eitaa logo
آموزش عروض و قافیه و...
1.4هزار دنبال‌کننده
16 عکس
2 ویدیو
0 فایل
آموزش مبانی ادبیات و شعر فارسی سید محمدرضا شمس (ساقی) کانال اشعار : 🆔 @shamssaghi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نـام خــــداوند شعــــر و ادب که با واژه بخشیده جانها به لب سلام و درود بر اعضای محترمبنابه درخواست عده‌ی کثیری از دوستان شاعر و علاقه‌مند به مبانی کاربردی شعر، عروض و قافیه و... این کانال پس از گذر از ویچت و لاین، در سال 1394 در تلگرام به صورت کاملا رایگان ایجاد شد و اکنون در ایتا نیز در خدمت علاقه‌مندان خواهد بود. لذا ورود برای همگان آزاد است و می‌توانید لینک مربوط را در اختیار دوست‌داران شعر قرار دهید. بنابراین سعی شده تا درسنامه‌ها کاملاً به صورت ساده بیان شود تا مورد استفاده‌ی اغلب افراد قرار گیرد. توجه داشته باشید که جهت یادگیری مبانی حتما درسنامه‌ها را دقیق مطالعه فرمایید و تمرینات را انجام دهید. سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
(آموزش مبانی شعر) نظم: در لغت به معنی ترتیب دادن است و در اصطلاح «نظم» سخنی است که دارای وزن و قافیه باشد. ارکان شعر عبارتند از: ۱- : کوتاه ترین پاره‌ی سخن موزون را (مصراع) گویند. که نصف (بیت) را تشکیل می‌دهد. خداوند مایی و ما بنده‌ایم ۲- : کوچکترین واحد شعر را «بیت» گویند و مرکب از دو مصراع است. به بیت زیر توجه کنید: خداوند مایی و ما بنده‌ایم به نیروی تو یک به یک زنده‌ایم ۳- : به کلمات هماهنگ گفته می‌شود که آخر همه‌ی اشعار می آید و حرف اصلی آخر آن‌ها یکسان است. «قافیه»‌ معمولاً در پایان مصراع ها می آید. در بیت بالا دو کلمه «بنده‌ایم» و «زنده‌ایم» قافیه هستند. ۴- : اگر یک کلمه عینا در آخر همه‌ی ابیات تکرارشود، آن را «ردیف» گویند. به عبارت دیگر کلمه یا کلماتی که بعد از قافیه عیناً تکرار می‌شود «ردیف» است مثال: قافیه/ ردیف توانا بود هر که دانا بود به دانش دل پیر برنا بود دانا و برنا : حروف (نا) در هر دو کلمه یکسان است پس هم‌قافیه هستند. بود و بود = ردیف در درس بعدی به انواع قالب‌های شعری می‌پردازیم. ضمناً برای آغاز، مثنوی‌سرایی را با توجه به درس 7 پیشنهاد می‌کنم زیرا در هر بیتی قافیه‌ی مجزایی دارد و راحت‌تر می‌توانید پیشرفت کنید‌. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
آموزش مبانی شعر (2) : دوبيتی، رباعی، غزل، قصیده، مثنوی، قطعه ترکیب بند، ترجیع بند، مسمط و … كوچکترین واحد شعر، (بیت) که از دو مصراع متحدالوزن تشکیل شده است. :  شعری است دارای چهار مصراع هم وزن كه رعايت قافيه در مصراع های اول ، دوم و چهارم الزامی است. دوبيتی بر وزن: (بحر هزج) است. (مفاعيلن، مفاعيلن، مفاعيل) مانند دوبیتی‌های باباطاهر: به صحرا بنگرم صحرا ته وینم به دریا بنگرم دریا ته وینم به هرجا بنگرم کوه و در و دشت نشان از قامت رعنا ته وینم واژه‌های: صحرا، دریا، رعنا (قافیه) و ته وینم (ردیف) است. دلم گر قصه گوید، اینک آن گوش لبم گر بوسه خواهد، این لب نوش اگر شب زنده دارم، این سر زلف چو خوابم در رباید، اینک آغوش در دوبیتی فوق فقط قافیه وجود دارد که واژه‌های: (گوش، نوش، آغوش) قافیه هستند. : البته راجع به اصطلاحات وزن عروضی که معیار اندازه‌گیری و شناخت وزن در شعر است را مفصل پی خواهیم گرفت که در بالا به آن اشاره شده است. ادامه در جلسه‌ی بعد... آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
