فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان کوتاه ( یک با یک برابر نیست )
♦️ معلم : یعنی چی؟! پاشو بیا پای تخته ببینم...باید ثابت کنی یک با یک برابر نیست... اگه ثابت نکنی پیش بچه ها تنبیهت میکنم تا دیگه الکی هرچی از دهنت دراومد تو کلاس من نگی
🔮 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام به زبان ساده
💍 حکم طلا برای آقایون چیه ؟!
🔮 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌸 آموزش انگلیسی مذهبی 🌸 🌸 سوره عصر ، آیه دوم 🌸 🌹 اِنّّ الانسانَ لَفی خُسر 🌹 🔮 Most surel
🌹🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹🌹
🌹 سوره عصر ، آیه ۳ ، قسمت اول 🌹
🌸 اِلّا الذینَ آمَنوا 🌸
🔮 Except those who believe
🌷 تلفظ 👈 ایکسِپت ذُز هـو بِلیو
🌷 ترجمه فارسی 👈 مگر آنان که ایمان آوردند
🔮 Except 👉 به جز ، مگر
🔮 those 👉 آنها
🔮 who 👉 که
🔮 believe 👉 ایمان آوردن
@amoomolla
🇮🇷 #انگلیسی #سوره_عصر #آموزش_انگلیسی
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۷ 🌹
🍎 سمیه با تعجب به دخترها گفت :
🌷 یک نفر به چندتا قلیان سرا حمله کرده ؟
🌷 مطمئنید یک نفر بوده ؟
🌷 آخر یک نفر ،
🌷 چطور میتواند به چندنفر حمله کند ؟
🌷 و دست و پای آنها را ببندد .
🍎 نسترن گفت :
🇮🇷 نمی دانم والله
🇮🇷 خودشان می گویند یک نفر بوده
🇮🇷 تازه ، می گویند یک زن بوده نه مرد
🍎 سمیه ، باز با تعجب گفت :
🌷 چه شیر زنی هم بوده ،
🌷 همه بگوئید ماشالله
🍎 دخترا با خنده گفتند :
🌟 ماشاالله ماشالله ، چشم نخورد ان شاءالله
🍎 سمیه دوباره گفت :
🌷 قیافه آن خانم ، چه شکلی بوده ؟
🌷 صورتش را دیدند یا نه ؟
🌟 مرضیه گفت : نه ندیدند
🌟 گویا آن دختر ، صورتش را پوشانده بوده
🍎 روز بعد ، سمیه دوباره بعد از نماز صبح ،
🍎 پوشیه را پوشید ، و به طرف دانشگاه رفت .
🍎 وارد یکی از قلیان سراها شد .
🍎 و در را بست .
🍎 صاحب قلیان سرا ، که شنیده بود
🍎 شب گذشته ، زنی با چهره پوشیده ،
🍎 به چند نفر حمله کرده است ،
🍎 و دست و پای آنها را بسته است ؛
🍎 اکنون از دیدن سمیه با پوشیه ،
🍎 کمی ترسید و گفت :
🔥 تو کی هستی ؟ چه میخواهی ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 می دانی چرا دیروز ،
🌷 آن چند قلیانی رو زدم و بستم ؟
🌷 چون فقط یک سوال از آنها کردم .
🌷 اما آنها به جای جواب ،
🌷 صدای خود را برای من ، بالا بردند .
🌷 و به من اهانت کردند .
🌷 با اینکه به آرامش دعوت شان کردم
🌷 اما باز با گردن کلفتی و وحشی گری ،
🌷 با من حرف زدند .
🌷 آخر هم جواب مرا ندادند .
