📌امیر المومنین مالک اشتر را از مشورت با سه گروه به شدّت برحذر مى دارد و آثار سوء مشورت با آنها مى فرمايد:
#نهج_البلاغه
▫️وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِکَ بَخِيلاً يَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ، وَيَعِدُکَ الْفَقْرَ، وَلاَ جَبَاناً يُضْعِفُکَ عَنِ الاُْمُورِ، وَلاَ حَرِيصاً يُزَيِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَوْرِ
🟠 «هرگز بخيل را در مشورت خود دخالت مده، زيرا تو را از احسان و نيکى کردن منصرف مى سازد و از تهى دستى و فقر مى ترساند و نيز با شخص ترسو مشورت مکن که روحيه تو را در انجام امور تضعيف مى کند و از مشورت با افراد حريص برحذر باش که حرص ورزيدن را از طريق ستمگرى در نظرت زينت مى دهند
✍امیر المومنین علیه السلام در واقع او را به سه اصل توصيه مى کند: سخاوت، شجاعت و قناعت و توکل. روشن است که مشورت با فرد بخيل جلوى سخاوت را مى گيرد و با شخص ترسو پايه هاى شجاعت را سست مى کند و با حريص قناعت را متزلزل مى سازد که لازمه آن ستم کردن بر رعاياست.از سوى ديگر، در برابر امور رفاهى رعايا بخيلان مانع مى شوند و در امور نظامى و نبرد با دشمنان ترسوها سنگ مى اندازند و در امور اقتصادى حريصان سدّ راهند، بنابراين مشاوران والى بايد از ميان کسانى انتخاب شوند که در شئون مختلف کشور او را يارى دهند و اراده و تصميم وى را تقويت کنند و از امورى که مصالح مردم را برباد مى دهد برحذر دارند.
📘#نامه_53
همواره با توده مردم باش
#نهج_البلاغه
▫️فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ يُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ، وَإِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ يُغْتَفَرُ مَعَ رِضَى الْعَامَّةِ
🟠زيرا خشم توده مردم خشنودى خواص (اقليت پرتوقع) را بى اثر مى سازد اما ناخشنودى خاصان با رضايت عامه مردم بخشوده و جبران پذير است.
✍افراد يک جامعه هميشه بر دو گروه تقسيم مى شوند: اقليت ثروتمندى که معمولاً اطراف زمامداران را مى گيرند و با چاپلوسى و تملق و اظهار اخلاص و فداکارى در فکر تأمين منافع خويشند و در برابر آنها اکثريت مردم که چرخ هاى زندگى اجتماعى با دست و بازوى آنها در حرکت است، بيش از همه زحمت مى کشند و بيش از همه به کشورشان علاقه مندند. اگر گروه اوّل از حکومتى ناراضى شوند ولى گروه دوم راضى و خشنود باشند هيچ مشکلى به وجود نمى آيد; مشکلات جامعه با دست توده هاى مردم حل مى شود و داد فرياد آن اقليت تغييرى در مسير کارها ايجاد نمى کند; ولى اگر رضايت اين گروه اقليت به بهاى خشم توده هاى مردم جلب گردد آن هنگام است که پايه هاى حکومت به لرزه در مى آيد چنانچه نارضايتى ها ادامه پيدا کند منتهى به قيام و انقلاب ها خواهد شد.زندگى پيغمبر اسلام و على(عليه السلام) بهترين نمونه براى اين مسأله است. سعى داشتند همواره جانب توده هاى محروم و متوسط جامعه را بگيرند و به مخالفت خواص که منافع خود را در خطر مى ديدند اعتنا نکنند.
