فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام اربابم
حب الحسین یجمعنا
سلام اربابم
حب الحسین یجمعنا
@antghbat
#خاطره_ماندگار
یادش بخیر.روزهایی که دست در دست پدر به مسجد رفته ودر دسته های زنجیر زنی شرکت میکردیم
.درخانه ی ما چندتا زنجیر کوچک وبزرگ وجود داشت .دوست داشتم آن بزرگه نصیب من بشه ولی برایم سنگین بود به همین خاطر به زنجیر کوچک راضی می شدیم....به مسجد که میرفتیم پشت سر بچه ها در دسته ی زنجیرزنا حرکت میکردیم از هماهنگی طبل وزنجیر لذت میبردم ودوست داشتم منم منظم اجراکنم ...ولی معمولا زنجیر به صورتم وگوشم برخورد میکرد ....وقتی به خانه میرسیدیم ،پشت پیراهن هایمان را که مشاهده میکردیم مقداری سیاه شده بودند واثر زنجیرها ماندگار شده بود ومصمم میشدیم که جلسه ی بعدی سیاهتر بشوند......الان یکی از همان زنجیرها در اتاقم نصب است و هرجا دسته ی زنجیرزنی باشد پسرانم را میبرم تا زنجیر بزنند....البته آنها هم مثل من،زنجیر را به صورت میزنند نه به کمر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقایع نگار محرم روز سوم
🌸─═══════•❖─
🌸 ─•❖•══════─
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 بر کدام حسین باید گریست و ما بر کدام حسین می گرییم؟
استاد #شهید_مطهری
#حماسه_حسینی
#امام_حسین علیه السلام
#محرم
#کودکان_حسینی
صبح شد🌞 نماینده مرد آزاد خواب بود🌹 که یکدفعه سروصدای پای اسب ها رو شنید🐴 و از خواب پرید و فهمید مامورها اومدن با او بجنگن🤺
نماینده مرد آزاد با تمام توان جنگید🌹ولی تعداد دشمنان خیلی زیاد بود😔
نماینده گریه کرد😭 و گفت من خیلی ناراحتم😭 ناراحتم از اینکه برای پسر عموم ( که همان مرد آزاد بود) نامه نوشتم📜 و گفتم به این شهر بیاد و به مردم کمک کنه😔 مردم دوستش دارند 😔.
ولی مردم این شهر آدمهای خوبی نیستن🧕🏻 و به قولهایی که میدن عمل نمیکنن😱 از این حاکم ترسیدن و توی خونه هاشون قایم شدن😔
مامورا💂🏻♂️💂🏻♂️💂🏻♂️ نماینده رو دستگیر کردن و انداختنش توی زندان😱
اما بچه ها مرد آزاد از این اتفاق خبر نداشت 😔و نمیدونست توی شهر فراموشی این اتفاق ها افتاده 😔
مرد آزاد همراه خانواده توی راه بود و داشت به شهر کوفه می رسید....
ادامه داستان رو در روزهای بعد بخوانید 🌺
☘🥀☘🥀☘🥀☘
~.~.~.~☘🥀☘~.~.~.~
1_440218829.mp3
3.02M
🍃درسهای قرآنیِ عاشورا🍃
قسمت دوم
🍃امام حسین(ع) در عصر تاسوعا از دشمنان یک شب مهلت خواست، فلسفه این مهلت خواستن ، هم این بوده است که به راز و نیاز با خداوند و تلاوت قرآن کریم بپردازند. 🍃بنابراین توجه به قرآن کریم در نزد امام(ع) به اندازهای بوده است که یک روز را از دشمن مهلت میخواهند.
🍃همه عزاداران حسینی(ع) برای حسینی شدن بیاییم در شب عاشورا کاری را انجام دهیم که خود امام حسین(ع) انجام دادند و در واقع به تلاوت_قرآن_کریم بپردازیم. تا به این ترتیب از امام حسین(ع) وام گرفته باشیم.
🍃محرم و عاشورای حسینی برای ما درسهای بسیار زیادی دارد، این ماه، تنها عزاداری صرف نیست، این عزاداری بهانهای برای فراگیری درسهای بیکران است که باید در زندگی آنها را به کار بست.
🍃اولین درس قرآنی که از قیام عاشورا میتوان گرفت این است که یاور دین خدا و رسول خدا(ص) باشیم، که این مورد در آیه چهاردهم سوره مبارکه صف آمده است که میگوید؛
🍃«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُونوا أَنصَارَ اللَّه».
#محرم
4_5800741705665743411.mp3
10.12M
مجموعه نوای ماندگار با صدای محمدحسین پویانفر
🌸─═══════•❖─🌸
🍁قسمت سوم
ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز عاشورا
🍁ائمه علیهم السلام در روایات بسیاری، ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را مقارن با روز عاشورا دانسته اند. به عنوان مثال،
🍁امام صادق علیه السلام فرموده اند:
🍁«اِنّ القائِمَ صَلواتُ الله علیه یُنادِی بِاِسمِه لَیلَةَ ثَلاثَ و عِشرین و یَقومُ یَومَ عاشورا یَومَ قَتلَ الحسین بن علی علیه السلام » (۱) ؛
🍁«قائم -که درود خدا بر او باد- درشب بیست و سوم ماه رمضان به نامش ندا میشود و در روز =عاشورا، روزی که حسین بن علی علیه السلام در آن کشته شد، قیام خواهد کرد»
🍁امام باقر علیه السلام نیز در این مورد میفرمایند:
🍁«یَخرُجُ القائمُ یومَ السَّبت یومَ عاشورا اَلّذی قُتِلَ فیه الحسین علیه السلام » (۲) ؛ «قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم،
🍁در روز شنبه، مصادف با روز عاشورا، یعنی همان روزی که امام حسین علیه السلام در آن به شهادت رسید، قیام خواهد کرد۰
🍁۱-الغیبه، محمد بن الحسن طوسی، نشر بصیرتی،
🍁۲-بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۸۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مجموعه کلیپ "پاسخی کوتاه به یک سوال"
👈 پاسخ به شبهه:
آیا امام حسین(ع) از دشمن برای خود درخواست آب کرد؟
★ــــــ★ــــــ★ــــــ★
#محرم
#کلیپ
#پاسخی_کوتاه_به_یک_سوال
#موکب_سلیمانی
حکایت آموزنده
*سفارش مادر*
🔰پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد. یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند. از مادرش پرسید: مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
🌸مادر گفت: از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟ و قبلا به من گلایه نکردی.
❤️ مادر پاسخ داد: بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی. تو این دنیا به هیچ چیز هم اعتقاد نداشته باشی به مکافات عمل اعتقاد داشته باش.
💡از مكافات عمل غافل مشو، گندم از گندم برويد جو ز جو