#نکته_ها_ی_نگارشی
#سجع
#نثر_مسجع
نثر مسجع به نثری گفته می شود که در آن جمله های #قرینه دارای سجع باشند؛
سجع در نثر مانند قافیه است در شعر.
سجع در لغت به معنی:
« آواز پرندگان» است به ویژه
« آواز کبوتر و فاخته ».
در اصطلاح ادبا آوردن کلمات #هموزن یا #همقافیه یا هموزن و همقافیه را در انتهای جملات قرینه سجع گویند.
به عبارت دیگر سجع آن است که کلمات آخر قرینه ها در #وزن یا #آخرین_حرف_اصلی ( =حرف #روی) یا #هردو موافق باشند.
#جملات_قرینه : به دو یا چند جمله ای که در پایان آنها کلمات سجع آورده می شود جمله های #قرینه می گویند.
چنانکه گذشت هر نوشته ای که در آن سجع به کار رفته باشد #مسجع نام دارد؛ مانند:
طالب دنیا #رنجور است و طالب عقبی #مزدور است و طالب مولی #مسرور است.
هرچه #نپاید دلبستگی را #نشاید.
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب #قربت است و به شکر اندرش مزید #نعمت ،
هر نفسی که فرو می رود ممد #حیات است و چون بر می آید مفرح #ذات،
پس در هر نفسی دو نعمت #موجود است و بر هر نعمتی شکری #واجب.
سجع نویسی از شیوه های نویسندگی و سخنوری معمول و موافق و ملایم با طبیعت زبان عربی است و با زبان فارسی چندان سازگاری ندارد و به همین دلیل است که از میان این همه سجع نویس فارسی، تنها کار چند نفر مقبول و خواندنی از آب درآمده است.
سجع نویسی به تقلید و پیروی از این شیوه ی نویسندگی و سخنوری در زبان عربی، در ایران رایج گردید و پیش از شروع قطعی و رسمی سجع نویسی در ایران، فقط نمونه هایی مختصر از آن در #دیباچه ی بعضی از کتاب های کهن فارسی به چشم می خورد.
سجع نویسی در فارسی، به طور رسمی از زمان #خواجه_عبدالله_انصاری
(396-481ه-ق) شروع شد و پس از او به وسیله ی نویسندگانی چون #نصرالله_منشی، مترجم کلیله و دمنه، #نظامی_عروضی صاحب چهارمقاله، قاضی #حمیدالدین_بلخی صاحب مقامات حمیدی، #سعدی و #مقلدان_سعدی و گروهی دیگر تداول و استمرار یافت.
ناگفته پیداست که از میان سجع نویسان بسیار تاریخ ادب فارسی، مطلوبترین و طبیعی ترین و هنرمندانه ترین نثر مسجع از سعدی در شاهکار بی نظیر او #گلستان است و ازمیان مقلدان سعدی نیز موفق ترین فرد، میرزا ابوالقاسم #قائممقام_فراهانی صدر اعظم محمدشاه قاجار است.
🔻سجع بر سه قسم است:
1-سجع #متوازن
2- سجع #مطرف
3- سجع #متوازی
🔹1- سجع متوازن: آن است که کلمات قرینه هم وزن باشند اما در آخرین حروف اصلی #مختلف باشند؛ مانند: بام و باد.کام و کار. نهار و نهال.
فلان را اصلی است #پاک و طینتی است #صاف؛ دارای گوهری است #شریف و صاحب طبعی است #کریم.
ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به #حیف و توانگران را دادی به #طرح.
🔹2- سجع مطرف: آن است که کلمه ها در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) یکی باشند اما در وزن متفاوت باشند؛
مانند: کار و شکار. دست و شکست. سیر و دلیر.
الهی بر تارک ما خاک خجالت #نثار مکن و ما را به بلای خود #گرفتار مکن.
دوران باخبر در #حضور و نزدیکان بی بصر #دور.
🔹3- سجع متوازی: #کاملترین و #خوشآهنگترین سجع است و سجعی است که کلمات هم در وزن و هم در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) مطابق باشند،
مانند: کار و بار، دست و شست،باز و راز.
خانه ی دوستان #بروب و در دشمنان #مکوب.
هرچه زود #برآید، دیر #نپاید.
چند نکته:
⇦ کلمات مشخص شده در هر جمله را⇦ارکان سجع میگویند.
⇦سجع مختص نثر است اما گاه در شعر به صورت #قافیهمیانی #موازنه و #ترصیع نیز به کار می رود:
بازآ و بر چشمم #نشین،ای دلستان #نازنین
کآشوب و فریاد از #زمین بر آسمانم میرود
⇦ارزش ادبی سجع متوازی #بیشتر از همه(=قوی)،سجع مطرف،بینابین(=متوسط) و سجع متوازن،کمتر از همه(=ضعیف) است
@arayehha
#نکته_های_آرایهای
#سجع
#سجع در کلمه به معنای آواز قمری و آنچه به آن مانند باشد است.
🔹نثر و شعری که در آن آرایه سجع به کار رود، #مُسَجَّع یا آهنگین نامیده میشوند. در این گونه نثر، جملههای مشابه را قرینه میگویند و واژههای آخر قرینهها در وزن یا حرف یا هر دو همخوانی دارند.
