#حفظ_موضوعی
سلام عزیزان. یک حافظ خوب قرآن کسی است که هم به صورت ترتیبی و پیوسته آیات را حفظ میکند و هم تسلط بر موضوعات و معارف قرآن دارد. حفظ موضوعی یکی از مهارتهای ضروری برای حافظ است.
یکی از روشهای تقویت حفظ موضوعی بهرهمندی از اشعار شیرین فارسی است که مضامین قرآنی دارند.
ان شاءالله در کانال نمونههایی برای شما عزیزان ارائه خواهیم کرد.
ارادتمندتان
#خادم_القرآن
#علی_قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۱
#حافظ_شیرازی
ستارهای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد
نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسألهآموزِ صد مُدَرِّس شد
آیه:
وَمَا كُنتَ تَتلُوا۟ مِن قَبلِهِۦ مِن كِتَـٰب وَلَا تَخُطُّهُۥ بِیَمِینِكَۖ إِذًا لَّٱرۡتَابَ ٱلمُبطِلُونَ
[سوره العنكبوت: ۴۸]
توضیح:
نبی مکرم صلی الله علیه و آله، امّی بود. به این معنا که از هیچ معلمی از جنس بشر چیزی نیاموخت و در محضر معلمی شاگردی نکرد. به تعبیر روایات تربیت نبی خاتم تربیتی الهی است و در این میان هیچ بشری واسطه هدایت و تربیت برای حضرت نبوده؛ چون او برترین عبد خدا و هدایتگر و تربیتگر عالمیان و از همه کاملتر و طاهرتر بوده است. از همین رو کسی که در تربیت و هدایت پایین تر است نمیتواند به او آموزش دهد.
برخی امّی را به اشتباه بی سواد ترجمه می کنند و این کاملا غلط است و هیچ پایه علمی و لغوی ندارد.
ارادتمندتان
#خادم_القرآن
#علی_قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۲
#حافظ_شیرازی
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست، پرتوِ رویِ حبیب هست
آیه:
{ وَلِلَّهِ ٱلمشرِقُ وَٱلمَغرِبُۚ فَأَینَمَا تُوَلُّوا۟ فَثَمَّ وَجهُ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ وَ ٰسِعٌ عَلیم (۱۱۵) [سوره البقرة]
مشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آوردهاید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
✍ علی قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۳
#حافظ_شیرازی
عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزهسرشت
که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت
آیات:
۱{ یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ عَلَیكُم أَنفُسَكُم لَا یَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهتَدَیتُم إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِیعا فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُم تَعمَلُونَ }
[سوره المائدة: ۱۰۵]
ترجمه:
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به خودتان بپردازيد. هر گاه شما هدايت يافتيد، آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند. بازگشت همه شما به سوى خداست. پس شما را از آنچه انجام مىداديد، آگاه خواهد كرد.
☘
۲{ وَٱتَّقُوا۟ یَوما لَّا تَجزِی نَفسٌ عَن نفس شَیئا وَلَا یُقبَلُ مِنهَا شَفَـٰعَة وَلَا یُؤخَذُ مِنهَا عَدلࣱ وَلَا هُم یُنصَرُونَ }
[سوره البقرة: ۴۸]
ترجمه:
و از روزی پروا کنید که نه کسی از کسی عذابی را دفع می کند، و نه از کسی شفاعتی می پذیرند، و نه از کسی [در برابر گناهانش] فدیه و عوضی می گیرند، و نه [برای رهایی از آتش دوزخ] یاری می شوند.
✍ علی قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۴
#حافظ_شیرازی
نوشتهاند بر ایوان جنة المأوی
که هر که عشوهی دنیا خرید، وای به وی
آیه:
{ أُو۟لَـٰۤىِٕكَ ٱلَّذِینَ ٱشتَرَوُا۟ ٱلحَیَوٰةَ ٱلدُّنیَا بِٱلـَٔاخِرَةِۖ فَلَا یُخَفَّفُ عَنهُمُ ٱلعَذَابُ وَلَا هُم یُنصَرُونَ }
[سوره البقرة: ۸۶]
ترجمه:
اینان کسانی اند که زندگی [زودگذر] دنیا را به جای آخرت خریدند؛ پس نه عذاب از آنان سبک شود و نه یاری شوند.
✍ علی قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۵
#حافظ_شیرازی
شعر:
فیضِ روحُالقُدُس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
آیه:
{ إِذ قَالَ ٱللَّهُ یَـٰعِیسَى ٱبنَ مَریَمَ ٱذۡكُر نِعمَتِی عَلَیكَ وَعَلَىٰ وَ ٰلِدَتِكَ إِذ أَیَّدتُّكَ بِرُوحِ ٱلقُدُسِ تُكَلِّمُ ٱلنَّاسَ فِی ٱلمَهدِ وَكَهلا وَإِذ عَلَّمتُكَ ٱلكِتَـٰبَ وَٱلحِكمَةَ وَٱلتَّورَىٰةَ وَٱلإِنجِیلَۖ وَإِذ تَخلُقُ مِنَ ٱلطِّینِ كَهَیـَٔةِ ٱلطَّیرِ بِإِذنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَكُونُ طَیرَۢا بِإِذۡنِی وَتُبرِئُ ٱلاَكمَهَ وَٱلأَبرصَ بِإِذنِی وَإِذ تُخرِجُ ٱلمَوتَىٰ بِإِذنِی وَإِذ كَفَفتُ بَنِی إِسرَ ٰۤءِیلَ عَنكَ إِذ جِئتَهُم بِٱلبَیِّنَـٰتِ فَقَالَ ٱلَّذِینَ كَفَرُوا۟ مِنهُم إِنۡ هَـٰذَاۤ إِلَّا سِحر مُّبِین }
[سوره المائدة: ۱۱۰]
توضیح:
حافظ به فیض روح القدس که فرشته خاص و والای خدای متعال است دارد که به اذن خداوند نسبت به حضرت موسی (ع) داشته است. و میگوید اگر آن فیض و یاری خاص از جانب او برای دیگران هم باشه، آنها هم میتوانند معجزات حضرت موسی عليه السلام را که در آیه مفصل آمده انجام دهند.
