از «فرهنگِ بزرگِ سخن»
🔳 رُبات
در نوشتارگانِ فنّی*، رُبات و روبات و رُبوت و روبوت به کار رفتهاست و هیچکدام نادرست نیست.
رُبات و روبات به واگویهٔ انگلیسی* نزدیکتر است؛ رُبوت و روبوت به فرانسوی. شاید «رُبات» پرکاربردترین باشد.
«رُبات» را از ریشهٔ هندواروپاییِ
orbho-
به چَمِ* «برده» و «یتیم» گرفتهاند.
به پارسی، رُبات را «بَردا» و رُباتیک را «بَرداییک» گفتهاند (این نوواژهها پذیرفتهٔ فرهنگستانِ ایران نیستند). «بَردا» را از ریشهٔ «بَردَ» به چَمِ «بنده» و «برده» در زبانِ پارسیِ باستان گرفتهاند.
پس، از نگرِ چَماری*، ریشهٔ «رُبات» با آنِ نوواژهٔ «بَردا» همخوانی دارد.
* ادبیاتِ فنّی
* تلفّظِ انگلیسی
* به معنیِ
* از نظرِ معنایی
@arayehha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
درست بنویسیم (۱۴)
✅ راست، درست: صواب
✅ پاداش کار خوب: ثواب
@arayehha
1_14770336092.pdf
4.33M
قطعاً بارها شنیدهاید که به دلیل اینکه فلانی نخواست مشغولالذمۀ کسی بماند، رفت و حقیقت را گفت.
سپس به خودتان گفتهاید مگر مشمولالذمه نبود؟
امروز میخواهیم برایتان شفافسازی کنیم. 😊
با نگاهی به فرهنگ لغات چنین درمییابیم:
مشغول الذمه. [م َ لُذْ ذِم ْ م َ / م ِ] کسی که تعهد خود را به جای نیاورده و دین خود را نپرداخته باشد که ذمۀ وی مشغول باشد. مدیون.
و لطفاً توجه داشته باشید که صورتهای دیگری مانند مشمولالذمه، مشغول زومه، مشغول زومبه، مشمول زمنه، مشغولالضمنه و... که گاهی نوشته میشود، صحیح نیستند.
#درست_نویسی
@arayehha
بیستم آبانماه
زادروز « علی باباچاهی » شاعر، نویسنده،
محقق و منتقد
@arayehha
۲۰ آبان زادروز علی باباچاهی
(زاده ۲۰ آبان ۱۳۲۱ بوشهر) شاعر، نویسنده و پژوهشگر
او در دوره اول متوسطه، به شعر و ادبیات علاقهمند شد و در مسابقه ادبی دانشآموزی دبیرستانهای بوشهر و سپس شیراز رتبه اول را بهدست آورد. در این دوره شعرهایش در مجلات تهران، با نام مستعار «ع. فریاد» چاپ میشد اما وقتی یکی از شعرهایش در مجله امید ایران به عنوان «بهترین شعر هفته» بهچاپ رسید، او اشعارش را به امضای خودش در مجلات منتشر کرد.
وی پس از پایان دوره دبیرستان در بوشهر، حدود سال ۴۰–۳۹ به دانشکده ادبیات شیراز راه یافت و در این سالها به اتفاق چند تن از دانشجویان، جلساتی ادبی در دانشکده ادبیات شیراز برگزار کرد.
او مدت ۱۸ سال در بوشهر به تدریس ادبیات پرداخت و بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ بازنشسته شد. وی در طول مدت تدریس در بوشهر علاوه بر چاپ شعر در مجله پایتخت، از فعالیت مطبوعاتی نیز غافل نبود.
