آرایه های ادبی
۱۰ دی زادروز خسرو شاهانی
(زاده ۱۰ دی ۱۳۰۸ نیشابور -- درگذشته ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۱ تهران) طنزنویس و روزنامهنگار
او در کتاب آدم عوضی، خودش را چنین معرفی کرده است: «در دهم دی ۱۳۰۸ شمسی مطابق با اول ژانویه ۱۹۲۹ میلادی در نیشابور متولد شدم (اینکه میبینید مردم مختلف جهان و کشورهای اروپایی و دنیای مسیحیت شب اول ژانویه را جشن میگیرند، قسمت اعظمش به خاطر تولد بنده است). پدرم را در کودکی و مادرم را در بزرگی از دست دادم. کار رسمی مطبوعاتیام را از اول سال ۱۳۳۴ شمسی با روزنامه خراسان چاپ مشهد شروع کردم که مدت سه سال بهطور مستمر ادامه داشت. در این روزنامه که یومیه صبح بود و هفتهای شش بار منتشر میشد، علاوه بر نوشتن داستانهای کوتاه طنزآمیز، دو ستون تحت عنوان «شوخی و خنده» هم که اصلاً خنده نداشت و نظم و نثر بود مینوشتم».
وی در سال ۱۳۳۶ به دعوت صادق بهداد مدیر روزنامه جهان به تهران آمد و ستون «از هر دری سخنی» را در آن روزنامه به کار انداخت که از شرایط و مسائل روز مینوشت. از سال ۱۳۳۷ علاوه بر کار در روزنامه جهان، خبرنگار پارلمانی روزنامه پست تهران هم بود. در ۱۳۳۸ در تهیه برنامه «گفتنیها» با رادیو تهران به همکاری پرداخت. در روزهای یکشنبه، در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ برنامهای با عنوان «سیر و سفر» مینوشت. از ۱۳۳۸ خبرنگار پارلمانی روزنامه کیهان شد که این همکاری تا ۱۳۵۸ به طول انجامید و هفتهای یک روز، بین سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ در این روزنامه یک صفحه مطلب طنزآمیز به صورت داستان و مقاله با عنوان «جنجال برای هیچ» مینوشت که بعدها به «بین دو سنگ آسیا» و «مسافرت بدون گذرنامه» تبدیل شد. از مهر ۱۳۴۱ تا خرداد ۱۳۵۸ با خواندنیها همکاری داشت و در هر شماره خواندنیها، سه یا چهار صفحه با عنوان «در کارگاه نمد مالی» مطلبی مینوشت که رنگ اجتماعی و ادبی داشت. گزیدهای از مطالب «در کارگاه نمد مالی» در سال ۱۳۷۷ به صورت کتاب چاپ شده است. او همچنین با نشریات ترقی، سپیدوسیاه، روشنفکر، آسیای جوان، امید ایران و توفیق بهطور غیر مستقیم همکاری داشت.
در بعد از انقلاب با نشریات جدول (کتیبه، کنکاش، جدول) و گلآقا همکاری داشت و روزهای فرد و با کوششی چشمگیر در دفتر مجله جدول (کتیبه، کنکاش) حضور داشت و در نقش یکی از ستونهای اصلی مطبوعات ایران به قلمزدگی و رسالت خود برای آگاه سازی مردم نقش خود را ایفا میکرد.
آثار:
از وی تاکنون بیش از نوزده مجموعه طنز به چاپ رسیده است و با نشریات ترقی - سپید و سیاه - روشنفکر - آسیای جوان - امید ایران - تهران مصور و توفیق همکاری داشته و پس از انقلاب، آثار طنزآمیز او علاوه بر آتیه، در نشریات فکاهیون، گلآقا و در مجله جدول کنکاش (ماهنامه کتیبه سابق) زیر عنوان «گلگشت» نیز به چاپ رسیده است. داستانهای او در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق بارها و بارها چاپ شده است. از سال ۱۳۴۶ چاپ آثار وی در ارمنستان و دیگر جمهوریهای شوروی سابق و مسکو توسط جهانگیر درّی استاد کرسی ادبیات فارسی دانشگاه مسکو در تیراژهای پنجاه هزار، صدهزار و چهارصد هزار در مجلات ستاره سرخ، جوانان شوروی و آسیا و آفریقای امروز به چاپ رسیده است. همچنین بیشتر مجلات کشورهای اروپای شرقی آثار او را منتشر کردهاند. شیوه داستاننویسی او، خطی است که معمولاً از زبان اول شخص روایت میشود و درونمایه اجتماعی دارد.