✍ علی قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۶
#حافظ_شیرازی
#شعر
خوش بُوَد گر مَحَکِ تجربه آید به میان
تا سِیَهروی شود هر که در او غَش باشد
نازپروردِ تَنَعُّم نَبَرَد راه به دوست
عاشقی شیوهٔ رندانِ بلاکش باشد
#آیه
{ وَلَنَبلُوَنَّكُم بِشَیءࣲ مِّنَ ٱلخَوفِ وَٱلجُوعِ وَنَقص مِّنَ ٱلأَموَ ٰلِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَ ٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّـٰبِرِینَ }
[سوره البقرة: ۱۵۵]
#ترجمه
و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.
#توضیح
در آیه شریفه خدای مهربان از قطعی و حتمی بودن آزمایش و ابتلای مؤمنان و توصیه به صبر و استقامت و بشارت به صابران سخن میگوید.
خیلی از ماها وقتی به سختی و مشکلات میافتیم، از خدا و عالم و آدم گله میکنیم و خودزنی میکنیم.
ولی امتحانات و ابتلائات حتمی است و با حکمت الهی برای همه اتفاق میافتد. حکمت ابتلائات و سختیها فرا ان است برخی از حکمتها را نام میبریم: آزمودن، کفاره گناهان، خالص کردن مؤمن، جلوگیری از غفلت مؤمن نسبت به معبود و تضرع و رویآوردن به خداوند و ...
حافظ علیه الرحمه به برخی از حکمتها یعنی آزمایش مؤمن در صدق او نسبت به ادعای ایمان و اعتلای در مراتب ایمان و تقویت عشق او به معشوق واقعی اشاره کرده و به صبر و استقامت رهنمون میشود.
✍ علی قاسمی
@aqquran
لینک اختصاصی
https://eitaa.com/aqquran/466
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۷
#حافظ_شیرازی
#شعر
مقام عیش میسر نمیشود بیرنج
بلی به حکمِ بلا بستهاند عهدِ الست
#آیه
{ وَإِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِنۢ بَنِی ءَادَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتَهُم وَأَشهَدَهُم عَلَىٰۤ أَنفُسِهِم أَلَستُ بِرَبِّكُم قَالُوا۟ بَلَىٰ شَهِدۡنَا أَن تَقُولُوا۟ یَومَ ٱلقِیَـٰمَةِ إِنَّا كُنَّا عَن هَـٰذَا غَـٰفِلِینَ }
[سوره اﻷعراف: ۱۷۲]
#ترجمه
و [به یاد آر] هنگامی را که پروردگارت از صلب بنی آدم نسلشان را پدید آورد، و آنان را [در ارتباط با پروردگاریش] بر خودشان گواه گرفت [و فرمود:] آیا من پروردگار شما نیستم؟ [انسان ها با توجه به وابستگی وجودشان و وجود همه موجودات به پروردگاری و ربوبیّت حق] گفتند: آری، گواهی دادیم. [پس اقرار به پروردگاری خود را در این دنیا از شما گرفتیم] تا روز قیامت نگویید: ما از این [حقیقت آشکار و روشن] بی خبر بودیم.
#توضیح
چگونگى پيمان گرفتن خدا از بنىآدم در اين آيه بيان نشده است، ولى مفسّران اقوال متعدّدى بيان كردهاند كه مشهورترين آنها دو قول است؛
الف: طبق روايات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پايان دنيا به صورت ذرّات ريز و پراكنده، همچون مورچگان از پشت او بيرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهى قرار گرفتند و به قدرت الهى به ربوبيّت خدا اعتراف كردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدريج و به طور طبيعى به اين جهان بيايند. اين عالم را «عالم ذرّ» و آن پيمان را «پيمان ألَست» مىگويند.
امام صادق عليه السلام فرمود: بعضى از ذريّهى آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار كردند، ولى ايمان قلبى نداشتند.
ب: مراد از عالم ذرّ، همان پيمان فطرت و تكوين مىباشد. يعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران كه ذرّاتى بيش نيستند، خداوند فطرت توحيدى و حقّجويى را در سرشت آنها مىنهد و اين سرّ الهى به صورت يك حسّ درونى در نهاد وفطرت همه، به وديعت نهاده مىشود. همچنين در عقل و خردشان، خداباورى به صورت يك حقيقت خود آگاه نقش مىبندد. و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبيّت خداوند گواهى مىدهد.
در بعضى روايات كه از امام صادق عليه السلام دربارهى فطرت سؤال شده است، امام، فطرت را همان عالم ذرّ دانستهاند.
در برخى روايات، فطرت، اثر عالم ذرّ است نه خود آن، «ثبت المعرفة فى قلوبهم و نسوا الموقف»،
بنابراين، انسانها در زمان و موقفى اقرار كرده، ولى آن را فراموش كردهاند، و اثر آن اقرار همان فطرتى است كه به سوى او گرايش دارد. به هرحال آيهى، مورد گفتگوى متكلّمان، محدّثان و مفسّران است، لذا ما علم آن را به اهلش كه همان راسخان در علم هستند، واگذار مىكنيم. (تفسیر نور استاد قرائتی)
حافظ به ضرورت تلاش و کوشش و رنج در عبودیت و بندگی برای دستیابی به بهشت و سعادت و عیش اشاره میکند و متذکر میشود که با گفتن بلی و ادعای ایمان در پاسخ خدای متعال در روز الست، کار تمام نیست بلکه برای رسیدن به سعادت باید بلا و امتحان و سختی کشید.
در مصرع اول اشاره به آیات
{ وَأَن لَّیسَ لِلإِنسَـٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ (۳۹) وَأَنَّ سَعیَهُۥ سَوفَ یُرَىٰ (۴۰) ثُمَّ یُجزَىٰهُ ٱلجَزَاۤءَ ٱلاَوۡفَىٰ (۴۱) }
[سوره النجم: ۳۹-۴۱]
همچنین آیه:
(فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ.)
میکند.
در مصرع دوم اشاره به آیه الست و همچنین آیه
(وَلَنَبلُوَنَّكُم بِشَيءٖ مِّنَ ٱلخَوفِ وَٱلجُوعِ وَنَقصٖ مِّنَ ٱلاَموَٰلِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّـٰبِرِينَ)
کرده است.
