eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
819 دنبال‌کننده
622 عکس
218 ویدیو
16 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  علی مقدم
🌷چه خوب از آب در آمد🌷 مگر که باز رُخت از پسِ نقاب در آمد؟ و یا که‌ صبح‌ دمیدست و آفتاب در آمد؟ همین که‌ خَلْقِ دو ‌چشمت تمام گشت خدا گفت : مبارک است ، مبارک ، چه ‌خوب از آب در آمد تویی که نقطه بسمِ الَهِ کتابِ خدایی ز شرح خال سیاهت علی کتاب در آمد یداللَهی و‌ نبی دید در میانه میدان از آستین خدا دستِ بوتراب در آمد گره زدم دل خود را فقط به زلف سیاهت چه راست راهِ من از بین پیچ و تاب درآمد بنازم این همه رحمت ، که بارها همه دیدند گناه تا به نجف آمد و ثواب درآمد @ASI_khorasani
تا تیغِ زلفت ای پدر خاک! خورد تاب ما سرگذاشتیم بر این تیره ی تراب خانه خراب عشق تو شد کعبه ای خلیل آنجا که از جمال خود انداختی نقاب انگار خلق محرم راز تو نیستند وقتی که هست کعبه چنین بر تنش حجاب از شوق دیدن تو که نفس پیمبری با سر دویده نزد رسول خدا سحاب "خاتم" صدا زدند نبی را، به شانه اش گشتی سوار، مثلِ نگینی که بر رکاب سلمان سه قرن را به هوای تو زنده است از دشت ارژن آمده سوی تو با شتاب عمری به سرسرای تو تمار جان به کف مشتاق بود لیفه خرما شود طناب ای گفته کیست سر بتراشد به تیغ عشق مقداد را رگیست ورم کرده در جواب ای سر سر به مهر، به تعلیم نام توست گر می‌شود دعای ابوحمزه مستجاب ای لنگر زمین و زمان! بی تو تیغ موج با نوح آن کند که بسی کرد با حباب عالم تمام خندق اگر بود، لب به لب با دستِ ذوالفقارِ تو پُر میشد از ثواب بالا بگیر دست که آیند سوی تو بی برکه ی غدیر جهان چیست جز سراب ای یار عرش! از چه کنار تو با غرور هی غار غار می کند آن کمتر از غراب! بر گوششان روایتِ لولا علی بس است آنها که رفته اند پی قولِ ناصواب بیم است پای خطبه ات از مست بودنم همّام برنخواست، اگر خورد از این شراب نهج البلاغه ی تو و قرآنِ مصطفی هر دو گرفته اند ز یک چشمه انشعاب نان جوین هرآینه خوردی، ندیده است گندم میان خانه ی تو سنگِ آسیاب انداخت پرده دستِ عقیل از عدالتت کور است هرکه درک ندارد از آن عتاب قرآن به دست، بینِ صلاتینِ ظهر و عصر افتاد چشم من به همین آیه از کتاب: "نمرود اگر خداست، خلیل خدا! بگو کاری کند ز غرب برون آید آفتاب..." لبخندِ با کنایه نشاندم به روی لب ناگاه در خیال خودم کردمش خطاب: فرمانِ ردّ شمسِ علی را چه میکنی؟! خورشید برده است از آقای ما حساب اندیشه در دو ذات حرام است، ذات حق با ذاتِ در خدا شده ممسوسِ آن جناب گفتی فمَن یمُت یَرَنی...نصف جان شدیم شب های بی قرار، سپردیم دل به خواب شکر خدا به ساحتِ مولای عالمین جُرمی به غیر شعر نکردیم ارتکاب @anjoman_matla
شد در وسط خطبه لبِ خشک تو تر دوش همّام تو میرفت در این فاصله بر دوش سرگشته ی عشقت شده گویی، خبر آمد خورشید در آورده سر از کوه و کمر دوش گیسوی تو قدریست که در گردش ایام کس پی به بلنداش نبرده ست مگر دوش ای نخله ی توحیدِ خلیل از تو ثمر خیز! سبز است در این بادیه از بارِ تبر دوش ای صالحِ اعجاز! تکانَد پی تیغت باری شتر معرکه از محملِ شر دوش در سیر مقامات تو این بس که نرفته ست پیغمبر ما را احدی مثل تو بر دوش رفتی به جهاز شتران ای که تو را هست همشانه ی جبریل به هر کوی و گذر دوش ای یکشبه مهمان چهل جا، شده حیران از حال تو هرکس که گرفته ست خبر دوش تو صورتِ والای قیامی و قعودی این تیر حقیر است چه در پا و چه در دوش ای کوه تحمل! به نود زخم تو سوگند یکبار نلرزیده تو را گاهِ خطر دوش با کیسه ی نان شاه به غیر از تو ندیدیم این بار گران است گران است به هر دوش یا جای علم بوده و یا کیسه ی اطعام از زخم پذیرفته اثر روی اثر دوش زیر علم صبر تو عمریست دمادم میسوزد و میسوزد مانند جگر دوش چون‌ مور کشم بار غمت را و محال است از بردن این بار کند صرف نظر دوش ای دار و ندارِ دل تمار، در این راه از دار ندارد همه ی عمر حذر دوش @anjoman_matla