3⃣
آموزش مبانی شعر (3) (رباعی و دوبیتی) : رباعی همانند دوبيتی است که از چهار مصراع تشکیل شده البته بر وزن: (لا حول ولا قوة الا بالله) علایم عروضی (- - ن/ ن - - ن‌/ ن - - -/ -) مفعولُ مفاعيلُ مفاعيلُن فَع مانند رباعيات خيام توجه داشته باشید که رباعی یک وزن اصلی دارد اما به علت تنوع‌پذیری در بکارگیری اختیارات وزنی، یازده وزن فرعی نیز دارد. بهترين تشخيص براى رباعی هجاى آغازين است زيرا با هجاى بلند شروع می‌شود ( ــ ) و هجاى آغازين دوبيتی كوتاه است ( U ) از آمدنم نبود گردون را سود وز رفتن من جلال و جاهش نفزود وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود واژه های (سود، نفزود، بود) قافیه است پیرانه سرم رنج و غم زندان است آه از غم پیری که دو صد چندان است من برخی آن پیر خردمند که گفت دنیا همه زندان خردمندان است در رباعی فوق از استاد هوشنگ ابتهاج قافیه و ردیف موجود است و واژه های (زندان، چندان، خردمندان) قافیه و واژه‌ی (است) ردیف است که عیناً تکرار شده : ۱- مفعول مفاعیل مفاعیل فعل مستفعل مستفعل مستفعل فع دو وزن فوق، از معروف‌ترین وزن‌های رباعی است. ۲- مفعول مفاعلن مفاعیلن فع ۳- مفعول مفاعلن مفاعیل فعل ۴- مفعول مفاعیل مفاعیلن فع ۵- مفعول مفاعیلن مفعولن فع ۶- مفعول مفاعیلن مفعول فعل ۷- مفعولن فاعلن مفاعیلن فع ۸- مفعولن فاعلن مفاعیل فعل ۹- مفعولن مفعول مفاعیلن فع ۱۰- مفعولن مفعول مفاعیل فعل ۱۱- مفعولن مفعولن مفعولن فع ۱۲- مفعولن مفعولن مفعول فعل آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
دوبیتی: قالب شعری است که از دو بیت با قافیه هایی در مصراع‌های اول، دوم و چهارم تشکیل شده است. : مفاعیلن ،مفاعیلن، فعولن است و با فرق دارد. - روش تشخیص از : 1- وزن 2- موضوع - دوبیتی را در فارسی (ترانه) نیز می‌گویند. : عارفانه و عاشقانه است. - دوبیتی بهترین قالب شعری در نزد روستاییان خوش ذوق و خوش لهجه است. : باباطاهر عریان و فایز دشتستانی نمونه: ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد   آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
آموزش مبانی شعر (4) در این‌جا برای آشنایی با قواعد اوزان عروضی که در بخش رباعی مختصراً به آن اشاره شد می‌پردازیم. قواعد عروض معیار سنجش وزن در شعر است. : همانطور که می‌دانید الفبای زبان فارسی دارای سی و دو حرف است. ا ب پ ت ث... : صداها که ما به آن (مصوت) می‌گوییم‌، شش تا هستند که سه مصوت بلند و سه مصوت کوتاه هستند. : آ ، ای ، او . مانند «آ» در آب، «ی» در سیب ، «و» در بو : فتحه ( -َ ) ، کسره ( -ِ ) ، ضمه ( -ُ ) : هجای فارسی از نظر تعداد دو نوع است. ١- كه یک حرف دارد یعنی (یک حرف + یک مصوت كوتاه) و با علامت [ن] نشان داده می‌شود. صامت + مصوت كوتاه ، مانند: تُ (تو) ، کِ (كه) ، چُ (چو) ، نَ (نه). ۲ - که دو حرف دارد و با علامت [ - ] نشان داده می‌شود. ۱- صامت + مُصَوّتِ کوتاه + صامت. مانند : دَر ، سَر ، دِل ۲- صامت + مصوّت + مصوّت. مانند : با، جا، ما، سو، بو، سی، بی : عَلی ، [ عَ ، لی ] كه می‌شود: يک مصوّت کوتاه + یک مصوّتِ بلند. و علامتش : [ ن - ] اَحمَد ، [ اَح ، مَد ] که می‌شود دوتا مصوت بلند. و علامتش : [ - - ] : توجه داشته باشید که در تقطیع شعر بر اساس خوانش ابیات تقطیع می‌شود نه نوشتار. : خواهر (خاهر) - (خا - / هر -) ، خویش (خیش) - (خی - / ش u) خواستن (خاستن) - (خا - / س u /تن -) (محمّد علی آمد) مُ، حَم، مَد/ عَ، لی/ آ، مد : مـ حمـ مد (ن - -) عـ لی ( ن -) آ مد (- -) با آنكه در حريم تو بيگانه‌ام هنوز مَفعولُ/ فاعِلاتُ/ مَفاعیلُ/ فاعِلن * : ( - - ن/ - ن - ن/ ن - - ن/ - ن -) من اگر نظر حرام است، بسی گناه دارم چه کنم نمی‌توانم ، که نظر نگاه دارم (ن ن - ن/ - ن - -/ ن ن - ن/ - ن - -) فَعَلاتُ/ فاعلاتن/ فعلات/ فاعلاتن م/ن/گر/ن/ظر/ح/را/مس/ت/ب/سی/گ/نا/ه/دا/رم چ/ک/نم/ن/می/ت/وا/نم/ک/ن/ظر/ن/گا/ه/دا/رم * چنانچه هجای پایانی مصراع کوتاه، بلند و یا کشیده باشد، بر حسب قاعده فقط هجای بلند (-) محاسبه می‌شود. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
: شعری است که قافیه‌ی آن در مصراع اول و مصراع های دوم، چهارم، ششم، هشتم، و... تا آخرین بیت، رعایت شده و مجموعه‌ای از ابیات هم‌وزن است که همانند قصیده، قافیه در دو مصراع اول و تمام مصراع های زوج (سمت چپ) یکی است. : این نوع شعر غالباً مضامین عاشقانه و عارفانه دارد و معمولا بیان عواطف و احساسات است. غزل معاصر از نظر به‌کارگیری کلمات و مضامین امروزی که حاصل تلفیق شعر سنتی فارسی و شعر نیمایی است شکل تازه‌ای به خود گرفته است. تعداد ابیات غزل از 7 بیت تا 14 و 16 بیت است و کمتر از 4 بیت را نمی‌توان غزل نامید. نمونه‌ای از غزل، حافظ : ساقیا برخیز و در دِه جام را خاک بر سر کن غم ایام را ساغر می بر کفم نه تا ز بر برکشم این دلق ازرق فام را گرچه بدنامی‌ست نزد عاقلان ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را باده در ده چند ازین باد غرور خاک بر سر ، نفس نافرجام را دود آه سینه‌ی نالان من سوخت این افسردگان خام را مَحرم راز دل شیدای خود کس نمی‌بینم ز خاص و عام را با دلارامی مرا خاطر خوش است کز دلم یکباره بُرد آرام را ننگرد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو سیم اندام را صبر کن حافظ به سختی روز و شب عاقبت روزی بیابی کام را «حافظ» : (جام ، ايام ، فام ، نافرجام ، خام ، عام ، آرام ، اندام ، كام) قافيه و واژه‌ی (را) كه بعد از قافيه تكرار شده (رديف) است. آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
: می‌توان گفت قصیده اولین قالب شعری است که از نیمه‌ی قرن سوم در ادبیات فارسی پدید آمد. این قالب به نوعی از شعر گفته می‌شود که مانند غزل مصراع اول و مصراع‌های زوج بقیه‌ی بیت‌ها با هم، هم‌قافیه هستند و تعداد ابیات آن از 15 تا 70 بیت و یا بیشتر می‌تواند باشد.  