✍ علی قاسمی
@aqquran
لینک اختصاصی
https://eitaa.com/aqquran/499
#حفظ_موضوعی
#اشارات_قرآنی_شاعران۸
#حافظ_شیرازی
#شعر
دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند
بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند
باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند
#آیه
سوره اعراف
وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُر إِلَيكَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِي وَلَٰكِنِ ٱنظُر إِلَى ٱلجَبَلِ فَإِنِ ٱستَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوفَ تَرَىٰنِي فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقا فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبحَٰنَكَ تُبتُ إِلَيكَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلمُؤمِنِينَ (١٤٣)
#ترجمه
زمانى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با وى سخن گفت، عرض كرد: پروردگارا! جمال با كمال ذات بى نهايتت را [به قلب من] بنماى تا تو را [به رؤيت ويژۀ باطنى] بنگرم خدا فرمود: هرگز مرا نخواهى ديد، ولى به اين كوه بنگر اگر [پس از جلوۀ من] بر جاى خود ثابت و برقرار ماند، تو هم به زودى مرا خواهى ديد چون پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را متلاشى نمود و موسى بى هوش شد، پس هنگامى كه به هوش آمد گفت: تو منزّهى [از اينكه مشاهده شوى،] به سويت بازگشتم، و من [در ميان مردم اين روزگار] نخستين باور كننده [اين حقيقت كه هرگز ديده نمىشوى] هستم.
#توضیح
تقاضاى مشاهده پروردگار در اين آيات و آيات بعد صحنه عبرت انگيز ديگرى از صحنه هاى زندگى بنى اسرائيل نشان داده شده است، و آن اينكه جمعى از بنى اسرائيل با اصرار و تاكيد از موسى ع خواستند كه خدا را مشاهده كنند و اگر او را مشاهده نكنند، هرگز ايمان نخواهند آورد، موسى ع از ميان آنها هفتاد نفر را انتخاب كرد و همراه خود به ميعادگاه پروردگار برد، در آنجا تقاضاى آنها را به درگاه الهى عرضه داشت، پاسخى شنيد كه همه چيز را براى بنى اسرائيل در اين زمينه روشن كرد، قسمتى از اين ماجرا در سوره بقره آيه ۵۵ و ۵۶، و قسمتى از آن در سوره نساء آيه ۱۵۳، و قسمت ديگرى در آيات مورد بحث و قسمتى هم در آيه ۱۵۵ همين سوره بيان شده است در آيات مورد بحث، نخست مى گويد: هنگامى كه موسى ع به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: پروردگارا خود را به من نشان ده تا به تو بنگرم ( وَ لَمّٰا جٰاءَ مُوسىٰ لِمِيقٰاتِنٰا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قٰالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ ) ولى به زودى اين پاسخ را از پيشگاه پروردگار شنيد كه هرگز مرا نخواهى ديد ( قٰالَ لَنْ تَرٰانِي ) ولى به كوه بنگر، اگر بجاى خود ايستاد مرا خواهى ديد ! ( وَ لٰكِنِ اُنْظُرْ إِلَى اَلْجَبَلِ فَإِنِ اِسْتَقَرَّ مَكٰانَهُ فَسَوْفَ تَرٰانِي ) هنگامى كه خداوند بر كوه جلوه كرد آن را محو و نابود و همسان با زمين نمود ! ( فَلَمّٰا تَجَلّٰى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا ) موسى ع از مشاهده اين صحنه هول انگيز چنان وحشت زده شده كه مدهوش به روى زمين افتاد ( وَ خَرَّ مُوسىٰ صَعِقاً ) و هنگامى كه به هوش آمد، عرضه داشت پروردگارا منزهى تو، من به سوى تو باز مى گردم و توبه مى كنم و من نخستين مؤمنانم ( فَلَمّٰا أَفٰاقَ قٰالَ سُبْحٰانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ اَلْمُؤْمِنِينَ ).(تفسیر نمونه)
در این اشعار حافظ عليه الرحمه پرده از یکی از مکاشفات خود و الطافی که خداوند به او داشته است برمیدارد. حافظ با اشاره به مکاشفه و دریافت فیض الهی در قالب بهرهگیری از پرتو نور ذات خداوند و تجلی صفات الهی به معجزه حضرت موسی علیه السلام در این آیه اشاره میکند.
✍ علی قاسمی
@aqquran
لینک مستقیم
https://eitaa.com/aqquran/511
#حفظ_موضوعی۱
موضوع: تأکید خداوند بر شناخت دین صحیح
الف) ستایش از تحقیق بندگانی که در کسب اعتقاد صحیح
آیه:
وَٱلَّذِينَ ٱجتَنَبُواْ ٱلطَّـٰغُوتَ أَن يَعبُدُوهَا وَأَنَابُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ لَهُمُ ٱلبُشرَىٰۚ فَبَشِّر عِبَادِ
ٱلَّذِينَ يَستَمِعُونَ ٱلقَولَ فَيَتَّبِعُونَ أَحسَنَهُۥٓۚ أُوْلَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ هَدَىٰهُمُ ٱللَّهُۖ وَأُوْلَـٰٓئِكَ هُم أُوْلُواْ ٱلأَلبَٰبِ
سوره زمر ۱۷ و ۱۸
#ترجمه
و كسانى كه از پرستيدن طاغوت [يعنى بت ها، اربابان كفر و شيطان هاى سركش] دورى كردند و به سوى خدا بازگشتند، بر آنان مژده باد ؛ پس به بندگانم مژده ده
آنان كه سخن را مى شنوند و از بهترينش پيروى مى كنند، اينانند كسانى كه خدا هدايتشان كرده، و اينان همان خردمندانند.
#توضیح:
خدای متعال خطاب به پیامبر اکرم (ص) با ستایش و مژده به کسانی که از پیروی و عبادت طاغوت(بتها، مستکبران و رهبران فاسد دنیا و شیاطین و اندیشههای آنان) دوری میکنند، میفرماید به آنان مژده بده.
این افراد سخنان مختلف را میشنوند و با خردورزی و تعقل از نیکوترین و کاملترین و صحیحترین سخن را پیروی میکنند.
خداوند این گونه افراد را هدایتیافته الهی و صاحبان خرد معرفی میفرماید.
