#قافیه
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به #رَوی تعبیر میشود.
قافیه به حروف مشترکی گفته میشود که در واژههای پایانی قرینههای شعر منظوم تکرار میشود"
قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع
چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آنها دایره
حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی
بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره»
1. تأسیس 2. دخیل 3. قید 4. ردف
#روی
1. وصل 2. خروج 3. مزید 4. نایره
همانطور که در بالا مشاهده میکنید حروف دیگر قافیه را بر مبنای حرف #رَوی به دو دسته تقسیم کردیم؛ یکی حروف پیش از #روی و دیگری حروف پس از #رَوی که البته بر اساس قواعد قافیهی شعر عرب است و در فارسی کاربرد کمی دارد.
حروف پیش از #روی:
1 – الف #تأسیس: مصوت بلند « ا » که با فاصلهی یک متحرک از #رَوی بیاید ؛ مانند :
#کامل، #شامل و... – #ملالت ، #ملامت و...
نکته:
رعایت الف #تأسیس و حرف #دخیل واجب نیست ولی رعایت حرکت حرف دخیل، الزامی است.
2 – حرف دخیل :
#دخیل حرف متحرکی که بین الف #تأسیس و #رَوی می آید :
حرف «ل» در #خجالت و « م » در #شامل
تذکر:
قافیهای که در آن حرف تأسیس رعایت شده باشد قافیهی #موسسه نامیده میشود.
همچنین قافیهای که در آن حرف دخیل قبل از حرف #روی عیناً تکرار شده باشد صنعت اعنات (لزوم مالایلزم) گفته میشود.
مانند: حرف (ی) در #شمایل ـ #مایل
3 – حرف ردف :
الف : #ردف_اصلی مصوتهای بلند ( آ ، او ، یی ) که بلافاصله پیش از #َروی بیاید؛ مانند :
آفتاب ، دیر ، دور
ب – #ردف_زاید : حرف ساکن ( شرف سخن ) که بین #ردف_اصلی و حرف #روی می آید ؛ مانند :
« س » در #دوست « خ » در #ریخت
یادآوری :
۱ - مجموع #ردف #اصلی و #زاید را #ردف_مرکب میگویند .
۲ - قافیهای که #ردف داشته باشد اعم از #اصلی و یا #زائد #مُرْدَف خوانده میشود. (به #ضمّ حرف #میم و #سکون حرف #را و #فتح حرف #دال بخوانید) .
۳- رعایت #ردف #اصلی و #زائد در بیت الزامی است.
4 – حرف #قید : حرف (صامت) ساکن که پیش از #رَوی بیاید ؛ مانند :
«خ» در #درخت ، «ر» در #برگ
#حرف_رَوی :
آخرین حرف اصلی قافیه (آخرین حرف هجای قافیه) مانند : « ب » در #شتاب و #آفتاب
حروف پس از #رَوی به ترتیب عبارتند از :
#وصل ، #خروج ، #مزید و #نایره .
1- وصل:
حرفی است که بیفاصله به #رَوی بپیوندد.
مثال: « ی» در #نفسی و #کسی
تذکر:
قافیهای که حرف #وصل دارد قافیهی #موصوله مینامند.
2- خروج:
حرفی است که به حرف ((وصل)) میپیوندد.
مثال: « د » در #یکدیگرند و #گوهرند
3- مزید:
حرفی است که به #خروج میپیوندد.
مثال: « ش » در #میگدازیمش و #مینوازیمش
4 - نایره (نایر):
یک یا چند حرف است که به #مزید میپیوندد.
مثال: « الف و ن » در #بستیمشان و #پیوستیمشان
تذکر مهم:
رعایت حروف بعد از #رَوی در هر صورت در کل شعر الزامی است.
#حرکات_قافیه:
حرکات قافیه عبارتند از: رَسّ؛ اِشباع ؛ حَذو ؛ توجیه ؛ مَجری ؛ نَفاذ
۱ - رَس:
حرکت #فتحه پیش از الف #تاسیس را «رَس » مینامند.
مثال : #فتحهی حرف « م » در کلمات #شمایل و #مایل حرکت «رَسّ » میباشد.
۲ - اِشباع:
اشباع به دو مورد اطلاق میشود:
الف)- حرکت حرف پیش از #َروی » متحرک:
حرکت #فتحه حروف «ب » و « س » در کلمات #بَرَش و #سَرَش اِشباع است.
ب)- حرکت حرف دخیل:
حرکت #کسره در حرف «ی» در کلمات #شمایِل و #قبایِل اشباع است.
۳ - حَذو:
حرکت پیش از #ردف و #قید را #حَذو میگویند.
مثال از #قید :
حرکت #ضمه ، مانند: حروف «گ» و «ک» در کلمات #گفت و #شکفت ، #حذو میباشد.
