eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
826 دنبال‌کننده
580 عکس
175 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر خمینی مرا هر قدر ذوق رفتن و پرواز شاعر کرد تو را اندیشه‌ات مانای تاریخ معاصر کرد میان آیۀ والفجر یا بعد از لیالٍ عشر تو را باید کجا خواند و کجا بایست حاضر کرد؟! تو را با کشتی نوح و تو را در نیل با موسی تو را هم‌پای ابراهیم می‌باید مجاور کرد پیمبروار در اطراف تو پروانه پروانه کلامت مردم این شهر را عمار یاسر کرد جوان‌ها را مرامت کربلا در کربلا قاسم غمت پیران عاشق را حبیب بن مظاهر کرد به راه افتادی و با تو بیابان‌ها خیابان شد جهان را هر خیابان در مسیر نور عابر کرد سپاه فیل آورده‌ست دنیا و نمی‌فهمد ابابیل آنچه را با لشکر بی‌دین و کافر کرد به تحریف تو در ذلت نشستند و نمی‌دانند که عزت را همین نام خمینی بود صادر کرد زمان با من سر ناسازگاری داشت انگاری مرا پابند دنیا و تو را مرغ مهاجر کرد ✍🏻 🏷 | قدس‌سره
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
آن روز چقدر آسمان زیبا بود باران امید، هر کران پیدا بود شب، کفش نپوشیده فراری شد و رفت خورشید هنوز در هواپیما بود https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
....میان حجره ی قلبش یک فقیه معجزه آور داشت اصول معجزه کافی بود ! به اصل حادثه باور داشت درون سینه ی سلمانش کسی شبیه پیمبر داشت امام آمد و دستش را بلند کرد وَ باران شد ..... تویی که خنده ی شیرینت تویی که خشم جهاندارت چهل حدیثِ مطنطن در بیانِ خوبی بسیارت ازین که خال لبت کرده طبیب را به تو بیمارت رساله ی نفست صبح غزل به صورت دیوان شد زمان در آینه ی دستت اشاره کرد به سمت راه شب از ادامه ی دلتنگی گذشت و آینه شد چون ماه سلام آیه ی والشمس و سلام حضرت روح الله ! تو شان سوره ی والفجری وطن به نام تو ایران شد «وَ لَقَدْ اَرْسَلْنا مُوسی‌ بِآیاتِنا اَنْ اَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِاَیَّامِ اللَّهِ... @aboajor
هدایت شده از اشعار مهدی کبیری
به نام خدا دل خوش شده اند با سرابی دیگر رفتند فرو درون خوابی دیگر هیهات...اگر به خاک ایران برسد تا روز ظهور انقلابی دیگر https://eitaa.com/joinchat/2429092063C72b36da105
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟ مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم به فکر خانه ی همسایه ایم، نان‌ و‌ مختصری عشق اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شاعر خوش لفظ و نکته‌سنج یزدی 🔹️ نماهنگی از شعرخوانی و گفت‌وگوهای حجت‌الاسلام زکریا اخلاقی‌ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در جریان دیدارهای شاعران 🔹️ ساعتی قبل و در مراسم اختتامیه هجدهمین جشنواره شعر فجر، آیین گرامیداشت و تجلیل از این شاعر گرانقدر برگزار شد. 💻 Farsi.Khamenei.ir
طوفان، حریف ساحل این انقلاب نیست آیینه‌ای مقابل این انقلاب نیست از ابر، آفتاب، هراسان نمی‌شود یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست با دشمنش بگو که درختی تناور است دیگر بگو اوایل این انقلاب نیست وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا راه امامِ راحلِ این انقلاب نیست از "آرمان" خود هم اگر دور مانده ‌است تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست ✍