🔹نثر مسجع ، نثری است آهنگین و شعرگونه . هر چند فاقد وزن است، همانند شعر، از موسیقی قافیه و زیباییهای ترفندهای ادبی و ظرایف بلاغی بهره دارد. زبان در نثر مسجع معمولاً عاطفی است نه خبری؛ زیرا سجع با مضامین خبری صرف تناسبی ندارد.
🔹نمونهای از اینگونه نثر از ابوالفتوح رازی: «سهل بن عبد اللّه گفت: تقوی آن باشد که بپرهیزی به دل از غَفَلات، و به نفس از شهوات و به حقّ از لذّات و به جوارح از سیّآت. آن وقت که این کرده باشی، امید باشد تو را به وصول دَرَجات و نجات از دَرَکات.»
🔹 #سَجع یکسانی دو واژه در یک عبارت؛ از نظر واج یا واجهای پایانی، وزن یا هر دوی آنهاست. آرایه سجع در کلامی دیده میشود که حداقل دو جمله باشد و بیشتر در نثر بکار میرود؛ زیرا سجعها باید در پایان دو جمله بیایند و آهنگ دو جمله را به یکدیگر نزدیک سازند تا آرایه سجع نامیده شوند؛ از این جهت سجع مانند قافیه است که در پایان مصراعها یا بیتهای شعر آورده میشود. اگر سجعها در یک جمله در کنار یکدیگر به کار برده شوند، «تضمین مزدوج» نامیده میشود.
✅ سجع در شعر پارسی :
سجعی که در شعر به کار رود، قافیه میانی یا قافیه درونی نامیده میشود، در قافیه میانی شاعر هر بیت را به چهار بخش تقسیم کرده و در پایان سه بخش از آن واژههایی را آوردهاست که باهم سجع متوازی یا مطرف دارند؛ این روش رایجترین شیوه کاربرد سجع در شعر است.
🔹هر گاه هر مصراع به دو جمله بخش شده باشد، در هر مصراع، کلمههای جمله اول با قرینه خود در جمله دوم هموزن باشند، و سجع متوازن ایجاد کنند، رویارویی سجعهای متوازن، آرایه موازنه را پدیدمیآورد که میتواند موسیقی لفظی ایجاد کند. موازنهای که تمام سجعهای آن متوازی باشد، «ترصیع» نامیده میشود. این آرایهها در شعر شاعرانی چون مسعود سعد، جمالالدین عبدالرزاق، سعدی، مولوی، حافظ و سنایی وجود دارد.
✅ سجع در ادبیات فارسی :
در ادب پارسی، نثر مسجع با آثار خواجه عبدالله انصاری آغاز شد. در طبقاتالصوفیه، نثر کتاب در برخی بخشها، مسجع است. سجعهای خواجه عبدالله را تقلیدی از ترانههای هشتهجایی و قافیهدار دوره ساسانی دانستهاند.
در ادب فارسی، نثر مسجع با تصنیف کتاب گلستان سعدی به اوج خود رسید. پس از آن نثرهای مسجع به تقلید از سعدی ایجاد شدند. از آن جمله جامی در تصنیف بهارستان از سعدی تقلید کرد، با این تفاوت که سخن جامی متمایل به سادگی و روانی بود. قائم مقام فراهانی در منشأت، نامهها و مکتوبات خود را گرد آورد و سبک جدیدی در نویسندگی نثر مسجع پدیدآورد. مقامات حمیدی و کتاب پریشان از دیگر آثار نثر مسجع فارسی است.
🔹مانند : محبت را غایت نیست ؛ از بهر آن که محبوب را نهایت نیست .
✅ انواع سجع از لحاظ واج :
#متوازی:هر گاه کلمات هموزنی آورده شوند که واجِ پایانی آنها نیز یکی است «سجع متوازی» وجود دارد. مانند (دست، شست) و (خامه، نامه)
#مطرف : هرگاه پایههای سجع در واجهای آخر یکسان باشند ولی هموزن نباشند، این نوع سجع را «سجع مطرف» گویند. مانند (دست، شکست) و (راز، نواز)
#متوازن:در جایی که دو کلمه سجع فقط هموزن باشند اما در روی اختلاف داشته باشند، «سجع متوازن» نامیده میشود. مانند (کام، کار) و (نهال، نهار)
🔹ارزشِ موسیقایی سجع متوازی از همه بیشتر و ارزش موسیقاییِ سجعِ متوازن از همه کمتر است.
✅ منابع :
همایی، جلال الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، هما، ۱۳۸۴.
شمیسا، سیروس، نگاهی تازه به بدیع، تهران، فردوس، ۱۳۶۸.
وحیدیان کامیار، تقی: نثر مسجع فارسی را بشناسیم. در: نامه فرهنگستان ۱۳۷۹ شماره ۱۵.
@arayehha
#نکته_های_آرایه_ی_ی
#سجع
#سجع در کلمه به معنای آواز قمری و آنچه به آن مانند باشد است.
