یقین دارم
اگر #گناه وزن داشت!
اگر لباسمان را سیاه میکرد!
اگر چین و چروک صورتمان را؛
زیاد میکرد!!! بیشتر از اینها حواسمان به خودمان بود...
حال آنکه #گناه
قد روح را خمیده!
چهره بندگی را سیاه!
و چین و چروک به پیراهن سعادت مان میاندازد
چقد قشنگ بندگی کردی ابراهیم😭
حواسم پرته پرت چیزای بیخود و موقتی...
من را به خودم بیار🙏😔
#سلام_بر_ابراهیم
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌺🍃🕊
#اینگونه باشیم••♥شهدایی♥
جزء به جزء حرکات محمدحسین انسان را به یاد خدا میانداخت🥀
محمدعلی کارآموزیان: زندگی یوسفالهی سراسر معنوی بود به عبادت اهمیت فراوانی میداد و هیچ چیز مانع ارتباطش با خدا نمیشد به تمام نیروهایش عشق میورزید و مانند یک پدر برایشان دلسوزی میکرد هر وقت بچهها برای شناسایی میرفتند آنها را تا ابتدای محور همراهی میکرد و همان جا منتظرشان مینشست تا برگردند.
یک شب در منطقه مهران، من، محمد حسین و یکی دیگر از بچهها به نام سیدمحمود برای شناسایی رفته بودیم، سیدمحمود جلو رفت و من و محمدحسین بالای رودخانه گاوی منتظرش ماندیم. سید حدود دو ساعت دیر کرد. در این فاصله محمدحسین به گوشهای رفت و سرگرم نماز و عبادت شد این حالت او خیلی برایم عجیب بود که هیچ وقت حتی در منطقه خطر نیز از عبادت و راز و نیار با خدا غافل نمیشد.
رفتار و کردار او به گونهای بود که لحظه به لحظه زندگیاش و جزء به جزء حرکاتش انسان را به یاد خدا میانداخت.
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی🌹
🌺🍃🕊
#رمان #دمشق_شهر_عشق( قسمت سی وسوم)تقدیم نگاه سبزشما👇👇
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_سی_و_سوم
💠 طاقت از دست دادن برادرم را نداشتم که با #اشکهایم به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا پیداش کنید!»
بیقراریهایم #صبرش را تمام کرده و تماسهایش به جایی نمیرسید که به سمت در رفت و من دنبالش دویدم :«کجا میرید؟»
💠 دستش به طرف دستگیره رفت و با لحنی گرفته حال خرابش را نشانم داد :«اینجا موندنم فایده نداره.» #مادرش مات رفتنش مانده و من دو بار قامت غرق خونش را دیده بودم و دیگر نمیخواستم پیکر پَرپَرش را ببینم که قلبم به تپش افتاد.
دل مادرش بزرگتر از آن بود که مانع رفتنش شود، اشکش را با چند بار پلک زدن مهار کرد و دل کوچک من بال بال میزد :«اگه رسیدن اینجا ما چیکار کنیم؟»
💠 از صدایم تنهایی میبارید و خبر #زینبیه رگ غیرتش را بریده بود که از من هم دل برید :«من #سُنیام، اما یه عمر همسایه سیده زینب بودم، نمیتونم اینجا بشینم تا #حرم بیفته دست اون کافرا!»
در را گشود و دلش پیش اشکهایم جا مانده بود که دوباره به سمتم چرخید و نشد حرف دلش را بزند. نگاهش از کنار صورتم تا چشمان صبور مادرش رفت و با همان نگاه نگران سفارش این دختر #شیعه را کرد :«مامان هر اتفاقی افتاد نذارید کسی بفهمه شیعهاس یا #ایرانیه!» و میترسید این اشکها پای رفتنش را بلرزاند که دیگر نگاهم نکرد و از خانه خارج شد.
💠 او رفت و دل مادرش متلاشی شده بود که پشت سرش به گریه افتاد و من میترسیدم دیگر نه ابوالفضل نه او را ببینم که از همین فاصله دخیل ضریح #حضرت_زینب (علیهاالسلام) شدم.