یکی از مشکلات امروزه، پیروی افراد از اندیشههای باطل و بی اساس، پیروی از رسانهها و شخصیتهای فاسد دنیا که با تبلیغات رسانهها خود را به عنوان حق و حقیقت و عدالت جا میزنند، تصمیماتی نادرست تحت تاثیر پروپاگاندای رسانهها و دولتهای ظالم،خونریز و مستکبر عالم، عناصر هنری و اجتماعی آنها و بازی کردن در زمین آنان است.
✍ #علی_قاسمی
#کتاب_حفظ_موضوعی (۳۰۰ موضوع)
@aqquran
#حفظ_موضوعی۲
تأکید بر شناخت صحیح دین
ب) نفی راههای باطل در اعتقادات
۱. نفی تقلید در اعتقادات
وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَل نَتَّبِعُ مَآ أَلفَينَا عَلَيهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَو كَانَ ءَابَآؤُهُم لَا يَعقِلُونَ شَيئـا وَلَا يَهتَدُونَ
#ترجمه
و هنگامى كه به آنان [كه آلودۀ به شرك و كفرند] گويند: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد، پاسخ دهند: نه، بلكه از آيينى كه پدرانمان را بر آن يافتيم، پيروى مى كنيم آيا هر چند پدرانشان چيزى نمى فهميدند و راه نمى يافته اند [باز كوركورانه از آنان پيروى خواهند كرد؟! ]
#توضیح
خدای مهربان در این آیه با اشاره به رفتار نادرست مشرکان و زشتانگاشتن بتپرستی آنان، ریشهی این انحراف بزرگ را تعصب و تقلید جاهلانه از پدران و پیشینیان گمراه و نابخرد معرفی میکند.
یکی از ريشههای انحراف بشر همین تعطیلی عقل و اندیشه است. اینکه عقل را تعطیل کرده و بدون هر گونه تلاش برای دستیابی به حقایق و آموزههای هدایتآفرین، خطوط احمقانه قوم و قبیله و حزب و فلان دسته و شخصیت هدایتنایافته و فلان سلبریتی یا صفحه مجازی یا شخصیت سیاسی و ... را پیگیری و کورکورانه سخنان آنان را دنبال و ترویج کنند.
این غصه بزرگی است که عموم بشریت، قرآن، انبیاء الهی و اهل بیت(ع) را نشناخته و به دنبال اشخاصی هستندکه نه ازعقل وخرد بهرهای دارند و نه به هدایت دست یافتهاند.
به قول مولانا:
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
✍ #علی_قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی۳
تأکید بر شناخت صحیح دین
ب) نفی راههای باطل در اعتقادات
۲. نفی پیروی از ظنّ و گمان در اعتقادات و تصمیمات کلیدی
#آیه
وَمَا يَتَّبِعُ أَكثَرُهُم إِلَّا ظَنًّا إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغنِي مِنَ ٱلحَقِّ شَيئا إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيم بِمَا يَفعَلُونَ (٣٦)
یونس/۳۶
#ترجمه
و بيشتر آنان [در عقايد و آرايشان] جز از گمان و ظن پيروى نمى كنند، يقيناً گمان و ظن به هيچ وجه انسان را از حق بى نياز نمى كند، [و جاى معرفت و دانش را نمى گيرد] مسلماً خدا به آنچه انجام مىدهند، داناست.
#توضیح
لطفا در ادامه ببینید.
✍ #علی_قاسمی
@aqquran
لینک مستقیم
https://eitaa.com/aqquran/576
ادامه پست قبل👆
#حفظ_موضوعی۳
تأکید بر شناخت صحیح دین
ب) نفی راههای باطل در اعتقادات
۲. نفی پیروی از ظنّ و گمان در اعتقادات و تصمیمات کلیدی
#توضیح
خدای مهربان ریشه انحراف فکری کافران و مشرکان را بیتوجهی آنان نسبت به درست اندیشیدن و مبادی ورود افکار و اعتماد غلط آنان به ظنّ و گمان معرفی میکند. مسیر پیمایش آنان برای رسیدن به اندیشه صحیح، غلط است. از همین رو به حق و حقیقت دست نمییابند.
وقتی پای موضوع و تصمیم مهمی در میان است، اطلاعات اولیه باید به درستی آماده و تحلیل شود تا بتوان درست تصمیم گرفت.
فرض کنید یک قاضی قرار است برای کسی که متهم به قتل است، حکم قصاص و اعدام صادر کند. طبیعی است اولین و مهمترین کار این است که قاضی از وقوع جرم قتل توسط متهم، مطمئن شود یا یقین حاصل کند.
اگر فردی که در صحنه جرم نبوده بگوید من شهادت میدهم که این فرد قاتل است و برای خودش هم تحلیلهایی ارائه کند، قاضی نمیتواند شهادت او را بپذیرد. این شهادت، سخنی است ظنی و از روی حدس و گمان. قطعی نیست. اطمینانآور نیست. چون او با چشم خودش چیزی ندیده است.
با ظن و گمان و احتمالات نمیتوان قضاوتی کرد و حکمی صادر کرد.
حالا فرض کنید در موضوعی که به مراتب مهمتر است، ما میخواهیم بین شریک قائل شدن برای خداوند از یک سو و وحدانیت و یگانگی او از سوی دیگر، یکی را انتخاب کنیم و اعتقادات و زندگی خود را بر اساس آن تصمیم بنا کنیم. تصمیمی که ابدیت ما را میسازد؛ اگر درست انتخاب کنیم، حیات طیبه و سعادت و بهشت را به دنبال دارد و اگر جانب شرک را بگیریم و به عبادت بتها و مجسمهها بپردازیم، شقاوت و دوزخ و عذاب الهی را برای خود خریدهایم.
آیا اینجا میتوانیم به یک سخن و خبر ظنّی و گمان اکتفا کنیم و بگوییم چون پدران ما چند نسل، کافر و مشرک بودهاند، ما هم راه آنها را میپیماییم و سنت اجدادمان را با تعصب حفظ میکنیم و حاضر به پذیرفتن توحید و یکتاپرستی نیستیم؟!
خداوند به این جهالت و حماقت اشاره میکند و با جمله طلایی (ان الظن لایغنی من الحق شیئا) انسانها را راهنمایی میکند که در مسائل کلیدی و محوری فقط با یقین و یا اندیشههای اطمینانآور میتوانید به نتیجه درست برسید.
