#امام_زمانم!❤
😔هر زمان که می گوییم :
" العجل یا مولای یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) "
زمزمه هایت را #میشنوم که میگویی:
✨صبر کن #چشم_دلت نیل شود می آیم
🌷شعــر من حضـرت هابیـل شـود می آیم
🌼 #قول دادم که بیایم به خدا #حرف نیست
دل به آیینـــه که تبـدیل شود می آیم
العجل یا مولای ........... #العجل 😔
مولایم!!! ﻏﯿﺒﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼِ ﺗﻮ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ...
ﻏﻔﻠﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼِ ﻣﺎ
ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ ✋!!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💚🌼
#دلنوشته💔
چندگاهیست وقتی می گویم :
«و فی کل الساعة»
دلم می سوزد که همه ساعاتم
از آنِ تو نیست😓
وقتی می گویم:
«ولیا و حافظا»
احساس می کنم که سرپرستم،
امامم کنار من ایستاده و قطره های
اشکم را به نظاره نشسته است😔
وقتی می گویم:
«و قائدا و ناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت در میان گریه
لبخند بر لبم نقش می بندد😌
وقتی می گویم:
«و دلیلا و عینا»
یقین دارم که تو راهنما و ناظر
اعمال منی😢💔
وقتی می گویم:
«حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین دارم که روزی حکومت تو بر زمین
گسترده می شود و همگی شاهد
مدینه فاضله ات خواهیم بود😇
🌹انشاءالله🌹
وقتی می گویم:
«و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی
حکومت شیرین تو طعم عدالت را
می چشند غبطه می خورم🥺
چندگاهیست دعای سلامتی شما را
چندبار می خوانم !!!!💔
تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد!!
هم اشکم بریزد!!
و باز هم از ته دل مخلصانه
می گویم :
''اللهم عجل لولیک الفرج ''
خدایا! خدای خوب و مهربان من...
به ما دهه شصتیها عمر دادی چه چیزها که نبینیم...
کودکیمان در جنگ گذشت. در کنار پدرها و مادرانی که به غایت آزادگی و شجاعت بودند. صبحها با بوی مربای بهای که برای رزمندهها روی گاز میجوشید، بلند شدیم و شبها با صدای چرخ خیاطی مادر که برای برادران دینیاش در خطوط مختلف نبرد خوزستان و کردستان لباس میدوخت خوابمان برد.
بعدتر صبح روزی که برای امتحانات خرداد رفتیم مدرسه، بهمان گفتند امام پر کشید، برگردید خانه، تعطیلید...
کودک بودیم و خیلی نمیفهمیدیم چرا موقع تشییع پیکر امام این همه پیر و جوان را بیهوش سر دست بلند و از جمعیت دور میکنند...
چندی بعد روزگار گشت و گشت و لیبرالهای غربزده هر کدام در برههای از زمان چیزی به ما تحمیل کردند، یک روز در قالب مدرنیته و سازندگی، یک روز گفتگوی تمدنها و ...
روز و شب کنکور جای نگرانی تست و امتحان، نشستیم پای تلویزیون و شنیدیم که آقایمان گفت حتی اگر عکس مرا پاره کردند، چیزی نگویید...
بزرگ شدیم و بیش از هفت ماه لشکرکشی تا میرحسین یک یاحسینیها رو دیدیم... عاشورای سال ۸۸ را کمتر کسی فراموش کرده. اصلا همین خیابان انقلاب شاهد است که چه روزها و شبهایی را پشت سر گذاشتیم اما امام جامعهمان را تنها نگذاشتیم. حرف و توهین شنیدیم و اما چشممان به دهان آقا بود...
گذشت و گذشت تا خبر تعرض به حرم بیبیجانمان در سوریه را شنیدیم... برادرهایمان را با چشمانی که مژگانش از شدت گریه شوره بسته بود راهی شام بلا کردیم. هنوز با غم دوری و دلتنگیمان کنار نیامده، تابوتهایشان را برایمان آوردند...
دلمان خوش بود حاج قاسم هست. حاج قاسمی که هم پدر بود، هم برادر، هم فرمانده، هم استراتژیمن و هم یار رهبر...
یک شب سرد زمستان عکس دست قلمشده انگشترنشانش را دیدیم... آه که فقط تو می دانی به ما چه گذشت در آن نماز مسجد دانشگاه تهران.
خدایا! طوفان الاقصی شد و مثل مارگزیدهها به خود پیچیدیم که پس ما چه کنیم... چه کنیم تا فرداروزی شرمنده حضرت صدیقه طاهره(س) نباشیم... هنوز از گیجی دیدن تصویر چهره کودکانی که چشمهایشان از شدت انفجار از حدقه بیرون زده و روی گونهشان افتاده بود درنیامده بودیم که...
خدایا! سید ابراهیم رئیسی هم تقدیم شما، تقدیم شما و اسلام و انقلاب عزیز...
میدانیم که اگر بخواهیم طلایهدار ظهور حضرت حجت(عج) باشیم باید در این بلایا و فتنهها صبورانه آبدیده و بزرگ شویم...
اما خدا جان! میشود خستگی همه این قصهها و غصهها و ذرهذره و البته با جان و دل ذوب شدن در این مسیر، با خواندن دو رکعت نماز در قدس شریف پشت سر مولی و صاحبمان از تنمان بیرون بیاید؟
میشود تا حالا که اذن حیات دادی، از این به بعد هم آنقدر عمر بدهی تا ببینیم این آقاسید علی جان ما، پرچم انقلاب را به دست جد بزرگوارش بدهد؟
خدایا! ما آنقدرها هم که بقیه فکر میکنند، تاب و توانمان بیحد و حصر نیست. با دلتنگی امام، شهدا و حاج قاسم هنوز کنار نیامده بودیم، حالا قاب عکس "شهید سید ابراهیم رئیسی" را چطور به دیوار اتاقها و خانههایمان بزنیم...
الهی! رضا برضائک... تسلیما لقضائک...
ما را در جرگه دوستداران اسلام عزیز و انقلاب مقتدر و مظلوم بپذیر.
#آیت_الله_رئیسی
#خادم_مردم
#شهید
#دلنوشته
#دلنوشته ای برای ...
می دانی سید ،
دلم خیلی برایت تنگ شد.😭😭
حتی شاید بیشتر از حاج قاسم .
اون روز ها ته ته ته دل مان خبر داشت که بالاخره یک روز صبح از خواب بیدار می شویم و خبر #شهادت سردار مان را از تلویزیون خواهیم شنید.
اما تو فرق داشتی. اینقدر به بودنت عادت کرده بودیم که حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز صبح قرار است ما از خواب بیدار شویم و #سید ما برای همیشه بیدار نشود😭😭.
برای همین است که رفتن حاج قاسم را باور کردم ولی رفتن تو را نه😭😭.
او زندگی اش حماسه بود
و حماسی رفت. تو اما مظلوم بودی. مظلومانه هم رفتی😭😭
یک جای دور، خیلی دور ، در هوایی مه گرفته با #خدای خودت خلوت کردی تا مزد اخلاصت را بگیری.
به دور از هیاهوی مقام و شلوغ کاری میز و صندلی ریاست.
فکر ما را نکردی با معرفت؟
نگفتی بعد سال ها داریم از دیدن رئیس جمهورمان کیف می کنیم؟
تو شوق ما را وقتی کنار آقایمان می نشستی ندیدی؟
شعف صدای آقا را وقتی از شما تعریف می کرد نشنیدی؟😭😭
معرفت ات را شکر سید.
ما را درگیر خودت کردی و خودت را رها از ما؟ واقعیت اش را بخواهی
هنوز رفتنت را باور نمیکنم.
هنوز منتظرم فردا در خبر ها بشنوم "
ریاست محترم جمهور حجه الاسلام رئیسی در دیداری صمیمانه پای صحبت کارگران معدن فلان نقطه دور افتاده نشست"
. . اما باید بپذیرم. سید #خوش_قلب و بی تکلف ما، از پیش ما رفته است. برای همیشه.😭😭
دلم برایت تنگ می شود سید😭😭😭😭😭😭😭. خیلی زیاد. برای لبخند مهربانت.😭😭😭😭😭 برای اضطرابی که در لحظه تنفیذ در چهره ات موج می زد که همان اضطراب دل ما را قرص کرد که کار به دست مرد
خدا افتاده.
دلم برای تقوایت در مناظره
تنگ می شود.😭😭😭
آن جا که به تو گفتند سندرم پست بیقرار داری و تو جواب ندادی.
چرا به آنها نگفتی سید؟ چرا نگفتی که پست بعدی ات #زمینِ_سردِ معراجِ شهدای تبریز است؟
کاش جواب می دادی تا دلمان برای جواب ندادنت این همه تنگ نمی شد.
وقتی نگرانی ات برای #ناهار خوردن کارگران را تمسخر کردند، تو دنیای کوچک شان را به روی شان نیاوردی.
مثل همیشه لبخند زدی و از کنارشان گذشتی
. تو با خدا عهدی داشتی و خدا امروز عزیزت کرد. عزیز ایران.😭😭😭
بیش از این خسته ات نکنم
سید جان.
می دانم خسته ای. چند سال است درست نخوابیده ای.
حالا دیگر استراحت کن.
بی آن که نگران فردا باشی.
برای ما هم دعا کن.
دوری ات سخت است.
ما سید خوش اخلاقِ #مهربانِ صبور خودمان را می خواهیم اما چه کنیم که خدای ما هم خوش سلیقه است و تو را برای خودش خواسته.
#شهادت_گوارایت.
سلام ما را به امام امت برسان