eitaa logo
آموزش عروض و قافیه و...
1.5هزار دنبال‌کننده
14 عکس
1 ویدیو
0 فایل
آموزش مبانی ادبیات و شعر فارسی سید محمدرضا شمس (ساقی) کانال اشعار : 🆔 @shamssaghi ارتباط : 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
قافیه چیست: قافیه در اصل "یک حرف " است که از آن به تعبیر می‌شود. قافیه به حروف مشترکی گفته می‌شود که در واژه­‌های پایانی قرینه‌های شعر منظوم تکرار می­‌شود" قافیه در اصل یک حرف است و هشت آن را تبع چهار پیش و چهار پس، یک مرکز آن‌ها دایره حرف تأسیس و دخیل و قید و ردف آنگه رَوی بعد از آن وصل و خروج است و مزید و نایره» 1. تأسیس 2. دخیل 3. قید 4. ردف 1. وصل 2. خروج 3. مزید 4. نایره همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید حروف دیگر قافیه را بر مبنای حرف به دو دسته تقسیم کردیم؛ یکی حروف پیش از و دیگری حروف پس از که البته بر اساس قواعد قافیه‌ی شعر عرب است و در فارسی کاربرد کمی دارد. حروف پیش از : 1 – الف : مصوت بلند « ا » که با فاصله­‌ی یک متحرک از بیاید ؛ مانند : ، و... – ، و... نکته: رعایت الف و حرف واجب نیست ولی رعایت حرکت حرف دخیل، الزامی است. 2 – حرف دخیل : حرف متحرکی که بین الف و می آید : حرف «ل» در و « م » در تذکر: قافیه‌ای که در آن حرف تأسیس رعایت شده باشد قافیه‌ی نامیده می‌شود. همچنین قافیه‌ای که در آن حرف دخیل قبل از حرف عیناً تکرار شده باشد صنعت اعنات (لزوم مالایلزم) گفته می‌شود. مانند: حرف (ی) در ـ 3 – حرف ردف : الف : مصوت‌های بلند ( آ ، او ، یی ) که بلافاصله پیش از بیاید؛ مانند : آفتاب ، دیر ، دور ب – : حرف ساکن ( شرف سخن ) که بین و حرف می آید ؛ مانند : « س » در « خ » در یادآوری : ۱ - مجموع و را می‌گویند . ۲ - قافیه‌ای که داشته باشد اعم از و یا خوانده می‌شود. (به حرف و حرف و حرف بخوانید) . ۳- رعایت و در بیت الزامی است. 4 – حرف : حرف (صامت) ساکن که پیش از بیاید ؛ مانند : «خ» در ، «ر» در : آخرین حرف اصلی قافیه (آخرین حرف هجای قافیه) مانند : « ب » در و حروف پس از به ترتیب عبارتند از : ، ، و . 1- وصل: حرفی است که بی‌فاصله به بپیوندد. مثال: « ی» در و تذکر: قافیه‌ای که حرف دارد قافیه‌ی می‌نامند. 2- خروج: حرفی است که به حرف ((وصل)) می‌پیوندد. مثال: « د » در و 3- مزید: حرفی است که به می‌پیوندد. مثال: « ش » در و 4 - نایره (نایر): یک یا چند حرف است که به می‌پیوندد. مثال: « الف و ن » در و تذکر مهم: رعایت حروف بعد از در هر صورت در کل شعر الزامی است. : حرکات قافیه عبارتند از: رَسّ؛ اِشباع ؛ حَذو ؛ توجیه ؛ مَجری ؛ نَفاذ ۱ - رَس: حرکت پیش از الف را «رَس » می‌نامند. مثال : حرف « م » در کلمات و حرکت «رَسّ » می‌باشد. ۲ - اِشباع: اشباع به دو مورد اطلاق می‌شود: الف)- حرکت حرف پیش از » متحرک: حرکت حروف «ب » و « س » در کلمات و اِشباع است. ب)- حرکت حرف دخیل: حرکت در حرف «ی» در کلمات و اشباع است. ۳ - حَذو: حرکت پیش از و را می‌گویند. مثال از : حرکت ، مانند: حروف «گ» و «ک» در کلمات و ، می‌باشد. مثال از حرکت در حروف «ت» و « ن » در کلمات و ، می‌باشد. ۴ - توجیه: حرکت ماقبل ساکن را توجیه می‌گویند؛ اعم از چون ؛ » ؛ ؛ و یا چون: ؛ ؛و یا مانند: ؛ . ۵ - مَجری: حرکت حرف است و تغییر ناپذیر است. : حرکت در حرف « ر » در و ۶ - نَفاذ: حرکت حروف قافیه بعد از حرف را می‌نامند. مثال دیگر : ، . که اگر "ان" الحاقی حذف گردد قافیه دارای اشکال خواهد بود. درحالی که قافیه به همین صورت کاملا صحیح است؛ چرا که در نشانه جمع و در صفت یا بیانگر حالت می‌باشد استثنا : چنانچه پسوند یا پیشوند یا حروف الحاقی عیناً تکرار شده و در یک معنا و نقش دستوری باشند نیاز به حذف برای تعیین قافیه وجود دارد.   👇 آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