در مسائل حیاتی با ظن و گمان و خیال و وهم و احساسات نمیتوان به جایی رسید.
باید با دوری از ظن و گمان، حقطلب بود و حقیقت راستین را یافت و از آن پیروی و تبعیت کرد.
تک تک آیات قرآن برای امروز ما کاربرد جدی و حقیقی دارد.
امروزه فراوان میبینیم که گروهی از انسانها تحت تأثیر تبلیغات و خبرسازیها و شایعات و اخبار ظنی به یک باره تصمیمات سخت و سنگینی میگیرند و پس از مدتی متوجه میشوند که بازی خورده و بر اساس سخنانی نادرست و دروغ آسیبهای فراوانی به خود، خانواده، جامعه، کشور یا بالاتر زدهاند. مثلا در سالهای اخیر در کشور خودمان، دروغ قتل یک دختر ایرانزمین، موجب بروز نابسامانیها و آسیبهای فراوان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و کشته شدن افرادی شد. دقیقا اشکال همین است که گروهی بدون تحقیق با دروغپردازی رسانهها و مفسدین به خیابانها میآیند و شروع به هنجارشکنی و چالشآفرینی برای خود و دیگران میکنند.
یا مانند افرادی که از شیطانپرستی و فرقههای ضاله و گمراه تبعیت میکنند و بدون اینکه حقانیت آنها را به دست آورده باشند، تابع محض اندیشههای باطل آنان میشوند و میشود آنچه نباید.
شاعر با الهام از آیه این چنین سرود:
گروه كثيرى از اين مردمان
نباشند پيرو، مگر از گمان
اگرچه خيالات دور و دراز
نسازد كسى را ز حق بى نياز
بداند خدا هرچه را مى كنيد
چه آن كار پنهان بود يا پديد
✍ #علی_قاسمی
@aqquran
لینک مستقیم
https://eitaa.com/aqquran/577
#حفظ_موضوعی۴
#توحید
توحید و یگانگی خداوند
الف) ادله و براهین توحید
۱. برهان تمانع
#آیه
لَو كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلعَرشِ عَمَّا يَصِفُونَ
لَا يُسـَٔلُ عَمَّا يَفعَلُ وَهُم يُسـَٔلُونَ
انبیاء ۲۲ و ۲۳
#ترجمه
اگر در آسمان و زمين معبودانى جز خدا بود بى ترديد آن دو تباه مى شدند؛ پس منزّه است خداى صاحب عرش از آنچه [او را به ناحق به آن] وصف مى كنند.
خدا از آنچه انجام مى دهد، بازخواست نمى شود و آنان [در برابر خدا] بازخواست خواهند شد.
#توضیح
در ادامه ببینید.
#علی_قاسمی
@aqquran
لینک مستقیم
https://eitaa.com/aqquran/595
ادامه #حفظ_موضوعی۴
#توحید
#ادله و براهین توحید
۱. برهان تمانع
#توضیح
بُرهان تَمانُع از براهین مهم کلامی در اثبات یگانگی خداوند است. مطابق این برهان، هرگز تدبیر دو (یا چند) خدا و به طور کلی مدبِّر، به طور منسجم و استوار بر نظامی هماهنگ اجرا نمیشود و ناگزیر باید دست کم یکی از آنان را عاجز دانست، چرا که فرض حاکمیتِ بیش از یک تدبیر بر عالم خلقت مستلزم فساد در آن است. بنابراین، فقط یک خدا مدیر و مدبّر عالم است.(تفسیر نمونه)
مشرکان مکه، خالق عالم هستی را (الله) میدانستند و در توحید در خالقیت دچار انحراف فکری نبودند.
ولی توحید در ربوبیت و تدبیر و اداره عالم را قبول نداشتند و میگفتند: خداوند خالق هستی است، ولی تدبیر را به بتها که شریک خدا هستند سپرده است.
در اینجا خداوند با بیانی همهفهم متذکر میشود، اگر عالم غیر از خدای یکتا، ربّ دیگری داشت اداره عالم و نظم و انضباط آن دچار فساد میشد. چون هر خدایی تدبیر و ارادهای متفاوت میداشت و طبیعی است که نظام هستی دچار اختلال و فساد و فروپاشی میشد.
پس وقتی نظامی استوار و منظم و حکیمانه بدون هر گونه اختلال در عالم هستی استوار است معلوم است که خدای واحد و یکتاست که تدبیر عالم به دست اوست. ...
@aqquran
#حفظ_موضوعی۵
#توحید
توحید و یگانگی خداوند
الف) ادله و براهین توحید
۲. هماهنگی اجزای آفرینش، دلیل یگانگی خالق
#آیه
وَإِلَٰهُكُم إِلَٰه وَٰحِد لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلرَّحمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ (١٦٣)
إِنَّ فِي خَلقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرۡضِ وَٱختِلَٰفِ ٱلَّيلِ وَٱلنَّهَارِ وَٱلفُلكِ ٱلَّتِي تَجرِي فِي ٱلبَحرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحيَا بِهِ ٱلأَرۡضَ بَعدَ مَوتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَتَصرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَٱلسَّحَابِ ٱلمُسَخَّرِ بَينَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَومٖ يَعقِلُونَ
بقره ۱۶۳ و ۱۶۴
#ترجمه
و خداى شما خداى يگانه است، جز او خدايى نيست، رحمتش بى اندازه و مهربانى اش هميشگى است.
بى ترديد در آفرينش آسمان ها و زمين و رفت و آمد شب و روز و كشتى هايى كه در درياها [با جابجا كردن مسافر و كالا] به سود مردم روانند و بارانى كه خدا از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگى اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده اى پراكنده كرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر ميان آسمان و زمين، نشانه هايى است [از توحيد، ربوبيّت و قدرت خدا] براى گروهى كه مىانديشند.
#توضیح
در ادامه ببینید.
