eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
502 دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
33.2هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر خاتم(ص): هر که برادر خود را بخاطر گناهی که از آن توبه کرده سرزنش کند، نمیرد تا اینکه خود به آن گناه مرتکب شود. 📙تنبیه الخواطر؛۱:۱۱۳ 🌸🌱 ┏━━━🍃═♥️━━━┓ @parvaztakhodaa ┗━━━♥️═🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌رهبر انقلاب: از برخی از مسئولان حرف هایی زده شده که مایه تاسف است ❌برخی حرف‎ها تکرار اظهارات دشمن است. دشمنان است. رسانه های دشمن این حرف ها را پخش کردند. ❌آمریکایی‎ها از نفوذ ایران در منطقه به شدت ناراضی هستند. از شهید سلیمانی ناراحت بودند به خاطر این موضوع. @anjomaneravian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند : شیعه‌ ما اگـر مرتکب معصیتی شـود ، نمی‌میرد مگر این‌که به بلایی چه در مال و چه در فرزند و چه در خودش مبتلا گردد و این ابتلا موجب از بین رفتن گناهانش گردد. و خدا را به گونه‌ای ملاقات نماید که هیچ اثری از گناه در او باقی نمانده باشد و اگرچیزی از گناه در او باقی مانده بود، به هنگام مرگ دچار سختی و شدّت می‌گردد. (سپس گناهش پاک می‌شود) 📚 بحارالانوار، ج۶، ص ۱۵۷ 🤲🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیست رمضان سالروز آزادسازی شهر فلوجه ی عراق است. عراقی ها خوب می دانند که بایست از چه کسی قدردان باشند. شهید المهندس و شهید قاسم سلیمانی درکنار هادی العامری و شیخ اکرم الکعبی و قیس الخزعلی توانستند با مشارکت فرماندهان ارتش عراق استان الانبار و مرکز این استان فلوجه را پاکسازی کنند. تاریخ هرگز رشادت های مردان میدان را فراموش نمی کند. 🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
14.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شعر جدید احمد بابایی درباره حاج قاسم سلیمانی در برنامه وقت سحر شبکه افق: 🔹اگر امن است خیمه‌گاه و حرم، شک‌نکن صاحب علم زنده است/ من تعجب نمی‌کنم که هنوز حاج قاسم حریف می‌طلبد 🔹حاج قاسم به خون خود آموخت، شهید خواهد شد... @anjomaneravian
جاے شھید اسدی خالے ڪه😔 رفیقش میگفت: یه شب تو خواب دیدمش بهم گفت به بچه ها بگو حتی سمت گناه هم نروند اینجا خیلی گیر میدهند...
: «برف شدیدی می بارید🌨️ سوز سرما هم آدم رو کلافه می کرد🥶 توی جاده برا انجام کاری پیاده شدیم🚶‍♂️ یادم رفت سوئیج رو بردارم🤦🏼‍♂️ یهو درهای ماشین قفل شد به خانومم گفتم سوئیچ یدک کجاست؟🤔 گفت: اونم توی ماشینه نمی دونستیم چیکار کنیم توی اون سرما🤦🏼‍♂️🤧 کسی هم نبود ازش کمک بگیریم😟 هر کاری کردم درب ماشین باز نشد😤 شیشه ی پر از برف ماشین رو پاک کردم❄️ یهو چشمم افتاد به عکس شهید ابراهیم هادی🙃 که به سوئیچ ماشین آویزون بود.. به دلم افتاد از ایشون کمک بگیرم🙏🏼 به شهید گفتم: شما بلدی چیکار کنی.. خودت کمکمون کن از این سرما نجات پیدا کنیم🥺 همینجور که با شهید حرف میزدم ناخوداگاه دسته کلید منزلم رو در آوردم🔑 اولین کلید رو انداختم روی قفل ماشین تاکلید روچرخوندم ،درب ماشین باز شد خانومم گفت:چطوربازش کردی؟😳 گفتم: بادسته کلید منزل. خانومم پرسید:کدومش ؟😲 مگه میشه؟ شروع کردم کلیدای منزل رو روی قفل امتحان کردن تا ببینم کدومش قفل رو بازکرده. باکمال تعجب دیدم هیچ کدوم ازکلیدها توی قفل نمیره🥴!! اونجا بود که فهمیدم عنایت شهید ابراهیم هادی بوده شامل حالمون شده. @anjomaneravian
شهید حاج ‌قاسم‌ سلیمانی: شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید. ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
۱ حضرت آقا دستور دادند:(از حالت پدافندي بيرون بياييد و حالت تهاجمی بگيريد. شما منتظر دشمن نباشيد كه بيايد و ضربه بزند و بعد دست به كار بشويد. شما باید دشمن را آواره و دربه در كنيد). از آن به بعد محور و مبناي كار، فرمايش حضرت آقا شد. شبانه روز مشغول انجام تمرين و آماده سازي براي عمليات بوديم. ماه رمضان رو به پايان بود كه اطلاع دادند آماده ي عمليات شويد. ما با دشمنانی روبه رو بودیم که از طرف غربیها به پیشرفته ترین سلاحها تجهیز شده بودند، همیشه در کوه و کمر بودند بخاطر همین مساله ورزیده و آماده بودند، تمرینات سختی انجام میدادند و بسیار هم جنگجو بودند. بچه های ما هم واقعاً شجاعت داشتند. ما بیسیم هاشون رو که شنود میکردیم میگفتند: اینها دیگه کی هستند. تا حالا اینجور نیروی شجاع و نترس ندیده بودیم. با حضور ما نیروهای پژاک در منطقه روحیه ي خودشون رو باخته بودند.ً چون قبلا هم یگانهایی از سپاه که تو منطقه بودند ضربات خوبی به اونها زده بودند. جعفر خان همراه پنج نفر از بچه ها از جمله شهیدان امیدپور و بریهی از عملیات برگشتند. چهره هاشون حسابی خاکی و خسته نشون میداد. جعفر خان گفت: بچه ها بلند شید اينها رو ببوسيد. هركدوم از اینها يه شهید زنده است!! باید میدیدید که دشمن رو چطور به زانو درآوردند. عيد فطر در منطقه بودیم و نماز عيد را همونجا توي پادگان خوانديم. رفتيم اروميه. در پادگان مستقر شديم و تمرينات تاكتيكي را آغاز كرديم. ما باید با آمادگی کامل وارد منطقه می شدیم. جعفر خان و شهید بریهی، همراه چند تا دیگه از بچه ها مدتی بود که در منطقه بودند. به همین خاطر روزه هاشون رو میگرفتند. اونها با زبان روزه تمرینات سخت را پابه پای بچه ها انجام میدادند. 💐 🎈 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
۲ قبل از اینکه به آخرین مأموریت برویم، همراه بچه ها رفتیم مشهد. مشخص بود که یه سری از بچه ها زیارتشون فرق میکنه! شهدا را در آخرین زیارتها میشد تشخیص داد! مثلا، سید محمود موسوي و چند نفر دیگه از شهدا میگفتند: فقط از آقا شهادت خواستیم. به گردان آماده باش دادند. قرار شد نیروها برای آخرین مأموریت تقسیم بندی شوند. به ما گفتند حدود بيست نفر میخواهیم به صورت داوطلب که در یک ماموریت ویژه شرکت کنند. در واقع براي این مأموریت یک گروه پیشمرگ میخواستند که به عنوان خط شکن جلوتر از همه به همراه جعفر خان حرکت کنند و بالا بروند. نکته ي قابل توجه اینکه ارتفاع جاسوسان، که محل اصلی عملیات بود، پر بود از تله های انفجاری، کمین، سنگرهای کمین و... اولین کسی که آمد و ثبت نام کرد محمد غفاری بود. بعد شهید رضایی، شهید بریهی، شهید بابايی زاده، صفری تبار و بقیه ی بچه ها.. بچه ها آنقدر آماده ی شهادت بودند که خیلی بیشتر از بيست نفر داوطلب شدند! شرایط خیلی سخت بود. در گرمای شدید تابستان هر روز صبح می رفتیم پیاده روی و تمرینات داشتیم تا برای روز مشخص شده آماده باشیم. حال و هوای بچه ها در آن زمان خیلی تغییر کرده بود. خیلی ها وصیتنامه می نوشتند؛ چون می دانستند شهید خواهند شد... روز جمعه 11 شهریور نماز عید فطر را خواندیم. آماده ی حرکت به سوی منطقه ي عملياتي شدیم. واحدهای مختلف سپاه که بیشتر آنها زرهی و توپخانه بودند ،در این منطقه مستقر شده بودند. تک تیراندازهای دشمن در بهترین شرایط مستقر بودند و حرکت هر جنبنده ای را زیر نظر داشتند. یوسف فدایی نژاد مورد هدف عوامل ضدانقلاب حاضر در منطقه قرار گرفت. او همه گونه تجهیزات دفاعي بسته بود اما صورتش مورد اصابت قرار گرفت. روز بعد بچه ها آخرین دستورات را گرفتند و با رعایت کامل موازین امنیتی راهی منطقه ي عملیاتی شدند. ما در سنگرهای پراکنده در پایین ارتفاع مستقر شدیم. غروب 12 شهریور غروب دلگیری داشت. بچه ها منتظر دستور حرکت بودند. سکوت در منطقه حاکم بود. دو شب بود که بچه ها منتظر حمله بودند. همه آماده و قبراق منتظر دستور بودیم. كم كم لحظه ي موعود فرارسيد. بچه ها با هم شوخي ميكردند. بيشتر از همه شهيد بريهي سربه سر بقيه ميگذاشت. آتش دشمن شروع شد! به صورت انفرادی پخش شدیم. هر کس تو حال خودش بود. حال عجیبی بین بچه ها حاکم بود. مخصوصاً بچه هایی که در تیم هجوم بودند. همه روحیه ي خیلی خوبی داشتند. حتی برخی از بچه ها برای اومدن جلو التماس میکردند. زیاد به مأموریتهای خطرناک رفته بودیم اما این دفعه واقعاً فضا عجیب بود. شهادت یوسف فدایی نژاد و خوابی که جعفر خان دیده بود شرایط را اینگونه کرد. 🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani