eitaa logo
انجمن ادبی مَطلَع
829 دنبال‌کننده
580 عکس
175 ویدیو
10 فایل
﷽ 💠محفل ادبی مطلع | تاسیس ۱۴۰۰ 🔷 نشر اشعار ولایی 🔷 اعلان مراسمات هفتگی 🔷 رسانه شعر مشهد https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
نظر به گفته‌ی "جرداق"، هم نظیرش نیست دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟ علی مسیح زمانه‌ست، آن مسیحی که چهارمین فلک اندازه‌ی حصیرش نیست دو جا به دست نبی دست او گره خورده‌ست علی مباهله‌اش کمتر از غدیرش نیست فدای انفُسَنایی که در کلام خدا به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست هوای حضرت عیسادمی‌ست سلمان را نَمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از علی مقدم
دریغ و درد که نشناختیم شان عزا را خدا به خیر کند بی سواد بودن ما را کجا گریزم از این دسته ای که مرثیه خوانش قسم به لاکِ زنی می دهد ولی خدا را! کدام راه بپویم؟ چه گویم و چه نگویم؟ عوام کشتۀ الفت، خواص اسیرِ مدارا بدا به ریش سفیدان قوم، کودکِ کویی به پردۀ طرب انگیز اگر که خوانده رثا را قبول خاطر خون خدا کجا و کسانی که خود هرآینه کم کرده اند روی غنا را قدیم، روضۀ ارباب...بگذریم برادر خدا قبول کند این صدا و «زیر صدا» را https://eitaa.com/yosefpoor_ir
قلب همه را دشمنت آزرد آن‌روز جا داشت اگر مدینه می‌مُرد آن‌روز ای کاش به قلبِ من فرو می‌آمد تیری که به تابوتِ تو می‌خورد آن‌روز@dobeity_robaey
هدایت شده از yosefpoor.ir
کنج غم، یک دل انگشت نما مانده و من خیره ماندیم به هم، کولۀ وامانده و من اربعین است و ورق می‌زنم اندوهم را خاطرات سفر کرب و بلا مانده و من بختم از رخت عزا در نظرم تیره‌تر است ورطۀ هجر تو و رخت عزا مانده و من خانه‌ام موکبِ تنهاییِ یک جامانده‌ست حسرتِ چای در آن حال و هوا مانده و من نیستم شکر خدا یکّه در این شهر غریب که دو پای خجل و دستِ دعا مانده و من به نیابت قدمی کاش کسی بردارد همه رفتند، به غیر از منِ جا مانده و من اربعین است و نشستم وسط گوهرشاد خادم صحنِ غریب الغربا مانده و من... روضه می‌خوانم از او، آه از او یابنَ شبیب! روضه‌ای در دل این صحن و سرا مانده و من وای از آن ظهر بلاخیز که می‌گفت حسین بین میدان، سرِ تسلیم قضا مانده و من اکبرم رفت...جوانان بنی هاشم! آه تکه های تن او مانده، عبا مانده و من • کپی تنها با ذکر منبع مجاز است 👇 https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ چنان بخوانم غزل که دعبل زبان به تحسین من گشاید ] 🏷️ ویژه برنامه ذره و خورشید شبکه خراسان رضوی https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
زن آن زنی که در اسلام، ثروتش همه رو به ذوالفقارِ یدلله می زند پهلو زن آن زنی که سلام آورَد بر او جبریل زن آن زنی که ملک نزد او زند زانو زنی که هست از القاب او بزرگ قریش نداشته ست پیمبر زنی به رتبه ی او زنی که معنی و مصداق صِبغةَ الله است بدون جلوه ی او دین نه رنگ داشت نه بو چه زن؟ زنی که تمام پیمبران خدا برای بردن نامش گرفته اند وضو خدیجه پشت نبی بسته بود قامت عشق در آن زمان که کسان داشتند با بت خو هر آنچه داشت شتر بذل کرد و داد، مکن شتر سوار جمل را قیاس با بانو خدیجه بود و علی پیشتاز در اسلام دوبار آمده السابقون خود از این رو خدیجه مادر شیعه ست، لفظ مادر را به آن زنی که سزاوار لعنت است نگو خدیجه مادر شیعه ست، مادر شیعه بگو بلند اگر چه کرست گوش عدو به سال رفتن او گفته اند عام الحزن غم خدیجه و قلب نبی‌ست، سنگ و سبو خدیجه بود که در هجمه ی حسودان داشت چنان عبای علی بر دلش نشان رفو خدیجه بود کز آن ثروت عظیمِ نخست به قدر یک کفنی هم نداشت رویارو کفن مرا به کجاها نبرد در این شعر به یاد داغ عزیزی شکست بغض گلو... https://eitaa.com/yosefpoor_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یقینا ماه، وصفش خارج است از درک دریاچه... رحلت حضرت ام المومنین خدیجه سلام الله علیها https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل من به مهر ماهی شده گرم و دیده روشن... 📽️ شعر خوانی تبریز / اولین کنگره ملی شهریار https://eitaa.com/yosefpoor_ir
قسمت دوم نفر بعدی که شعر خواند آقای بود که با ترجیع بند علوی یازده بندی زیبایی که خواند فضای جلسه را تحت تاثیر قرار داد و مخاطبین را به وجد آورد یک بند از این ترجیع بند این بود علت خلق آسمان و زمین خاک نعلین توست عرش برین ای حروف مقطعه مدحت از الف لام میم تا یا سین دست های تو عروه الوثقی نخ عمامه ی تو حبل متین معدنش وحیِ چشم های تو بود لوح محفوظِ جبرییل امین شب معراج دید پیغمبر که تو بودی به عرش پرده نشین همه ی عرش تا کمر خم بود وقتی از عرش آمدی پایین بین اشعار مدح تو مولا هیچ بیتی نبود بهتر ازین عجز الواصفون عن صفتک ما عرفناک حق معرفتک بعد از ایشان، نوبت شعرخوانی آقای رسید. ایشان غزلی عاشقانه خواند با این مطلع به حال عاشق بی تو تباه می‌گویند به روزگار پس از تو سیاه می‌گویند بعد از ایشان، نوبت شعرخوانی آقای رسید. ایشان ترانه ای عاشقانه که با حال و هوای اول مهر هم تناسب داشت خواند یک عُمره که از غصه و دردام با مَردُمِ دنیا گَلاویزم من عُمریه غمگین و بی حالم من بیست و چند ساله که پاییزم... جادو شدم شاید، نمیدونم.... بغضم طلسمه، اشک هام سِحره هر روزِ حالم مثلِ دیروزه... هر روزِ سالم اولِ مهره... بعد از ایشان، آقای رباعی در مدح امیرالمومنین علیه السلام خواند بعد از ایشان، نوبت شعرخوانی آقای رسید. ایشان غزلی توحیدی خواند با این‌مطلع آغاز سپیده سحرگاه پایان شب سیاه و جانکاه بعد از ایشان به تقاضای دوستان، آقای غزلی را که به تازگی‌ سروده بودند و برگزیده کنگره ملی شهریار شده بود را خواند دل من به مهرِ ماهی شده گرم و دیده روشن که برای دیدن او، کشد آفتاب گردن ره مدحتش ندانم، غزلی مگر بخوانم که نشسته خود به جانم، نه غزل؛ میِ مطنطن «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» نرسد به درک نامت قلم هزار چون من حسن ختام جلسه سبکی بود که آقای در مدح قمربنی هاشم علیه السلام خواند و جمع را مستفیض کردند. https://eitaa.com/joinchat/4073652327C9ee4eeaef2
هدایت شده از yosefpoor.ir