مثال از #ردف
حرکت #فتحه در حروف «ت» و « ن » در کلمات #تاخت و #شناخت ، #حذو میباشد.
۴ - توجیه:
حرکت ماقبل #رَوی ساکن را توجیه میگویند؛ اعم از #فتحه چون #سَر ؛ #زَر» ؛ #سَحَر ؛ #پدَر و یا #ضمه چون: #تکبُّر ؛ #سُم ؛و یا #کسره مانند: #گِل ؛ #نادِر.
۵ - مَجری:
حرکت حرف #رَوی است و تغییر ناپذیر است.
#مثال : حرکت #فتحه در حرف « ر » در #کَمَرَم و #بَرَم
۶ - نَفاذ:
حرکت حروف قافیه بعد از حرف #رَوی را #نَفاذ مینامند.
مثال دیگر : #خوبان، #گریان . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود.
درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در #خوبان نشانه جمع و در #گریان صفت یا بیانگر حالت میباشد
استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.
#ادامه_دارد 👇
#آموزش_مبانی_یازده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
ادامهی #قافیه
#توضیح:
الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار میگیرد مانند #مو ، #سبو
ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار میگیرد مانند #سَحر ، #سَر
#رَوی: آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi میگویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» #رَوی است.
#واج: به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته میشود
برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ )
"همسانی حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل میدهد"
یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافیست تنها حرف #رَوی را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.
بنابر این تعریف، کلماتی مانند: #سر ، #پدر ، #بیشتر ، #خبر و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" میباشد!
تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف #رَوی می آیند باید عیناً تکرار شوند.
#مثال: #دوختیم و #افروختیم. حرف #رَوی : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار میشود.
تبصره 2: نکتهی قابل توجه دیگر اینکه در قاعدهی کلی عنوان شده "حرف #رَوی و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف #رَوی بیاید باید عیناً تکرار شود.
مثال: #افروخت و #دوخت، که در اینجا #رَوی همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شدهاند، و حرکت ماقبل حرف #رَوی "ساکن" میباشد.
#سَر ، #پَر = قافیه: َر
#جان ، #جهان = قافیه: ان
#شیر ، #پیر = قافیه: یر (ایر)
#دَست ، #هَست = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2
#دوخت ، #افروخت = قافیه : ُوخت ، قاعده و تبصره 2
#راهت ، #چاهت = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1
#رنگم ، #سنگم = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2
نکاتی دیگر راجع به قافیه :
#نکته_اول :
گاهی حرکات یا صداها ( آ ای او ـَ ـِ ـُ ) خود در جایگاه "روی" در قافیه قرار میگیرند که در این صورت به تنهایی قافیه هستند
مثال:
ما و خدا : قافیه "آ"
سو ، سبو : قافیه "و"
که ، چه : قافیه " ـِ " (کسره) مثال:
هر كجا ذكر او بُوَد تو كهای
جمله تسليم كن بدو تو چهای
#نکته_دوم :
حرف آخر قافیه (رَوی) یا ساکن است یا متحرک.
اگر ساکن باشد دارای یازده قسم است که کم و بیش همگی با آنها آشنا هستند مانند: اثر، نگار، دوست، گریست...
اگر متحرک باشد دارای سه قسم است:
یک حرف متحرک: که، چه، به... (کِ ، چِ ، بِ ...)
دو حرف متحرک: بَرِ ،سَرِ
دو حرف متحرک طرفین حرف ساکن: قلبِ ، دستِ
حال با توجه به دانستن این نکته (رَوی متحرک) استثنایی (اضطرارات قافیه) را در رابطه با قافیه یادآوری خواهیم کرد:
کلماتی مانند:
مادَر / شاعِر
فَجر / هِجر
در اینگونه کلمات که حرف ماقبل رَوی همصدا نیستند را نیز به ندرت میتوان استفاده کرد اما از #عیوب_قافیه است که در آینده به آن میپردازیم.
حضرت حافظ:
شب وصلاست و طی شد نامهی هجر
سلامٌ فیهِ حتیٰ مطلع الفَجر
و یا غزلی از شیخ اجل:
هِشته /گذَشته
از عنبر و بنفشهی تو بر سر آمدست
آن موی مشکبوی که در پای هشتهای
من در بیان وصف تو حیران بماندهام
حدّیست حسن را و تو از حد گذشتهای
#نکته_سوم :
در شعر پارسی برعکس شعر عرب برای تعیین قافیه پسوندها و پیشوندها و حروف الحاقی لزوماً حذف نمیشوند!
در واقع با توجه به قافیههای انتخابی گاه ممکن است نیاز به حذف الحاقات نباشد و خود حروف الحاقی جزئی از قافیه باشند.