هدایت شده از مَدرَس/ ۸
______[ کانال های ویژه ادبیات ]______ • مَدرَس هشت ................. عضویت • فراخوان شعر .................. عضویت • قفسه .......................... عضویت • محفل ادبی مطلع ............. عضویت • یاقوت سرخ ................... عضویت • سبک هندی .................... عضویت ______[ کانال آقایان شاعر ]______ • محسن قاسمی .............. عضویت • عاصی خراسانی .............. عضویت • مجتبی خرسندی ............. عضویت • مهدی کبیری .................. عضویت • محمدجواد منوچهری ........ عضویت • سجاد روانمرد ................ عضویت • احمد رفیعی وردنجانی ....... عضویت • امیر حسین پاسبان .......... عضویت • حسین ایمانی ................. عضویت • جواد اسلامی................... عضویت • سید مهدی بنی هاشمی ..... عضویت • امیرحسین قاسمی پور .......عضویت • رضا محمدصالحی ............. عضویت • حسین کیوانی .................عضویت • محمد عابدی .................. عضویت • مهدی قنبری ...................عضویت • مسعود یوسف پور ........... عضویت ______[ کانال بانوان شاعر ]______ فاطمه عارف نژاد ............... عضویت عاطفه جعفری ................. عضویت سعیده کرمانی ................. عضویت مریم کرباسی ................. عضویت زهرا سپه‌کار .................... عضویت الهه بیات مختاری ............. عضویت هدیه ارجمند.................... عضویت ملیحه آخوندی..................عضویت راضیه مظفری .................. عضویت عاطفه جوشقانیان ............. عضویت فائزه زرافشان .................. عضویت معصومه شریف ................ عضویت 📝 فهرست به‌روزرسانی خواهد شد...
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
به موسی بن جعفر علیه السلام: تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را https://eitaa.com/joinchat/959971746Cec7af54c26
هدایت شده از اشعار مهدی کبیری
بسم الله الرحمن الرحیم شهادت امام کاظم علیه السلام ▪️▪️▪️ بین هجومی از خفقان در سیاه چال پیچیده باز صوت اذان در سیاه چال درپشت ابر کینه ی ظلمت پرستها خورشید کرده چهره نهان درسیاه چال قلبی که قبله ی همه عشاق عالم است افتاده است از ضربان در سیاه چال ای ماه روزه دار خدا، با لبان تو هر روزِ سال شد،رمضان درسیاه چال دارد به حال وروز تو خون گریه میکند زخمی که باز کرده دهان،درسیاه چال لب تشنه بودی و سر تو داد میزدند خولی وشمر وزجر وسنان در سیاه چال چرخید با اصابت هرتازیانه ای دور سرت زمین و زمان در سیاه چال با اقتدا به حضرت مادر نماز را این بارهم نشسته بخوان در سیاه چال ما نان ز دستهای کریم تو میخوریم گرد از عبای خود بتکان در سیاه چال سهم دعای هرشب عجل وفاتی ات شدغربت و سپردن جان درسیاه چال ▪️▪️▪️ https://eitaa.com/joinchat/2429092063C72b36da105 https://eitaa.com/joinchat/2429092063C72b36da105
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را به کاظمین رساندم صدای لرزان را برای حاجت کوچک نمی‌روم آن‌جا دریغ اگر که بگویم به او غم نان را منی که هیچ ندارم برای عرض ادب چه تحفه‌ای ببرم پیشکش کنم؟ جان را دو پادشاه به یک سرزمین نمی‌گنجند کنار هم به خدا دیده‌ام دو سلطان را که دیده در وسط آسمان دو تا خورشید؟ که دیده پا قدم آفتاب، باران را؟ ببین چه بخت بلندی! به دست کوتاهم گرفته‌ام منِ بی‌دست‌وپا دو دامان را ببین کسی که خودش میهمان زندان بود چه بی مضایقه دارد هوای مهمان را به چشم دیده اسیری‌ست در دل زندان به چشم دل به اسیری گرفته زندان را بر او که لحظه به لحظه مسافر عرش است گماشته‌ست چه دیوانه‌ای نگهبان را؟ براو چگونه اثر کرده زهر؟ در عجبم! که خلق در نفسش دیده‌اند درمان را "کریم" ترجمه‌ی دیگر "ابوالحسن" است که جمع دیده‌ام اطراف او فقیران را وداع با حرمش ساده نیست،‌ حق دارم عقب عقب بروم تا ته خیابان را ✍
هدایت شده از دنج تنهایی
به خاک پای باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع) خدا در اوج شادی،گاه غم بخشیده انسان را در آغوش بهار انداخته سوز زمستان را میان تار و پود پیله ها پروانه خواهد شد تحمل میکند هرکس مصیبتهای زندان را تو نور آسمان هایی که "فی قعرِ السُجون" هستی خدا گاهی به چاهی می سپارد ماهِ تابان را "امین و صالح و صابر ،وَفیّ و عالِم و زاهِر" چگونه وصف باید کرد خورشیدی فروزان را؟ چه اعجازیست پنهان در کلام روشنی بخشت؟ که تابانده به قلب "بُشرِ حافی" نور ایمان را تویی "وَالکاظِمینَ الغَیظ" ،"عافینَ عَنِ الناسی" نشان دادی در اعمال خودت تفسیر قرآن را چه حالی داشت هارون آن زمانیکه به چشمش دید به راه آورده اعجاز نگاه تو کنیزان را پر و بال قنوتت را شکست اما نرنجیدی نکردی از دعای خویش محروم آن نگهبان را کرامت را رساندی تا به سر حد خودش وقتی نمک گیرِ خودت کردی تمام خاک ایران را خودم را در حریم تو تصور میکنم هربار زیارت میکنم شیراز را،قم را؛خراسان را یقین دارم شفاعت میکنی آن را‌ که عمری داشت به لب "یا حضرت معصومه" و "جانم رضا جان"را @demj_tanhaii
هدایت شده از انجمن ادبی مَطلَع
احمد حیدری_امام کاظم_1.mp3
1.27M
💠زمین دست توسل زد به پایش آسمان حتی غزلی در مدح و مرثیه امام کاظم علیه السلام آقای انجمن ادبی مطلع ۱۸ تیر ۱۴۰۲ 🔆 «مطلع» را دنبال کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
هدایت شده از پیشانی‌نوشت
حیّ علی الفلاح که گل کرده بعثتش باید نماز بست نمازی به قامتش این نور از کجاست که همواره روشن است؟ این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟ جاری شده‌ست چشمه‌ی آیات در حجاز گل‌ها شکفته‌اند برای تلاوتش حسن ختام و نقطه‌ی آغاز دهر بود حسن ختام بود شروع نبوتش از آسمان کوه حرا، نور می‌رسید نوری که داد مژده برای رسالتش دستان اتحاد نباید جدا شوند آری امید داشت به دستان امتش پیشانی‌نوشت
هدایت شده از  روزِ مبادا / جواداسلامی
سر از لبریزیِ نامت، چنان مسرور می‌رقصد که جشن گندم است انگار و دارد مور می‌رقصد چه کرده جذبه‌ی چشم تو با آغوش این غربت که زائر قصد اینجا میکند، از دور می‌رقصد؟ تمام خاکِ اینجا بوی آهوی ختن دارد اگر عطار در بازار نیشابور می‌رقصد دو تا چشم پریشان بر ضریحت بستم و حالا دوتا ماهی ِقرمز در پس این تور می‌رقصد چنان در دستگاه شوقت افتاد اختیار از کف که در بزم همایونت، کبوتر شور می‌رقصد به شوق لمس دستان تو، از بسیاریِ مستی سه دانه دل، میان سینهٔ انگور می‌رقصد شفا از سمت آن دست مسیحایی اگر باشد فلج دَف می‌زند، کر می‌نوازد، کور می‌رقصد جواد اسلامی @javadeslami_sher