#علی_قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی۶
#خداشناسی
برخی #اسماء_و_اوصاف_خدای_متعال
#آیه و #ترجمه
هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ عَٰلِمُ ٱلغَيبِ وَٱلشَّهَٰدَةِۖ هُوَ ٱلرَّحمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ
اوست خدايى كه جز او هيچ معبودى نيست، داناى نهان و آشكار است، او رحمان و رحيم است
هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلمَلِكُ ٱلقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلمُؤمِنُ ٱلمُهَيمِنُ ٱلعَزِيزُ ٱلجَبَّارُ ٱلمُتَكَبِّرُۚ سُبحانَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشرِكُونَ
اوست خدايى كه جز او هيچ معبودى نيست، همان فرمانرواى پاك، سالم از هر عيب و نقص، ايمنى بخش، چيره و مسلط، شكست ناپذير، جبران كننده، شايستۀ بزرگى و عظمت است خدا از آنچه شريك او قرار مى دهند، منزّه است
هُوَ ٱللَّهُ ٱلخَٰلِقُ ٱلبَارِئُ ٱلمُصَوِّرُۖ لَهُ ٱلأَسمَآءُ ٱلۡحُسنَىٰۚ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرۡضِۖ وَهُوَ ٱلعَزِيزُ ٱلحَكِيمُ
اوست خدا، آفريننده، نوساز، صورتگر، همۀ نام هاى نيكو ويژۀ اوست آنچه در آسمان ها و زمين است همواره براى او تسبيح مى گويند، و او تواناى شكست ناپذير و حكيم است
#توضیح
در ادامه ببینید.
#علی_قاسمی
@aqquran
#حفظ_موضوعی۷
#خداشناسی
اسماء و اوصاف خدای متعال
ب) مهمترین_اوصاف_ذات
۱. حیات، علم و قدرت بیپایان(آیة الکرسی)
#آیه
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلحَيُّ ٱلقَيُّومُۚ لَا تَأخُذُهُۥ سِنَة وَلَا نَوم لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلأرضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذنِهِۦۚ يَعلَمُ مَا بَينَ أَيدِيهِم وَمَا خَلفَهُم وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيءٖ مِّن عِلمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرۡضَۖ وَلَا يَـُٔودُهُۥ حِفظُهُمَا وَهُوَ ٱلعَلِيُّ ٱلعَظِيمُ
#ترجمه
خداى يكتا كه جز او هيچ معبودى نيست، زنده و قائم به ذات [و مدبّر و برپا دارنده و نگه دارندۀ همۀ مخلوقات] است، هيچ گاه خواب سبك و سنگين او را فرا نمى گيرد، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است در سيطرۀ مالكيّت و فرمانروايى اوست كيست آنكه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟ آنچه را پيش روى مردم است [كه نزد ايشان حاضر و مشهود است] و آنچه را پشت سر آنان است [كه نسبت به آنان دور و پنهان است] مى داند و آنان به چيزى از دانش او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد تخت [حكومت، قدرت و سلطنت] ش آسمان ها و زمين را فرا گرفته و نگهدارى آنان بر او گران و مشقت آور نيست؛ و او بلند مرتبه و بزرگ است.
تفسير: مجموعه اى از صفات جمال و جلال او ابتدا از ذات اقدس الهى و مساله توحيد اسماء حسنى و صفات او شروع مى كند، مى فرمايد: خداوند هيچ معبودى جز او نيست ( اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ ) اللّٰه نام مخصوص خداوند و به معنى ذاتى است كه جامع همه صفات كمال و جلال و جمال است، او پديد آورنده جهان هستى است، به همين دليل هيچ معبودى شايستگى پرستش جز او ندارد، و از آنجا كه در معنى اللّٰه يگانگى افتاده است، جمله لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ تاكيدى بر آن است سپس مى افزايد: خداوندى كه زنده و قائم به ذات خويش است و موجودات ديگر عالم قائم به او هستند ( اَلْحَيُّ اَلْقَيُّومُ ) حى از ماده حيات به معنى زندگى است، و اين واژه مانند هر صفت مشبهه ديگر دلالت بر دوام دارد و بديهى است كه حيات در خداوند حيات حقيقى است چرا كه حياتش عين ذات او است نه همچون موجودات زنده در عالم خلقت كه حيات آنها عارضى است و لذا گاهى زنده اند و سپس مى ميرند، اما در خداوند چنين نيست، چنان كه در آيه ۵۸ سوره فرقان مى خوانيم: وَ تَوَكَّلْ عَلَى اَلْحَيِّ اَلَّذِي لاٰ يَمُوتُ ، توكل بر ذات زنده اى كن كه هرگز نمى ميرد اين از يك سو، از سوى ديگر حيات كامل، حياتى است كه آميخته با مرگ نباشد، بنا بر اين حيات حقيقى حيات او است كه از ازل تا ابد ادامه دارد اما حيات انسان، به خصوص در اين جهان كه آميخته با مرگ است نمى تواند حيات حقيقى بوده باشد لذا در آيه ۶۴ سوره عنكبوت مى خوانيم: وَ مٰا هٰذِهِ اَلْحَيٰاةُ اَلدُّنْيٰا إِلاّٰ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ اَلدّٰارَ اَلْآخِرَةَ لَهِيَ اَلْحَيَوٰانُ زندگى اين جهان بازيچه اى بيش نيست و زندگى حقيقى (از نظرى) زندگى سراسرى ديگر است !روى اين دو جهت حيات و زندگى حقيقى مخصوص خدا است.
@aqquran
#حفظ_موضوعی۸
#خداشناسی
اسماء و اوصاف خدای متعال
ب) مهمترین_اوصاف_ذات
۲. #علم_الهی
#آگاهی_خدا_از_نیات_درونی
#آیه
وَلَقَد خَلَقنَا ٱلإِنسَٰنَ وَنَعلَمُ مَا تُوَسوِسُ بِهِۦ نَفسُهُۥۖ وَنَحنُ أَقرَبُ إِلَيه مِن حَبلِ ٱلوَرِيدِ
همانا انسان را آفريديم و همواره آنچه را كه باطنش [نسبت به معاد و ديگر حقايق] به او وسوسه مى كند، مى دانيم، و ما به او از رگ گردن نزديك تريم
إِذ يَتَلَقَّى ٱلمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱليَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيد
[ياد كن] دو فرشته اى را كه همواره از ناحيه خير و از ناحيه شر، ملازم انسان هستند و همۀ اعمالش را دريافت كرده و ضبط مى كنند.