برای نمونه چنانچه قافیههای انتخابی کلماتی مانند: #قلم ، #قدم ، #متهم و... باشد آنگاه برای کلمهای مانند #تنم که از (تن + م) تشکیل شده نیازی به حذف "م" نیست و از نظر قافیه هم بلااشکال است؛ البته لازم به ذکر است تنها یک مورد در هر شعر مجازیم!
و یا طبق همین قاعده کلماتی مانند #ارزید ، #لرزید ، #پیچید ، #فهمید و... " #همقافیه هستند.
در جلسات بعد برای سهولت یادگیری تعدادی از قافیه ها را بارگذاری میکنم.
#آموزش_مبانی_دوازده
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ انواع #تشبیه :
ارکان لازم برای ساختن یک #تشبیه مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم میتواند بهطور غیرمستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر #ادات و #وجه_شبه در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون میشود. یعنی تشبیههایی که رکن سوم یا وجه شبه در آنها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیهها بر اساس اجزای حاضر خود میتوانند اقسامی داشته باشند که در این مقال به پرکاربردترین #تشبیهها میپردازیم:
۱- #تشبیه_مرسل
تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد.
روی چون ماهش در تاریکی میدرخشید.
در مثال بالا، واژهی #چون، ادات تشبیه است و #روی به #ماه تشبیه شده است که میدرخشد.
۲- #تشبیه_مؤکد
اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته میشود.
برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید، شعر زیر را بخوانید:
دلی به ظلمت شب دارم
غمی، به وسعت ویرانی
مشبه مصرع اول واژهی #دل، مشبه به آن، واژهی #شب و وجه شبه آن، #ظلمت است و هیچ ادات تشبیهی را نمیتوانیم بیابیم.
به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث میشود کلام طبیعیتر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر میشود.
3- #تشبیه_بلیغ
در #تشبیه_بلیغ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمیشود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته میشود. #تشبیه_بلیغ در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است.
درخت دوستی، پنجهی تقدیر، دست روزگار
باید بدانید که در کتابها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان #اضافهی_تشبیهی نیز بهکار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضافالیه تشکیل شده است که بر پایهی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفتهاند.
دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ...
#نکته: نباید اضافهی استعاری را با اضافهی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ میتوانیم در ابتدا جای واژگان را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو واژه، واژهای مانند #را اضافه کنیم و در انتها، فعل #است را قرار بدهیم. بدینصورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافهی تشبیهی است.
مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است.
که این جمله معنا دارد پس اضافهی تشبیهی است.
اما اگر جمله معنایی نداشت، اضافهی استعاری است.
دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است.
4- #تشبیه_بلیغ_اسنادی
نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته میشود. یعنی در آن #مشبهبه به #مشبه اسناد داده میشود.
علم، نور است.
صورتش ماه بود.
5- #تشبیه_مفرد
هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و واژگان یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، #تشبیه_مفرد است.
برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود.
در این جمله، #مشبه ترکیب برق چشمانش، و #مشبه_به واژهی ستاره است. همچون، #ادات_تشبیه و درخشان و روشن #وجه_شبه است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد.
6- #تشبیه_مُرکّب
در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار میتوانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، بهکلی #مشبه قرار گرفته و مصرع دوم #مشبهبه است.
ديدهی اهل طمع به نعمت دنیا
پُر نشود همچنان که چاه به شبنم
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
✅ #سجع چیست ؟
🔻در اصطلاح ادبی میتوان گفت سجع در نثر همانند قافیه در نظم است؛ یعنی، وزن یا آهنگ واژگان پایانی جمله با هم یکسان باشند. در اینصورت به آن واژهها، واژهی #مسجع و به آهنگ برخاسته از واژهها سجع میگویند.
در گلستان سعدی و آثار خواجه عبدالله انصاری، نمونههای شاخصی از نثر مسجع را میتوان یافت.
🔻#انواع_سجع
سجع به سه نوع #متوازی ، #مُطَرّف و #متوازن تقسیم میشود. علت این تقسیمبندی، تفاوت در وزن و یا طول هجاها در نظر گرفته شده است.
🔻#سجع_متوازی
در این نوع از سجع باید تعداد هجاها و یا بلندی و کوتاهی واژگان، با هم برابر باشند.
سلاح از تن بگشادند و رخت و غنیمت بنهادند.
باران رحمت بیحسابش همه جا رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده.
هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید.
🔻چند نکته در مورد #سجع_متوازی :
۱- از آنجایی که #سجع، یک آرایهی لفظی است بنابراین تلفظ واژگان در تشخیص آن بسیار اهمیت دارد.
۲- گاهی اوقات واژهای شرایط مسجع بودن را ندارد اما از لحاظ لفظی مورد تأیید است؛ پس میتوان آن را بهعنوان سجع متوازی در نظر گرفت.