📌نماز جمعۀ شبی که بیم سرک می‌کشید از روزن شبی که خواب ترور دیده بود اهریمن شبی که موج خبر، روی دیده داغ گذاشت شبی چنان که کم از لیله المبیت نداشت شبِ خدا نکندها، شبِ خطر، شبِ آه شبی که با دل ما تا سحر نیامد راه شبی که هرچه تفال به خواجۀ شیراز «خداش در همه حال از بلا...» میامد باز سپیده سرزد و تکلیف ماه روشن شد گذشت شام و تنورِ پگاه روشن شد به رغم خواب و خیال رسانه‌های دروغ شلوغ بود مصلای روز جمعه، شلوغ بدا به شعر نگوید از آن قیام اگر از آن نماز شهامت، از آن امام اگر امام جامعه اینبار خواند اقامۀ عصر بگو، بخوان، بنویس از نماز جمعۀ نصر بگو که زود رسید او و رفت خیلی دیر رجز نخواند و درآمد ز شش جهت تکبیر میان خطبۀ او دیده‌اند هر دو جناح سلاح تکیه به او می‌زند نه او به سلاح! رسید آنکه جهان از صلابتش مات است که گفت پاسخ ما کمترین مجازات است که مانده کاری و ای دشمنان خواب زده! نمی‌شویم در انجام آن شتاب زده قسم به یوسفِ در خاک و خون تپیدۀ شام که حذف می‌شود این گرگ، گرگِ خون آشام بناست آخرِ این قصّه را رقم بزنیم زدیم، لازم باشد دوباره هم بزنیم! نشان قطعی پیروزی است در این راه قسم به وعده صادق، به جاءَ نصرالله عزاست می‌گویم زانچه بر سرم رفته‌ست عزاست، مایۀ فخرم، برادرم رفته‌ست عزاست لیک امید آفرین عزا، چه عزا؟ عزای درس دهنده، عزای عاشورا سخن خلاصه کنم در کمال ناچاری تمام گشت نماز، آن نمازِ بیداری دل_ این حسینیه را_ وقف صحبتش کردم فدای دست کشیدن به تربتش گردم مرا ببخش برادر اطاله یافت کلام همین بس است بگویم برای حسن ختام: به ترجمان وقار و شکوه نزدیک اند خوشا به مردم تهران، به کوه نزدیک اند! https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
اگر چه خط خبر زیر بار باروت است سفر چه کرد که چشم رسانه مبهوت است هراس کی به دل شیر شرزه یابد راه؟ که خصم ما سگ هارست و گرگ فرتوت است به دوش آنچه گرفتیم پرچم است کنون به دوش آنچه که دشمن گرفته تابوت است تبر به دوش بزرگی شبیه ابراهیم پی شکستن بت های جبت و طاغوت است خبر صریح، خبر خط شکن، خبر روشن: رئیس مجلس ایران میان بیروت است https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
📌 فصلِ بودن • نوسروده‌ای برای غزه... جلوه‌گاهِ صبحِ روشن است این غزه نیست، طور اَیمَن است این باز روی سنگ گُل گذاشت باد سنگ خواندمش؟ نه، مدفن است این بسکه لاله روی لاله کِشته‌اند هرکه دید گفت گلشن است این هر که دید گفت استخوان مخوان خار چشم‌های دشمن است این زیر پا منه به روی سر گذار ای نسیم! خاکِ میهن است این ای نسیم! خاک، داغدار ماست حفره نیست، شکل شیون است این ای نسیم! دانۀ انار نیست خون خانوادۀ من است این! کشت دشمن و نگفت با خودش شیرخواره‌است آن، زن است این نور می‌دمد شبی از این مسیر جای زخم نیست، روزن است این سر به نیست شد اگر چه هر چه سرو ابتدای فصلِ بودن است این https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از علی مقدم
دل من به مهر ماهی شده گرم و دیده روشن.mp3
716.2K
دل من به مهر ماهی شده گرم و دیده روشن جلسه ۳ آبان ۱۴۰۳ @sheikh_ali_moghaddam کانال اشعار 👇 https://eitaa.com/yosefpoor_ir
یوسف پور_ غزل.mp3
424.2K
هنوز بوی گُل از سبزوار می آید تقدیم به شهید غیرت، شهید الداغی شاعر انجمن ادبی مطلع ۱۳ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla https://eitaa.com/yosefpoor_ir
یوسف پور_ مدح مولا.mp3
938.8K
عالمی غرق تحیّر شده در یای علی شاعر انجمن ادبی مطلع ۱۳ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از فریضه
♨️ افسار چندان که مطّلع شده‌اند از رسیدنش افسار بسته‌اند و خوش اند از کشیدنش پالان سزد به پیر خرفتی چنین که هست بابِ دلِ سواری صهیون، خمیدنش دارد زبان سبز و سرش می‌رود به باد سبز آنچنان که هست گواهِ چریدنش باری که این حمارِ به طاحونه متصف دوری‌ست باطل از پی باطل، دویدنش در مورد سوالِ جزا می‌دهد نظر مُفتی _که هست موجب کفّاره دیدنش_ در سر به فکر قافیۀ آخرم ولی شرم است در میان قوافی، گزیدنش 🏷️ شاعر: 🏷️ پویش 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
یوسف پور_شهید رئیسی.mp3
393.5K
تقدیم به شهید آیت الله شاعر انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla https://eitaa.com/yosefpoor_ir
یوسف پور _ غزل رضوی.mp3
543.4K
چنان بخوانم غزل که دعبل زبان به تحسین من‌گشاید شاعر انجمن ادبی مطلع ۲۰ آبان ۱۴۰۳ @anjoman_matla https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از فریضه
31.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ نماهنگ | جنایت جنگی • شاعر: • تدوین: • تهیه شده در محفل ادبی فریضه 📌 نشست شاعران انقلاب مشهد @farizeh_ir
هدایت شده از علی مقدم
mmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmmm.mp3
1.07M
💠فرمانده شهید شاعر انجمن ادبی مطلع ۱۸ آبان ۱۴۰۳ https://eitaa.com/yosefpoor_ir @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از yosefpoor.ir
لاله روئیده‌ست از خون شهیدان هر کنار شیعیان را یک به یک کشتند در https://eitaa.com/yosefpoor_ir
غزل فاطمی _یوسف پور.mp3
532.1K
💠سند محکم مظلومیت حیدر بود انجمن ادبی مطلع ۴ آذر ۱۴۰۳ @anjoman_matla @yosefpoor_ir
هدایت شده از yosefpoor.ir
آن صبح که بیم داشت شب‌پرّه ازآن آن صبحِ خروس‌خوانِ همرنگِ خزان در گوش هرآنچه سرو، قدقامت خواند آن نامِ بزرگ، «میرزا کوچک خان» https://eitaa.com/yosefpoor_ir
هدایت شده از فریضه
♨️ فریضه بدا به آینه‌ای که دچار خودبینی‌ست دل از نگاه تو افتد، شکست تضمینی‌ست فقط به گریه سبک می‌شود دلم، در این زمانه‌ای که لبالب سکوت و سنگینی‌ست غمت اصیل‌ترین راه روشن است حسین! جز این چراغِ کهن، هرچه هست تزئینی‌ست تو آن روایت فتحی که دم زدن از تو به دوش جان به کفی چند مثل آوینی‌ست چقدر ریخته خون، شمرِ این زمانۀ دون شمار آنهمه کشته هنوز تخمینی‌ست کدام نعشِ گران؟ این بلند پرچم توست که روی شانۀ لبنانی و فلسطینی‌ست کدام قول و غزل؟ این نوشتن از مظلوم برای شاعر تو یک فریضۀ دینی‌ست شکوه نام رسای تو ای حماسۀ سرخ خلاصۀ همۀ شعرهای آئینی‌ست 🏷️ شاعر: 📎 نشانی صفحه فریضه در ایتا: @farizeh_ir
از شوق رسیدنت، کما فی‌السابق تقویم زمستان زده‌ام شد عاشق گیسوی تو روی شال سبز افتاده‌است، یلدا وسط بهار؟ جلّ الخالق! دوری تو را بهانه کردن خوب است شکوه ز غم زمانه کردن خوب است از دیده به جای اشک، خون می‌گریم یلداست...انار دانه کردن خوب است ای کاش به سمت ما دری بگشایی دیوار کشیده دورمان، تنهایی ای صبح امید ما زمستانی‌ها! یلدا چه قدَر صبر کند می‌آیی؟