ادامه‌ی : الف: هر مصوت بلند به تنهایی اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، ب: هر مصوت با یک یا دو صامت بعدش اساس قافیه قرار می‌گیرد مانند ، : آخرین حرف اصلی قافیه را «رَوی» ravi می‌گویند. به عنوان مثال در کلمات جام ، وام ، دام ، نام ، آرام ، حرف «م» است. : به هر کدام از حروف و صداها یک واج گفته می‌شود برای تعریف قافیه نیاز داریم واج ها را به دو دسته تقسیم کنیم: حروف (الف ب پ ...) و صداها یا حرکات (آ ای او ـَ ـِ ـُ ) "همسانی حرف و حرکت ماقبل آن در دو کلمه، اساس قافیه را تشکیل می‌دهد"  یعنی در شعر پارسی برای قافیه کافی‌ست تنها حرف را تشخیص داده و حرکت ( آ ـ ای ـ او ـَ ـِ ـُ ) ماقبل آن را هم بررسی نماییم.  بنابر این تعریف، کلماتی مانند: ، ، ، و... با توجه به همین قاعده قافیه بوده و حرف قافیه در آن " َر" می‌باشد! تبصره 1: باید توجه شود در قافیه حروفی که بعد از حرف می آیند باید عیناً تکرار شوند. : و . حرف : ت ، و حروف "یم" (الحاقی) است که عیناً تکرار می‌شود. تبصره 2: نکته‌ی قابل توجه دیگر اینکه در قاعده‌ی کلی عنوان شده "حرف و حرکت ماقبل آن" یکسان باشد ، بنابراین چنانچه حروف ساکنی قبل از حرف بیاید باید عیناً تکرار شود. مثال: و ، که در اینجا همان "ت" بوده و حروف ساکن "وخ" عیناً تکرار شده‌اند، و حرکت ماقبل حرف "ساکن" می‌باشد. ، = قافیه:  َر ، = قافیه: ان ، = قافیه: یر (ایر) ، = قافیه : َست ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه :  ُوخت ، قاعده و تبصره 2 ، = قافیه : اه ، قاعده و تبصره 1 ، = قافیه : َنگ ، قاعده و تبصره 1 و 2 نکاتی دیگر راجع به قافیه : : گاهی حرکات یا صداها (‌ آ ای او ـَ ـِ ـُ ) خود در جایگاه "روی" در قافیه قرار می‌گیرند که در این صورت به تنهایی قافیه هستند مثال: ما و خدا : قافیه "آ" سو ، سبو : قافیه "و" که ، چه : قافیه " ـِ " (کسره) مثال: هر كجا ذكر او بُوَد تو كه‌ای جمله تسليم كن بدو تو چه‌ای   : حرف آخر قافیه (رَوی) یا ساکن است یا متحرک. اگر ساکن باشد دارای یازده قسم است که کم و بیش همگی با آنها آشنا هستند مانند: اثر، نگار، دوست، گریست... اگر متحرک باشد دارای سه قسم است: یک حرف متحرک: که، چه، به... (کِ ، چِ ، بِ ...) دو حرف متحرک: بَرِ ،سَرِ دو حرف متحرک طرفین حرف ساکن: قلبِ ، دستِ حال با توجه به دانستن این نکته (رَوی متحرک) استثنایی (اضطرارات قافیه) را در رابطه با قافیه یادآوری خواهیم کرد: کلماتی مانند: مادَر / شاعِر فَجر / هِجر در این‌گونه کلمات که حرف ماقبل رَوی هم‌صدا نیستند را نیز به ندرت می‌توان استفاده کرد اما از است که در آینده به آن می‌پردازیم. حضرت حافظ: شب وصل‌است و طی شد نامه‌ی هجر سلامٌ فیهِ حتیٰ مطلع الفَجر   و یا غزلی از شیخ اجل: هِشته /گذَشته از عنبر و بنفشه‌ی تو بر سر آمدست آن موی مشک‌بوی که در پای هشته‌ای من در بیان وصف تو حیران بمانده‌ام حدّی‌ست حسن را و تو از حد گذشته‌ای   : در شعر پارسی برعکس شعر عرب برای تعیین قافیه پسوندها و پیشوندها و حروف الحاقی لزوماً حذف نمی‌شوند! در واقع با توجه به قافیه‌های انتخابی گاه ممکن است نیاز به حذف الحاقات نباشد و خود حروف الحاقی جزئی از قافیه باشند. برای نمونه چنانچه قافیه‌های انتخابی کلماتی مانند: ، ، و... باشد آنگاه برای کلمه‌ای مانند که از (تن + م) تشکیل شده نیازی به حذف "م" نیست و از نظر قافیه هم بلااشکال است؛ البته  لازم به ذکر است تنها یک مورد در هر شعر مجازیم! و یا طبق همین قاعده کلماتی مانند ، ، ، و... " هستند.   در جلسات بعد برای سهولت یادگیری تعدادی از قافیه ها را بارگذاری می‌کنم. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
