#ساعت_شاعری
📚 کتاب اکسیژن
💟 #شعر_پنجم
حرف عشق ترا نباید گفت
چون که حرف هِلال و ماهیچه است
سانسوُرش میکنم به لفظ هوس،
گرچه سهم من این وسط هیچ است
میوه های رسیده ای داری
روی آن گونه های صورتی ات
به زبان دوگونه ات گویم
ترجمان هلو همان peach است
طرح یک لحظه با تو پیچیدن،
کشف یک الگوریتم هندسی است
عین دیوانگی ست این فرمول
که خوراک من و تو و نیچه است
از «تو» گفتم؟ نه... اشتباه کردم؛
تو همیشه ز پیچ بد دوری
این منم که به پیچ و تابم سخت
شعرهایم شبیه دلپیچه است
تو همیشه مهمّ و حساسی،
نقش اصلی زندگی منی
مانده ام توی شکل افکارت
نقشه هایش شبیه قالیچه است
بازی ام میدهی و میگذری
مثل یک رود تا به سنگ رسد؛
قلب تو مثل آب در جریان
قلب من قلوه سنگ بازیچه است
سانسوُرت کرده ام درون غزل
تا که از چشم بد به دور شوی
حرف عشق ترا نگفته زدم
چون که حرف هلال و ماهیچه است.
ع.ا. تنها
🔰@antitoxin28 | پـادزهـر