و ایدئولوژی ها برای تسلط بر عقاید و اراده انسان ها از سوی بلوک شرق و غرب به کار گرفته شد و مسابقه تسلیحاتی برای نشان دادن برتری نظامی دو بلوک بر یکدیگر به کار می‌رفت. با هدف‌ و در ارکان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژی و... و تحول‌ اساسی درباورهای‌ یک‌ ملت به کار می رود. 💠تاریخچه جنگ نرم 🔹 اصطلاحی جدیدی برای تفکری قدیمی است. این فکر در کهن ترین منابع تاریخ جنگ کشورها یافت می شود. «این که چه زمانی انسان به فکر استفاده از چنین ابزاری افتاد و آن را به کار گرفت دقیقاً مشخص نیست. شاید بتوان گفت نخستین سنگ بنای این فکر زمانی نهاده شد که انسان در برخورد با انسان دیگر یا جانوران متوجه شد که می تواند علاوه بر قدرت فیزیکی از یکسری عوامل دیگر نظیر فریاد کشیدن، حرکت های گمراه کننده و... استفاده کند». [۲] «تفکر استفاده از در کهن ترین متون استراتژیک نظامی مانند کتاب «هنر جنگ» سون تزو که پنج قرن قبل از میلاد در چین می زیست نیز یافت می شود. سون تزو بر اهمیت نابود کردن میل دشمن به جنگ تأکید دارد. او همچنین می نویسد که می توان از راه پراکندن داستان هایی درباره خیانت رهبران مورد اعتماد و نیروهای فرماندهی دشمن، اهدافی را به دست آورد. این کتاب همچنین توصیه می کند که برای به وجود آوردن ترس و هراس باید از برخوردی که پایان تلخی داشته باشد پرهیز کرد و پیروزی را با حداقل هزینه به دست آورد». [۳] ... پی نوشت ها؛ [۱] گفتارهای اعتقادی، معرفتی و سیاسی، ص۹۶ [۲] حاتمی، جنگ روانی، ص۲۹ [۳] همان، ص۳۰ منبع: وبسایت حوزه نت ماهنامه فرهنگ پویا - ۲۹ @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جنگ نرم، جنگ سایبری، و تکنیک ها (بخش سوم) 🔸با پیشرفت روز افزون امکانات و تکامل علمی جوامع، نیز روز به روز پیشرفته تر و پیچیده تر شد و گونه های مختلفی به خود گرفت. در دنیای امروز یکی از مؤثرترین، خطرناک ترین و فعال ترین انواع جنگ، است. این جنگ، سلاحی‌ برّنده است که با بهره گیری از علوم دنیای مدرن مانند روانشناسی، جامعه شناسی و... توانسته است، با کم‌ترین امکانات و تجهیزات، تأثیرگذاری بسزایی در جوامع داشته باشد. 💠تفاوت بین جنگ نرم و جنگ سخت 🔹برخی بیست تفاوت اساسی میان جنگ نرم و جنگ سخت شمرده اند، که در اینجا تنها به چند نمونه از تفاوت های میان دو جنگ به گونه ای گذرا اشاره می‌شود؛ 1⃣ در مقایسه با جنگ سخت بسیار کم هزینه تر است. برای نمونه، دو جنگ عراق و افغانستان بیش از هفتصد میلیارد دلار برای آمریکا هزینه داشت؛ در حالی که کودتای مخملی گرجستان و مصر تنها با هزینه ده میلیون دلار به سرانجام رسید. 2⃣در بسیاری از مواقع، پیروزی‌ در بسیار سریعتر از جنگ سخت به دست می آید. برای نمونه، در جنگ های نخست، اغلب سخن از سال های متمادی است، در حالی که پیروزی در جنگ نرم گاهی چند ماهه به دست می آید. 3⃣در ، شهروندان کشورِ هدف به عنوان سربازان کشور حمله کننده، عمل می کنند، و اگر تلفاتی هم باشد از خود شهروندان کشورِ هدف است نه کشورِ حمله کننده. 4⃣کشته های جنگ سخت، قهرمانان آن کشور به حساب می آیند، در حالی که تلف‌ شدگان‌ به طور عمده مورد تنفر ملت هستند؛ یک پسر معتاد یا یک دختر ولگرد هرگز قهرمان یک کشور نیستند، در حالی که هر دو از تلفات جنگ نرم می‌باشند. 5⃣پیروزی‌ در ، پیروزی ماندگارتری در مقایسه با پیروزی در جنگ سخت است؛ چرا که پس از پیروزی در جنگ سخت، گروه های مقاومت مردمی و ارتش های آزادی بخش برای آزادسازی کشور شکل می‌گیرد، در حالی که در جنگ‌ نرم این خود شهروندان هستند که را به خانه خویش دعوت می‌کنند و بطور طبیعی مقاومتی نیز شکل نخواهد گرفت. 6⃣اگر گروه های مقاومت در کشوری که در جنگ سخت شکست خورده است نتوانند به پیروزی دست یابند، شیوه جنگ را عوض می‌کنند؛ در حالی‌که در اصلاً تفکر مقاومت شکل نمی‌گیرد. برای مثال دو کشور آلمان و ژاپن پس از شکست در جنگ جهانی دوم، وارد جنگ اقتصادی با کشورهای فاتح شدند و خود را پس از چند سال دومین و سومین اقتصاد برتر جهان نامیدند؛ در حالی که کشور شکست خورده در دارای روحیه خودباختگی و انفعال فرهنگی سیاسی و اقتصادی در برابر کشور فاتح است. 7⃣شلیک اولین گلوله در جنگ سخت همه را هوشیار می‌کند، در حالی که نامحسوس و بی سر و صداست و گاهی تا درون خانه ها آمده است، اما هنوز اهالی خانه در خواب هستند. ... منبع: وبسایت حوزه نت به نقل از ماهنامه فرهنگ پویا - ۲۹ @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره بی تکلف بودن و آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی بیان شده است؟ (بخش اول) 🔹 (ع) در بخشی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «[مى بينى پرهيزكار را كه] امورش آسان و به اصطلاح خفيف المؤوْنه است». از صفات متقيان سادگى امور و كم خرجى آنها است. آنها با مسائل، ساده و آسان برخورد مى كنند، نه با سختى و شدت و تكلّف؛ و اين، ناشى از روح بلند و ايمان قوى آنها است. انسان گاهى افرادى را مى بيند كه وقتى مى خواهند از خانه خارج شوند يا به ميهمانى روند يا مسافرتى كنند، بسيار ساده امور خود را ترتيب مى دهند و سريع به كار خود مى رسند؛ ولى بعضيها براى يك ميهمانى رفتن آنقدر خود را در چهارچوب آداب و رسوم تجملاتى محصور مى كنند و چنان خود را به تكلف و زحمت مى اندازند كه مسافرت رفتن آنها نيز با مشقت و زحمت همراه است، بايد حتماً چند چمدان از اين طرف لباس ببرند و چند چمدان سوغاتى از آن طرف بخرند و بياورند، به زيارت حج و طواف خانه كعبه مى روند، ولى تجملات و تكلّفات آنها را ببين چه قدر است؛ 🔹برعكس انسان خفيف المؤونة و ساده كه با يك كيف كوچك به سفرى چند ماهه مى رود و باز مى گردد و خود را مقيد به اين قيود و آداب زائد نمى كند. انسان پرهيزكار در معامله با مردم آسان مى گيرد، در قرض دادن و كارهاى خير ديگر سختگيرى نمى كند، در گرفتن طلب و قرض خود شدت به خرج نمى دهد، در مسئله ازدواج بسيار راحت برخورد مى كند، و از تنگ نظرى به دور است نه خود را به زحمت مى اندازد و نه ديگران را به دردسر. و همين نيك نفسى و خوش حسابى با مردم موجب مى شود كه رحمت الهى بر او نازل شده و خداوند نيز با او همان گونه محاسبه كند. براى اين كه سهل الامر بودن و در مقابل آن سختگير بودن روشن شود، حديثى را از تفسير برهان كه در ذيل آيه ۲۱ سوره «رعد» وارد شده نقل مى كنيم. خداوند در سوره رعد در مورد كسانى كه دعوت حق را اجابت نكردند مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ؛ [رعد، ۱۸] براى آنها، حساب سخت و جايگاهشان جهنم است كه بسيار بد جايگاهى است»؛ 🔹و در دنباله همين سوره درباره كسانى كه دستورات خداوند را عمل كرده و خاشع شدند مى فرمايد: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ [رعد، ۲۱] از سختى و بدى حساب مى ترسند». حمّاد بن عثمان گفت: «مردى بر امام صادق (ع) وارد شد و درباره يكى از اصحاب امام شكايت كرد؛ در همان موقع آن مردى كه از اصحاب بود، سر رسيد، حضرت به او فرمودند: چرا فلانى از تو شكايت می كند! گفت: چون مى خواهم تمام حقّم را از او بگيرم [تا دينار آخر را مى خواهم در سر وقت بگيرم] حضرت با حالت غضب نشستند و فرمودند: تو گمان مى كنى وقتى تا آخرين حقّت را گرفتى بدى نكرده اى و كار سوئى انجام نداده اى! آيا نديده اى قول خداوند را كه از قول افراد نيك حكايت مى كند: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» آيا فكر مى كنى از خدا مى ترسند كه ظلم بر آنها روا دارد، نه به خدا قسم نمى ترسند؛ مگر از اين كه خداوند تا آخرين چيزِ آنها را محاسبه كند اين گونه حساب را خداوند عزوجل بدحسابى [سوء الحساب] ناميده است». [۱] ... پی نوشت: [۱] البرهان فى تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية موسسة البعثة، بنياد بعثت، چ اول، ج ‏۳، ص ۲۴۶، سوره رعد، آيات ۲۰ الى ۲۱؛ تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ‏۱۰، ص ۱۷۹، (تفسير: آنها كه دعوت حق را اجابت كردند). منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟ (بخش اول) 🔸بى شك نخستين مدرسه هر انسانى دامان مادر و آغوش پدر اوست، و در همين جا است كه نخستين درس هاى فضيلت يا رذيلت را مى آموزد؛ و اگر مفهوم را اعم از «تكوينى» و «تشريعى» در نظر بگيريم نخستين مدرسه، رحم مادر و صلب پدر است، كه آثار خود را بطور غيرمستقيم در وجود فرزند مى گذارد، و زمينه ها را براى فضيلت و رذيلت آماده مى سازد. در احاديث اسلامى تعبيرات بسيار لطيف و دقيقى در اين قسمت وارد شده كه به بخشى از آن ذيلاً اشاره مى شود: 1⃣امام على(ع) فرمود: «حُسْنُ الأخْلاقِ بُرْهانُ كَرَمِ الأعْراقِ؛ [۱] اخلاق پاك و نيك، دليل وراثت هاى پسنديده انسان [از پدر و مادر] است». به همين دليل در خانواده هاى پاك و با فضيلت غالباً فرزندانى با فضيلت پرورش مى يابند، و بعكس افراد شرور غالباً در خانواده هاى شرور و آلوده اند. 2⃣در حديث ديگرى حضرت می‌فرماید: «عَلَيْكُمْ فى طَلَبِ الْحَوائِجِ بِشَرافِ النُّفُوسِ وَ ذَوِى الاُْصوُلِ الطَيِّبَةِ فاِنَّها عِنْدَهُمْ اَقْضى وَهِىَ لَدَيْهِمْ اَزْكى؛ [۲] در طلب حوائج به سراغ مردم شريف النّفس كه در خانواده هاى پاك و اصيل پرورش يافته اند برويد، چرا كه نيازمنديها نزد آنها بهتر انجام مى شود و پاكيزه تر صورت مى گيرد!». 3⃣در عهدنامه مالك اشتر در توصيه اى كه امام على (ع) به مالك درباره انتخاب افسران لايق براى ارتش اسلام مى كند، چنين مى خوانيم: «ثُمَّ الْصَقْ بِذَوى الْمُروُءاتِ وَالأحْسابِ وَ اَهْلِ الْبُيُوتاتِ الصالِحَةِ وَالسَّوابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ اَهْلَ النَّجَدَةِ وَ الشُّجاعَةِ وَالسَّخاءِ وَ السَّماحَةِ فَاِنَّهُمْ جِماعٌ مِنَ الْكَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْفِ؛ [۳] سپس پيوند خود را با شخصيّت هاى اصيل و خانواده هاى صالح و خوش سابقه برقرار ساز و پس از آن با مردمان شجاع و سخاوتمند و بزرگوار، چرا كه آنها كانون فضيلت و مركز نيكى هستند». 