موضوع قصیده مدح و ستایش خداوند، امامان بزرگوار، اشخاص بزرگ، تعریف مسایل اجتماعی و اخلاقی و وصف طبیعت و… است. : مطلع، تغزل و نسیب و تشبیب، تخلص یا گریز، مدح و دعا و شریطه. ۱- : بیت اوّل قصیده را مطلع می‌نامند که باید در لفظ و معنی جذّاب و دلنشین باشد و دو مصرع آن هم قافیه باشد. ۲- : بیت‌های ابتدایی قصیده که به مدح و ستایش شخص یا معشوق و توصیف زیبایی‌های آن پرداخته باشد، تغزل نامیده می‌شود. در صورتی که در بیت های اول، شاعر به توصیف طبیعت و تداعی روزگار جوانی پرداخته باشد نیز، به آن تشبیب یا نسیب گویند. ۳- : تخلص، بیت یا بیت‌هایی است که شاعر بطور ماهرانه‌ای با استفاده از آن، برای خارج شدن از مقدمه و تغزل و وارد شدن به تنه اصلی قصیده، از آن استفاده می‌کند. ۴- : اصلی‌ترین بخش قصیده، تنه اصلی قصیده است که تمام مقصود و منظور شاعر را شامل می‌شود. این تنه معمولاً شامل مضامین و محتواست. ۵- : شاعران معمولاً در ابیات پایانی قصیده با ذکر شرط‌هایی برای ممدوح خود آرزوی دوام و بقا می‌کنند. ۶- : بیت آخر قصیده مقطع نام دارد که معمولاً شاعران درآن به هنرنمایی پرداخته، در انتخاب الفاظ و مفاهیم تلاش می‌نمایند. نمونه‌ای از قصیده از ملک‌الشعرا بهار : (دماوندیه 2) ای دیو سپید پای در بند ای گنبد گیتی ای دماوند از سیم به سر، یکی کله‌خود ز آهن به میان یکی کمربند تا چشم بشر نبیندت روی بنهفته به ابر ، چهر دلبند تا وارهی از دم ستوران وین مردم نحس دیو مانند با شیر سپهر بسته پیمان با اختر سعد کرده پیوند چون گشت زمین ز جور گردون سرد و سیه و خموش و آوند بنواخت ز خشم بر فلک مُشت آن مُشت تویی تو ، ای دماوند! تو مُشت درشت روزگاری از گردش قرن‌ها پس‌افکند ای مُشت زمین! بر آسمان شو بر ری بنواز ، ضربتی چند نی‌نی تو نه مُشت روزگاری ای کوه! نی‌ام ز گفته خرسند تو قلب فسرده‌ی زمینی از درد ، ورم نموده یک‌ چند تا درد و ورم فرو نشیند کافور بر آن ضماد کردند شو منفجر ای دل زمانه! وآن آتش خود نهفته مپسند خامش منشین سخن همی گوی افسرده مباش خوش همی خند پنهان مکن آتش درون را زین سوخته‌جان شنو یکی پند گر آتش دل نهفته داری سوزد جانت به جانْت سوگند بر ژرف دهانْت سخت بندی بر بسته سپهر زال پر فند من بند دهانْت برگشایم ور بگشایند بندم از بند از آتش دل برون فرستم برقی که بسوزد آن دهان‌بند من این کنم و بوَد که آید نزدیک تو این عمل خوشایند آزاد شوی و بر خروشی ماننده‌ی دیو جسته از بند هرّای تو افکند زلازل از نیشابور ، تا نهاوند وز برق تنوره‌ات بتابد ز البرز، اشعه تا به الوند ای مادر سر سپید بشنو این پند سیاه‌بخت فرزند: برکش ز سر این سپید معجر بنشین به یکی کبود اورند بگرای چو اژدهای گرزه ‌بخروش چو شرزه‌شیر ارغند ترکیبی ساز بی مماثل معجونی ساز بی‌همانند از نار و سعیر و گاز و گوگرد از دود و حمیم و صخره و گند از آتشِ آه خلقِ مظلوم و از شعله‌ی کیفر خداوند ابری بفرست بر سرِ ری بارانْش ز هول و بیم و آفند بشکن در ِ دوزخ و برون ریز بادافرهِ کفر کافری چند زآنگونه که بر مدینه‌ی عاد صَرصَر شرر عدم پراکند چونان که بشارسان «‌پمپی‌»‌ ولکان‌ ، اجل معلق افکند بفکن ز پی این اساس تزویر بگسل ز هم این نژاد و پیوند برکن ز بن این بنا که باید از ریشه ، بنای ظلم برکند زین بی‌خردان سفله بستان دادِ دلِ مردمِ خردمند. «ملک‌الشعرا بهار» آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
آموزش عروض و قافیه سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie