انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
اینها خوانندههای لسانجلسی هستند که صف کشیدن برای خوش رقصی برای پادشاه عربستان، همونایی که میگن ما
....
رفته بودم پارچه فروشی
فروشنده به خانوم مشتری که ماسک زده بود گفت حاج خانوم
خانومه گفت حرف دهنتو بفهم
من عمرا برم حج
برم پولمو بریزم تو جیب عربا
.
تو دلم گفتم نه برو دوبی بریز تو جیب اماراتیها
انگار اهالی دوبی عرب نیستن و فقط عربستانیها عربند ...
چنان علیه مناسک حج تبلیغات کردن که مردم ما مخیله شون رو از دست دادن و فقط عربستانیها رو عرب میدونن .
حالا هم که این دولیتریهای لس آنجلسی میرن اونجا تا بزرگترین کنسرت تاریخ عربستان و منطقه رو تو عربستانی که بوسیله اسلام متمدن شد اجرا کنند و ایرانیهایی هم که تا بحال مخالف سفر به عربستان برای مناسک حج بودند اما حال برای شرکت در این کنسرت حاضرند کلی هزینه کنند
.
اینجوری مغز و روان مردم ما رو تیلیت میکنن
وقتی از تهاجم فرهنگی حرف میزنیم منظورمون همینه .
راستی شما از کدوم دسته اید؟؟ اگر از دسته ای هستید که مسافران سفر حج رو نقد میکردید پس در رفتار خودتون تجدید نظر کنید و اینقدر تحت القائات مخبران فاسق نباشید چرا که از حالا مجبورید سفر به عربستان رو مدح و ستایش کنید....
#سلبریتی #خواننده_های_لس_آنجلسی #حج #کاباره #کنسرت
هدایت شده از جنت المهدی۳۱۳
💢 واگذاری کشور به چین!
به این #استوری ساده دقت کنید
میلیونها نفر براحتی و بدون هیچ تحقیقی باور کرده اند.
@jannatolmahdi313
جریان و قدرت رسانه ای #سلطنت_طلبان با بهره برداری از وضعیت بد اقتصادی و نارضایتی معیشتی مردم با چند عکس و عدد دروغهای شاخدار منتشر میکند!
ایران را با دوره قاجار و پهلوی اشتباه گرفته اند.
یادشان رفته در دوره #محمدرضا_پهلوی در سال ۱۳۴۳ #لایحه_کاپیتولاسیون به نفع آمریکا تصویب کردند!
یادشان رفته #بحرین که به گفته شاه استان ایران بود را دادند رفت و اولین دولتی که به شیخ بحرین تبریک گفت دولت ایران بود!
یادشان رفته #هشت_سال جنگیدیم و سیصد هزار شهید دادیم که یک وجب خاک ندهیم اما این جماعت از ترس گلوله های صدام به اروپا و آمریکا گریختند و از آنجا در #کاباره با عرق سگی از وطن و خاک دفاع میکردند.
وطن دوستی به شما نیامده است
با این دروغها کار به جایی نمیبرید.
💠کانال جنت المهدی۳۱۳👇••🇮🇷••
🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷
╭═━═━⊰❀❀🌷❀❀⊱━═━═╮
🌸 @jannatolmahdi313 🌸
╰═━═━⊰❀❀🌷❀❀⊱━═━═╯
#کاباره را رها کرد. و بعد از مدتها دلش هوای #امام_رضا علیه السلام رو کرده بود.
کنار درب ورودی حرم ، شاهرخ روی زمین نشسته بود شانه هایش مرتب تکان می خورد حال خوشی پیدا کرده بود خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد 😔
مرتب میگفت . خدا من بد کردم من غلط کردم اما می خوام توبه کنم
خدایا منو ببخش
یا امام رضا به دادم برس
من عمرم رو تباه کردم.
شاهرخ در مشهد واقعا #توبه کرد و همه
خلافکاریهای گذشته را رها کرد.
💠پی نوشت :
آقا جانم با دل شاهرخ چی کردی که چنین متحول شد تا جایی که خدا او را به بهترین شکل ممکن پذیرفت.
@anjomaneravian
🌹شهید_شاهرخ_ضرغام
🔹دومين روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچه ها در #هتل_كاروانسرا بودم. پسركی حدود پانزده سال هميشه همراه #شاهرخ بود. مثل فرزندی كه همواره با پدر است.
تعجب من از رفتار آنها وقتی بيشتر شد كه گفتند: اين پسر، رضا فرزند شاهرخ است!! اما من كه برادرش بودم خبر نداشتم.
عصر بود كه ديدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته. رفتم و در كنارش نشستم. بی مقدمه و با تعجب گفتم: اين آقا رضا پسر شماست!؟
خنديد و گفت: نه، مادرش اون رو به من سپرده. گفته مثل پسر خودت مواظب رضا باش.
گفتم: مادرش ديگه كيه؟!
گفت: مهين، همون خانمی كه تو #كاباره بود. آخرين باری كه براش خرجي بردم گفت: رضا خيلی دوست داره بره #جبهه. من هم آوردمش اينجا!
ماجرای مهين را می دانستم. برای همين ديگر حرفی نزدم.
چند نفری از رفقا آمدند و كنار ما نشستند. صحبت از گذشته و قبل از #انقلاب شد.
🕊شاهرخ خيلی تو فكر رفته بود. بعد هم باآرامی گفت: مهربونی اوستا كريم رو می بينيد! من يه زمانی آخرای شب با رفقا می رفتم ميدون شوش. جلوی كاميون ها رو می گرفتيم. اونها رو تهديد می كرديم. ازشون باج سبيل و حق حساب می گرفتيم. بعد می رفتيم با اون پول ها زهرماری می خريديم و می خورديم. زندگی ما توی لجن بود.
اما خدا دست ما رو گرفت. #امام_خمينی رو فرستاد تا ما رو آدم كنه. البته بعداً هر چی پول در آوردم به جای اون پول ها صدقه دادم.
بعد حرف از كميته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من اينقدر خراب بود كه روزهای اول توی كميته برای من مامور گذاشته بودند! فكر می كردند كه من نفوذی ساواكی ها هستم!
همه ساکت بودند و به حرفهای شاهرخ گوش می کردند. بعد با هم حركت كرديم و رفتيم برای نماز جماعت. شاهرخ به يكی از بچه ها گفت: برو نگهبان #سنگر خواهرها رو عوض كن.
با تعجب پرسيدم: مگه شما رزمنده زن هم داريد؟! گفت: آره چند تا خانم از اهالی #خرمشهر هستند كه با ما به #آبادان آمدند. برای اينكه مشكلی پيش نياد برای سنگر آنها نگهبان گذاشتيم.
#یاد_گذشته
#راوی : آقای رضا كيانپور