🌷 حالا از شما سوال می کنم
🌷 بدون اینکه صدایت بالا برود ؛
🌷 به من بگو کی در دانشگاه ،
🌷 مواد مخدر می فروشد ؟
🍎 صاحب قلیانی گفت :
🔥 من داد نمی زنم
🔥 ولی نمی توانم هیچ اسمی ببرم ، شرمنده
🍎 سمیه گفت :
🌷 اگر حرف نزنی ، برایت بد تمام می شود .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
42.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۱۰ : چلمبگی
🎥 @kartoon_film
👨🏻🏫 @amoomolla
#سریال #فیلم #شب_های_برره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پویانمایی ماجراهای دره چکاوک
🇮🇷 این قسمت : آهو کوچولو
🎞 @kartoon_film
🇮🇷 @amoomolla
#پویانمایی #کارتون #انیمیشن
#ماجراهای_دره_چکاوک
34.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون ماجراهای دره چکاوک
🇮🇷 این قسمت : آهو کوچولو
🔮 @amoomolla
🌹🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹🌹
🌹 سوره عصر ، آیه ۳ ، قسمت دوم 🌹
🌸 وَ عَمَلوا الصالحات 🌸
🔮 and do good
🌸 تلفظ 👈 اَند دو گـود
🌸 ترجمه فارسی :
🌷 و کارهای شایسته انجام دادند
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #انگلیسی #سوره_عصر #آموزش_انگلیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 یک دقیقه با دعای ندبه
🇮🇷 با صدای استاد فرهمند
🇮🇷 قسمت اول
@amoomolla
🍄 هیچ وقت ، دل هیچ کودکی را ،
🍄 از خود نرجانیم .
🍄 هر چند که او ، کودکی فضول باشد .
🍄 هرچند پیش فعال و موذی باشد .
🍄 اگر به هر دلیلی ،
🍄 کودکی از ما ، ناراحت شد .
🍄 با شکلات و بیسکویت و هدیه ،
👈 از دلش در آوریم .
👈 و او را راضی کنیم .
🍄 چون دعا و نفرین کودک ،
👈 سریع به اجابت می رسد .
🔮 @amoomolla
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۸ 🌹
🍎 صبح که دانشجوها آمدند ؛
🍎 باز هم ماجرای قلیان سراها ،
🍎 و بسته شدن دست و پای آنها ،
🍎 همه را شگفت زده کرد .
🍎 سمیه ، بعد از اتمام دانشگاه ،
🍎 به طرف شیدا رفت .
🍎 شیدا ، از دیدن سمیه ،
🍎 هم تعجب کرد و هم ترسید .
🍎 با سرعت سمیه را ، به اتاق خودش برد .
🍎 درب اتاقش را قفل کرد .
🍎 و به سمیه گفت :
🎀 تو اینجا چکار می کنی ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 آمدم ببینمت و باهات حرف بزنم .
🍎 شیدا با عصبانیت گفت :
🎀 لازم نکرده
🎀 چرا آمدی اینجا ؟
🎀 خانواده ام نمی دانند که من اخراج شدم
🎀 نمی دانند که من معتاد شدم .
🎀 در دانشگاه آبروی من رفت .
🎀 اینجا هم میخواهی آبروی مرا ببری ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 نه نه شیدا ، اشتباه می کنی .
🌷 من نمی خواهم آبروی تو را ببرم
🌷 من می خواهم کمکت کنم دختر ...
🌷 می خواهم ازت کمک بگیرم .
🌷 من به کمکت احتیاج دارم .
🍎 شیدا گفت :
🎀 نه کمک تو رو می خواهم
🎀 و نه به تو کمک می کنم
🎀 فقط خواهش می کنم
🎀 از خانه ما برو و دیگر هیچ وقت سمت من نیا
🍎 سمیه گفت :
🌷 باشد ، هر چه تو بگویی
🌷 من می روم ، قول می دهم ؛
🌷 فقط به من بگو ، از کی مواد می گرفتی ؟!
🍎 شیدا گفت :
🎀 نمی خواهم بگویم ، برو بیرون لطفا
🍎 سمیه گفت :
🌷 شیدا ! خواهش می کنم لجبازی نکن .
🌷 هر روز چندتا جوان مثل تو ،
🌷 دختر و پسر ، دارند معتاد می شوند ،
🌷 بعد از دانشگاه اخراج می شوند ،
🌷 سابقه دار می شوند ، بدبخت می شوند ،
🌷 و تو باید آنها را نجات بدهی .
🌷 تو فقط به من بگو ، از کی مواد می گیری ؟
🌷 به من بگو چندتا مواد فروش ،
🌷 در دانشگاه و اطراف دانشگاه می شناسی ؟
🌷 آنها را به من معرفی کن ، اسم آنها را بگو .
🍎 سمیه اصرار می کرد
🍎 اما شیدا ، حاضر نشد با او همکاری کند .
🍎 و سمیه را از خانه بیرون کرد .