اندازه اش لبخندها در پیش داریم هر قدر هم و بلا در پیش داریم هر کس که رو به تو کند پشتش به دریاست ای عشق اصلا ما تو را در در پیش داریم حاشا که بر این گُرده گردی جا بگیرد زخم از غریب و آشنا در پیش داریم حیران نشو پشت و پناه ما حسین( ع) است حتی اگر صد کربلا در پیش داریم سر بند یا زهرا(س) و رمز یا ابالفضل(ع) فخر انا ابن المرتضی در پیش داریم یا مرگ یا آزادگی، رأی من این است خیر است آری  آنچه ما در پیش داریم دنیا نگاهش بر جهان آرایی ماست برخیز خرمشهرها در پیش داریم. 🇵🇸
هدایت شده از علی مقدم
از بنده ی روسیاه و رسوا، بگذر از عاصیِ بی حیا، خدایا بگذر بگذشت رجب، نشد ز عصیان گذریم تو لطف نما، بیا و از ما بگذر @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از ✅ محسن ناصحی
می دونی واسه چی تو رو می‌خوام؟ می دونی من چرا دوسِت دارم؟ چرا اون وقتایی که غمگینم سر روی شونه ی تو میذارم؟ با خودت فکر می کنی گاهی چرا پابند عشق و احساسم؟ چرا هرجا که اسمت و می برن اینقده غیرتی و حساسم؟ شده اصلاً یه بار بگی واسه چی من باید علّت سؤالت شم؟ چرا وقتی که می وَزی با نسیم نمی تونم که بی خیالت شم؟ شده حتی یه بار به خاطر تو نذارم جونم و کف دستم؟ سینه م و شد برات سپر نکنم؟ شده حتی یه بار بگم خسته م؟ نشده تا همیشه هم نمیشه مگه دل کندن از تو آسونه هرکی یک بار عاشق تو شده بی خیالِت باشه؟! نمی تونه عشقِ روزای بچِگیمی تو خیلی ساله بِهِت وفادارم تو یه عُمره عزیز جون منی من یه عمره که دوستِت دارم وسط سینه ی سه رنگ تنت لاله روئیده بسکه خون دادیم کم نذاشتیم و کم نمیذاریم پای عشقت همیشه ایستادیم
هدایت شده از علی مقدم
تقدیم به حضرت شهربانو سلام الله علیها همسر امام حسین علیه السلام و مادر امام سجاد علیه السلام اگر چه در ره حق صدهزار دشواریست میان حادثه ها کار حق نگهداریست اگر چه جنگ، اگر چه اسارت است ولی همیشه کار خدا یاری و مددکاریست خوشا اسارت اگر آخرش حسین بُوَد که بی حسین شدن اول گرفتاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع، که شعر به مدح و منقبتش متهم به کم کاریست سخن به مدح زنی می کنم شروع،‌ بلی که از گناه، تمام وجود او عاریست همان‌ که چشم و دلش رو به عالم بالاست که قصر در نظرش جلوه ی دل آزاریست همان که جلوه صد قصر غافلش ننمود همان که چشم و دلش، پُر ز نور و هشیاریست زبان و مرز به درگاهِ نور بی معناست یگانه محور و معیارِ حق سزاواریست به خاستگاری او فاطمه به خواب آمد "زهی مراتب خوابی که به ز بیداریست"* به هر کسی نرسد اینچنین مقام رفیع که این نتیجه ی یک عمر خویشتن داریست خدا برای حسین آفریدش از اول جواب او به حسین از همان ازل آری ست شرافتیست بلی مادر امام شدن ز عشق بو نبرد آن دلی که زنگاریست همین که دامن او مهد حجت الله است نشان رفعت شان و بلندمقداریست " دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر"* که خُلق مادر در خُلق بچه ها جاریست بُراق عشق تو را تا خود مدینه رساند که در مسیر خدا مرکبت سبکباریست که خواستی وطنت خانه‌ی حسین شود کجای قصه هجرت ز جبر و ناچاریست؟! تو آمدی که به زن شأن دیگری بدهی به نُه امام نشان تو جاری و ساریست "هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب" هنوز از تو سرودن کمال دشواریست شعبان ۱۴۴۵ *حافظ *صائب @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از yosefpoor.ir
قیامت است کنون در مدینه، می‌تابد حسین از طرفی، آفتاب از طرفی یوسف پور طرح از عینک مدیا https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
ماه شب چارده، ابالفضل مهرست حسین و مه ابالفضل فرمود خدا اذا تلاها تا رفت کنار شه ابالفضل آن قِسم قَسَم که عاشقان راست گه نام خداست گه ابالفضل برخاست ندا بنفسی انت تا زد به دل سپه ابالفضل شمشیر به کف نمی نهد شیر آمد غران ز ره ابالفضل صف می شکند به تیغ ابرو باری که کند نگه ابالفضل چون اوست فلک اگر قدم داشت چون اوست قمر اگر علم داشت دریا نبرد به ذات او راه کوه است کنار او پر کاه وقتی که علم به شانه میبرد می شد قدِ آفتاب کوتاه آری به غلط نگفت شاعر در مذهب عارفان آگاه الله علی، علیست عباس جانم به تجلیات آن شاه یادم آمد ز خطبه ی او الله از آن خطابه الله ذی الحجه ی سال شصت هجری میرفت به بام کعبه آن ماه میرفت چنان عقاب بر اوج از بهر شکار فوج تا فوج میرفت به حکم شاه عالم آنسان که علی به دوش خاتم ساقی چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد فرمود خدای کعبه را شکر میریخت ز خطبه سربه سر سکر بر خانه ی کعبه قبل ایجاد خاک قدم علی شرف داد گر سرّ خدا نبود هرآن مانند پرنده ای شتابان پا میشد و پرزنان از این دشت کعبه دور حسین می گشت دل را ز خطابه زیر و رو کرد وانگاه به قوم فتنه رو کرد چون عزم شکار کرد آن باز یک بیت بگویمت به ایجاز: آنجا که عقاب پر بریزد از پشه ی لاغری چه خیزد؟ خورشید جمال او برآشفت با بانگ بلند این چنین گفت: ای ذره چه ات به خودنمایی؟ بسم الله اگر حریف مایی عباس که در مصاف باشد شمشیر عرب غلاف باشد ای ملک سخن همه به نامت تیغ دو دم علی کلامت آگاه ز جهل و وهمشان کرد شمشیر تو شیر فهمشان کرد یاد آنکه دل از علی ربودی بر چهره نقاب بسته بودی سن تو قریب سیزده بود محو تو نگاه مهر و مه بود صفین صف بست بر تماشات هیهات از آن نگاه، هیهات مالک آمد ولی چنان بید تا دید تو را به خویش لرزید تیغ تو رسید بی محابا مبهوت تو بود ابن شعثا از نسل علیست گرچه شک نیست پرسید کسی که این جوان کیست قربان تو ای نقاب بر رخ بگذار بگویمش به پاسخ عباس علی کارزار است عباس، غریو ذوالفقار است عباس تمام افتخار است عباس امام اقتدار است عباس مه طلایه دار است عباس بلندی وقار است عباس بلاغت شعار است عباس شکوه آشکار است عباس چه گویمت ز عباس حبس است مرا به سینه انفاس حبس است مرا به سینه انفاس لب بستم و گفت شیخ عباس: این شعرِ به سینه نقش بسته هستم سگگی ز حبس جسته از مدح تو با قلاده ی زر زنجیر وفا به حلقم اندر خود را به قبول رایگانت بستم به طویله سگانت افکن نظری بر این سگ خویش سنگم مزن و مرانم از پیش مسعود یوسف پور https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از سعیده کرمانی
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است هزار مرتبه الله اکبر از اینکه علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
https://eitaa.com/alisamarqandi کانال اشعار علی سمرقندی در ایتا