@arayehha
آرایه های ادبی
۱۰ دی زادروز فضلاله رضا
(زاده ۱۰ دی سال ۱۲۹۳ رشت -- درگذشته ۲۹ آبان ۱۳۹۸ کانادا) نویسنده، رئیس دانشگاههای تهران و شریف و سفیر در کانادا و یونسکو
او در سال ۱۳۱۷ موفق به گذراندن دوره کارشناسی در رشته مهندسی برق دانشگاه تهران شد و از اولین فارغالتحصیلان این رشته بود. در همان زمان نیز به تحقیق درباره علوم ریاضی مشغول بود و اولین کتابش را در سالهای ۱۹ تا ۲۰ باعنوان دوره هندسه علمی و عملی تالیف کرد. وی پس از طی دوران سربازی عازم امریکا شد و در سال ۱۳۲۴ مدرک کارشناسی ارشد در رشته مهندسی برق از دانشگاه کلمبیا گرفت. او در سال ۱۳۲۸ نیز موفق به گرفتن مدرک دکترا در رشته مهندسی برق از دانشگاه پلی تکنیک نیویورک شد. وی در طی سالهای ۱۳۳۴-۱۳۳۹ عضو گروه مهندسی برق دانشکده مهندسی برق دانشگاه ام ای تی در بوستون و در طی سالهای ۱۳۳۳-۱۳۴۷ عضو گروه مهندسی برق دانشگاه سراکیوز در ایالت نیویورک بود و در سال ۱۳۴۰ استاد مهمان در دانشگاه پلیتکنیک زوریخ سویس و از سال ۴۱-۴۲ استاد مهمان دانشگاه فناوری سلطنتی دانشگاه کپنهاگ و در طی سالهای ۴۷-۵۷ استاد مهمان دانشگاه کلرادو در بلدر امریکا و دانشگاه پاریس بود. تحقیقات و مباحث مورد علاقه او در مورد نظریه ریاضی سیستمها و مدارهای الکترونیکی بود. او نویسنده چهار کتاب درسی بهزبان انگلیسی و یازده کتاب بهزبان فارسی بود که کتابها و مقالاتش به اکثر زبانهای جهان ترجمه شده است .
وی در طی سالهای ۴۶-۴۸ رئیس دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران و در طی سالهای ۴۸-۵۳ سفیر ایران در یونسکو و در سالهای ۵۳-۵۷ سفیر ایران در کانادا و از سال ۵۷ به بعد نیز استاد دانشگاه های کنکوردیا و دانشگاه مگ کیل مونترال کانادا بوده است.
او از سال ۱۳۵۷ استاد دانشگاههای کنکوردیا در مونترئال در کبک کانادا و دانشگاه مک گیل مونترئال بود.
همچنین رئیس افتخاری کنفرانس مهندسی برق ایران. استاد افتخاری دانشگاه تربیت مدرس، رئیس انجمن علمی ایرانیان در آمریکای شمالی، رئیس گسترش زبان و ادب فارسی و مشاور و همکار فعال مؤسسات علمی و ادبی فراوانی بود.
وی یکی از پایهگذاران نظریه اطلاعات و مخابرات در جهان بود و تحقیقات گستردهای در زمینه ظرفیت شنون و ارسال حداکثر اطلاعات در کانالهای مخابراتی نویزدار، نظریه اطلاعات و فرایندهای تصادفی ، سیستمهای خطی آنالیز عمومی، نظریه سیستم ها و مدارها، نظریه کنترل سیستمهای پویا، فضاهای خطی، انتقال و تلفات انرژی در شبکههای n دهانهای انجام داده است. او همچنین معتقد بود که نباید سنتهای ملی و دینی را آسان از دست داد و در وضع کنونی جهان، خردگرایی به تنهایی نمیتواند جوامع جهان سوم را با جهش یک روزه به رده اول اقتصاد و تکنولوژی برساند.
@arayehha
1188- پانزده عادت که از شما نویسنده میسازد!✍😍
🖌|• شونتا گرایمز درباره ۲۵ عادت صحبت میکنه که از شما نویسنده میسازه یا حداقل به نویسنده شدن شما کمک میکنه.
🖌|• وبسایت نوگام ۱۵ تا از اونها رو با اندکی تغییر و تلخیص ترجمه کرده؛ در پست پایین👇
✏️ @arayehha
📚۱- هر روز بنویسین.
نوشتن حتی چند کلمه هم میتونه داستان شما رو جلو ببره.
📚۲- مثل یک نویسنده مطالعه کنین.
استیون کینگ میگه اگر وقت ندارین بخونین پس وقت و ابزار نوشتن رو هم ندارین. همه جا یک کتاب همراهتون ببرین. لازم نیست در هر نشست ۱۰ صفحه بخونین. یک صفحه یا پاراگراف هم کافیه. اما با دقت بخونین. موقع خوندن سعی کنین نقاط قوت و ضعف نوشته رو پیدا کنین.
📚۳- تلویزیون ببینین.
خیلی از داستانگوییهای موفق این روزا در تلویزیون اتفاق میافته. از دیدن تلویزیون غافل نشین. البته باید هشیارانه دقت کنین که دلیل جذاب بودن برنامه چیه. به چشم یه نویسنده تلویزیون تماشا کنین.
📚۴- فیلم ببینین.
به جز تلویزیون سعی کنین مدام فیلم ببینین. ری بردبری میگه فیلمهای قدیمی ارجحیت داره. باز هم دقت کنین به ساختار داستانی که نویسنده توی دو ساعت تونسته جمعش کنه.
📚۵- محل کار خودتون رو بسازین.
برای خودتون یه گوشه امنی برای نوشتن درست کنین که مغزتون عادت کنه وقتی اونجایین وقت نوشتنه.
📚۶- با نویسندههای دیگه معاشرت کنین.
مثلا کلاس داستاننویسی برین یا آنلاین توی گروه نویسندگان عضو بشین. سعی کنین معاشرت و مبادله اطلاعات داشته باشین.
📚۷- فقط برای یک نفر بنویسین.
حواستون باشه که ممکنه با جمع خیلی بزرگی معاشرت داشته باشین. موقع نوشتن فکر نکنین که دارین برای همه اونها مینویسین. درسته انتقادها ممکنه کمک کنه اما یه مخاطب رو در نظر بگیرین و فکر کنین دارین برای اون مینویسین.
👁🗨- ادامه دارد...
✏️ @arayehha
📚۸- مرزهاتون رو مشخص کنین.
به دوستان و آشنایان بفهمونین که کار نوشتنتون جدیه و زمان نوشتن رو نمیتونین صرف کار دیگهای بکنین.
📚۹- جوری بنویسین انگار واقعا شغلتونه.
برای نوشتن وقت و انرژی بذارین و کاری که شروع کردین رو تموم کنین تا احترام بقیه رو هم کسب کنین.
📚۱۰- مثل در بسته باشین.
قبل از تموم شدن کتاب اون رو به کسی نشون ندین. صبور باشین. انتقاد مفیده ولی وقتی شما کار رو تموم کردین نه برای هر فصل جداگانه!
📚۱۱- ویرایش یاد بگیرین.
اگر هنوز این طرز فکر رو دارین که به من چه که دستور زبان و ویرایش رو یاد بگیرم و وظیفه ویراستاره که همه اشکالات رو درست کنه، سخت در اشتباهین. باید بتونین کتابی تروتمیز تحویل ویراستار حرفهای بدین تا بتونه به بهبود کتاب کمک کنه. اگر کتاب پر از غلطهای دستوری و املایی و تایپی باشه، ویراستار یا ناشر شک میکنه که شما چرا اصلا نویسنده شدین!
📚۱۲- کتاب رو برای هر کس شد بفرستین.
ممکنه نابغه باشین اما تا وقتی کتاب رو ننوشتین و کسی نخونده که نمیفهمین. پس تا میتونین بنویسین و کتابها رو برای افراد مختلف بفرستین تا بخونن.
📚۱۳- هدفهای کوچیک بذارین.
مثلا بگین امروز ۱۰ دقیقه مینویسم. یا ده دقیقه میخونم. و بهشون عمل کنین. وقتی به هدفها میرسین به خودتون جایزه بدین!
📚۱۴- برنامهریزی کنین.
یه تقویم یا سررسید برای خودتون داشته باشین و برای بلند مدت برنامهریزی کنین.
📚۱۵- یه لیست ایمیل داشته باشین.
لیستی درست و حسابی از وبلاگرها، منتقدها، نویسندهها داشته باشین که وقتی کتابتون منتشر شد بتونین به همه خبر بدین.
منبع: نوگام📚
✏️ @arayehha
📚|• 10 علتی که کتابها برای کودکان اهمیت دارد از دیدگاه سایت لیتلبوکس:
📘1. نشستن و کتاب خواندن برای کودکان فرصتی فراهم میآورد که سکوت و آرامش را تجربه کنند و از دنیای پرهیاهوی کودکی خود فاصله بگیرند.
📗2. داستانها می تواند تصور و خیال کودکان را تقویت کند و حس بازی را در آنها زنده کند.
📒3. خواندن کتاب فرصت بیشتری برای والدین برای ارتباط بیشتر با کودکان خود فراهم میکند.
📙4. داستانها کنجکاوی و حس مباحثه را در کودکان تقویت میکند.
📕5. کتابهای کودکان معمولاً به نوعی نوشته می شوند که آنها را وادار به فکر کردن و تخیل و واکنش به حوادث موجود در کتابها میکند.
📕6. کتابهای تصویری به کودک اجازه میکند به هنر احترام گذاشته و نویسندگی را در خود پرورش دهند.
📗7. خواندن کتابهای متنوع کودکان را در مواجهه با زبانها و فرهنگ های مختلف قرار دهد و تجربه آنها را در زندگی آینده افزایش دهد.
📒8. گوش کردن به داستانها مهارتهای زبانی و بیان شفاهی کودکان را تقویت میکند.
📙9. کودکی که کتاب را ورق می زند می تواند مفهوم چاپ را درک کند و بفهمد که بعضی از زبانها از راست به چپ و بعضی از چپ به راست و بعضی هم از بالا به پائین چاپ میشوند.
📕10. کتابها و داستانها ذهن کودک را با انواع علوم پر میکنند و او را برای آینده آماده میکنند.
به بچهها کتاب هدیه بدین! :)📚🩷
منبع: ایبنا✍
✏️ @arayehha
آرایه های ادبی
فقه خشک در خدمت شعر تر!
یکی از مضامین پرتکرار غزل فارسی این است که «عاشق» خود را «غلام» و بندۀ معشوق میداند. تقریباً در آثار تمامی غزلسرایان بزرگ ما، این مضمون هست و تقریباً همۀ آنها تکراری و دستفرسود است: «عاشق بنده و معشوق پادشاه است»؛ «امید است که معشوق بندهنوازی کند»؛ «اگر معشوق، عاشق (بنده) را بنوازد یا براند یا حتی بکشد، حکم از آن اوست»؛ «بندگی معشوق از پادشاهی همۀ عالم برتر است و چنین بندهای از هر آزادی، آزادتر است» و... .
اما در غزلیات سعدی، یکی دو بیت هست که از وجهی دیگر به این مسئله نگاه کرده و آن «فقه» است.
گویا این نکته که «معشوق حتی اگر قصد کشتن عاشق را بکند، حکم از آن اوست و عاشق مسکین باید بی هیچ شکایتی (و بلکه با کمال رغبت و افتخار) بر این حکم گردن نهد»، سعدی را به این فکر انداخته که «خوب! حالا که معشوق (ارباب) میخواهد عاشق (غلام) را بکشد، حکم فقهی چنین قتلی چیست»؟!
از منظر فقه شافعی _ که سعدیِ تحصیلکرده در نظامیۀ بغداد پیرو آن است _ اگر فردی آزاد، بندهای را بکشد، قصاص نمیشود و تنها باید بهای آن بنده (غلام) را بپردازد (زیرا کنیز و غلام جزء مایملک (ملک یمین) ارباب به حساب میآمدهاند).
توجه سعدی به همین نکتۀ فقهی، باعث شده که این مضمون دستفرسود و تکراری، رنگ و بوی تازهای بگیرد و از حالت ابتذال خارج شود:
مثل تو را به خون من ور بکشی به باطلم
کس نکند مطالبت زان که غلام قاتلم
(حتی اگر مرا بیهوده بکُشی، کسی تو را بر این قتل، بازخواست نخواهد کرد، چراکه من غلامِ تو بودهام).
بی جرم بکُش که بنده مملوک
بی شرع ببَر که خوان یغماست
(من را بیجرم و بیگناه بکُش، چراکه بنده، مملوک (ملک یمین) اربابش است...).
بهقلم #سیدوحید_میرمحمدی
#درست_نویسی
@arayehha