4⃣تـأثير پدر و يا مادر آلـوده در شخـصيّت اخلاقى فرزندان تا آن اندازه است كه در حديث ديگرى از امام صادق (ع) آمده است: «اَيـُّما اِمْرأَة اَطاعَتْ زَوْجَها وَ هوَ شارِبُ الْخَمْرِ، كانَ لَها مِنَ الْخَطايا بِعَدَدِ نُجُوُمِ السَّماءِ، وَ كُلُّ مَوْلوُد يَلِدُ مِنْهُ فَهُوَ نَجسٌ؛ [۴] هر زنى اطاعت از همسرش كند در حالى كه او شراب نوشيده [و با او همبستر شود] به عدد ستارگان آسمان مرتكب گناه شده است و فرزندى كه از او متولّد مى شود آلوده خواهد بود!». در روايات متعدد ديگرى نيز از قبول خواستگارى مرد شرابخوار و بداخلاق و آلوده نهى شده است. [۵] 5⃣تأثير تربيت پدر و مادر در فرزندان تا آن پايه است كه در حديث مشهور نبوى آمده است: «كُلُّ مَوْلُود يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ حتّى يَكُونَ اَبَواهُ هُمَا اللَّذانِ يُهَوِّدانِهِ وَ يُنَصِّرانِهِ؛ [۶] هر نوزادى بر فطرت پاك توحيد [و اسلام] متولّد مى شود، مگر اينكه پدر و مادر او را به آئين يهود و نصرانيّت وارد كنند». جايى كه تربيت خانوادگى، ايمان و عقيده را دگرگون سازد چگونه ممكن است در اخلاق اثر نگذارد؟ 6⃣همين امر سبب شده است كه مسأله «تربيت فرزندان» به عنوان يكى از اساسى ترين حقوق آنها بر پدر و مادر شمرده شود؛ در حديث نبوى (ص) مى خوانيم: «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوالِدِ اَنْ يُحْسِنَ اِسْمَهُ وَ يُحسِنَ اَدَبَهُ؛ [۷] حقّ فرزند بر پدر اين است كه نام نيكى بر او بگذارد و او را بخوبى كند». روشن است نام‌ها آثار تلقينى بسيار مؤثّرى در روحيّه فرزندان دارد؛ نام شخصيّت هاى بزرگ و پيشگامان تقوا و فضيلت، انسان را به آنها نزديك مى كند، و نام سردمداران فجور و رذيلت، انسان را به سوى آنها مى كشاند؛ در اسلام حتّى از اين مسأله ظريف روانى غفلت نشده و فصل مبسوطى درباره نامهاى خوب و نامهاى بد در كتب حديث آمده است. [۸] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۴، ح ۵۲ [۲] همان، ص ۴۴۹، ح ۱۳ [۳] نهج البلاغة (صبحی صالح)، شريف الرضى، فيض الإسلام‏، ص ۴۳۵، خ ۵۳ و من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعی... [۴] إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمی، ج ‏۱، ص ۱۷۵ [۵] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، ج ۲۵، ص ۳۰۹ تا ۳۱۳ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، ج ۸، ص ۴۷۴، ذيل آيه ۳۰ سوره روم [۷] كنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، علي بن حسام الدين المتقي الهندی، ج ۱۶، ص ۵۴۴، فصل اول فی الاسماء والکنی، حديث ۴۵۱۹۲ [۸] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، ج ۲۱، ص ۳۸۸ تا ۴۰۱ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بخشی از نامه ۳۱ نهج البلاغه (وصیتنامه امام علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام) - (بخش اول) 🔹پسرم تو را سفارش مى‏كنم به تقواى الهى، و ملازمت امرش، و آباد كردن دل به يادش، و چنگ زدن به ريسمانش، و كدام رشته محكم‏تر از رشته بين تو و خداوند است اگر به آن چنگ زنى؛ دلت را با موعظه زنده كن، و با بى‏رغبتى به دنيا بميران، آن را با يقين قوى كن و با حكمت، نورانى نما، و با ياد مرگ فروتن و خوار كن، و به اقرار به فانى شدن همه چيز وادار، و به فجايع دنيا بينا گردان، و از صولت روزگار، و قبح دگرگونى شبها و روزها بر حذر دار، اخبار گذشتگان را به او ارائه كن، آنچه را بر سر پيشينيان آمد به يادش آور، در شهرهاى آنان و در ميان آثارشان سياحت كن، 🔹در آنچه انجام دادند و اينكه از كجا منتقل شدند و در كجا فرود آمدند و منزل كردند دقّت كن، مى‏يابى كه از كنار دوستان رفتند، و به ديار غربت وارد شدند، و گويى تو هم به اندك زمانى چون يكى از آنان خواهى شد. پس منزلگاه نهايى‏ات را اصلاح كن، و آخرتت را با دنيا معامله مكن، در باره آنچه علم ندارى سخن‏ مگو، و در باره وظيفه‏اى كه بر عهده‏ات نيست حرفى مزن. در راهى كه از گمراهى در آن بترسى قدم منه، زيرا حفظ خويش به هنگام سرگردانى، بهتر از اين است كه آدمى خود را در امور خطرناك اندازد. امر به معروف كن تا اهل آن باشى، با دست و زبان نهى از منكر نما، و با كوششت از اهل منكر جدا شو. در راه خدا جهاد كن جهدى كامل، و ملامت ملامت كنندگان تو را از جهاد در راه خدا باز ندارد. 🔹به راه حق هر جا كه باشد در مشكلات و سختى‏ها فرو شو، در پى فهم دين باش، خود را در امور ناخوشايند به صبر و مقاومت عادت ده، كه صبر در راه حق اخلاق نيكويى است. وجودت را در همه امور به خداى خود واگذار، كه در اين صورت خود را به پناهگاهى محكم، و نگاهبانى قوى وا مى‏گذارى. در مسألت از خداوند اخلاص پيشه كن، كه بخشيدن و نبخشيدن به دست اوست. از خدايت بسيار طلب خير كن، و وصيّتم را بفهم، و از آن روى مگردان، مسلّما بهترين سخن سخنى است كه سود بخشد. معلومت باد در دانشى كه سود نيست خير نيست، و در علمى كه فرا گرفتنش سزاوار نيست بهره‏اى نمى‏باشد. ... منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منابع تاريخی چگونه از جايگاه رفيع علمی امام باقر (ع) ياد می كنند؟ (بخش اول) 🔹موقعیت علمی (ع)‌ آنقدر ممتاز بود كه بی‌ تردید از نظر بسیاری از علمای اهل سنت، ايشان در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از تمامی بلاد و سرزمین‌ های اسلامی پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم اهل بیت (ع) بسیاری را وا می‌داشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان اهل عراق که شیعیان بسیاری در میان آنها وجود داشت، مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند. [۱] 🔹در میان مراجعه کنندگان، آنچنان خضوعی نسبت به شخصیت علمی (ع) به چشم می‌ خورد که «عبداللّه بن عطای مکی» میگفت: «مَا رَأَيْتُ اَلْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ وَ لَقَدْ رَأَيْتُ اَلْحَكَمَ بْنَ عُيَيْنَةَ مَعَ جَلاَلَتِهِ فِي اَلْقَوْمِ بَيْنَ يَدَيْهِ كَأَنَّهُ صَبِيٌّ بَيْنَ يَدَيِ مُعَلِّمِهِ؛ [۲] علما را در محضر هیچ‌کس کوچکتر از آنها در محضر (ع) ندیدم. حکم بن عیینه با تمام عظمت علمی‌ اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش‌ آموزی در مقابل معلم خود به نظر می‌ رسید». 🔹شهرت علمی حضرت، در حدّ تعبیر «ابن عنبة»، «كانَ واسِعَ الْعِلْمِ وَوافِرَ الْحلْمِ» مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند. [۳] این شهرت در زمان خود ایشان، نه تنها در حجاز که «كَان‏ سَّيِّد فُقَهَاء الْحِجَاز» [۴]، بلکه حتی در عراق و خراسان نیز بطور گسترده فراگیر شده بود. چنانکه راوی می‌ گوید: «دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می‌ پرسیدند». [۵] همچنین «ذهبی» درباره (ع) می‌ نویسد: «وَ کانَ احدَ مَن جَمعَ بَینَ العِلمِ و العَملِ و السُّؤَدد وَ الشَّرفِ وَ الثِّقهِ وَ الرِّزانهِ وَ کَانَ اَهلاً لِلخِلافَهِ؛ [۶] از کسانی است که بین علم و عمل و آقائی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیّت برای خلافت داشت». 🔹استاد «ابو زهره» درباره مرجعیت عام امام می‌ نویسد: «امام باقر (ع) وارث امام سجاد (ع) در امامت و هدایت مردم بود، از این رو علمای تمام بلاد اسلام از هر سو به محضر او می‌ شتافتند و کسی از مدینه دیدن نمی ‌کرد، جز این که به خدمت او شرفیاب شده و از علوم بی‌ پایانش بهره‌ ها می‌ گرفت». و همو می‌ نویسد: «كانَ يقْصُدُهُ مِنْ ائِمَّةِ الفقه وَالْحَديثِ كَثيرونَ؛ [۷] از بزرگان فقه و حدیث، خیلی‌ ها به قصد بهره‌ گیری علمی پیش حضرتش می‌ آمدند». و از عیون الاخبار نقل شده است که: «قَدْ اَخَذَ عَنْهُ اهلُ الْفِقْهِ ظاهِرَ الْحَلالِ وَالْحرام؛ [۸] فقیهان، احکام حلال و حرام را از او می‌ گرفتند». 🔹او همانند پدرش امام سجاد (ع) که شهرت عظیم علمی در میان مردم داشت، مورد احترام خاص و عام بود. «محمد بن منکدر» که خود یکی از محدثان معروف اهل سنت بود، در عظمت امام پنجم شیعیان چنین می‌ گوید: «من جانشین علی بن الحسین (ع)، از میان فرزندان او را - که نزدیکترین آنان به او از نظر علم و فضیلت هم می‌ بایست باشد - ندیده بودم تا روزی که به محضر فرزندش (ع) رسیدم». [۹] بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره مقام علمی و موقعیت فقهی حضرتش جملات زیبایی بر زبان رانده‌ اند که استاد «اسد حیدر» آنها را در کتاب خود گرد آورده است. [۱۰] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ دوم، ج۴۶ ص۳۳۲ [۲] الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، مؤسسة آل البيت(ع) ص۲۸۰ [۳] عمدة الطالب فی أنساب آل أبيطالب ‏، ابن عنبه حسنى‏، مکتبة الحیدریه‏، ص۱۹۵ [۴] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، کتابخانه آيت الله مرعشى نجفی، چ اول، ج۱۵، ص۷۷ [۵] بحارالانوار، همان، ج۴۶، ص۳۵۷ [۶] سير أعلام النبلاء، الذَهَبی، مؤسسه الرساله، ج۴ ص۴۰۲ [۷] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دار الفکر، بی تا، ص۲۲ [۸] حیاة الامام الباقر(ع)، شریف قرشی، باقر، دار البلاغه، ج۱ ص۱۳۹ [۹] إتحاف بحب الأشراف‏، شبراوى‏، المطبعة الادبیه‏، ص۱۴۵ [۱۰] الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه، اسد حیدر، مکتبة امام امیرالمومنین، بی تا، ج۲ ص ۴۳۵-۴۳۹ 📕حیات‌فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ششم، ص ۲۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 1⃣محمد بن ادریس شافعى:  وى مى گوید: «قبر موسى بن جعفر التریّاق المجرّب؛ [۱] قبر موسى بن جعفر (ع) اکسیر تجربه شده اى است). این کلام اشاره به اجابت دعا در کنار قبر حضرت دارد. 2⃣حسن بن ابراهیم، ابوعلى خلال، شیخ حنابله (از علماى قرن سوّم ه.ق): «ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به الاّ سهّل الله تعالى لى ما أحبّ؛ [۲] هیچ امرى بر من دشوار نشد جز آن که قصد قبر (ع) را مى نمودم و به او توسل مى کردم و خداوند متعال آنچه دوست داشتم را براى من تسهیل مى نمود». 3⃣محمّد بن ادریس بن منذر، ابوحاتم رازى (ت: ۲۷۷ ه.ق): او درباره (علیه السلام) مى نویسد: «ثقة صدوق، امام من ائمة المسلمین؛ [۳] او ثقه، صدوق، و امامى از امامان مسلمین است». 4⃣عبدالکریم بن محمّد سمعانى (ت: ۵۶۲ق):  «هو موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... و مشهده ببغداد مشهور یزار... زرته غیر مرّة مع ابنه محمّد بن الرضا على بن موسى؛ [۴] بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... مرقد او در بغداد مشهور و محلّ زیارت است... من قبر او و قبر فرزندش محمّد پسر على بن موسى (الرضا) را چندین بار زیارت کردم». 5⃣ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى (ت: ۵۹۷ ه.ق): «کان یدعى العبد الصالح لأجل عبادته واجتهاده و قیامه باللیل و کان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یؤذیه بعث إلیه بمال...؛ [۵] او را به جهت عبادت و کوشش فراوان و قیام در شب، عبد صالح مى خوانند. او مردى کریم و حلیم بود. هر گاه از کسى به او اذیتى مى رسید مالى براى او مى فرستاد...». 6⃣ابن اثیر جزرى (ت: ۶۳۰‌ ه.ق): «و کان یلقّب بالکاظم لأنّه کان یحسن إلى من یسىء إلیه، کان هذا عادته ابداً؛ [۶] او را لقب داده اند؛ زیرا به هر کس که او را اذیت مى کرد احسان مى نمود و این عادت همیشگى او بود». 7⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ ه.ق): «او امامى بزرگ مقدار، عظیم الشأن، مجتهدى بزرگ، کوشا در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات بود. شب را تا به صبح به سجده و قیام بیتوته مى نمود، و روز را به صدقه و روزه ختم مى کرد. و به جهت کثرت بردبارى و گذشتش از متجاوزان، او را «کاظم» نامیدند. او انسان بدکار را به احسان خود پاسخ مى داد. و با انسان جنایتکار با عفو برخورد مى کرد. و به جهت کثرت عبادتش، او را عبد صالح نامیدند. و در عراق معروف به باب الحوائج الى الله است؛ زیرا حوائج متوسلین به خدا، به وسیله او برآورده مى شود. کرامت او عقل ها را متحیّر مى کند، و براى او نزد خداوند قدم صدقى است که زائل نشده و زائل نخواهد شد...  و اما مناقب او بسیار است، و اگر چیزى به جز عنایت الهى نسبت به او نباشد، همین منقبت او را بس است...». آن گاه برخى از مناقب آن حضرت را بازگو کرده است. [۷] 8⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى (ت: ۷۴۸ ه.ق): «او مردى صالح، عالم، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود». [۸] و در جایى دیگر مى گوید: «او مردى صالح، عالم، عابد و الهى... بود». [۹] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تحفة العالم، ج ۲، ص ۲۲ [۲] تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج ۱، ص ۱۲۰، به نقل از او؛ المنتظم ج ۹، ص ۸۹ [۳] الجرح و التعدیل، ج ۸، ص ۱۳۸ [۴] انساب السمعانى، ج ۵، ص ۴۰۵ [۵] صفة الصفوة، ج ۲، ص ۱۸۴، ترجمه رقم ۱۹۱ [۶] الکامل فى التاریخ، ج ۶، ص ۱۴ [۷] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۲۰ [۸] العبر، ج ۱، ص ۲۲۲ [۹] تاریخ الاسلام، حوادث وفیات ۱۹۰ - ۱۸۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه بدعتی در دین ایجاد شده بود که «امام حسین» (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش اول) 🔸 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت‌ هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر می گردد: 🔹در عصر جاهلیّت شخصیّت افراد، بر محور ثروت و فرزندان دور مى زد. هر کس پول بیشتر و فرزندان فزون‌ترى داشت، شخصیّتش در نگاه مردم مهم تر بود. خداوند متعال در آیه ۳۷ سوره سبأ، ضمن بى اعتبارى این ملاک، معیار جدیدى را جایگزین آن فرمود. مى فرماید: «وَ مَا أَمْوَالُکُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُکُمْ بِالَّتِى تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُمْ فِى الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ؛ اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز کسانى که ایمان بیاورند و عمل صالحى انجام دهند، که براى آنان در برابر کارهایى که انجام داده اند پاداش مضاعف است؛ و آنها در غرفه هاى [بهشتى] در [نهایت] امنیت خواهد بود». و نیز در آیه ۱۳ سوره حجرات می فرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ؛ گرامی‌ ترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست». 🔹بدین ترتیب، اسلام معیار شخصیّت را از ثروت و فرزند، به ایمان و تقوا و عمل صالح تغییر داد. یعنى هر کس تقواى بیشتر داشته باشد به خداوند نزدیکتر است، هر چند اصلا فرزندى نداشته و فقیرترین فرد جامعه باشد؛ و کسى که تقواى کمترى داشته باشد از خداوند دورتر است، هر چند داراى فرزندان فراوان و ثروت زیادى باشد. در پى این تغییر ملاک، ابوسفیان ها و ابولهب ها و ابوجهل ها جاى خود را به سلمان ها و ابوذرها و مقدادها دادند، و در پى آن، مردم در برابر ثروتمندان به خاطر پول و ثروتشان تواضع نمى کردند. امّا با رحلت پیامبر اکرم (ص) دوباره معیارها دستخوش تغییر و تحوّل شد، و در عصر خلیفه سوم به حال سابق برگشت، و ثروتمندان و صاحبان فرزندان و نیروى انسانى بیشتر، هر چند بویى از تقوا نبرده بودند، جاى انسان هاى متقى را گرفته، و به عنوان شخصیّت هاى اسلامى معرفى شدند. 🔹در عصر معاویه، پیشقراولان و کسانى که زودتر از همه اسلام را پذیرفته بودند کنار گذاشته شده، و آزادشدگان دست پیامبر (ص) و فرزندانشان (طلقاء و ابنا طلقاء) که اسلام را به اجبار و فشار محیط، و نه از روى میل و علاقه و اشتیاق، پذیرفته بودند سر کار آمدند. [۱] در جنگ صفین تعداد فراوانى از صحابه پیامبر (ص) در سپاه امام على (ع)، و تنها افراد بسیار معدودى از صحابه خود فروخته در اردوگاه معاویه بودند. [۲] دستگاه بنى امیّه که اساس آن بر تقوا و ایمان بنا نبود، بلکه شالوده آن بر اساس مطامع دنیوى ریخته شده بود، کسانى که شیطنت بیشتر، قساوت قلب شدیدتر، دین فروشى زیادترى داشتند را به خود جذب مى کرد. (ع) براى از بین بردن این بدعتها و احیاى آن سنّت ها قیام کرد. ... پی‌نوشت‌ها: [۱] عثمان افراد فاسق و ظالمى، چون ولید بن عقبة بن ابى معیط را والى کوفه، و عبدالله غامر بن کریز را والى بصره، و عبدالله بن ابى سرح را والى مصر، و مروان بن حکم را مشاور عالى خویش کرد. مطابق آنچه که در کتاب الاستیعاب، ص ۶۹۰ و الاغانى، ج ۶، ص ۳۵۶ آمده، ابوسفیان خود نیز به این نکته اعتراف کرد، آنجا که گفته است: «از آن هنگام که خلافت به دست دو طایفه تیم و عدى (قبیله ابوبکر و عمر) افتاد، من نیز در آن طمع کردم». (عاشورا، ص ۱۲۰) [۲] طبق روایتى ۳۰۰ تن از صحابه پیامبر (ص) که در بیعت رضوان و گروهى از آنها از بدریون بودند، با امام على (ع) در جنگ صفین همکارى مى کردند، که از این جمع ۶۳ نفر در آن میدان شهید شدند. (پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۷، ص ۸۳) 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه بدعتی در دین ایجاد شده بود که «امام حسین» (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش دوم) 🔸 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، بدعت‌ هاى فراوانى در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که ادامه حیاتشان در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر می گردد: 🔹در عصر جاهلیّت امتیازات قومى غوغا مى کرد. آنان اوّلا: عرب را (هر چند داراى انحطاط اخلاقى بود) بر عجم (غیر عرب) برترى مى دادند. ثانیاً: در میان عرب ها، هر قبیله اى خود را برتر از دیگر قبیله ها مى دانست و براى این منظور به شمارش تعداد افراد قبیله خود مى پرداختند، و اگر دو قبیله از این جهت مساوى بودند، به سراغ گورستان ها رفته و سرشمارى مردگان هر قبیله را آغاز مى کردند تا قبیله برتر مشخّص شود. [۱]  اسلام این ملاک و معیارِ نادرست را برچید، و معیار بشریّت و انسانیّت را جایگزین آن کرد و براى همه انسانها، فارغ از قبیله، نژاد، زبان و رنگ، ارزش قائل شد. 🔹در آیه ۷۰ سوره اسراء مى خوانیم: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِى آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیر مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا؛ ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنها را در صحرا و دریا (بر مرکب هاى راهوار) سوار کردیم؛ و از نعمت هاى پاکیزه به آنان روزى دادیم؛ و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده ایم، برترى بخشیدیم». آرى با آمدن اسلام، انسان محورى، جاى قبیله محورى را گرفت، و لذا طرفداران پیامبر (ص) و جذب شدگان به اسلام، از قبیله و نژاد و زبان و رنگ خاصّى نبودند؛ بلکه عرب و عجم، سیاه و سفید، قریشى و غیر قریشى، فوج فوج به اسلام رو آورده و تسلیم امر خدا شدند. 🔹با رحلت پیامبر (ص)، این سنّت حضرت نیز دستخوش تغییر شد و کم کم همان قومیّت‌ گرایى رخ نمایى کرد، تا در دوران خلیفه سوم به اوج رسید؛ [۲] و این مطلب مخصوصاً در مناطق تحت نفوذ به وضوح دیده مى شد. تعصّبات قومى، جاى انسان محورى را گرفت و همین امر باعث اختلافات و درگیرى میان قبایل شد. اتّحاد و یکپارچگى و وحدت ناشى از انسان محورى به تدریج از میان مسلمانان رخت بربست، و دیگر خبرى از آن جامعه متّحد و یکپارچه نبود. (ع) قیام کرد تا دوباره همه مسلمانان را متّحد نموده، و یادگار جدّش، یعنی انسان محورى را حاکم کند. ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] شرح بیشتر را در تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۲۷۵ مطالعه فرمایید. [۲] جرج جرداق در کتاب الامام على صوت العدالة الانسانیة، ج ۱، ص ۱۲۴ درباره تقویت بنى امیّه توسط عثمان مى نویسد: «عثمان، هم کلید بیت المال و هم شمشیر سلطان را در دستان بنى امیّه قرار داد». (عاشورا، ص ۱۴۰) 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان @tabyinchannelمنبع = ۱۳ روزمانده تاانتخابات 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش دوم) 🔸براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد... در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۲) 🔹 درباره‌ی به‌ عنوان یکی از می‌فرمایند: «در همه‌‌ی این حوادث و با نگاهى وسیع‌تر در سرگذشت یازده‌ساله‌ی‌ و اساساً در پیدایش این نظام و مقدمات آن و مبارزاتى که به آن منتهى شد، صحنه‌ پرداز اصلى و عامل حقیقى، همانا و عقیده و و است. 🔹هم ، که با قیام شجاعانه‌اش در برابر و برضد ابرقدرت‌هاى شرق و غرب، کارى عظیم و بى‌سابقه انجام داد، هم و قائد عظیم‌الشأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همه‌‌ی بادهاى مخالف ایستاد، و هجوم طوفان‌ها را شکست، اما خود کمترین تکانى نخورد؛ هم که توانست کشور را بدون اندک تکیه‌اى به اداره کند، 🔹و را که محل تلاقى نیروهاى شرق و غرب بر ضد او بود و نزدیک به سه‌چهارم سالیان پس از پیروزى را فرا گرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، و با عزت و به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از گرفته‌اند و جوهر اصلى این حوادث شگفت‌آور و و صلابت و عزتى است که و ایرانى و ملت و و و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز داده‌اند». [۱] 🔹ایشان و نظام برخاسته از آن را به ، و استواری این بنا بر پایه‌ی می‌دانند و معتقدند مردم در جریان انقلاب اسلامی، را با اسلام شناختند و به‌ خاطر فداکارى و عظمت او در راه ، پشت سر ایشان راه افتادند و از ایشان تبعیت کردند. [۲] 🔹از دیدگاه ، بزرگترین مانع در مقابل نفوذ خائنانه‌ و همچنین سلطه‌ی غیرمشروع و غیرمنطقی است. ایشان در تبیین چرایی این امر می‌فرمایند: « ... ، در وهله‌ی‌ اوّل دو عنصر بزرگ در درون خود دارد، که یکى عبارت است از احترام به و اهتمام‌ به‌ انسان، و دوم جلوگیرى‌ از و و قدرتمندان نابحق و ظالم و ستمگر جهانى. در کلمه‌ی‌ توحید، این‌ها وجود دارد؛ لا اله الا الله». [۳] 🔹در جمع‌بندی رکن اسلامیت انقلاب، می‌توان گفت از دیدگاه معظم‌له: « ... آنچه که ما داریم، به برکت داریم. به وجود آمدن ، به برکت اسلام بود. اگر و عمق این ایمان در دل‌ها نبود، امکان نداشت بعد از آن سوابقى که همه از گذشته‌ هاى این کشور ‌ـ‌ به‌ خصوص در قرن اخیر‌ ـ‌ مى‌دانید، هیچ دست نیرومندى بتواند این را به حرکت در بیاورد... 🔹 این مردم بعد از و تشکیل و بقا و ریشه‌دار شدن تا وضع کنونى و پیشرفت‌ها در جهات مختلف و سرنوشت جنگ تحمیلى و سرنوشت جنگ‌هاى فراوانى که ما تاکنون در دنیاى سیاسى و اقتصادى داشته‌ایم و همه به سمت بوده است (اگرچه در بسیارى از آن‌ها در نیمه‌ى راه قرار داریم) همه‌ی‌ آن‌ها مرهون اسلامى ما و این مردم است؛ ما باید آن را حفظ کنیم...». [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] پیام رهبر انقلاب به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت امام ۶۹/۰۳/۱۰ [۲] بیانات معظم له ۸۲/۰۳/۰۷ [۳] بیانات معظم له ۸۲/۰۶/۲۶ [۴] بیانات معظم له ۷۰/۹/۳۰ منبع: پرسمان @tabyinchannel منبع = ۱۳ روزمانده تاانتخابات 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش اول) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. 💠اسرار غیبت امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) 🔹پیشینه چرایی ‏_حضرت به قبل از تولد امام باز می‏گردد، زمانی که در میان مردم مطرح و پیامبر اکرم‏ (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین‏ (علیهم السلام) در مقام پاسخگویی به آن برآمده‏ اند. هزاران سر نهان در نظام دین و برنامه ‏های مترقی آن وجود دارد که هر یک، دلی دریا و چشمی بینا می‏خواهد، تا آنجا که همه پیامبران هم نمی‏توانند به تمام اسرار آگاه باشند. (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از رازهای بسیار پیچیده‏ ای است که با ظهور او همه حقیقت روشن می‏گردد. 🔹عبدالله بن فضل هاشمی می‏گوید: امام صادق‏ (عليه السلام) فرمود: « ناچار خواهد داشت، به طوری که در شک واقع می‏شوند. سؤال کردم: چرا؟ فرمود: ماذون نیستیم علتش را بیان کنیم. گفتم: چیست؟ فرمود: همان حکمتی که در غیبت‌ وجود داشت، در غیبت آن جناب وجود دارد. اما جز بعد از او ظاهر نمی‏شود، چنان که حکمت‏ سوراخ کردن کشتی و کشتن جوان و اصلاح دیوار به دست‏ حضرت خضر (عليه السلام) برای حضرت موسی ‏(عليه السلام) آشکار نشد، جز هنگامی که می‏خواستند از هم جدا شوند. ای پسر فضل! موضوع ، از اسرار خدا و از غیوب الهی است، چون را می‏دانیم باید اعتراف کنیم که کارهایش از روی حکمت صادر می‏شود، گرچه تفصیلش برای ما مجهول باشد». [۱] 🔹از این حدیث استفاده می‏شود که و اساسی ‏ به دلیل اینکه اطلاع بر آن به نبوده، یا را نداشته‏اند، بیان نشده است. در عین حال به مواردی از در بعضی از روایات اشاره شده است که در بخش‌های بعدی این مقاله به صورت اختصار پرداخته خواهد شد. ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۱ منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel منبع = ۷ روزمانده تاانتخابات 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در ، موارد زير به چشم مى خورد: 1⃣در داستان (عليه السلام) مسأله بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر تمام موجودات است نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱] 2⃣در «سوره الرّحمن» به از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲] 3⃣در «سوره يوسف» به علم و از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳] 4⃣باز در همين سوره به مسأله تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال اشاره كرده، و از قول (عليه السلام) خطاب به مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]). 5⃣باز قرآن در زمینه داستان و ، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و و قدرت جسمانى او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه و در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است. 6⃣در داستان داود (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ»؛ () را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷] 7⃣در «سوره كهف» در داستان و ، از و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، به او تعليم داده بوديم). و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير است. 8⃣در «سوره نمل» از آگاهى (عليه السلام) نسبت به چگونگى سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» [۹] (گفت: اى مردم به ما تعليم داده شده است). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ‏۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در آيات قرآن، موارد زير به چشم مى خورد: 9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان سخن از او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً» [۱] ( را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و اشاره مى كند. 🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه و و دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و نكن، بر زمين راه نرو، در اعتدال را رعايت كن، ، فرياد نكش و و شكيبايى و در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام را به خاطر برخوردارى از موهبت و و دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است! 1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده و به ميان آمده است، كه زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ» [۳] (آنها هر چه مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند ، ، همانند حوض و ديگ هاى ثابت!) و در آيه قبل از آن، به دستيابى (عليه السلام) به اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ» [۴] (ما چشمه هاى [مذاب] را براى او روان ساختيم). 2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ» [۵] ( را كشت و خداوند و و را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است و در اينجا دانشى است كه براى تدبير و لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود. 💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از علوم ديگر به ميان نياورده است، براى اين بخش از اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از مى شمرد، و را تشويق به فراگيرى هر گونه و نافع در زندگى و مى نمايد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره كهف، آيه ۹۶ [۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹ [۳] سوره سبأ، آيه ۱۳ [۴] همان، آيه ۱۲ [۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel منبع 🤲 🤲 ✳️ 🆔 https://eitaa.com/ammar_enghlab