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
🇮🇷 @amoomolla
48.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 سریال شب های برره
🇮🇷 کمدی ، طنز ، تخیلی
🇮🇷 قسمت ۱۱ : جنتلمنگی
🎥 @kartoon_film
🇮🇷 @amoomolla
#سریال_شبهای_برره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.🇮🇷 کارتون زیبای راز جنگل شفا
🇮🇷 قسمت ۴۳
🔮 @amoomolla
👈 اگر این کانال را مفید می دانید ، لطفا به دیگران هم معرفی کنید .
#کارتون_راز_جنگل_شفا
🌹 داستان دختر پوشیه پوش 🌹
🌹 مبارزه ای ، هیجانی 🌹
🌹 قسمت ۱۹ 🌹
🍎 بعد از نماز صبح ،
🍎 سمیه ، چادر و پوشیه اش را پوشید ؛
🍎 و به طرف دانشگاه حرکت کرد .
🍎 کنار یکی از قلیان سراها ایستاد .
🍎 به اطراف خود نگاه کرد .
🍎 پس از کمی مکث ،
🍎 وارد قلیان سرا شد و در را بست .
🍎 صاحب قلیان خانه ، با دیدن سمیه ترسید .
🍎 سمیه گفت :
🌷 من با شما کاری ندارم .
🌷 فقط دنبال چندتا جواب می گردم
🌷 می خوام بدانم اینجا کی مواد می فروشد ؟
🍎 صاحب قلیانی ، گفت :
⚜ به تو نمیاد ، که مواد مصرف کنی ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 فقط از تو یک اسم می خواهم ،
🌷 به من بگو
🌷 کی به دانشجویان ، مواد می فروشد ؟
🍎 مرد کمی مکث کرد و گفت :
⚜ برای چه می خواهی ؟
⚜ برای خریدن مواد یا دستگیری آنها ؟
⚜ معتادی ، پلیسی یا اطلاعاتی ؟
🍎 سمیه گفت :
🌷 هیچ کدام .
🌷 فقط می خواهم انتقام جوانهایی را بگیرم ،
🌷 که به دست آنها معتاد شدند .
🍎 مرد خیالش راحت شد .
🍎 سپس به طرف سمیه رفت .
🍎 به سمیه اشاره کرد که بنشیند .
🍎 اول خودش روی صندلی نشست و گفت :
⚜ بفرمائید بنشینید .
🍎 سمیه گفت :
🌷 نه ممنون ، ایستاده راحت ترم
🍎 قلیانی گفت :
⚜ نمی دانم کی هستی ، چی هستی ،
⚜ و نمی دانم چه نیت و قصد و غرضی داری
⚜ شنیدم دیروز و پریروز با همکارانم چه کردی
⚜ ولی به عنوان یک برادر ، به شما می گویم
⚜ دنبال این چیزها نرو .
⚜ این بازی ، خیلی خیلی خطرناک است .
⚜ خودت را گرفتار نکن دختر .
🍎 سمیه گفت :
🌷 آقای محترم ! لطفا به من بگوئید ؛
🌷 اینجا کی مواد فروشی می کند ؟!
🍎 آقا گفت :
⚜ نگو کی ، بگو کیا ...
🌹 ادامه دارد ... 🌹
✍ نویسنده : حامد طرفی
📚 @dastan_o_roman
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال محتوای تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
📖 آموزش قرآن در دوران کودکی ،
📖 که سنین آموزش به شمار میرود ،
📖 از اهمیت زیادی برخوردار است .
📖 کودکانی که با قرآن مأنوس شده باشند
📖 از لحاظ رفتاری ،
📖 با دیگر کودکان تفاوتهای بسیاری دارند .
📖 خواندن قرآن و درک مفاهیم آن ،
📖 میتواند رفتارهای نامطلوب انسان را ،
📖 از بین ببرد .
🔮 @amoomolla
#قرآن
#جشن_قرآن
#تربیت_دینی_کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 سریال زیبای تا به تا ( زی زی گولو )
🇮🇷 قسمت ۱۷ : غول غولک
🔮 @amoomolla
👈 لطفا فیلم و کارتون های ما را تبلیغ کنید .
#سریال_تا_به_تا #سریال_زی_زی_گولو
27.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای جوانمردان
🇮🇷 قسمت ۷ : کینه قدیمی
🇮🇷 رده سنی : نوجوان و جوان
🔮 @amoomolla
🇮🇷 #کارتون_ایرانی #فیلم_ایرانی
🇮🇷 #کارتون_جوانمردان