یا علی مددی قصیده واره اخلاقی_علوی هر گاه گشت از دهنی ادعا بلند از گوشه گوشه ی دو سرا شد بلا بلند از سایه انتظار حقیقت چه میکشی؟! در پیش کبریا نشوی از ریا بلند گیرم عصا به دست گرفتی ولی چه سود از دست موسوی ست مقام عصا بلند گنج خدا همیشه به کنجی عیان شود "اقرا" ببین که گشت ز غار حرا بلند دریای علم خواهی اگر ، پس خموش باش ماهی نمیشود ز دهانش صدا بلند امروز زیر خاک نهان میشوی ولی از خاک ، کِشته ی تو شود در جزا بلند در موقفی که قیمت هر کس به قلب اوست دیگر چه فرق قامت کوتاه یا بلند جانت که بود ، جسم تو هم قیمتی شود الفاظِ مُرده میشود از محتوا بلند دوزخ تجلّی عمل دنیوی ماست بنگر که گشته آتش ما تا کجا بلند شد از گناهکاری ما دوزخ آتشین گردید قدّ شعله ز خاشاکِ ما بلند افسردگیست حاصل چشمان خشک ما از آبیاری است درخت و گیا بلند دائم مقیم باش و مکش پای خویش را از درگهی که شد به دعا دستها بلند رحمت نزول میکند از آسمانِ حق هر جا که میشود ز دهان ربنا بلند غفران بدون معصیت ما چه رنگ داشت؟ قدر ثواب گشت ز ننگ خطا بلند باز است راه دوست ، "تعالوا" به سوی او از عرش گشته است خطابِ  "بیا" بلند بنگر به دقّت قلم صنع کردگار از علم بانی است یقینا بنا بلند با نفیِ غیر ، صحبت از دوست روشن است الّا شود به یُمن تجلّی لا بلند ممکن کجا و وهم وجود دو روزه ای بر غیر قدّ اوست قبای بقا بلند تدبیر میشود غل و زنجیر با قدر هر جا که میشود به حکومت قضا بلند بی دست و پا اگر نشوی ، پا نمیشوی اینجا نمیشوی ز درازی پا بلند کوتاهِ قصه اینکه بلند است زلف یار ورنه نبود اینقدر این ماجرا بلند گاهی قلم مرا به مسیر تو می برد اصلا چرا ردیف شد این شعر با بلند وقتی غرض ز شعر ، سرودن ز حیدر است گردد ردیف شعر به مدحش ز جا بلند گر قدر دیگران به ثنا میشود بلند گردد ولی ز مدح علی هر ثنا بلند جز او کسی مقام "سلونی" نداشته ست بر دوش غیر اوست یقین این قبا بلند در اوج هر بلا و مصیبت که دیده اند گفتند "یا علی" همه ی انبیا بلند تا هیچ شک و شبهه نماند برای کس یا ایهاالرسول بخوان  "هل اتی" بلند یاسین اگر نکرد اثر در دل دل حسود گاهی بخوان به گوش کرش "انّما" بلند لا میشوند آن دو و از بین میروند گردد اگر که نون ز میان لنا بلند وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند افتاد لرزه بر بدن دشمنان او تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند جبریل گفت دستمریزاد یاعلی گردید از زبان نبی حبذا بلند آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق او مینمود جای دری ، قلعه را بلند در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند بال و پر اجابت ما حُبّ حیدر است شد از عنایت علوی هر دعا بلند "ارواح ماسواه فداه" که سوی اوست دستانِ خالیِ همه ماسوا بلند وقتِ کرم ز فرط حیا از گدای خود سر را نکرده است به پیش گدا بلند از فرط لطف توست طلبکار گشته ایم آری گدا ز لطف تو سازد صدا بلند ما از عنایت تو رسیدیم تا خدا کَه میشود ز جاذبه ی کهربا بلند حتی اگر عتاب نمایی مرا علی از من شود فقط "لک روحی فدا" بلند از دست رفته ایم به فریادمان برس تنها مگر که لطف تو سازد مرا بلند @ASI_khorasani @anjoman_matla
هدایت شده از  علی مقدم
شیخ علی مقدمشعرخوانی.mp3
زمان: حجم: 20.5M
سلام بر قرآن قصیده ای تقدیم به دو معجزه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) قرآن و امیرالمومنین علیه السلام روز میلاد امیرالمومنین علیه السلام ۱۳ رجب ۱۴۴۳ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ در جمع معتکفین مسجد امام رضا علیه السلام هیئت مذهبی بنت الحسین علیه السلام @ASI_khorasani
مهلت ارسال تا دو روز دیگر فقط
هدایت شده از  علی مقدم
@ostad_hojhabri4_5902007890520050006.mp3
زمان: حجم: 5.65M
این قطعه صوتی را گوش کنید و لذت ببرید أَنا الَّذي سَمَتني أُمي حيدرة ضِرغـامُ آجـامٍ وَلَيثُ قَسوَرَه ۲۴ رجب المرجب روز فتح قلعه خیبر توسط حضرت امیر المومنین علیه السلام سخنران : . . . وقتی که کار سخت شد و یاوری نبود در بین جنگ گشت فقط مرتضی بلند افتاد لرزه بر بدن دشمنان او تا گشت ذوالفقارِ شه لافتی بلند با ذوالفقار بر سر مرحب زد آنچنان کز ذوالجلال خاست دوصد مرحبا بلند جبریل گفت دستمریزاد یاعلی گردید از دهان نبی حبّذا بلند آری اگر نبود مراعاتِ حال خلق او مینمود جای دری ، قلعه را بلند در ابتدای لشکر علی تیغ را که زد شد لشکر از اصابت آن ز انتها بلند
انجمن ادبی مطلع شعر ملکوتی شعر با محوریت مضامین مناجات شعبانیه (همه قالب ها جز سپید) مهلت ارسال آثار : ۱۵ شعبان المعظم ۱۴۴۳ اعلام نتایج : ۱۷ شعبان المعظم ۱۴۴۳ هدیا نفر اول : ۵۰۰ هزار تومان نفر دوم : ۳۰۰ هزار تومان نفر سوم : ۲۰۰ هزار تومان ارسال آثار به شماره ۰۹۱۵۸۲۶۷۹۷۷ @anjoman_matla