eitaa logo
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
977 دنبال‌کننده
32.9هزار عکس
16هزار ویدیو
291 فایل
💫 #مهدی_جانم https://eitaa.com/amtewi 🔹هرروز را از تو سرودن عشق است 🔸در هر غزلی تو را ستودن عشق است 🔹زنده ایم به عشق شهادت در رکابت 🔸در صبح ظهور باتو بودن عشق است ادمین کانال @Nava_70
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر صبح فرحبخش هستی... سلام بر پروردگار♡مهر و دوستی... همان پروردگار صبح روحبخشی که پاکی و قداستش.... مرا تا بیکرانه های هستی میبرد... و من به "رسم تعظیم" "سر بر آستان سجودش می سایم" ! ❣ سلام دوستان ♡ صبح زیبای شنبه و اول هفته☀️ مرداد ماهتون باطراوت 🍃🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_414483086.mp3
1.22M
❇️ تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) هرروز بعد از نماز صبح ✨ ❤️ با صدای دلنشین : استاد فرهمند 👤 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 ─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌼🍃🌼𖣔༅═┅─
🌹سلام مولای ما ، صاحب عزا 💠 در روزهای هراسناکی که جهان از اضطراب بیماری به خلوت خویش خزیده است ، ✨ما با دلهای دردمند و مشتاقمان ، ✨ با اشک های دمادم و بی پایانمان ✨و با جان های منتظر و امیدوارمان 🏴 رخت بی ریای عزا بر تن کردیم ، خیمه های ماتم برپا نمودیم و بساط روضه گستردیم ... 🤲و امید آن داریم که به حرمت عزای جد غریبتان ، خداوند ، رخت فرج بر قامت زهرایی شما بپوشاند و چشمان سوگواران امام مظلوم را به جمال بهشتی شما روشن کند ... ⚜اللهم عجل لولیک الفرج⚜ ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
4_6014947740650310496.mp3
6.13M
▪️🥀▪️ ⭐️جمعه به جمعه واسه تو منتظرم "اَینَ الحسن اَینَ الحسین" ذکر لبم 🎤سیدرضا نریمانی عجل الله تعالی فرجه الشریف ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
🍃🖤🍃 السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه 💔 💔 ماه غم ، ماه عزا برتو بادا تسليت ياابن‌الحسن(عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در عزای جد مظلومت حسين اشکهايت گشته جاری از دوعين😭 شال غم افکنده‌ای مولا به دوش ناله از دل می‌کشی با صد خروش 😭 🤲 🕊تعجیل در فرج و سلامتی اقامون ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✿▬▬▬๑۩🖤۩๑▬▬▬✿ ✅اهمیت توجه به امام زمان علیه السلام در عزای سید الشهدا علیهماالسلام 🔶 قسمت اول ✅ ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀سلام بر آخرین سرباز عاشق کربلا 🥀یک نفس آمده‌ام تا که عمو را نزنی 🥀که به این سینۀ مجروح، تو با پا نزنی   🥀ذکر لا حول و لا از دو لبش می‌بارد 🥀با چنین نیزۀ سر سخت به لب‌ها نزنی   🥀عمه نزدیک شده بر سر گودال ای تیغ 🥀می‌شود پر به سوی حنجره حالا نزنی؟   🥀نیزه‌ات را که زدی باز کشیدی بیرون 🥀می‌زنی باز دوباره نشد آیا نزنی؟   🥀من از این وادی خون زنده نباید بروم 🥀شک نکن این که پرم را بزنی یا نزنی   🥀دست و دل باز شو، ای دست بیا کاری کن 🥀فرصت خوب پریدن شده! در جا نزنی 🥀السَّلَامُ عَلَی عَبْدِاللهِ بْنِ 🥀الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
کودکانه پناه دستانش را باز کرد تا خود را سپر بلای امام زمانش کند... نشان داد قبل از رسیدن به سن تکلیف، تکلیفش را خیلی بهتر از کوفیان مدعی می‌داند. او نشان داد برای یاری امام زمان سن ملاک نیست. ▪️ ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
4_5814562592596689863.mp3
5.8M
〰▫️〰▫️〰▫️〰 ▪️طوفان زدگان غیبت را امیدی نیست جز کشتی حسین (علیه السلام)، تا رسیدن به ساحل نجات مهدی (علیه السلام)... 🔘 سخن آوای ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─
کانال ܫࡎـــܝ‌ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐ‌ܝ‌
‍ ‍ ‍〰🔘〰🔘〰🔘〰 💠السلام علیک یا ابا عبدلله💠 #مقتل 4⃣ قسمت چهارم ▪️جناب حر▪️ من حرّ فرز
〰🔘〰🔘〰🔘〰🔘〰 💠السلام علیک یا ابا عبدلله💠 5⃣ قسمت پنجم ▪️جناب زهیر ابن قین▪️ من ديلم همسر زهير ابن قين؛ بهمراه جمعي از دو طايفه بني فزاره و بجيله از مكه راه مي پيموديم تا در بين راه با كارواني كه قافله سالارشان حسين عليه السلام بود مصادف شديم. ما هر جا ايشان منزل مي كردند در فاصله اي دورتر از ايشان رحل اقامت مي افكنديم. لكن يكي از روزها به ناچار درمحلي اتراق كرديم كه كاروان اهل بيت عليهم السلام نيز منزل كرده بودند. درحال غذا خوردن بوديم كه فرستاده اي آمد. "اي زهير! اباعبدالله عليه السلام مرا نزد تو فرستاده تا به محضر ايشان برسي." از شنيدن اين پيام لقمه از دست زهير افتاد و حالش مانند كسي كه پرنده اي برسرش قرار گرفته و مي خواهد اورا بگيرد بود. اين حال را كه ديدم گفتم : "سبحان الله پسر پيامبرتو را مي طلبد و تو نميروي؟ چه مي شود اگر خدمتش برسي و كلام او را بشنوي؟" زهير برخواست و به سوي خيمه گاه فرزند زهرا سلام الله عليها رفت. هنگامي كه برگشت چهره اش برافروخته و نوري در چشمانش مي درخشيد. او گفت:"من تورا طلاق دادم زيرا دوست ندارم بواسطه من زحمتي به متوجه گردد. من تصميم گرفته ام با حسين عليه السلام باشم و جان خود را فداي او كنم." "خداوند يار و ياور تو باشد و تو را به خوشبختي برساند. ولي از تو خواهشي دارم كه روز جزا نزد جد حسين عليه السلام مرا شفاعت نمايي." پس از آن زهير رو به اصحاب قافله اش كرد و گفت: هر كه مايل است با من بيايد و گرنه اين آخرين ديدار ماست...." در شب عاشورا نيز پس از خطبه مولايش چنين گفت: "بخدا سوگند اي پسر پيامبر دوست داشتم هزار بار كشته و باز زنده شوم و خداوند شما و برادران و اهل بيت شما را زنده بدارد." او كسي بود كه در ظهر عاشورا خود را سپر ابا عبدالله قرارداد و پس از آن جانش را فداي مولاي خود كرد. ▪️السلام عليك يا اباعبدالله▪️ ◀️ ادامه دارد...... ─┅═༅𖣔🏴🍃🖤𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🖤🍃🏴𖣔༅═┅─