تلوزیون #سوریه فقط از نبرد حمص و حلب میگفت، ولی از #دمشق و زینبیه حرفی نمیزد و از همین سکوت مطلق حس میکردم پایتخت سوریه از آتش ارتش آزاد گُر گرفته که از ترس سقوط داریا تب کردم.
💠 اگر پای #تروریستها به داریا میرسید، من با این زن سالخورده در این تنهایی چه میکردم و انگار قسمت نبود این ترس تمام شود که صدای تیراندازی هم به تنهاییمان اضافه شد.
باورمان نمیشد به این سرعت به #داریا رسیده باشند و مادرش میدانست این خانه با تمام خانههای شهر تفاوت دارد که در و پنجرهها را از داخل قفل کرد.
💠 در این خانه دختری شیعه پنهان شده و امانت پسرش بودم که مرتب دور سرم #آیت_الکرسی میخواند و یک نفس نجوا میکرد :«فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِين.» و من هنوز نمیدانستم از ترس چه تهدیدی ابوالفضل حاضر نشد تنها راهی ایرانم کند که دوباره در این خانه پنهانم کرد.
حالا نه ابوالفضل بود و نه مصطفی که از ترس اسارت به دست تروریستهای #ارتش_آزاد جانم به لبم رسیده و با اشکم به دامن همه ائمه (علیهمالسلام) چنگ میزدم تا معجزهای شود که درِ خانه به رویمان گشوده شد.
💠 مصطفی برگشته بود، با صورتی که دیگر آرامشی برایش نمانده و چشمانی که از غصه به خون نشسته بود.
خیره به من و مادرش از دری که به روی خودمان قفل کرده بودیم، حس کرد تا چه اندازه #وحشت کردیم که نگاهش در هم شکست و من نفهمیدم خبری ندارد که با پرسش بیپاسخم آتشش زدم :«پیداش کردید؟»
همچنان صدای تیراندازی شنیده میشد و او جوابی برای اینهمه چشم انتظاریام نداشت که با شرمندگی همین تیرها را بهانه کرد :«خروجی شهر درگیری شده بود، برا همین برگشتم.»
💠 این بیخبری دیگر داشت جانم را میگرفت و #امانت ابوالفضل پای رفتنش را سُست کرده بود که لحنش هم مثل نگاهش به زیر افتاد :«اگه براتون اتفاقی میافتاد نمیتونستم جواب برادرتون رو بدم!»
مادرش با دلواپسی پرسید :«وارد داریا شدن؟» پایش پیش نمیرفت جلوتر بیاید و دلش پیش #زینبیه مانده بود که همانجا روی زمین نشست و یک کلمه پاسخ داد :«نه هنوز!»
💠 و حکایت به همینجا ختم نمیشد که با ناامیدی به قفل در نگاه کرد و صدایش را به سختی شنیدم :«خونه #شیعههای اطراف دمشق رو آتیش میزنن تا مجبور شن فرار کنن!»
سپس سرش به سمتم چرخید و دیدم قلب نگاهش برایم به تپش افتاده که خودم دست دلش را گرفتم :«نمیذارم کسی بفهمه من شیعهام!» و او حرف دیگری روی دلش سنگینی میکرد و همین حرف حالش را زیر و رو کرده بود که کلماتش به هم پیچید :«شما ژنرال #سلیمانی رو میشناسید؟»
💠 نام او را چند بار از ابوالفضل شنیده و میدانستم برای آموزش نیروهای سوری به دمشق آمده که تنها نگاهش کردم و او خبر تلخش را خلاصه کرد :«میگن تو انفجار دمشق #شهید شده!»
قلبم طوری به قفسه سینه کوبیده شد که دلم از حال رفت. میدانستم از فرماندهان #سپاه است و میترسیدم شهادتش کار نیروهای ایرانی را یکسره کند که به نفسنفس افتادم :«بقیه ایرانیها چی؟» و خبر مصطفی فقط همین بود که با ناامیدی سری تکان داد و ساکت شد...
#ادامه_دارد
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
سلام وعرض ادب خدمت همراهان عزیزومحترم کانال 🤲🌹
یه خانواده دارن جهيزيه دخترشون رو اماده میکنن و با این گرونی ها پول کم آوردن و واقعا درمضیقه قرارگرفتن، ممنون میشیم اگه میتونین حتی در حد ۱۰ هزار ت کمک کنین
دوست مورداعتماد ما،این خانواده رو کاملا میشناسن و مطمئن هستندخرید بیخود نمیکنن چند روز پیش ازشون جویا شدن که چه چیزایی خریدکردن و واقعا دیدن که خرج اضافه نکردن
پدر خانواده سرطان روده دارن و مادر خانواده هم یکتوده سرطانی داخل لگن دارن که اون ناحیه و بقیه جاهای مربوط رو درگیر کرده به همین دلیل نمیتونن برن سرکار
ممنون میشیم دستی برآریدبرای کمک ومساعدت
اجرتون با حضرت فاطمه و ائمه اطهارعلیهم السلام
آی دی جهت گرفتن شماره کارت👇
@MMMM1379
4_5787519511406053635.mp3
8.43M
🎧 #زمینه / #بسیار_زیبا / #شنیدنی
🎼 غریب و خسته اومدم پناهم بدی...
🎤 #کربلایی_امیر_برومند
♦️ #۶روزتاشهادت_امام_رضا (ع)🖤
🏴صلی الله علیک یا غریب الغربا🏴
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
. 🌿🌺🌿🌺🌿🌺
⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی .
✴️ یکشنبه 👈 11 مهر / میزان 1400
👈26 صفر 1443👈 3 اکتبر 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🔘 تجهیز لشکر اسامه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم .
⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر :
✅ خرید رفتن .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ درختکاری .
✅ امور کشاورزی و زراعی .
✅ ملاقات با هر که خواهی .
✅ و جابجایی و نقل وانتقال خوب است .
✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی کافی است کلمه "تقویم همسران"را در تلگرام و ایتا جستجو و تقویم هر روز را دریافت نمایید .
📛 ولی ازدواج خوب نیست .
👼 زایمان خوب و نوزادش عمر طولانی خواهد داشت .ان شاءالله
✈️ مسافرت : مسافرت همراه صدقه باشد .
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز : قمر در برج اسد است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است :
✳️ رفتن به منزل نو .
✳️ خرید ملک و خانه .
✳️ طلب حوائج از روساء .
✳️ عهد نامه نوشتن .
✳️ خرید حیوان و چهارپایان .
✳️ شروع به کار و شغل .
✳️ و آغاز معالجه و درمان نیک است .
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید .
💑 مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند چنین شبی حافظ قرآن گردد . ان شاءالله
⚫️ طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث رهایی از بلا است .
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری، موجب خلاصی از مرض است .
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 27 سوره مبارکه " نمل " است .
قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین ....
و چنین استفاده میشود که جاسوسی خبری بیاورد و درصدد تفحص بر آید که خبر راست است و معلوم شود خبر درست بوده است . ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید . برای پیوستن به کانال ما در تلگرام و ایتا کافی است کلمه تقویم همسران را جستجو کنید.
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
025 37 747 297
09123532816
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
#نماز_شب
شروع به نماز شب، و لو به اختصار؛ که اگر هنوز آن را شروع نکرده، از بستر برخیزد و دو رکعت نماز شفع و يك رکعت نماز وتر به جا آورد. اگر برای او سخت است، میتواند قبل از خواب، نماز شفع و وتر را به جا آورد. اگر بيدار نشد، میتواند
👈 قضای نماز شب👉
را فردای آن سحر به جا آورد؛ كه از ديدگاه اهل بيت عليهمالسّلام اينگونه كه قضا به جا آورد، موجب ميشود كه شخص نماز شبخوان بشود.
#مرتضی_آقاتهرانی
#نماز_شب_ را_به_نیت_ظهور_می_خوانیم
#اللهم عجل لولیڪ الفرج🤲
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
✨❤️ تو دلم به خدای مهربون می گفتم:
🍃🌹خدایا...
از اون همه گناه هایی که کردم
کدومش رو میبخشی⁉️‼️
این آیه یادم اومد:
✨اِنَّ اللّهَ یَغفِرُ الذُّنوبَ جَمیعا✨
#شبتون زیبابه نگاه خداوعنایت شهدا🌷
#شهیدانه🕊
شمادعوت شدید
•🕊🍃..🌷..🍃🕊•
https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093