مَّا يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلَّا لَدَيه رَقِيبٌ عَتِيد
هيچ سخنى را به زبان نمى گويد جز اينكه نزد آن [براى نوشتن و حفظش] نگهبانى آماده است؛
تفسير:
در ادامه ببینید.
@aqquran
ادامه #حفظ_موضوعی۸
تفسير: كمترين سخنان شما را هم مىنويسند! در اين آيات بخش ديگرى از مسائل مربوط به معاد مطرح مىشود و آن مساله ثبت و ضبط اعمال انسانها براى روز حساب است. نخست از علم بى پايان خدا و احاطه علمى او به انسانها سخن گفته، مىفرمايد: "ما انسان را آفريديم و وسوسههاى نفس او را مىدانيم"( وَ لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسٰانَ وَ نَعْلَمُ مٰا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ )." توسوس "از ماده" وسوسه "به گفته راغب در مفردات به معنى افكار نامطلوبى است كه از دل انسان مىگذرد، و اصل آن از كلمه" وسواس "گرفته شده كه به معنى صداى زينت آلات و همچنين پيام و صداى مخفى است. منظور در اينجا اين است كه وقتى خداوند از خطورات قلبى آنها و وسوسههاى زودگذرى كه از فكر آنها مىگذرد آگاه است مسلما از تمام عقائد و اعمال و گفتار آنها با خبر مىباشد، و حساب همه را براى روز حساب نگه مىدارد. جمله" و لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسٰانَ " ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه خالق بشر محال است از جزئيات وجود او بيخبر بماند، آنهم خلقتى كه دائم و مستمر است، زيرا لحظه به لحظه فيض وجود از ناحيه خداوند به ممكنات مىرسد كه اگر يك دم رابطه ما با او قطع شود همه نابود مىشويم، همانگونه كه نور آفتاب لحظه به لحظه از اين منبع فيض بخش يعنى كره خورشيد جدا مىشود و در فضا پخش مىگردد (بلكه چنان كه خواهيم گفت ارتباط ما با ذات مقدس او از اينهم بالاتر است). آرى او خالق است، و خلقتش دائم و مستمر، و ما در جميع حالات وابسته به وجود او هستيم، با اين حال چگونه ممكن است او از ظاهر و باطن ما بيخبر باشد؟! و در ذيل آيه براى روشنتر ساختن مطلب مىافزايد: "و ما به او از رگ قلبش نيز نزديكتريم" ( وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ ). چه تعبير جالب و تكان دهندهاى، حيات جسمانى ما وابسته به رگى است كه خون را به طور مرتب از يك سو وارد قلب و از يك سو خارج كرده به تمام اعضا مىرساند كه اگر يك لحظه در عمل آن وقفه رخ دهد فورا مرگ به سراغ انسان مىآيد. خداوند از رگ قلب ما نيز به ما نزديكتر است.
با اين احاطه علمى خداوند، و بودن ما در قبضه قدرت او، تكليف ما روشن است، نه افعال و گفتار ما از او پنهان است، و نه انديشهها و نيات، و حتى وسوسههايى كه از قلب ما مىگذرد. توجه به اين واقعيت انسان را بيدار مىكند، و به مسئوليت سنگين و پرونده دقيق او در دادگاه عدل الهى آشنا مىسازد، و از انسان بيخبر و بى تفاوت، موجودى هوشيار و سر به راه و متعهد و با تقوا به وجود مىآورد. در حديثى آمده است كه روزى" ابو حنيفه "خدمت امام صادق ع عرض كرد من فرزندت" موسى "را ديدم كه نماز مىخواند، و مردم از جلوى او عبور مىكردند و آنها را نهى نمىكرد، در حالى كه اينكار مطلوب نيست! امام صادق ع فرمود فرزندم موسى را صدا زنيد، حضرت را صدا كردند، امام صادق ع سخن ابو حنيفه را براى فرزندش موسى ابن جعفر ع تكرار فرمود، در جواب عرض كرد اى پدر! ان الذى كنت اصلى له كان اقرب الى منهم، يقول اللّٰه عز و جل وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ !: " كسى كه من براى او نماز مىخواندم از آنها به من نزديكتر بود، چنان كه خداوند متعال مىفرمايد: ما به انسان از رگ قلب او نزديكتريم. امام صادق ع او را در آغوش گرفت، و فرمود: بابى انت و امى يا مستودع الاسرار: " پدر و مادرم به فدايت باد، اى كسى كه اسرار الهى در قلبت به وديعت نهاده شده".
در آيه بعد مىافزايد:" به خاطر بياوريد هنگامى را كه دو فرشته سمت راست و چپ انسان كه مراقب و ملازم او هستند اعمال او را گرفته و ضبط مىكنند( إِذْ يَتَلَقَّى اَلْمُتَلَقِّيٰانِ عَنِ اَلْيَمِينِ وَ عَنِ اَلشِّمٰالِ قَعِيدٌ). يعنى علاوه بر احاطه علمى خداوند به ظاهر و باطن انسان، دو فرشته نيز مامور حفظ و نگاهدارى حساب اعمال اويند كه از طرف راست و چپ از او مراقبت مىكنند، پيوسته با او هستند و لحظهاى جدا نمىشوند، تا از اين طريق اتمام حجت بيشترى شود، و تاكيدى باشد بر مساله نگاهدارى حساب اعمال. "
آخرين آيه مورد بحث باز روى مساله فرشتگان ثبت اعمال تكيه كرده، مىگويد: "هيچ سخنى را انسان تلفظ نمىكند مگر اينكه نزد آن فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام ماموريت است"(مٰا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّٰ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ).
در آيه گذشته سخن از ثبت تمامى اعمال آدمى بود، و در اين آيه روى خصوص الفاظ و سخنان او تكيه مىكند، و اين به خاطر اهميت فوق العاده و نقش مؤثرى است كه گفتار در زندگى انسانها دارد، تا آنجا كه گاهى يك جمله مسير اجتماعى را به سوى خير يا شر تغيير مىدهد. و هم به خاطر اينكه بسيارى از مردم سخنان خود را جزء اعمال خويش نمىدانند، و خود را در سخن گفتن آزاد مىبينند، در حالى كه مؤثرترين و خطرناكترين اعمال آدمى همان سخنان او است.