3- اگر دو واژه که دارای سجع متوازی هستند در جمله پشت سر هم بیایند، آنگاه صنعت ازدواج رخ میدهد.
🔻#سجع_مطرف
سجع مُطَرّف: واژههای مسجّع فقط در حرف یا حروف پایانی یکسان هستند. مثلاً :
«شکست» و «دست» ـ «پند» و «دانشمند» که از نظر تعداد هجاها یکسان نیستند و فقط حروف پایانی آنها یکسان است.
( ش ـ کست ) ـ ( دست )
( پند ) ـ ( دا ـ نش ـ مند )
🔻مثالی دیگر :
«دوستی را که به عمری فراچنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند».
(سعدی)
دو واژهی «آرند» و «بیازارند» در حروف آخر یکسان هستند (سجع مطرف).
🔻#سجع_متوازن
سجع متوازن سجعی است که واژگان تنها در وزن یکی هستند اما دز حرف #روی اختلاف دارند. مانند :
شریف و کریم / بهار و نهال
برای درک بهتر این نوع سجع، به مثالهای زیر توجه کنید:
فلان را اصلی است پاک و طینتی است صاف، بحری است مواج و شخصی نقاد
دقت کنید که در مثال بالا، دو سجع وجود دارد؛ یکی میان بحری و شخصی و دیگر میان مواج و نقاد.
🔻چطور #سجع را در واژگان بیابیم؟
از آنجایی که آرایهی سجع، آرایهای لفظی است، یافتن آن در جمله، بسیار بستگی به شیوهی خواندن آن دارد. برای آنکه تشخیص سجع برای شما راحتتر باشد، میتوانید از فرمول سهگانهی سجع هم استفاده کنید:
🔻#سجع_در_جملات
وقتی در جملات یک نثر تعداد سجع زیاد شود، میتواند باعث پدیدار شدن آرایههای دیگری مانند #ترصیع، #موازنه، #تضمینالمزدوج نیز باشد که مختصر اشارهای به آن هم خواهیم داشت.
1- ترصیع
زمانی #ترصیع در نثر رخ میدهد که بین واژگان دو جمله بهصورت نظیر به نظیر سجع متوازی برقرار شده باشد و به کلامی که در آن آرایهی #ترصیع بهکار رفته باشد، #مرصّع میگویند.
شد مزین به تو مقام و محل
شد مبین به تو حرام و حلال
#نکته: اگر واژگان آخر مصراع یک بیت بهجای سجع موازی ، سجع متوازن به وجود آمده بود، باز هم آرایهی #ترصیع داریم.
2- موازنه
وقتی در بین واژگان نظیر به نظیر جملات، #سجع_متوازن برقرار باشد، آرایهی #موازنه خواهیم داشت.
#نکته: گاه در موازنه، بهجای سجع متوازن از سجع متوازی استفاده میشود و حتی استفاده از ترکیب دو سجع متوازن و متوازی در واژگان نیز مجاز است. نام دیگر این آرایه، ممالثه است.
ای اژدهای چرخ دلم بیشتر بخور
وی آسیای نحس تنم نیکتر بسای
جالب است بدانید، موازنه از سبکهای شخصی و بارز مسعود سعد سلمان است.
3- تضمین المزدوج
وقتی در انتهای دو جمله، از سجع متوازی یا مطرف استفاده شود و همینطور در اواسط جملات نیز انواع سجع بهکار رفته شده باشد، تضمین المزدوج یا اعنات القرینه اتفاق میافتد. باید توجه داشت که در این حالت نیازی نیست که دو بخش قرینه مساوی باشند.
فلان به سیرت گزیده و عادت پسندیده، معروف است و بهخدمتکاری دولت و طاعتداری حضرت موصوف است.
(رشید وطواط)
در عبارت بالا، همانطور که دیده میشود، واژگانی که #سجع اصلی بر آن مبتنی شده، دو واژهی: «معروف و موصوف» است که این همان صنعت #سجع است.
اما سجعی که در سایر واژگان کنار هم به جهت زیباتر کردن کلام آمده است، #تضمین_المزدوج گویند: «سیرت و عادت»، «گزیده و پسندیده» ، «خدمتکاری و طاعتداری» ، «دولت و حضرت»
🔻تفاوت #سجع و #جناس
برای مثال دو واژهی «سوزن» و «سوزان» نه وزن یکسانی دارند و نه حروف آخر آنها با هم یکی است پس #سجع نمیسازند. اما اگر این دو واژه در نثر یا نظمی با هم بهکار بروند، #جناس میسازند.
پس بین دو یا چند واژه میتواند هم جناس و هم سجع وجود داشته باشد اما این دو آرایه لزوماً یکی نیستند.
کانال آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie