eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
91 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ ☀️☀️☀️ قسمت نهم ☀️☀️☀️ 🌸 شیعه فاطمه ، در شش ماهگی ، 🌸 زبانش باز شد . 🌸 و کلمات را به صورت صحیح ، ادا می کرد . 🌸 و در سن یک سالگی ، 🌸 قشنگ و بدون غلط ، حرف می زند . 🌸 زهرا ، هر شب قبل از خواب ، 🌸 یک داستان برای او می خواند 🌸 و گاهی که دیر خوابش می برد 🌸 شعر من بچه شیعه هستم را ، 🌸 برایش زمزمه می کرد : 🇮🇷 من بچه شیعه هستم ، 🇮🇷 خدا را می پرستم 🇮🇷 خدای پاک و دانا ، 🇮🇷 مهربان و توانا .... 🌸 شیعه فاطمه ، در حال بزرگ شدن بود 🌸 و همیشه می دانست که جعفر و زهرا ، 🌸 پدر و مادر واقعی او نیستند . 🌸 و همچنین می دانست : 🌸 که از کجا آمده ؟! 🌸 چه نوع موجودی هست ؟! 🌸 چه قدرت هایی دارد ؟! 🌸 اما همه آنها را مخفی می کرد 🌸 و به کسی ، چیزی نمی گفت . 🌸 چیزهایی می دید که دیگران نمی بینند 🌸 چیزهایی می شنید که دیگران نمی شنوند 🌸 چیزهایی می داند ، که دیگران نمی دانند 🌸 با کسانی حرف می زند ، که دیده نمی شوند 🌸 گاهی نیز با حیوانات حرف می زند . 🌸 هر روز یک ساعت به آسمان خیره می شد 🌸 و آرام با خداوند صحبت می کرد ‌. 🌸 شیعه فاطمه ، از دو سالگی ، 🌸 خواندن و نوشتن را شروع کرد . 🌸 بدون اینکه کسی به او آموزش دهد . 🌸 او همچنین ، 🌸 استعداد بالایی در یادگیری داشت . 🌸 او کاملا با بچه های دیگر متفاوت بود 🌸 همیشه در حال فکر کردن و مطالعه بود . 🌸 طرز حرف زدنش ، ادبش ، تواضعش ، 🌸 اطلاعات عمومی اش ، غیب گویی هایش و... 🌸 او را از بچه های دیگر متمایز می کرد . 🌸 اما بعضی وقت ها ، 🌸 حرف هایش را رُک و بی پرده می گفت . 🌸 و طرف مقابلش اگر عاقل بود ، می پذیرد 🌸 اما اگر نادان و مغرور بود ، ناراحت می شود . ☀️ ادامه دارد ... ☀️ ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla
🌷 گاهی بعضی از والدین فراموش می‌کنند 🌷 که هدف از داشتن فرزند و تربیت او چیست 🌷 و آنجا که خداوند فرزندان را ، 🌷 وسیله آزمایش قرار می‌دهد ، کجاست . 🌷 اگر با مشقت و زحمت بسیار ، 🌷 تمام امکانات رفاهی و مادی را ، 🌷 در اختیار فرزندان خود قرار بدهیم 🌷 ولی اگر مبانی مذهبی را ، 🌷 در همان کودکی به او ارائه ندهیم ، 🌷 نه‌ تنها برای تربیت فرزند خود ، 🌷 تلاشی نکرده‌ایم 🌷 بلکه خود را وامدار وی قرار داده‌ایم . 🌷 امید است که والدین عزیز ! 🌷 با استعانت از مکتب اهل‌ بیت بتوانند ، 🌷 در تربیت فرزندان خود و دیگران ، 🌷 حق آنها را به خوبی به آن‌ها اعطا نمایند . 🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین جلسه تربیتی کودکان روستای اسلام آباد با محتوای زیر : ۱. حفظ سوره ناس ۲. حفظ شعر کوتاه : دستم تو دستِ امام زمونه قلبم ، پیشِ خدای مهربونه ۳. آموزش معماهای قرآنی : قلب قرآن : سوره یاسین عروس قرآن : سوره رحمان یک سوره که نام دخترانه دارد : کوثر ، مریم ۴. آموزش انگلیسی مذهبی : خدا : گاد مسجد : ماسک فرشته : اَنجِل ۵. نکته تربیتی : بوسیدن دست پدر و مادر
🌷 آموزش انگلیسی مذهبی 🌷 🕋 We are twice armed 🕋 if we fight with faith 🕋 تلفظ : 👈 وی آر توایس آرمد ایف وی فایت وِیذ فَیض 🕋 ترجمه : 👈 ما دو برابر مسلح هستیم اگر با ایمان مبارزه کنیم 🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌷 آموزش انگلیسی مذهبی 🌷 🕋 We are twice armed 🕋 if we fight with faith 🕋 تلفظ : 👈 وی آر توایس
🌸 مفردات : We ( وی ) = ما are ( آر ) = هستیم twice ( توایس ) = دو برابر armed ( آرمد ) مسلح ، مجهز if ( ایف ) = اگر fight ( فایت ) = نبرد ، جنگ ، مبارزه کردن we fight ( وی فایت ) = بجنگیم with ( وِیذ ) = با faith ( فَیض ) = ایمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای گولوبولا 🇮🇷 قـسـمت ۳۱ : وضعیت اضطراری 🔮 @amoomolla لطفا کانال مارو به دوستانتان ، معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی 🇮🇷 داستان قسمت ۱ : مامان بند کفشمو ببند 🇮🇷 داستان قسمت ۲ : کدوم یکی بهتره 🔮 @amoomolla 🇮🇷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ ☀️☀️☀️ قسمت دهم ☀️☀️☀️ 🌸 او بعضی وقت ها ، 🌸 حرف ها و نصیحت هایش را ، 🌸 رُک و بی پرده می گفت . 🌸 و طرف مقابلش اگر عاقل بود ، 🌸 می پذیرفت 🌸 اما اگر نادان و مغرور بود ، 🌸 ناراحت می شد . 🌸 شیعه فاطمه ۵ ساله شده بود . 🌸 عروسی برادر زاده جعفر بود . 🌸 جعفر و زهرا آماده شده بودند ، 🌸 تا به عروسی بروند . 🌸 اما شیعه فاطمه ، 🌸 همچنان در حال خواندن کتاب بود . 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 دختر گلم نمی خوای آماده بشی ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 نه مامان جون ، من نمیام 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 چرا دخترم ؟! چرا نمی خوای با ما بیای ؟! 🇮🇷 بهت خوش می گذره ها 🍎 شیعه فاطمه گفت : مامانی ؟! 🇮🇷 زهرا گفت : بله عزیزم 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 مامان جون ، عزیز دلم ، قربونت برم 🍎 اگه شما رو به یک منطقه پر از کثافت ، 🍎 و پر از لجن و زباله دعوت کنن ، می رین ؟! 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 واااا دخترم این چه سوالیه ؟؟! 🇮🇷 معلومه که نمیرم ، هیچ آدم عاقلی نمیره 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 خب مامان جون ! 🍎 مراسم عروسی اونا برای من ، 🍎 از اون لجن و زباله و کثافت بدتره 🍎 توی عروسی ، می خوان گناه کنن ، 🍎 می خوان برقصن 🍎 محرم و نامحرم قاطی میشن 🍎 مایع مست کننده می خورن 🍎 این گناه ها ، هزاران بار ، 🍎 از اون آشغال و لجن و کثافت بدتره . 🍎 مامان جونم ! 🍎 الهی دورت بگردم 🍎 من جایی که توش گناه باشه ، نمیرم 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 آفرین دختر گلم ، 🇮🇷 مثال خیلی خوبی زدی 🇮🇷 ولی همه عروسیا اینجورین 🇮🇷 یعنی هیچ کدومشون رو نریم ؟! 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 کسی که اهل نماز و قرآنه 🍎 کسی که ادعای مسلمونی بکنه 🍎 کسی که خودشو شیعه امام علی بدونه 🍎 کسی که به دنبال شاد کردن دل امام زمونه 🍎 چه در عروسی ، چه در فضای مجازی ، 🍎 و چه در خلوت های خودمانی ، 🍎 باید از گناه پرهیز کنه . 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 آخه شما که مردم رو نمی شناسی 🇮🇷 ما اگه نریم ، 🇮🇷 پشت سرمون حرف در میارن 🇮🇷 فامیلامون ، ما رو ملامت می کنن 🇮🇷 هر چی باشه از ما توقع دارن 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 مامانی ! رفتن یا نرفتن شما ، دست خودتونه 🍎 من نمی خوام منصرفتون کنم 🍎 ولی اینو بدونید که شما ، 🍎 فقط و فقط ، باید خدا رو راضی کنید 🍎 نه بندگان خدارو . 🍎 خدا رو باید محور قرار بدین نه مردم رو . 🍎 جایی که توش گناه باشه ، جای شیطانه ؛ 🍎 نه جای خدا و فرشته ها ، ☀️ ادامه دارد ... ☀️ ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla
☀️ برای آنکه بتوانیم ☀️ استعدادهای نهفته دانش آموزان را ، ☀️ در جهت مطلوب ، شکوفا کنیم ☀️ و آنان را ، انسان‏هایی الهی و مفید ، ☀️ برای جامعه اسلامی پرورش دهیم ، ☀️ لازم است که اولیا و مربیان ، ☀️ از " روشهای تربیت اسلامی " بهره گیرند . ☀️ هیچ وقت نمی توان با روش های غربی ، ☀️ فرزندانمان را ، اسلامی تربیت کنیم . @amoomolla
🌹 مشق و دیکته مذهبی 🌹 🌹 ویژه کلاس اولی ها به پایین 🌹 ✍ ش ( شین ) مثل : 🇮🇷 شهید ، شیعه ، شکور ، شمس ، شرف ، شیخ 🇮🇷 شهادت ، شهامت ، شجاعت ، شوال 🔮 @amoomolla ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 👈 دوستان گلم ! اگر شما هم ، کلمات مذهبی با حرف " شین " یادتان آمد ، به ما هم بگین تا به اشتراک بذاریم .
آموزش نماز به دختران و پسران با بازی و سرگرمی و خنده و شوخی و تفریح روستای اسلام آباد در این بازی ، که مرحله اول است بچه ها ، با سه جزء از نماز آشنا می شوند . قنوت ، نیت و رکوع
دومین کلاس تربیتی پسران و دختران روستای اسلام آباد محتوای کلاس : ۱. مرور مطالب جلسه قبل ۲. حفظ سوره فلق ( سه آیه اول ) ۳. حفظ حدیث : و ثیابک فطهّر : لباساتو تمیز کن ۴. حفظ شعر مرتبط با حدیث : آی دونه دونه دونه بچه خوب می دونه خدا گفته لباساش باید تمییز بمونه ۵. معمای مذهبی : برادر قرآن : نهج البلاغه خواهر قرآن : صحیفه‌ی سجادیه نهج البلاغه ، کتاب کدام امام است ؟ امام علی علیه السلام صحیفه‌ی سجادیه ، متعلق به کدام امام است ؟ امام سجاد علیه السلام ۶. آموزش انگلیسی مذهبی : بهشت : هِیوِن جهنم : هِل شیطان : سِیتِن ۷. نکته تربیتی : دختران و پسران ، نباید با همدیگر بازی کنند دختران با دختران ، و پسران با پسران ، بازی می کنند .
امروز قبل از نماز مغرب ، به پارک رفتیم و با بچه ها ارتباط گرفتیم سپس در این گردونه ، نشستیم و با آنها ، مطالبی که در مسجد به آنها آموزش دادیم را ، مرور کردیم .
سومین جلسه مشترک تربیتی روستای اسلام آباد با محتوای : ۱. مرور محفوظات و مطالب جلسات قبل ۲. حفظ کامل سوره فلق ۳. حفظ شعر : آی کوچولوی با ادب وقتی میری به مهمونی یادت باشه که نکنی سر و صدا و شیطونی ۴. معمای پیامبران : کدام پیامبر ، بدون پدر و مادر به دنیا آمد ؟ آدم کدام پیامبر چوبش اژدها میشد؟ حضرت موسی کدام پیامبر ، بزرگترین کشتی دنیا را ساخت ؟ حضرت نوح ۵. آموزش انگلیسی مذهبی ؟! این دِ نِیم آف گاد ، به نام خدا ۶. نکته تربیتی : دختران ، نباید در کوچه و خیابان بازی کنند . محل بازی آنها ، در خانه هاست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شجاعان 🇮🇷 این قسمت : گروگان 🔮 @amoomolla لطفا کانال ما را به دیگران معرفی کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پند پارسی 🇮🇷 قسمت ۱۸ : دروغ سنج 🔮 @amoomolla 👈 لطفا فیلم و کارتون های مارو تبلیغ کنید
27.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🇮🇷 فیلم زیبای تا به تا ( زی زی گولو ) 🇮🇷 قسمت ۱۳ : زندگی شیرین 🔮 @amoomolla 👈 لطفا فیلم و کارتون های ما را تبلیغ کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ داستان دختر شگفت انگیز ☀️ ☀️☀️☀️ قسمت یازدهم ☀️☀️☀️ 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 خب عزیزم عروسی همش یک شبه 🇮🇷 یک شب که هزار شب نمیشه 🌸 شیعه فاطمه گفت : 🍎 اولاً یک شب نیست ، هزاران شبه 🍎 حداقل ماهی یکبار ، عروسی دعوتید 🍎 غیر از عروسی ، هر ساله ، 🍎 حداقل بیستا جشن ، دعوتتون می کنن 🍎 یه روز عروسی فلانی 🍎 یه روز عقدکنون فلانی 🍎 یه روز تولد فلانیه 🍎 یه روز جشن فلانیه 🍎 پس نگید که یک شبه 🍎 دوماً همون یک شب هم ، 🍎 میتونه اعمال هفتاد ساله ما رو خراب می کنه 🌸 جعفر ، همه حرفهای شیعه فاطمه را شنید 🌸 لبخندی زد و گفت : ☀️ زهرا خانم ، شمارو نمی دونم ☀️ ولی خداییش ، من که قانع شدم ☀️ و به حرف دختر کوچولوی قشنگم ، ☀️ گوش میدم ☀️ و به عروسی نمیرم 🌸 زهرا با تعجب گفت : 🇮🇷 مطمئنی نمیری ؟! اونا فامیلاتن 🇮🇷 عروسی برادرزادته 🇮🇷 اگه نری ممکنه ناراحت بشن آ 🌸 جعفر گفت : ☀️ اشکالی نداره ، ☀️ اونا ناراحت بشن ☀️ بهتر از اینه که خدا ناراحت بشه 🌸 جعفر نگاهی به شیعه فاطمه کرد ، 🌸 برایش چشمک زد و گفت : ☀️ مگه نه دختر گلم ؟! 🌸 شیعه فاطمه نیز ، لبخندی زد و گفت : 🍎 قربون بابای قشنگم برم 🌸 زهرا گفت : 🇮🇷 خب باشه پس منم نمیرم 🇮🇷 ولی در عوضش قول بده ، 🇮🇷 که فردا کادوی خوبی براشون بگیریم 🇮🇷 و برای تبریک گفتن ، صبح زود بریم سمتشون 🌸 جعفر لبخندی زد و گفت : ☀️ به روی چشمم خانم خانما 🌸 فردای آن روز ، 🌸 اول صبح ، با کادو و شیرینی ، 🌸 به طرف خانه برادر جعفر رفتند . 🌸 و به عروس و داماد تبریک گفتند . 🌸 و بابت نیامدن به عروسی ، 🌸 عذرخواهی کردند . 🌸 برادر جعفر نیز ، 🌸 از نیامدن جعفر به عروسی پسرش ، 🌸 ناراحت شده بود . 🌸 اما جعفر و همسرش با شیرین زبانی ، 🌸 موفق شدند که از دلش در بیاورند . 🌸 همه خوشحال و خندان بودند ؛ 🌸 اما شیعه فاطمه ، از لحظه ورود ، 🌸 احساس تنگی نفس و خفگی می کرد . 🌸 اما حیا کرد و به کسی چیزی نگفت . 🌸 دختر عموی او ، مرضیه ، 🌸 متوجه حال ناخوش شیعه فاطمه شد . 🌸 مرضیه ، به طرف شیعه فاطمه رفت . 🌸 او را بغل کرد و گفت : ⚜ چی شده شیعه جان ، ⚜ امروز حالت خوب نیست ؟! 🌸 زهرا از شنیدن این حرف ، برآشفته شد . 🌸 و از جای خود پرید و به طرف دخترش رفت 🌸 از دیدن صورت زرد و بی حال او ناراحت شد 🌸 او را از مرضیه گرفت و گفت : 🇮🇷 چی شده دخترم ؟! 🇮🇷 تو حالت خوش نیست ؟! ☀️ ادامه دارد ... ☀️ ✍ نویسنده : حامد طرفی 🔮 @amoomolla