🔹نثر و شعری که در آن آرایه سجع به کار رود، #مُسَجَّع یا آهنگین نامیده میشوند. در این گونه نثر، جملههای مشابه را قرینه میگویند و واژههای آخر قرینهها در وزن یا حرف یا هر دو همخوانی دارند.
🔹نثر مسجع ، نثری است آهنگین و شعرگونه . هر چند فاقد وزن است، همانند شعر، از موسیقی قافیه و زیباییهای ترفندهای ادبی و ظرایف بلاغی بهره دارد. زبان در نثر مسجع معمولاً عاطفی است نه خبری؛ زیرا سجع با مضامین خبری صرف تناسبی ندارد.
🔹نمونهای از اینگونه نثر از ابوالفتوح رازی: «سهل بن عبد اللّه گفت: تقوی آن باشد که بپرهیزی به دل از غَفَلات، و به نفس از شهوات و به حقّ از لذّات و به جوارح از سیّآت. آن وقت که این کرده باشی، امید باشد تو را به وصول دَرَجات و نجات از دَرَکات.»
🔹 #سَجع یکسانی دو واژه در یک عبارت؛ از نظر واج یا واجهای پایانی، وزن یا هر دوی آنهاست. آرایه سجع در کلامی دیده میشود که حداقل دو جمله باشد و بیشتر در نثر بکار میرود؛ زیرا سجعها باید در پایان دو جمله بیایند و آهنگ دو جمله را به یکدیگر نزدیک سازند تا آرایه سجع نامیده شوند؛ از این جهت سجع مانند قافیه است که در پایان مصراعها یا بیتهای شعر آورده میشود. اگر سجعها در یک جمله در کنار یکدیگر به کار برده شوند، «تضمین مزدوج» نامیده میشود.
✅ سجع در شعر پارسی :
سجعی که در شعر به کار رود، قافیه میانی یا قافیه درونی نامیده میشود، در قافیه میانی شاعر هر بیت را به چهار بخش تقسیم کرده و در پایان سه بخش از آن واژههایی را آوردهاست که باهم سجع متوازی یا مطرف دارند؛ این روش رایجترین شیوه کاربرد سجع در شعر است.
🔹هر گاه هر مصراع به دو جمله بخش شده باشد، در هر مصراع، کلمههای جمله اول با قرینه خود در جمله دوم هموزن باشند، و سجع متوازن ایجاد کنند، رویارویی سجعهای متوازن، آرایه موازنه را پدیدمیآورد که میتواند موسیقی لفظی ایجاد کند. موازنهای که تمام سجعهای آن متوازی باشد، «ترصیع» نامیده میشود. این آرایهها در شعر شاعرانی چون مسعود سعد، جمالالدین عبدالرزاق، سعدی، مولوی، حافظ و سنایی وجود دارد.
✅ سجع در ادبیات فارسی :
در ادب پارسی، نثر مسجع با آثار خواجه عبدالله انصاری آغاز شد. در طبقاتالصوفیه، نثر کتاب در برخی بخشها، مسجع است. سجعهای خواجه عبدالله را تقلیدی از ترانههای هشتهجایی و قافیهدار دوره ساسانی دانستهاند.
در ادب فارسی، نثر مسجع با تصنیف کتاب گلستان سعدی به اوج خود رسید. پس از آن نثرهای مسجع به تقلید از سعدی ایجاد شدند. از آن جمله جامی در تصنیف بهارستان از سعدی تقلید کرد، با این تفاوت که سخن جامی متمایل به سادگی و روانی بود. قائم مقام فراهانی در منشأت، نامهها و مکتوبات خود را گرد آورد و سبک جدیدی در نویسندگی نثر مسجع پدیدآورد. مقامات حمیدی و کتاب پریشان از دیگر آثار نثر مسجع فارسی است.
🔹مانند : محبت را غایت نیست ؛ از بهر آن که محبوب را نهایت نیست .
✅ انواع سجع از لحاظ واج :
#متوازی:هر گاه کلمات هموزنی آورده شوند که واجِ پایانی آنها نیز یکی است «سجع متوازی» وجود دارد. مانند (دست، شست) و (خامه، نامه)
#مطرف : هرگاه پایههای سجع در واجهای آخر یکسان باشند ولی هموزن نباشند، این نوع سجع را «سجع مطرف» گویند. مانند (دست، شکست) و (راز، نواز)
#متوازن:در جایی که دو کلمه سجع فقط هموزن باشند اما در روی اختلاف داشته باشند، «سجع متوازن» نامیده میشود. مانند (کام، کار) و (نهال، نهار)
🔹ارزشِ موسیقایی سجع متوازی از همه بیشتر و ارزش موسیقاییِ سجعِ متوازن از همه کمتر است.
✅ منابع :
همایی، جلال الدین، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، هما، ۱۳۸۴.
شمیسا، سیروس، نگاهی تازه به بدیع، تهران، فردوس، ۱۳۶۸.
وحیدیان کامیار، تقی: نثر مسجع فارسی را بشناسیم. در: نامه فرهنگستان ۱۳۷۹ شماره ۱۵.
@arayehha