مجموعه شعر:
در بیتکیهگاهی (۱۳۴۶) پخش از کتاب زمان
جهان و روشناییهای غمناک (۱۳۴۹) پخش از کتاب زمان
از نسل آفتاب (۱۳۵۳) مهرداد، رَز
صدای شن (۱۳۵۶) ابنسینا، تبریز
از خاکمان آفتاب برمیآید (۱۳۶۰) بهنام، تبریز
آوای دریامردان (۱۳۶۸) عصر جدید
گزینه اشعار - چاپ اول (۱۳۶۹) ویس
گزینه اشعار - چاپ دوم (۱۳۷۲) دُرسا
منزلهای دریا بینشان است (با تأخیر) (۱۳۷۶) تکاپو
نمنم بارانم - چاپ اول (۱۳۷۵) دارینوش/چاپ دوم (۱۳۹۱) نشرچشمه
عقل عذابم میدهد (۱۳۷۹) همراه/چاپ دوم (۱۳۹۲) نشر زاوش
قیافهام که خیلی مشکوک است (۱۳۸۱) نوید شیراز، نشر راشین - تهران
رفتهبودم به صید نهنگ (۱۳۸۲) انتشارات پاندا - مشهد
گزینه اشعار - چاپ اول (۱۳۸۳) انتشارات مروارید
گزینه اشعار - چاپ سوم (۱۳۹۰) چاپ چهارم، قطع جیبی - انتشارات مروارید
پیکاسو در آبهای خلیج فارس - چاپ اول (۱۳۸۸) چاپ دوم (۱۳۹۰) نشرثالث
فقط از پریان دریایی زخم زبان نمیخورَد (۱۳۸۸) نشرنوید شیراز (حلقه نیلوفری)
هوش و حواس گل شببو برای من کافیست (با تأخیر) (۱۳۹۱) نشرثالث
گلِ بارانِ هزار روزه (۱۳۹۰) انتشارات مروارید
دنیا اشتباه میکند (۱۳۹۱) نشر زاوش
بیا گوشماهی جمع کنیم (شعرکها) (۱۳۹۱) نشرثالث
به شیوه خودشان عاشق میشوند (عاشقانهها) (۱۳۹۱) انتشارات مروارید
باغ انار از این طرف است (۱۳۹۱) انتشارات نگاه
در غارهای پر از نرگس (۱۳۹۲) انتشارات نگاه
مجموعه اشعار (جلد اول) (۱۳۹۲) انتشارات نگاه
این کشتی پُر اسرار (۱۳۹۳) انتشارات نگاه
اتاق بر آب راه میروم (۱۳۹۴) انتشارات سرزمین اهورایی
قشنگی دنیا به همین است (۱۳۹۵) انتشارات دریچه
آدمها در غروب اسم ندارند (۱۳۹۵) انتشارات نگاه
آئورا و دیگران من (۱۳۹۵) انتشارات پاتیزه
نقد و بررسی:
گزارههای منفرد (بررسی انتقادی شعر امروز ایران) جلد یک (۱۳۷۶) نارنج
گزارههای منفرد (مسائل شعر و بررسی شعر جدید و جوان امروز) جلد دو (دو کتاب) (۱۳۸۰) سپنتا
گزارههای منفرد (سه جلدی) چاپ دوم (۱۳۸۹) دیبایه
سه دهه شاعران حرفهای (۱۳۸۱) انتشارات ویستار
بیرون پریدن از صف (گفتگو، نقد و نظر، مقاله) به کوشش مازیار نیستانی (۱۳۸۵) مفرغنگار
عاشقانهترینها (گزینش و بررسی شعرهای ۱۳۸۰–۱۳۰۰) (۱۳۸۴) نشرثالث
شعر امروز، زن امروز (گزینش و بررسی) (۱۳۸۶) - انتشارات ویستار
گزارههای پیوست (۹۰سال شعرنو فارسی) - (۱۳۹۳) نشر دیبایه
تحقیق و تألیف[ویرایش]
شروه سرایی در جنوب ایران (۱۳۶۹) اقبال لاهوری
گزینه اشعار منوچهر شیبانی (گزینش و بررسی) (۱۳۷۳) انتشارات مروارید
این بانگ دلاویز (شعر و زندگی فریدون توللی) (۱۳۸۰) نشرثالث
گزینه اشعار منوچهر نیستانی (۱۳۸۴) انتشارات مروارید
زیباتری از جنون (زندگی و شعر اسماعیل شاهرودی) (۱۳۸۷) نشرثالث
شعر کودک
سوغات بهار (۱۳۳۷) ابنسینا/تبریز
چه کسی درِ قفس را باز کرد؟ (۱۳۵۶) ابنسینا/تبریز
گفتگوها و مصاحبهها
تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران، مجلد ۵ (گفتگوی سادات مدنی با علی باباچاهی) (۱۳۸۴) زیر نظر محمدهاشم اکبریانی - نشر روزگار
دری به اتاق مناقشه، مجموعه مصاحبهها (۱۳۹٤) انتشارات نگاه
@arayehha
بیا !
با اندامی از آتش بیا!
و جلوه ای از آذرخش
هیهات !
من کجا باز بینمت
ای ستاره ی روشن!
که بی تو
تا شبگیر پیر می شوم
چندان که بازآیی
ستاره ها همه عاشق می شوند
و جوانی در باران از راه می رسد...
#علی_باباچاهی
#۲۰آبان
#زادروز
@arayehha
بخش اول:
پیش از صحبت دربارهٔ ضمایر بهویژه ضمایر متصل، بهتر است به دو مورد بپردازیم:
ابتدا نوشتن بهصورت «شکسته یا رسمی» و دیگری «ملفوظ و
ناملفوظ بودن دو حرف ه و ی».
نخسـت:
شکستهنویسی درواقع همان گفتارینویسی یا محاورهنویسی است. باید توجه داشته باشیم که ما مجاز نیستیم هرچه را بر زبان میآوریم عیناً بنویسیم. درواقع واژه شکسته میشود امّا این شکستهنویسی شامل حفظ قوانین و قواعدی است که ما ملزم به تبعیت از آنهاییم.
نوشتن به صورت معیار یا رسمی درواقع همان است که در کتابها میبینیم.
به عنوان مثال:
در شکستهنویسی یا گفتاری و محاورهنویسی فعل «میگویند» به «میگن» تبدیل میشود.
از دیگر نمونهها میتوان به تبدیل «اگر» به «اگه» و «میخواهیم» به «میخوایم» و نیز «میشود» به «میشه» اشاره کرد.
ادامه دارد...
بهقلم یکی از همراهان عزیزمان خانم فرشته
@arayehha
#معنا_شناسی_واژه
#قیچی
✳️ این واژه با نامهای اصیل فارسی دوکارد، گاز و ناخنپیرای نیز در فرهنگ ها نیز ثبت شده است.
برای این ابزار _ ساخت و اختراع این ابزار منسوب به لئوناردو داوینچی است_ در زبان فارسی مدِتی نام عربی آن، مقراض به کار می رفت اما در دورهٔ جدید در ایران با نام ترکی قیچی (در اصل قیچا) به کار رفت.
برخی ریشهٔ این واژه را قیچین یعنی ابزاری که قی شمع را میچیند دانستهاند.
در منابع مختلف که مورد بررسی قرار گرفت مطلب و ریشه خاصی ذکر نشده است در یک منبع هم این واژه را 《قرچی》دانسته اند که با معنی کوتاه کردن در منبعی یافت نشد.
اما به نظر بنده دو مطلب می تواند با ریشه این واژه مرتبط باشد هر چند که دیدگاه شخصی است و شاید علمی نباشد:
.۱) قیچ در زبان ترکی معادل 《پا》می باشد و احتمالاً به دلیل شباهت از این واژه استفاده شده است.
۲) واژه《قرچ》صوت و آوای بُرش را در ذهن تداعی می کند که با تحوّل واژگانی به قیچی مبدّل شده است.
@arayehha
#معنا_شناسی_واژه
#دشنام
✳️ «دُش» در زبان فارسی به معنای «ضد» و « ازبین برنده» می باشد.
دشنام= ضدّنام. کلمه ای که خوشنامی را ازبین می برد.
نمونه های دیگر برای «دُش»:
دشوار= دش (ضد) + خوار (ضد آسان) = ضد آسان
دشمن= ضدّ من
@arayehha