🌷 داستان کوتاه (48)
📖 پای درس امام حسین (ع) ... (98)
✅ داستان عبرت آموز عبیدالله بن حر
امام حسین (ع) در مسیر مدینه تا کربلا رفت تا در منزلگاه بنی مقاتل، فرود آمد. خیمه ای برپا، نیزه ای برافراشته، شمشیری آویخته و اسبی ایستاده بر آخور دید و پرسید: «این خیمه از کیست؟».
به امام گفته شد: از مردی به نام عبید اللّه بن حُرّ جُعفی است.
امام حسین (ع) یکی از یارانش به نام حَجّاج بن مَسروق جُعفی را روانه کرد و او به خیمه وی رفت و سلام داد و پاسخ سلام شنید.
عبید اللّه پرسید: در پشتِ سرت چه خبر است؟
حجّاج گفت: ای پسر حُر! به خدا سوگند، پشت سر من [خیر است.] خداوند،کرامتی را به تو هدیه کرده است، اگر بپذیری.
عبیدالله گفت: آن چیست؟
حجاج گفت: این،حسین بن علی است که تو را به یاری خویشتن فرا می خواند. اگر در پیشِ روی او بجنگی، پاداش داری و اگر بمیری، شهیدی.
عبید اللّه گفت: به خدا سوگند از کوفه بیرون آمدم فقط از ترس آنکه حسین بن علی وارد آن شود و من در آن باشم و یاری اش ندهم؛ زیرا در کوفه، پیرو و یاوری برای او نیست، جز آن که به دنیا گراییده است. به جز آنان که خدا نگاهشان داشته است. به سوی حسین برگرد و از این موضوع باخبرش کن.
حجّاج به نزد امام حسین (ع) باز گشت و باخبرش کرد. امام حسین (ع) برخاست و با گروهی از برادرانش به سوی عبید اللّه بن حر رفت. وقتی داخل خیمه اش شد و سلام داد، عبید اللّه از بالای مجلس برخاست. امام حسین (ع) نشست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود:
«امّا بعد، ای پسر حُر! همشهری های شما به من نامه نوشته و خبر داده اند که برای یاری من جمع شده اند و در کنارم می ایستند و با دشمنم می جنگند و از من خواسته اند که نزد آنان بروم و من آمدم؛ ولی آنان را چنان که ادّعا کرده اند، نمی بینم؛ زیرا بر کشتن پسر عمویم، مسلم بن عقیل و پیروانش یکدیگر را یاری داده اند و در کنار ابن زیاد که بیعت مرا با یزید می خواهد، جمع شده اند.
تو ای پسر حر! بدان که خداوند تو را بر عملکردت و نیز آنچه در روزهای گذشته کرده ای، مؤاخذه می کند. من اکنون تو را به توبه ای دعوت می کنم که گناهانت را بشوید. تو را به یاری ما اهل بیت، دعوت می کنم. اگر حقّمان را دادند،خدا را بر آن می ستاییم و می پذیریم و اگر حقّمان را از ما باز داشتند و به ما ستم کردند، تو از یاوران من در طلب حق می شوی».
عبید اللّه بن حُر گفت: ای نوه پیامبر خدا! به خدا سوگند اگر در کوفه یارانی داشتی که همراه تو می جنگیدند، من از سخت ترینِ آنان در برابر دشمنت بودم؛ امّا من پیروانت را در کوفه دیده ام که از بیم بنی امیّه و شمشیرهایشان به خانه هایشان چسبیده اند. پس تو را به خدا سوگند می دهم که این را از من نخواهی. من،هر چه در توان دارم، به تو کمک می کنم. این،اسبِ لگام دار من است که به خدا سوگند سوار بر آن در پیِ کسی نرفته ام، جز آن که مرگ را به او چشانده ام و چون بر آن سوار شده ام، کسی در پیِ من نیامده که به من برسد. شمشیرم را نیز بگیر که به خدا سوگند با آن ضربه ای نزده ام، جز آن که قطع کرده است.
امام حسین علیه السلام به او فرمود:
«ای پسر حُر! ما در پیِ اسب و شمشیر تو نیامده ایم. ما فقط یاریِ تو را می خواهیم. پس اگر از جان خود [در یاری ما] بخل می ورزی، نیازی به چیزی از مال تو نداریم. من کسی نیستم که گمراهان را به یاری خود بگیرم؛ زیرا شنیدم که پیامبر خدا فرمود: «هر کس ندای اهل بیتم را بشنود و آنان را بر حقّشان یاری ندهد،جز این نیست که خدا او را به رو در آتش می افکند».