انواع : ارکان لازم برای ساختن یک مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم می‌تواند به‌طور غیر‌مستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر و در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون می‌‌شود. یعنی تشبیه‌هایی که رکن سوم یا وجه شبه در آن‌ها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیه‌ها بر اساس اجزای حاضر خود می‌توانند اقسامی داشته باشند که در این مقال به پرکاربردترین می‌پردازیم: ۱- تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد. روی چون ماهش در تاریکی می‌درخشید. در مثال بالا، واژه‌ی ، ادات تشبیه است و به تشبیه شده است که می‌درخشد. ۲- اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته می‌شود. برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید،‌ شعر زیر را بخوانید: دلی به ظلمت شب دارم غمی، به وسعت ویرانی مشبه مصرع اول واژه‌ی ، مشبه به آن، واژه‌ی و وجه شبه آن، است و هیچ ادات تشبیهی را نمی‌توانیم بیابیم. به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث می‌شود کلام طبیعی‌تر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر می‌شود. 3- در ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمی‌شود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته می‌شود. در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است. درخت دوستی، پنجه‌ی تقدیر، دست روزگار باید بدانید که در کتاب‌ها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان نیز به‌کار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضاف‌الیه تشکیل شده است که بر پایه‌ی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفته‌اند. دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ... : نباید اضافه‌ی استعاری را با اضافه‌ی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ می‌توانیم در ابتدا جای واژگان را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو واژه، واژه‌ای مانند اضافه کنیم و در انتها، فعل را قرار بدهیم. بدین‌صورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافه‌ی تشبیهی است. مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است. که این جمله معنا دارد پس اضافه‌ی تشبیهی است. اما اگر جمله معنایی نداشت،‌ اضافه‌ی استعاری است. دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است. 4- نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته می‌شود. یعنی در آن به اسناد داده می‌شود. علم، نور است. صورتش ماه بود. 5- هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و واژگان یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، است. برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود. در این جمله، ‌ترکیب برق چشمانش، و واژه‌ی ستاره است. همچون، و درخشان و روشن است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد. 6- در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار می‌توانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، به‌کلی قرار گرفته و مصرع دوم است. ديده‌ی اهل طمع به نعمت دنیا پُر نشود همچنان که چاه به شبنم   کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
چیست ؟ 🔻در اصطلاح ادبی می‌توان گفت سجع در نثر همانند قافیه در نظم است؛ یعنی، وزن یا آهنگ واژگان پایانی جمله با هم یکسان باشند. در این‌صورت به آن واژه‌ها، واژه‌ی و به آهنگ برخاسته از واژه‌ها سجع می‌گویند. در گلستان سعدی و آثار خواجه عبدالله انصاری، نمونه‌های شاخصی از نثر مسجع را می‌توان یافت. 🔻 سجع به سه نوع ،  و تقسیم می‌شود. علت این تقسیم‌بندی، تفاوت در وزن و یا طول هجاها در نظر گرفته شده است. 🔻 در این نوع از سجع باید تعداد هجاها و یا بلندی و کوتاهی واژگان، با هم برابر باشند.   