تحلیل ادبی بیت:
کیام ز شهد لبت کام جان شود شیرین؟
نه خسروم نه مگس با شکر چکار مرا؟!
تقی الدین اوحدی بلیانی
شهد لب : #تشبیه
لب از شیرینی مثل شهده
شیرین شدن کام: #کنایه
کام جان: #استعاره
کام داشتن جان
شکر: ایهام
هم با توجه به خسرو، نام بانویی هست که خسرو قبل از اینکه به وصال شیرین برسه باهاش وصلت کرد و معشوق خسرو بوده
هم با توجه به مگس، همون معنی شکر میده چون مگس ها شکر و قند شیرینی دوست دارند.
بنابر این «شکر» دو معنی داره که #ایهام ساختند.
شیرین: ایهام تناسب
اینجا شیرین فقط به معنی خودش به کار رفته ولی در معنی نام «شیرین»(همسر و معشوق خسرو) با خسرو و شکر #ایهام_تناسب داشته.
[شکر در حقیقت صنعت استخدام دارد اما از جایی که این صنعت در مباحث کنکور نیست همان ایهام میگیریم]
واژه «کی» هم که معنی «چه زمانی؟» بکار رفته، در معنای دیگرش که لقب پادشاهان ایران بوده با خسرو ایهام تناسب داره.
تکرار واج های «ش» و «س» یک واج آرایی ریز ولی ملموسی درست کرده و #واج_آرایی داریم
بیت #تلمیح هم داره به داستان خسرو و شیرین
@arayehha
فرق اقتباس و تلمیح
فرق اقتباس و تلمیح در این است که #تلمیح عبارت از این است که در ضمن کلام اشارتی لطیف به آیه ی قرآن یا حدیث یا مثل سایر یا داستان یا شعری معروف کنند ولی عین آن را نیاورند، اما در #اقتباس شرط است که عین عبارت مورد نظر (درج)، یا قسمتی از آن را که حاکی و دلیل بر تمام جمله ی اقتباس شده باشد بیاورند. مثلا دو بیت زیر از سعدی و مختاری غزنوی که اشاره به داستان پیراهن یوسف و روشنی چشم یعقوب است جزو صنعت تلمیح است که به ترتیب گویند:
بوی پیراهن گم گشته ی خود می شنوم * گر بگویم همه گویند ضلالی است قدیم
«سعدی»
از مدحت تو راحت پیراهن یوسف * در ذکر تو خاصیت انگشتری جم
«مختاری غزنوی»
اما بیت زیر از مختاری مربوط به همان داستان پیراهن یوسف، جزو اقتباس است:
القوه علی وجه ابی یأت بصیرا *** درشأن تو شاه از پسر تاجورت باد
که اشاره است به آیه ی 93 از سوره ی یوسف « اذهبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یأت بصیرا...».
@arayehha
#نکته_های_آرایهای
#تلمیح
✳️ تلمیح (بهمعنی به گوشهٔ چشم به چیزی نگریستن) آن است که شاعر یا نویسنده درضمنِ کلام خود به داستان یا حدیث یا مَثَلی معروف اشاره کند، بهطوریکه با ندانستن آنها فهم دقیق معنا مشکل باشد. لفظ «اشاره» بسیار مهم است، زیرا اگر تمام آن آیه یا حدیث یا داستان ذکر شده باشد، از دایرهٔ تلمیح خارج است.
مثلاً: حال منْ بنده در ممالک هست/ مَثَل یخفروشِ نیشابور؛ که گفتهاند: یخفروش نیشابور گدایی بوده که هرچه حاصل میکرده یخ میخریده و آنقدر در کوچه و بازار میگردیده تا یخها آب میشده، و فردا باز کار بیهودهٔ خود را از سر میگرفتهاست. این مَثَلی است برای کسی که بیهوده خود را به کاری مشغول میکند و از آن کار، طرفی نمیبندد.
یا: یارب این آتش که در جان من است/ سرد کن زآنسانکه کردی بر خلیل؛ که اشاره میکند به داستان حضرت ابراهیم، که او را در آتش افکندند و آتش بر وی بَرد و سلام گردید و گزندی بدو نرسید.
❇️ برگرفته از: دکتر #محمدحسین_محمدی، فرهنگ تلمیحات شعر معاصر، تهران: نشر میترا، ۱۳۷۴، ص ۷ و ۸.
@arayehha
آرایه های پرکاربرد عبارتند از:
#حسن_تعلیل: حرفی گفته شود و دلیل ادبی آورده شود،مانند : پلک دلم میپرد شنیده ام کسی می آید به مهمانی(دلیل اینکه پلک دلم میپرد این است که کسی به مهمانی می آید)
در حسن تعلیل: استعاره، تشخیص(جان بخشی به اشیاء) و اغراق وجود دارد.
در بیت بالا: پلک دل استعاره از دلهره و هیجان داشتن( همچنین دل پلک ندارد پس تشخیص هم هست) و پریدن پلک دل اغراق محسوب میشود.