سپس امام حسین علیه السلام از نزد او رفت و به جایگاه خود باز گشت.
📚 حکمت نامه امام حسین، ج 1 ص 265
🌷 داستان کوتاه (49)
📖 پای درس امام حسین (ع) ... (99)
✅ تفاوت عمل امام حسین (ع) در زمانی که امام نبود و زمانی که امام بود ...
🌹 امام صادق (ع) فرمود:
مردی در روز عرفه نزد امام حسن (ع) آمد، در حالی که ایشان، غذا می خورد و امام حسین (ع) روزه بود.
بعد از شهادت امام حسن (ع) در روز عرفه نزد امام حسین علیه السلام آمد،در حالی که ایشان غذا می خورد و پسرش امام سجاد (ع) روزه بود. آن مرد به امام حسین (ع) گفت: من در روز عرفه نزد حسن بن علی رفتم، در حالی که غذا می خورد و تو روزه بودی و سپس امروز نزد تو آمدم و روزه نیستی؟!
امام حسین علیه السلام فرمود: «امام حسن (ع) در آن زمان امام بود و روزه نگرفت تا روزه روز عرفه، سنّت و [به عنوان یک عمل واجب] مورد تأسّی و الگوی مردم نشود. اما وقتی ایشان از دنیا رفته، من امام هستم و خواستم که روزه گرفتن من، سنّت و مورد تأسّی و الگوی مردم نشود».
📚 حکمت نامه امام حسین، ج 1 ص 263
✅ امروزه محتوای سوره منافقون با چه کسانی منطبق است؟
🌹 متن سوره:
به نام خدا که نسبت به همهی بندگانش مهربانی عمومی و نسبت به بندگان مطیعش مهربانی ویژه دارد.
ای پیامبر! وقتی منافقان داخلی نزد تو میآیند، میگویند:
«ما شهادت میدهیم تو قطعاً فرستادهی خدا هستی.»
خُب خود خدا هم میداند که تو فرستادهی اویی؛ اما شهادت هم میدهد که این منافقان قطعاً دروغ میگویند.
اینها قسمهای دروغ خود را سپر بلای خود کردهاند برای شناخته نشدن و نفوذ در میان مؤمنان؛ و به این وسیله مؤمنان را از مسیر اطاعت از دستورات سیاسی تو که رهبر حکومت اسلامی هستی، برگرداندهاند. حقیقتاً آنها کارهایی که تا کنون میکردهاند، بد بوده است.
این رفتار آنان و این عاقبتشان به خاطر آن است که آنها در ابتدا مسلمان شده و بعداً دوباره کافر شدند. در نتیجه عقلهایشان مهر و موم، و عقلانیتشان قفل شد. به همین دلیل نفهم شده و واقعیتها را درک نمیکنند.
با این حال وقتی این منافقان داخلی را میبینی، چنان ظاهرسازی میکنند که ظاهر دینیشان تو را به شگفت آورده و از آن خوشت میآید؛ و اگر حرفی بزنند، آن قدر خوب حرف میزنند که به سخنانشان گوش میدهی؛ اما مثل چوبهای خشکِ توخالی و بیریشه و بیفایدهای هستند که به دیوار تکیه داده میشود.
اینها چون میترسند، هر فریادی از هر جا در جامعهی اسلامی بلند شود، آن را بر ضد خود میپندارند و سعی میکنند آن را خفه کنند. محمد! این منافقان قطعاً دشمنند، نه خودی؛ بنابراین از آنها بپرهیز. خدا نابودشان کند! چگونه از حق برگردانده میشوند؟
ضمن اینکه وقتی توسط کسانی که از باطن این منافقان خبر دارند، به آنها گفته میشود: «بیایید توبه کنید تا پیامبر خدا که رهبر جامعهی اسلامی است، از خدا برایتان آمرزش بخواهد»، با بیاعتنایی سرهایشان را برمیگردانند و باز هم میبینی که از اطاعت از تو و دستورات خدا متکبّرانه سرپیچی میکنند.
برایشان فرقی ندارد که از خدا برایشان آمرزش بخواهی یا نخواهی. خدا هرگز آنها را نمیآمرزد. آمرزش خدا مقدمهی هدایت است و قطعاً خدا فاسقانِ فرمانناپذیر را هدایت نمیکند.
این منافقان همان کسانی هستند که به طرفدارانشان میگویند:
«به کسانی که دور پیامبر خدا هستند و او را رهبر خود میدانند، کمک مالی نکنید تا فقرشان باعث شود از اطراف او پراکنده شوند.»
این در حالی است که گنجینههای آسمانها و زمین، تنها از خداست و خدا اگر بخواهد، آن را برای رهبری جامعهی اسلامی به پیامبرش میدهد؛ اما منافقان، این را هم نمیفهمند.
آنها در جلسهی خصوصیشان در خارج از مدینه {پایتخت} توطئهچینی میکنند و با خوشحالی به هم میگویند: «وقتی به مدینه برگردیم، کسی که قدرتمندتر و دارای طرفدار بیشتری است {یعنی سرکردهی منافقان}، آن را که پستتر است {یعنی محمد را} از پایتخت بیرون میکند.»
این در حالی است که عزّت و قدرت فقط از خداست و از پیامبر خدا و از مؤمنان؛ نه از این منافقان. ولی منافقان، این را هم نمیدانند.
(منافقون، 1 تا 8)
آیه شماره 510
📚
🌺 امام کاظم (ع):
✅ عاقلان، مادیات اضافه بر نیاز را ترك می كنند، چه رسد به مادیات #حرام. با آنكه ترك مادیات اضافه، مستحب است و ترك مادیات #حرام، #واجب است.
📖 یا هشام إِنَّ اَلْعُقَلاَءَ تَرَكُوا فُضُولَ اَلدُّنْيَا فَكَيْفَ اَلذُّنُوبُ وَ تَرْكُ اَلدُّنْيَا مِنَ اَلْفَضْلِ وَ تَرْكُ اَلذُّنُوبِ مِنَ اَلْفَرْضِ.
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه ۳۸۳ به بعد
🌺 امام کاظم (ع):
✅ تو كه عقلت را از #اطاعت از خدایت باز داشته اى، و #هوست را بر عقلت حاکم کرده اى، چگونه ممکن است عملت نزد خدا #تزکیه و پاک شود؟
✍️ شرح: تنها راه تزکیه عمل، اطاعت از خدا و غلبه عقل بر هوسها است و این دو با انجام #واجبات و ترک #محرمات محقق می شود.
📖 يا هِشَامُ كَيْفَ يَزْكُو عِنْدَ اَللَّهِ عَمَلُكَ وَ أَنْتَ قَدْ شَغَلْتَ عَقْلَكَ عَنْ أَمْرِ رَبِّكَ وَ أَطَعْتَ هَوَاكَ عَلَى غَلَبَةِ عَقْلِكَ
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه ۳۸۳ به بعد
🌺 امام کاظم (ع)
✅ با نفست مبارزه کن تا آن را از خواسته های #حرامش برگردانی. زیرا همان طور که مبارزه با دشمن #واجب است، مبارزه با نفس هم بر تو #واجب است.
📖 جاهِدْ نَفْسَكَ لِتَرُدَّهَا عَنْ هَوَاهَا فَإِنَّهُ وَاجِبٌ عَلَيْكَ كَجِهَادِ عَدُوِّكَ.
✍️ شرح: مبارزه با نفس، همان انجام #واجبات و ترک #حرامها است.
📚 تحف العقول , جلد۱ , صفحه ۳۸۳ به بعد
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🌹 داستان آفرینش آدم (12)
س: آیا ابلیس از جنّیان است یا از ملائک؟
ج: خود خدا می گوید او از جنّیان و طائفه ی جن است: «كانَ مِنَ الْجِنِّ»؛، لذا دیده نمی شود. جنها دیده نمی شوند. او هم از جنّیان است؛ منتهی در خلقت و وجود، مثل ملائکه بود و با آن ها قاطی بود و عبادت می کرد. بعد تمرّد کرد. جن از این جهت مثل انسان است که می تواند گناه کند؛ اما مَلَک نمی تواند گناه کند. ابلیس گناه کرد و او را از صف خارج کردند.
س: این شبهه در ذهن بعضی هست که می گویند چون شیطان در جایی بوده که حضرت آدم (ع) خلق شد، او هم جزء ملائکه است؟
ج: جزء ملائکه که بود. قرآن می گوید: «در میان آن ها بود.» چون بدنش مادی نیست و آن ها هم مادی نیستند و با هم تناسب دارند و می توانند کنار هم {باشند}. او هم در آنجا مشغول عبادت بود؛ اما جنس و ماهیتش فرشته نیست. خود خدا در قرآن تصریح می کند که «كانَ مِنَ الْجِنِّ»: ابلیس از طائفه ی جن بود نه فرشته؛ اما در میان آن ها بود و با آن ها زندگی می کرد. اصلش فرشته نبود. فرشته گناه نمی کند.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
😡 لعنت بر چه کسانی؟ (شماره 20)
🌷پيامبر اکرم (ص):
زمانى كه در امتم بدعتها ظاهر گشت، بر عالِم واجب است كه علم خودش را آشكار كند. اگر نكند، #لعنت خدا بر اوست.
📖 إذَا ظَهَرَتِ اَلْبِدَعُ فِي أُمَّتِي فَلْيُظْهِرِ اَلْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ .
📚 الکافي , جلد۱ , صفحه۵۴
✅ برای اجرای درست تمامی سیاستها در عرصه سیاست، چه عنصری لازم است؟
🌷 امام خامنه ای:
اگر درون خودمان را مستحكم نكنيم، اگر پايه هاى #تقوا را در دل و در جان خودمان و به تبع آن ها در اعمال خودمان مستحكم نكنيم، هر عقيده يى كه داشته باشيم، هر سياستى را كه قبول داشته باشيم، نخواهيم توانست آن را به درستى محقق كنيم. (25/ 05/ 1383)
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #حرامها در زندگی فردی و اجتماعی
پند 106
✅ کسانی که قیامت را قبول ندارند، نتیجه کارهای خیری که می کنند، چه می شود؟
🌹 سخن خدا در قرآن:
منکران قیامت که انتظار مواجهه با ما را در قیامت ندارند، گفتهاند:
«اگر فرشتگانِ خدا بر محمد نازل میشوند و از طرف خدا برایش پیغام میآورند، پس چرا بر ما نازل نشدهاند؟ یا چرا خدایمان را خودمان نمیبینیم؟»
محمد! واقعاً اینها در تخیّلاتشان خودشان را بزرگ پنداشته و سرکشی بزرگی کردهاند.
روزی که این منکران قیامت در هنگام مردن، فرشتگان را ببینند، هیچ خبر خوشی از جانب فرشتگان به این مجرمان داده نمیشود و خودشان به فرشتگان التماس میکنند: «مانع عذاب ما شوید.»
ما هم به سراغ پروندهی هر کار ظاهراً خوبی که کردهاند، میرویم و تمام آن را مثل غباری پراکنده، به باد میدهیم.
اما اهل بهشت که در دنیا معتقد به قیامت بوده و طبعاً نه گناهی مرتکب شدهاند و نه واجبی را ترک کردهاند، هم جایگاهی بهتر از این منکران خواهند داشت و هم استراحتگاهی بهتر.
📕 و قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرى رَبَّنا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا في أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوًّا كَبيراً
يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلائِكَةَ لا بُشْرى يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمينَ وَ يَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً
وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً
أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقيلاً (فرقان، 21 تا 24)
آیه شماره 511
✅ پرسش و پاسخ از آیت الله خوشوقت
🌹 داستان آفرینش آدم (13)
س: در آیه ی «وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» منظور از سجده چه بود؟
ج: همان سجده. معنای عربی سجده چیست؟ همان؛ اینکه در مقابل آدم که مخلوق خداست، به خاک بیفتند. در آن زمان هنوز سجده در مقابل غیر خدا حرام نشده بود. در شرایع بعدی هم حلال بود؛ لذا پدر و برادران یوسف (ع) در مقابل یوسف (ع) سجده کردند. سجده در اسلام تحریم شده است؛ پس تا وقتی که تحریم نشده، انجام آن معصیت نیست.
سجده، غایت خضوع است. چون آن ها آدم را قبول نداشتند، گفتند: «او به درد جانشینی خدا بر روی زمین نمی خورد؛ او آدمکش و خونریز است.» انسان های آن زمان این طور بودند. خدا برای تثبیت این معنی فرمود: «چون من او را به طرز خاصی ساخته ام، باید در مقابل او با سجده، اذعان و اعتراف کنید که این همان انسان است.»
فرشتگان سجده کردند؛ چون نمی توانستند مخالفت کنند؛ اما ابلیس چون آزاد بود، مخالفت کرد و گفت: «أنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَني مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طينٍ»: من بهتر هستم؛ نمی شود بهتر در برابر بدتر سجده کند.
این حرف را زد و خدا هم به جرم اینکه مخالفت فرمان و معصیت کرد، بیرونش کرد.
س: آيا سبب سجده ی ملائكه بر آدم (ع) تعلّم اسماء بود؟ علت سجده ی ملائكه برآدم (ع) چه بود؟
ج: نه؛ برای اينكه خوب قبول كنند و بپذيرند كه اين آدم، شايستگي خلافت را دارد نه آنها. اين را خوب محكم قبول كنند.
س: براي اثباتش، تعلّم اسماء ...؟
ج: بله؛ قبول كردند؛ اما براي تثبيتِ قبول، فرمود: «بايد در مقابل او سجده هم بكنيد؛ چون او شايستگي دارد.»
س: اين سجده به چه نيتي بود؟ آیا به نيت پرستش؟
ج: به نيت تكبير و تعظيم آن آدم. به نیت خدا درست كردن نبود.
س: در آیه ی «يا إِبْليسُ ما مَنَعَكَ أنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أسْتَكْبَرْتَ أمْ كُنْتَ مِنَ الْعالينَ» مراد از عالین چه گروه هایی هستند؟
ج: در روایت آمده فرشته هایی هستند که پست و مقامشان خیلی بالاتر از این فرشته ها است. پس این آیه یعنی چرا سجده نکرده و مخالفت کردی؟ آیا تو از آنهایی بودی که لازم نیست سجده کنند؟ آن ها احتیاج ندارند. تو که از آن ها نیستی؛ پس باید سجده می کردی. عبارت «أمْ كُنْتَ مِنَ الْعالينَ» به یک معنایی آن نیست. در آیه ی شریفه درباره فرعون آمده: «عَلا». کلمه ی «عالی» اسم فاعل از «عَلا» است. پس معنی آیه چنین می شود: چرا در اثر علوّ و برتری جویی ترک کردی؟ یا طور دیگر.
س: آیا خودپرستی شیطان باعث تمرّد نشد؟
ج: اولش این بوده. گفت: «فضیلت من از آدم بیشتر است؛ او را از گِل خلق کرده ای که زیر پای مردم است و خوار و بی مقدار است. من از آتش هستم که بالا می رود.» از این حرف ها زد و فلسفه بافت و گرفتار شد.
س: آیه ی «فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدينَ» یعنی چه؟
ج: ابلیس در میان آن ها بود. آن ملائکه، مأمور زمین بودند. آن ها از ملائکه ی خیلی بالا نبودند. آنجا روی زمین بودند. آن ها سجده کردند و ابلیس هم در آن ها بود. او می توانست در آن ها باشد؛ چون بدن ندارد و تقریباً مثل آنهاست.
🔸 ادامه دارد ...
📚 آثار بندگی، آیت الله عزیز خوشوقت
📖 پای درس امام حسین (ع) ... (100)
✅ راضی بودن به انجام یک گناه یا یک کار خیر چه اثری دارد؟
🌹امام حسین (ع):
هر کس شاهد انجام کاری باشد و آن را قبول نداشته باشد، مانند کسی است که در انجام آن کار دخالت نداشته و هر کس در زمان انجام کاری غایب باشد و به انجام آن راضی باشد، مانند کسی است که در انجام آن کار دخیل بوده است.
✍️ شرح : اگر کسی به انجام یک گناه یا یک کار خیر راضی باشد، هر چند در انجام آن حاضر نباشد، در آن شریک است و اگر کسی به انجام یک گناه یا یک کار خیر، راضی نباشد، هر چند در هنگام انجام آن حاضر باشد، در آن شریک نیست.
📖 مسند أبی یعلی عن یوسف الصبّاغ عن الحسین علیه السلام و لا أعلَمُهُ إلاّ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله:مَن شَهِدَ أمرا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَن غابَ عَنهُ،و مَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِیَ بِهِ کانَ کَمَن شَهِدَهُ.
📚 حکمت نامه امام حسین ، ج 1 ص 465