📘#نامه_53
#نهـجالبـلاغـه
▫️فَامْلِکْ هَوَاکَ، وَشُحّ بِنَفْسِکَ عَمَّا لاَ يَحِلُّ لَکَ، فَإِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ الاِْنْصَافُ مِنْهَا فِيمَا أَحَبَّتْ أَوْ کَرِهَتْ
🟠زمام هوا و هوس خود را در دست گير و نسبت به آنچه بر تو حلال نيست بخيل باش، زيرا بخل به خويشتن، راه انصاف را در آنچه محبوب و مکروه است به تو نشان مى دهد
✍ مالکيّت هواى نفس که امام(عليه السلام) بر آن تأکيد فرموده، آن است که به هنگام هيجان شهوات، انسان بتواند خود را کنترل کند و به عکس اگر هواى نفس، مالک فکر و عقل و نيروى انسان شود او را به هر پرتگاهى مى کشاند. بخل به خويشتن در برابر آنچه حرام است مفهومى جز اين ندارد که انسان همچون بخيل که حاضر نيست درهم و دينارى از اموال خود را به کسى بدهد در برابر محرمات ايستادگى کند. نتيجه اين کار آن است که راه انصاف را در همه حال مى پويد; خواه در امورى که مورد علاقه اوست يا امورى که مورد علاقه او نيست.
📘#نامه_53
#نهـجالبـلاغـه
▫️وَلاَ يَشْغَلَنَّکَ عَنْهُمْ بَطَرٌ، فَإِنَّکَ لاَ تُعْذَرُ بِتَضْيِيعِکَ التَّافِهَ لاِِحْکَامِکَ الْکَثِيرَ الْمُهِمَّ
🟠هرگز غرور و سرمستى زمامدارى، تو را به خود مشغول نسازد زيرا هرگز به بهانه کارهاى فراوان و مهمى که انجام مى دهى از ترک خدمات کوچک معذور نيستى
✍امام(عليه السلام) در اينجا نخست به مالک اشتر هشدار مى دهد که گاه مى شود سرمستى مقام و غرور حاصل از آن انسان را به خود مشغول مى دارد به گونه اى که وظايف خود را فراموش مى کند و نيز هشدار مى دهد مبادا گمان کنى که اگر به امور مهم نيازمندان رسيدگى کردى در ترک امور غير مهم معذور هستى. چنين نيست; بلکه همه امور آنها بايد مورد نظر باشد از کوچک تا بزرگ و اى بسا تضييع کار کوچکى سبب مصائب بزرگى شود و يا لا اقل مايه شکستن قلب آنها گردد.
📘#نامه_53
همواره با توده مردم باش
#نهج_البلاغه
▫️وَلْيَکُنْ أَحَبَّ الاُْمُورِ إِلَيْکَ أَوْسَطُهَا فِي الْحَقِّ، وَأَعَمُّهَا فِي الْعَدْلِ، وَأَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِيَّةِ
🟠«بايد محبوب ترين کارها نزد تو امورى باشد که در جهت رعايت حق از همه کامل تر و از نظر عدالت شامل تر و از نظر رضايت عمومى مردم جامع تر باشد
✍بديهى است قوانين و مقرراتى که داراى اين سه ويژگى باشند: هم از نظر حفظ حقوق، جامع تر و هم از نظر رعايت عدالت شامل تر و هم رضايت توده هاى مردم را بهتر جلب کند، مورد رضاى خدا و خلق است و هنگامى که خداوند از حکومتى راضى و خلق خدا از آن خشنود باشند، دوام و بقاى آن تضمين شده است.از آنجا که مفهوم اين سخن آن است که مهم رضاى اکثريت قاطع مردم است نه اقليتى ثروتمند و خودخواه که همواره در حاشيه حکومت ها زندگى مى کنند.
📘#نامه_53
📌نامه امیر المومنین علیه السلام به مالک
#نهج_البلاغه
▫️وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَيْهِ عَدُوُّکَ وَلِلَّهِ فِيهِ رِضًى فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِکَ، وَرَاحَةً مِنْ هُمُومِکَ، وَأَمْناً لِبِلاَدِکَ
🌖هرگز صلحى را که از جانب دشمن پيشنهاد مى شود و رضاى خدا در آن است رد مکن; چرا که در صلح براى سپاهت آرامش (و سبب تجديد قوا) و براى خودت مايه راحتى از همّ و غم ها و براى کشورت موجب امنيّت است
✍بديهى است منظور از رضايت خداوند همان تأمين مصالح اسلام و مردم مسلمان است که به وسيله انديشمندان و مشاوران آگاه حکومت تضمين مى شود.فوايد سه گانه اى را که امام در اينجا براى صلح بيان فرموده کاملا جامع است، زيرا صلح نتيجه اى براى لشکر، ثمره اى براى زمامدار و فايده اى براى مردم دارد; لشکر آرامش پيدا مى کند و مى تواند خود را آماده تر از پيش براى دفع هرگونه حمله دشمن سازد و زمامدار که به هنگام جنگ تمام فکرش متوجه برنامه هاى آن مى شود از اين افکار آزار دهنده راحت مى گردد و به تمشيت ساير امور مى پردازد و مردم هم احساس امنيّت مى کنند و به پيشبرد کارهاى اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى مى پردازند.اين تعبيرات نشان مى دهد که جنگ بلايى بزرگ است و حتى الامکان بايد از آن پرهيز کرد مگر آنکه خطرى براى کشور اسلام احساس شود که در آنجا بايد شجاعانه ايستاد.
📘#نامه_53
#نهج_البلاغه
▫️وَلَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ، وَاتَّهِمْ فِي ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ
🟠اما سخت از دشمنت پس از صلح با او برحذر باش، زيرا دشمن گاه نزديک مى شود که غافلگير سازد، بنابراين دورانديشى را به کار گير و در اين مورد خوش بينى را کنار بگذار
✍اين يک واقعيت است که پيشنهاد صلح از سوى دشمن هميشه صادقانه نيست و نمى توان آن را دليل بر صلح طلبى وى دانست، گرچه بايد پيشنهاد صلح شرافتمندانه را پذيرفت; ولى نبايد به آن دل بست و اطمينان نمود. تاريخ گذشته و معاصر نمونه هاى زيادى از صلح غافلگيرانه را به خاطر دارد.اينکه امام(عليه السلام) مى فرمايد: «حسن ظن و خوش بينى را در اينجا کنار بگذار» با اينکه اصل در اسلام بر خوش بينى است به سبب آن است که طرف مقابل دشمن است نه دوست.
📘#نامه_53
توصیه های امیرالمومنین علیهالسلام به مالک
#نهج_البلاغه
▫️وَإِيَّاکَ وَالاِْعْجَابَ بِنَفْسِکَ، وَالثِّقَةَ بِمَا يُعْجِبُکَ مِنْهَا، وَحُبَّ الاِْطْرَاءِ
🌖از خودپسندى و تکيه بر نقاط قوت خويش و علاقه به مبالغه در ستايش (ستايش گويان) شديداً بپرهيز
✍امام عليه السلام انگشت روى سه نقطه ضعف از نقاط ضعف آدمى به خصوص زمامداران گذارده است: اوّل خودپسندى، دوم اعتماد بر نقاط قوت خويش و سوم علاقه به مدح و ثناى ثناگويان.
گرفتارى انسان در اين گونه موارد از آنجا نشأت مى گيرد که حب ذات و علاقه به خويشتن سبب مى شود نقاط قوت خود را بزرگ ببيند و بر آنها تکيه کند و دوست دارد او را بستايند، بلکه گاه نقاط ضعف خويش را نقطه قوت مى شمرد و ثناى ثناگويان را مى طلبد که اين خطرناک ترين حالات انسان است.
📘#نامه_53
#نهج_البلاغه
▫️فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَة اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَکَ أَخْبَارُ عُيُونِکَ، اکْتَفَيْتَ بِذَلِکَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ، وَأَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ، ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ، وَوَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ، وَقَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ
🟠و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن، و اگر يكى از آنان دست به خيانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييد كرد، به همين مقدار گواهى قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن، و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار، و خيانتكار بشمار، و طوق بد نامى به گردنش بيفكن.
📘#نامه_53