سلاح از تن بگشادند و رخت و غنیمت بنهادند. باران رحمت بی‌حسابش همه‌ جا رسیده و خوان نعمت بی‌دریغش همه‌ جا کشیده. هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید. 🔻چند نکته در مورد : ۱- از آنجایی که ، یک آرایه‌ی لفظی است بنابراین تلفظ واژگان در تشخیص آن بسیار اهمیت دارد. ۲- گاهی اوقات واژه‌ای شرایط مسجع بودن را ندارد اما از لحاظ لفظی مورد تأیید است؛ پس می‌توان آن را به‌عنوان سجع متوازی در نظر گرفت. 3- اگر دو واژه که دارای سجع متوازی هستند در جمله پشت سر هم بیایند، آنگاه صنعت ازدواج رخ می‌دهد. 🔻 سجع مُطَرّف: واژه‌های مسجّع فقط در حرف یا حروف پایانی یکسان هستند. مثلاً : «شکست» و «دست» ـ «پند» و «دانشمند» که از نظر تعداد هجاها یکسان نیستند و فقط حروف پایانی آن‌ها یکسان است. ( ش ـ کست ) ـ ( دست ) ( پند ) ـ ( دا ـ نش ـ مند ) 🔻مثالی دیگر : «دوستی را که به عمری فراچنگ آرند، نشاید که به یک دم بیازارند». (سعدی) دو واژه‌ی «آرند» و «بیازارند» در حروف آخر یکسان هستند (سجع مطرف). 🔻 سجع متوازن سجعی است که واژگان تنها در وزن یکی هستند اما دز حرف اختلاف دارند. مانند : شریف و کریم / بهار و نهال برای درک بهتر این نوع سجع، به مثال‌های زیر توجه کنید: فلان را اصلی است پاک و طینتی است صاف، بحری است مواج و شخصی نقاد دقت کنید که در مثال بالا،‌ دو سجع وجود دارد؛ یکی میان بحری و شخصی و دیگر میان مواج و نقاد. 🔻چطور را در واژگان بیابیم؟ از آنجایی که آرایه‌ی سجع، آرایه‌ای لفظی است، یافتن آن در جمله، بسیار بستگی به شیوه‌ی خواندن آن دارد. برای آنکه تشخیص سجع برای شما راحت‌تر باشد،‌ می‌توانید از فرمول سه‌گانه‌ی سجع هم استفاده کنید: 🔻 وقتی در جملات یک نثر تعداد سجع زیاد شود، می‌تواند باعث پدیدار شدن آرایه‌های دیگری مانند ، ، نیز باشد که مختصر اشاره‌ای به آن هم خواهیم داشت. 1- ترصیع زمانی در نثر رخ می‌دهد که بین واژگان دو جمله به‌صورت نظیر به نظیر سجع متوازی برقرار شده باشد و به کلامی که در آن آرایه‌ی به‌کار رفته‌ باشد،  می‌گویند. شد مزین به تو مقام و محل شد مبین به تو حرام و حلال : اگر واژگان آخر مصراع یک بیت به‌جای سجع موازی ،‌ سجع متوازن به وجود آمده بود، باز هم آرایه‌ی داریم. 2- موازنه وقتی در بین واژگان نظیر به نظیر جملات، برقرار باشد، آرایه‌ی خواهیم داشت. : گاه در موازنه، به‌جای سجع متوازن از سجع متوازی استفاده می‌شود و حتی استفاده از ترکیب دو سجع متوازن و متوازی در واژگان نیز مجاز است. نام دیگر این آرایه، ممالثه است. ای اژدهای چرخ دلم بیشتر بخور وی آسیای نحس تنم نیک‌تر بسای جالب است بدانید، موازنه از سبک‌های شخصی و بارز مسعود سعد سلمان است. 3- تضمین المزدوج وقتی در انتهای دو جمله، از سجع متوازی یا مطرف استفاده شود و همین‌طور در اواسط جملات نیز انواع سجع به‌کار رفته شده‌ باشد، تضمین المزدوج یا اعنات ‌القرینه اتفاق می‌افتد. باید توجه داشت که در این حالت نیازی نیست که دو بخش قرینه مساوی باشند. فلان به ‌سیرت گزیده و عادت پسندیده، معروف است و به‌خدمتکاری دولت و طاعت‌داری حضرت موصوف است. (رشید وطواط) در عبارت بالا، همان‌طور که دیده می‌شود، واژگانی که اصلی بر آن مبتنی شده، دو واژه‌ی: «معروف و موصوف» است که این همان صنعت است. اما سجعی که در سایر واژگان کنار هم به جهت زیباتر کردن کلام آمده است، گویند: «سیرت و عادت»، «گزیده و پسندیده» ، «خدمت‌کاری و طاعت‌داری» ، «دولت و حضرت» 🔻تفاوت و برای مثال دو واژه‌ی «سوزن» و «سوزان» نه وزن یکسانی دارند و نه حروف آخر آن‌ها با هم یکی است پس نمی‌سازند. اما اگر این دو واژه در نثر یا نظمی با هم به‌کار بروند، می‌سازند. پس بین دو یا چند واژه می‌تواند هم جناس و هم سجع وجود داشته باشد اما این دو آرایه لزوماً یکی نیستند. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie