eitaa logo
『عارف‌ شهید』(موسسه فرهنگی شمیم عشق)
1.8هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
77 فایل
*موسسه‌فرهنگی‌ هنری و پژوهشیِ شمیم‌عشق‌رفسنجان* شماره ثبت 440 به یادشهیدعارف‌محمدحسین یوسف الهی وبه یادتمامی شهدا کپی‌از‌مطالب‌کانال‌با‌ذکر‌صلوات‌آزاد‌است🪴 ارتباط با ادمین: 『 @shamimeshghar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺همسایه آقا ،بچه محل رهبری ... معروف به ابو امیر... 🔹تک پسر خانواده .... 🔹شباهت ظاهریش به شهید علی صیاد شیرازی باعث ارتباط قلبی او با آن شهید عزیز شده بود... 🔹شهیدجاوید الاثر مدافع حرم علی آقا عبداللهی 🔹در ۹۴/۱۰/۲۳ و ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان طومان در 25 سالگی آسمانی شد... 🔹به عنوان افسر مخابرات رفت سوریه ولی تاب ماندن در پشت خط را نداشت ... 🔹در همان مدت کم شجاعتش زبانزد شده بود... 🔹زمستان در هوای ۸ درجه زیر صفر، ۴۰۰ متر جاده صعب‌العبور را سینه‌خیز تا دل تکفیری‌ها می‌رود تا جاده را شناسایی کند...😭 شهدا را یاد کنیم با صلوات...🌷🌷🌷 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🍃🌺عطر تولد شهید می آید... امروز سالروز زیباترین هدیه خداوند به زمینی هاست🌼🌱🌹 ❤️ ❤️🤍🤍❤️ شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است...😍 عاشقانه تولدت را تبریک می گویم...🥳 برادر عزیزتر از جانم ، ❤️ تولدت مبارک💝💝💝 خوشحالم که برادری مثل تو دارم 😍 محتاج نگاهتم نگاهت را از من برندار... التماس شفاعت🤲 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
:👇👇 « زیارت را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید. حتما هر کجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.» 🌷 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟠 ❇️شهید 💥همسر شهید نقل می‌کنند: مجتبی در همه‌حال شوخ‌طبع بود. چشمان روشن و صورتی نورانی و شاداب داشت؛ هروقت از مقابل ساختمان بنیاد شهید باغملک عبور می‌کردیم، با شوخی می‌گفت: خانم! این آدرس را حفظ کن، بعد از شهادت من مسیرت زیاد به اینجا می‌خورد! من متوجه می‌شدم که حرفش جدی است اما برای اینکه ناراحتم نکند، با شوخی و خنده می‌گفت! 💥حتی در خود سوریه دوستانش می‌گفتند برخی اوقات که در منطقه‌ی عملیاتی راه را گم می‌کردیم، در عین عصبانیتِ همه‌ی ما، شهید زکوی با لبخند می‌گفت نترسید راه ما به سمت بهشت است، گم نمی‌شویم. مجتبی شدیداً بر حفظ حجاب تاکید داشت و به اقوام می‌گفت چادر حضرت زهرا علیهاالسلام را از سر برندارید. 🍃 🌺 🍃🌺 🌷🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ . ✅سیدرضا چند روزى مى شد که شهید پیدا نکرده بودیم. هر روز صبح زیارت عاشورا مى خواندیم و کار را شروع مى کردیم. گره و مشکل کار را در خود مى جستیم. مطمئن بودیم در توسلهایمان اشکالى وجود دارد. آن روز صبح، کسى که زیارت عاشورا مى خواند، توسلى پیدا کرد به امام رضا(ع). شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم و کرامات او. مى خواند و همه زار زار گریه مى کردیم. در میان مداحى، از امام رضا طلب کرد که دست ما را خالى برنگرداند، ما که در این دنیا هم خواسته و خواهشمان فقط باز گردان این شهدا به آغوش خانواده هایشان است و... هنگام غروب بود و دم تعطیل کردن کار و برگشتن به مقر. دیگر داشتیم ناامید مى شدیم. خورشید مى رفت تا پشت تپه ماهورهاى روبه رو پنهان شود. آخرین بیل ها که در زمین فرو رفت، تکه اى لباس توجهمان را جلب کرد. همه سراسیمه خود را به آنجا رساندند. با احترام و قداست، شهید را از خاک در آوردیم. روزى اى بود که آن روز نصیبمان شده بود شهیدى آرام خفته به خاک. یکى از جیب هاى پیراهن نظامى اش را که باز کردیم تا کارت شناسایى و مدارکش را خارج کنیم، در کمال حیرت و ناباورى، دیدیم که یک آینه کوچک، که پشت آن تصویرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آینه هایى که در مشهد، اطراف ضریح مطهر مى فروشند. گریه مان درآمد. همه اشک مى ریختند. جالب تر و سوزناکتر از همه زمانى بود که از روى کارت شناسایى اش فهمیدیم نامش «سید رضا» است. شور و حال عجیبى بر بچه ها حکمفرما شد. ذکر صلوات و جارى اشک، کمترین چیزى بود👇👇
شهید را که به شهرستان ورامین بردند، بچه ها رفتند پهلوى مادرش تا سرّ این مسئله را دریابند. مادر بدون اینکه اطلاعى از این امر داشته باشد، گفت:«پسر من علاقه و ارادت خاصى به حضرت امام رضا(ع) داشت...». ⭕️خاطره بسیار جالب از شهید مهدی باکری👆👆👆 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⸙🌹⸙ ...!🐍😂 یکی‌به‌آقا‌الهام‌بگه‌ اگرمابخوایم‌جمهوری‌باکو روبزنیم‌که‌حجم‌موشک‌هامون‌ازوسعت‌زمینی‌ که‌دراختیارداری‌بیشتره‌مردِناحسابی،‌حد‌خود تو‌بدون....🔪😐 تو‌اگه‌مرد‌جنگ‌بودی‌‌ بابات‌اسمت‌رو‌نمیذاشت‌الهام🚶🏻‍♂🕳 ⸙🌹⸙
4_5913293273572573233.mp3
13.24M
⬆️🎤 شور خجالت ميكشم كه من سرم رو تنمه حسين 🕊 شمادعوت شدید •🕊🍃..🌷..🍃🕊• https://eitaa.com/joinchat/4043112493C208995c093
🌿🌸🌿 🌸 🌿 🔆 لحظه ای با حاج آقا ابوترابی ⭕️ یکی از همسایه‌های آقای ابوترابی در تهران می‌گفت «نیمه‌های شب دیدم کسی ماشین حاج آقا را در پارکینگ ساختمان به سمت بیرون هل می‌دهد. فکر کردم دزد است. سریع خودم را به کوچه رساندم ولی با تعجب دیدم خود حاج آقاست. فکر کردم ماشین خراب است و روشن نمی‌شود. چند لحظه بعد، پشت فرمان نشست و استارت زد و ماشین را روشن کرد، رفتم و پرسیدم «چرا ماشین را در پارکینگ روشن نکردی؟» گفت «نمی‌خواستم مزاحم همسایه‌ها شوم». 🔹 راوی: علی اصغر صالح‌آبادی 🔹 منبع : کتاب به لطافت باران 🌿 🌸 🌿🌸🌿