#حفظ_موضوعی۹
#خداشناسی
اسماء و اوصاف خدای متعال
ب) مهمترین_اوصاف_ذات
۲. #علم_الهی
#همراهی_همیشگی_خداوند_با_ما
#همراهی_و_احاطه_همیشگی_خداوند
#آیه
هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامࣲ ثُمَّ ٱستَوَىٰ عَلَى ٱلعَرشِۖ يَعلَمُ مَا يَلِجُ فِي ٱلأَرۡضِ وَمَا يَخرُجُ مِنهَا وَمَا يَنزِلُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ وَمَا يَعرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُم أَينَ مَا كُنتُم وَٱللَّهُ بِمَا تَعمَلُونَ بَصِير
#ترجمه
اوست كه آسمان ها و زمين را در شش روز آفريد، سپس بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط شد آنچه در زمين فرو مى رود و آنچه از آن بيرون مى آيد و آنچه از آسمان نازل مى شود، و آنچه را در آن بالا مى رود مى داند و او با شماست هرجا كه باشيد، و خدا به آنچه انجام مى دهيد، بيناست.
تفسير:
در ادامه ببینید.
@aqquran
لینک مستقیم
https://eitaa.com/aqquran/788
#حفظ_موضوعی۹
#تفسیر
مىفرمايد: "او با شماست هر جا كه باشيد" ( وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مٰا كُنْتُمْ ). "و چون چنين است او به آنچه انجام مىدهيد بصير و بينا است" ( وَ اَللّٰهُ بِمٰا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ). چگونه او با ما نباشد در حالى كه ما نه تنها در وجود كه در بقاء خود لحظه به لحظه به او متكى هستيم و از وى مدد مىگيريم، او روح عالم هستى است، او جان جهان است، بلكه او برتر از اين و آن است! از زمانى كه به صورت ذره خاكى در گوشهاى افتاده بوديم، و از آن لحظهاى كه به صورت جنين در شكم مادر قرار داشتيم او با ما بود، و در تمام عمر، و در عالم و برزخ نيز همه جا با ما است، آيا با اين حال ممكن است از ما بيخبر باشد؟! راستى اين احساس كه او همه جا با ما است از يك سو به انسان عظمت و شكوه مىبخشد و از سوى ديگر اطمينان و اعتماد به نفس مىدهد و شجاعت و شهامت در او مىآفريند، و از سوى سوم احساس مسئوليت شديد مىبخشد، چرا كه او همه جا حاضر و ناظر و مراقب است، و اين بزرگترين درس تربيت است، آرى اين اعتقاد ريشه اصلى تقوى و پاكى و درستكارى انسان است و هم رمز عظمت و بزرگى او. اين يك واقعيت است كه او هميشه و همه جا با ما است، نه يك كنايه و مجاز، حقيقتى كه از يك سو دلپذير و دلانگيز و روحپرور است، و از سوى ديگر رعبانگيز و مسئوليت آفرين! لذا در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام ص نقل شده است كه فرمود: ان من افضل ايمان المرء ان يعلم ان اللّٰه تعالى معه حيث كان: " برترين مرحله ايمان انسان اين است كه بداند هر جا باشد خدا با او است" . در حديث ديگرى مىخوانيم كه موسى عرض كرد: اين اجدك يا رب؟. " كجا تو را بيابم اى پروردگار"؟! قال: يا موسى اذا قصدت الى فقد وصلت الى!:" خطاب آمد كه اى موسى هر زمان اراده من كنى به من رسيدهاى"! . اصولا اين "معيت" (همراه بودن خدا با بندگان) به قدرى ظريف و دقيق است كه هر انسان متفكر و مؤمنى به مقدار انديشه و ايمانش آن را درك مىكند و از عمق آن با خبر مىگردد.
#تفسیر_نمونه
@aqquran
#حفظ_موضوعی۱۰
#خداشناسی
اسماء و اوصاف خدای متعال
ب) مهمترین_اوصاف_ذات
۲. #علم_الهی
#عالم_محضر_خداست
#آیه
أَلَم يَعلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ (١٤)
مگر ندانسته كه قطعاً خدا [همۀ كارهايش را] مى بيند؟
تفسير:
" آيا او نمىداند كه خداوند همه اعمال او را مىبيند" و همه را براى حساب و جزا ثبت و ضبط مىكند؟! ( أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ يَرىٰ ). تعبير به قضيه شرطيه در آيات فوق اشاره به اين است كه اين [کافر] طغيانگر مغرور لا اقل اين احتمال را بايد بدهد كه پيامبر اسلام ص بر طريق هدايت است، و دعوتش دعوت به سوى تقوى است، همين احتمال براى اينكه جلو طغيان او را بگيرد كافى است. بنا بر اين مفهوم اين آيات ترديد در هدايت و دعوت پيامبر ص به سوى تقوى نمىباشد، بلكه اشاره به نكته ظريف بالاست. ...
نكته: عالم هستى محضر خدا است توجه به اين واقعيت كه هر كارى را انسان انجام مىدهد در پيشگاه خدا است، و اصولا "تمام عالم هستى محضر خدا است" ،و چيزى از اعمال و حتى نيات آدمى از او پنهان نيست، مىتواند روى برنامه زندگى انسان اثر زياد بگذارد، و او را از خلافكاريها باز دارد، مشروط بر اينكه ايمان به اين مطلب واقعا در دل او جاى گيرد و به صورت يك باور قطعى در آيد. در حديثى مىخوانيم: اعبد اللّٰه كانك تراه فان لم تكن تراه فانه يراك: "خدا را آن چنان عبادت كن كه گويى او را مىبينى و اگر تو او را نمىبينى او تو را به خوبى مىبيند". نقل مىكنند بيدار دلى بعد از گناهى توبه كرده بود، و پيوسته مىگريست، گفتند: چرا اينقدر گريه مىكنى؟ مگر نمىدانى خداوند متعال غفور است؟ گفت: آرى، ممكن است او عفو كند، ولى اين خجلت و شرمسارى كه او مرا ديده چگونه از خود دور سازم؟! گيرم كه تو از سر گنه درگذرى زان شرم كه ديدى كه چه كردم چكنم؟!
@aqquran
لینک مستقیم مطلب
https://eitaa.com/aqquran/810