#ساعت_شاعری
📚 کتاب اکسیژن
💟 #شعر_نهم
ديگر به غير بوسه به رگهات چاره نيست
هرگز لبي به سرخي رگهاي پاره نيست
رُژ مي زنم لبان خودم را به خون تو
در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست
اندام بي لباس تو برخاك مانده و
مانند اين لباس تو در ماهواره نيست
با سر بيا درون خرابه، سه ساله ات
صاحب شدست خانه ما را، اجاره نيست
ديگر چه فرق مي كند اين شير يا شغال،
وقتي رباب هست ولي گاهواره نيست!؟
قرآن بخوان كه داغ مرا تازه مي كند
صوتي حزين تر از لبِ قرآن پاره نيست
از فرط تشنگي به هوا دود مي شوم
تنها زني كه مانده براي اداره... نیست.
ع.ا. تنها
🔰@antitoxin28 | پـادزهـر