#اسلوبمعادله: ضد حسن تعلیل است. مصراع های یک بیت که هیچ ربطی به هم ندارند و معمولا ضرب المثلند. مانند:هر که جز ماهی ز آبش سیر شد هر که بی روزیست روزش دیر شد
#استعاره:تشبیهی که یک طرفش(مشبه، مشبه به یا وجه شبه) حذف شده باشد یا کسی را صدا بزنیم. مانند: بت من، گل من.
#مجاز: نماد کردن چیزی که حقیقی نیست.مانند: برزیل، ایتالیا را برد.(تیم ورزشی برزیل، تیم ورزشی ایتالیا را برد)
#تلمیح:(دو حالت دارد) 1- اشاره به حدیث و آیه. مانند: بسم الله.
2-اشاره به داستان: من فرهاد و تو شیرین.
#تضمین:(دو حالت دارد) 1- آوردن آیه کامل: بسم الله الرحمن الرحیم(حروف مقطعه نیز تضمینند مانند الف لام میم)
2-یک سخن از دیگری:مانند به قول معروف
#طباق(تضاد): دو کلمه ضد هم با فاصله بیایند: هیچ سیر را طاقت گرسنه نیست(سیر و گرسنه متضادند)
#پارادوکس(یا متناقض نما) 1-دو کلمه ضد هم کنارهم بیایند: دولت فقر(دولت به معنی ثروت است)
2-دو کلمه ضد هم با فاصله که بشود کنار هم آورد(مثلا متمم اسم بینشان باشد) جمعیت از آن زلف پریشان
#اغراق(مبالغه یا غلو): بزرگنمایی. مانند: فلانی خدای فوتبال است.
#تناسب(#مراعات.نظیر): حداقل 3 کلمه در یک ردیف(مربوط): شمع گل پروانه
#واج.آرایی(نغمه حروف): حداقل 3 حرف در یک ردیف: باغ بی برگی(واج ب)
#حسآمیزی: مخلوط کردن 2حس با یکدیگر: صدا شنیدن،شور دیدن.
#کنایه: جمله ای با طعنه. مانند: کمیتش لنگه. شاخ شمشاده. فلانی ریش سفیده
#تشبیه:(4حالت دارد):
1- عادی:تمام ادات تشبیه باشند: سرزمین من مانند زمرد است.
2-بلیغ: به زبان گفتاری: سرزمین من زمرده.
3-#اضافه_تشبیهی(از فرمول "این آن است، آن این است" استفاده می کنیم،اگر جواب درست بود تشبیهی و اگر نبود استعاری است) مانند: آتش عشق(عشق آتش است، آتش عشق است. بلی پس اضافه، تشبیهی است)
4- #اضافه_استعاری: مانند: دست ادب(ادب دست ندارد،دست ادب ندارد. جواب خیر، پس اضافه،استعاری است)
جناس:(2حالت دارد) 1-#جناس.تام: دو کلمه با دو معنی متفاوت با املا یکسان: داد مرا داد(سهم مرا به من داد).
2-#جناسناقص: دو کلمه که یک حرف با هم اختلاف داشته باشند. مانند: جام و بام. خدا و جدا.
#ایهام: یک کلمه در دو معنی متفاوت. مانند: آهو کشی آهویی بزرگ است.( آهوی اول= حیوان و آهوی دوم=جرم، گناه)
فارسی ونگارش فنی وحرفه ای
🤟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟꙰҈҈꙰꙰҈҈꙰꙰҈꙰҈꙰꙰҈҈꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰҈҈҈҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰҈꙰꙰꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰
@arayehha
🤟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟⃟꙰҈҈꙰꙰҈҈꙰꙰҈꙰҈꙰꙰҈҈꙰҈҈҈꙰҈҈҈꙰꙰꙰꙰꙰꙰꙰҈҈҈҈҈҈꙰҈҈҈꙰
*🦅꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭ٖٖٖٖٖٖٖ⚘꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭ ❄️☃️❄️ ⚘꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🦅*
🕊️*🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃*🕊️
#تفاوت_تلمیح_و_تضمین
همانطور که می دا نید تلمیح یعنی به گوشه ی چشم نگریستن ، پس در عبارتی که تلمیح به کار می رود اشاره ای به آیه یا حدیث یا داستان می شود اما در تضمین عین آیه ، حدیث ،داستان یا حکایت مطرح می گردد .
#تلمیح :
اشاره است به بخشی از دانسته های تاریخی،اساطیری و ....
ارزش تلمیح به میزان تداعیی دارد که از آن حاصل میشود،هر قدر اسطوره ها و داستان های مورد اشاره لطیف تر باشند تلمیح لذت بخش تری را به وجود می آورد.
مثال:
« ما قصه ی سکندر و دارا نخوانده ایم
از ما به جز حکایت مهر و وفا مپرس »
«جانم ملول گشت زفرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست»
#تضمین :
آوردن آیه ،حدیث،مصراع،یا بیتی از شاعری دیگر را در اثنای کلام تضمین می گویند.
تضمین با ایجاد تنوع سبب لذت خواننده یا شنونده می شود.
(آگاهی شاعر را نشان می دهد)
مثال:
«چشم حافظ زیربام آن قصرحوری سرشت
شیوه ی"جَناتُ تَجری تَحتِهاالاَ نهار" داشت»
@arayehha