🎬 #نماهنگ ؛ #مناجات 📌 شعر ماندگار مرحوم سیدجواد ذاکر 😔 مهدی من تو غربته از همتون گله دارم... 👌 #پیشنهاد_دانلود https://eitaa.com/joinchat/1313013833C3acf51f477

🎙 | صوت ▫️ولادت امام هادی علیه السلام 💠مـراسم هفتگی زیارت عاشورا ⏰ ۵ مرداد ۱۴۰۰ 🕌حسینیه صنف لباس فروشان https://eitaa.com/joinchat/71827456C9cfb0e296d

☝️☝️☝️☝️ آموزش مداحی ۶ سیدمهدی طباطبایی فر #آموزش_مداحی https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f

💎 گریز مناجاتی 💎 یک نمونه گریز ویژه جلسات مناجات： 🌹امشب بعیده خدا دست رد به سینه ی این جمعیت بزنه؛ چون خودش فرموده： 🌷فأما السائل فلا تنهر🌷 یعنی سائل و گدا را مرانید؛ پس چطور ممکنه امشب به ما جواب نده و ما رو از درگاهش برونه؟ غیرممکنه کسی که خودش فرموده：سائل و گدا را مرانید، امشب این جمعیت رو دست خالی و نا امید برگردونه! الا ای مهربان آمد گدایت کند با حالتی محزون صدایت خدای من تو خوب و مهربانی مرا از درگهت هرگز مرانی خدایا من به غفلت مبتلایم دگر از معصیت بنما جدایم https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f

#شعر امام حسین علیه السلام گُل کرده باز طبعِ خوشِ شاعرانه ام در وصفِ توست هر غزلِ عاشقانه ام عشقِ حسین حال مرا خوب می کند در این مسیر تا به ابد جاودانه ام با یک سلام پَر زده قلبم به کربلا! از راه دور شد حرمت آشیانه ام شکر خدا که با کرم خویش می دهی شب های جمعه سهم دل پُر بهانه ام دوری کربلا به خدا می کُشد مرا با لطفِ خود به سوی حرم کن روانه ام 🔸شاعر: محسن زعفرانیه https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f

🔹 #زمینه 🔻از بچگی شادی فروختم غم خریدم... 🎤 #محمدحسین_پویانفر #آموزش_مداحی https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f

🔹 #روضه 🔻 حضرت علی اکبر علیه السلام 🎤 #مهدی_سماواتی #آموزش_مداحی https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f

♦️روضه خوان ورزیده به چه کسی گویند؟ به کسی می گویند که نه بگوید：وقت کم است و نه بگوید：مطلب ندارم؛ بلکه اگر گفتند ۳ دقیقه بخوان یا یک ساعت، در هر دو صورت بتواند بخواند و اجرا کند. https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f

#شعر عبدالله بن حسن علیه السلام من یک تنه سپاه برای تو می شوم سرباز قتلگاه برای تو می شم عمه اگر اجازه ی میدان دهد به من کاری کنم که زنده شود غیرت از حسن دست مرا عقیله اگر که رها کند فرزند مجتبی بنگر تا چه ها کند ! باید که دست عمه ی خود را رها کنم دستان خویش را به رهت من فدا کنم در خیمه گاهم و روی جسمت برو بیاست جسم مبارکت هدف تیر و نیز هاست سر نیزه ها صدای تو را در می آوردند یک عده ای ادای تو را در می آورند بر زخم های سینه ی تو نیست التیام برخیز که سخن شده از غارت خیام بستم دو چشم خویش و دویدم به سوی تو افتاده دست شمر چرا تاب موی تو ؟ حالا بگو چگونه به گودال رفته ایی ؟! از پشت نیزه خوردی و از حال رفته ای آخر چرا به روی لبان تو ردّ پاست ؟ اطراف قتلگاه پر از تکه ی عصاست ؟ ابروی تو برای چه آخر شکسته است دشمن برای ذبح سرت شرط بسته است تار است هر دو چشم تو از بسکه تشنه ای زخمیّ تیر و نیزه و شمشیر و دشنه ای آن ها که خویش را به دو سکه فروختند جسم مرا به جسم تو با نیزه دوختند جسم به خون شبیه تن تو تپیده شد دستم شبیه حضرت سقا بریده شد در خیمه حال عمه ی سادات بد شود جسمت به زیر یورش مرکب لگد شود 🔸شاعر: عرفان ابوالحسنی https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f